نوحه شب سوم یا #هفتم_امام حسین علیه السلام
شد شب سوّمِ/هفتمِ،سوگ شاه غریب
آنکه در قتلگاه،گشته شیب الخضیب
یا حسین یا حسین...
در عزای حسین،آسمان گریه کرد
مادرش با دلی،خونفشان گریه کرد
یا حسین یا حسین...
با لبِ تشنه شد،کشته راه دین
از روی ذوالجناح،گشته نقش زمین
یا حسین یا حسین...
روی او روی نِی،نورِ مکتب بُوَد
پرچم نهضتش،دستِ زینب بُوَد
یا حسین یا حسین...
هدفِ این قیام،قُربِ بر داور است
امرِ معروف و هَم،نَهیِ از منکَر است
یا حسین یا حسین...
#حاج_امیر_عباسی
#شب_سوم #شب_هفتم
#شب_سوم_امام #شب_سه
#شب_هفتم_امام #شب_هفت
#نوحه_شب_سوم_امام
#نوحه_شب_هفتم_امام
#نوحه_شب_سوم_امام_حسین
#نوحه_شب_هفتم_امام_حسین
.
#نوحه
#شب_سوم_امام_حسین
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
آسمان و زمین محفل سوز و بُکاست
سوّمین شبِ از عزای خون خداست
همهٔ عالَمین،ذکرشان یا حسین
صاحب عزا زهرا
صد آه و واویلا...
چه بگویم ازین واقعهٔ پر بلا
پر شَراره دل از مَصائب کربلا
بر رضای خدا،هستی اش شد فدا
صاحب عزا زهرا
صد آه و واویلا...
تا ابد دیدهٔ اهل سَما خونفِشان
اهل بیت حسین کجا و نامَحرمان
از هجوم جفا،خونجگر مصطفیٰ
صاحب عزا زهرا
صد آه و واویلا...
ای خوش آنکه زَنَد به گردن خود مدال
با حجاب و عفاف وَ کَسبِ رزق حلال
او عزیز خداست،پیروِ کربلاست
حیدر ثَنا گویش
زهرا دعاگویش
حسین حسین مولا...
🔴 توجه : اگر در بیتِ دومِ بند اول به جای سومین شبِ بخوانید سومین روزِ
این نوحه برای روز سوم امام هم قابل استفاده خواهد بود
🔴 توجه : اگر در بیتِ دومِ بند اول به جای سومین شبِ بخوانید هفتمین شبِ یا هفتمین روزِ ؛این نوحه برای شب وَ روز هفتم امام هم قابل استفاده خواهد بود
#شب_سوم
#شب_سوم_امام
#شب_سیزدهم_محرم
#هفده_محرم #سوم_امام_حسین
#شب_هفت_امام
#حاج_امیر_عباسی ✍
.👇
⚫️روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی⚫️
😭😭😭
روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...."
یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...."
خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '"
این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر
#حاج_محمود_كريمی
#ویژه_ایام_محرم
#روضه_حضرت_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#تنور_خولی
.
#اسارت
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#امام_سجاد علیه_السلام
◾ حکایت جانسوز سوارشدن زينب کبری سلاماللّهعلیها بر شتر بی جهاز...
⚡️وقتیکه زينب کبری عليهاالسلام نظر به قتلگاه میکند و میفرماید: کجایید ای مَحرَمانِ من؟!
راوی گوید:
ثُمَّ أمَرَ ابنُ سَعدٍ (لَعَنَهُ اللّهُ) بِأنْ تَحمِلَ النِّساءَ عَلىٰ الْأقتابِ بِلا وِطاءٍ و حِجابٍ
▪️سپس ابن سعد (لعنت الله علیه) دستور داد زنان را بر شتران بی جهاز سوار کنند، پس شترها را نزدیک زنان آوردند و گفتند:زود بیایید و سوار شوید و ابن سعد دستور حرکت داد.
زینب کبری عليهاالسلام چون این حالت را مشاهده نمود، فریاد برآورد:
سَوَّدَ اللّهُ وَجهَكَ يا ابنَ سَعدٍ! في الدُّنيا و الآخِرَةِ.تَأمُرُ هٰؤلاءِ الٍقومِ بِأنْ يُرَكِّبونا، و نَحنُ وَدائِعَ رَسولِ اللّهِ صَلّىٰ اللّهُ عَلَيْهِ و آلِهِ
▪️خدا رویَت را در دنیا و آخرت سیاه کُنَد ای ابن سعد! تو به این مردان امر میکنی که ما را سوار کنند در حالی که ما امانت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستیم!؟
به آنها بگو: از ما دوری شوند تا ما خودمان سوار شویم. عمرسعد دستور داد تا لشکریان از شتران فاصله گرفتند.
پس زینب کبری و أم کلثوم سلام الله علیهما جلو آمدند و هر یک از زنان و بچه ها را به اسم صدا زدند و در نهایت همه را سوار بر شتران کردند.
همه زن ها و بچه ها سوار شدند تا اینکه جز زینب کبری سلام الله علیها کسی نماند.
در این هنگام حضرت زینب علیهاالسلام نظری به سمت چپ و راست خود انداخت و کسی را جز امام سجاد علیه السلام ندید که از شدت بیماری نمیتوانست سوار شود.
پس نزدیک آن حضرت آمد و فرمود:
ای برادرزاده! برخیز و با کمک من بر شتر سوار شو.
🔻امام سجاد علیهالسلام فرمود:
عمه جانم! شما سوار شويد و من و اين جماعت را به حال خود واگذارید.
حضرت زينب کبری عليهاالسلام نتوانست از امام علیه السلام نافرمانی کند،لذا برگشت تا سوار بر محمل شود.
فَاِلْتَفَتَتْ يَميناً و شِمالاً، فَلَم تَرَ إلّا أجساداً عَلىٰ الرِّمالِ و رُؤوساً عَلىٰ الْأسِنَّةِ بِأيدِي الرِّجالِ، فَصَرَخَتْ، و قَالَتْ: وا غُربَتاه! وا أخاه! وا حُسيناه! وا عَبّاساه! وا رِجالاه! وا ضَيعَتاه بَعدَكَ يا أباعبداللّه
▪️پس به سمت راست و چپ خود نظر کرد و کسی را ندید جز اجسادی که بر روی ریگ و رمل بیابان افتاده بودند و سرهایی که بر روی نیزه در دست سپاهيان عمر سعد بود. پس فریادی کشید و فرمود:
آه از غريبي...آه ای برادر...آه ای حسین من...آه ای عباس من... آه ای مَحرمان من... چقدر بعد از تو ما خوار و ذليل شدیم ای اباعبدالله...
فَلَمَّا نَظَرَ الْإمامُ زَينُ الْعابدينَ عَلَيْهِ السَّلامُ إلىٰ ذٰلِكَ لَم يَتَمالَكْ عَلىٰ نَفسِهِ دونَ أن قامَ و هو يَرتَعِشُ مِنَ الضَّعفِ، فأخَذَ بِعَصاةِ يَتَوَكَّاُ عَلَيْها، و أتَىٰ إلىٰ عَمَّتِهِ، و ثَنىٰ رُكبَتُه،فأخَذَ لِيَركَبُها فَاِرتَعَشَ مِنَ الضَّعفِ،و سَقَطَ عَلىٰ الْأرضِ
▪️چون امام زین العابدین علیه السلام این حالت زينب کبری عليهاالسلام رامشاهده کرد، نتوانست کاری کند جز اینکه به سختی از جای برخاست و عصایی را به دست گرفت و از ضعف به خود میلرزید.
پس خود را با همان حالت به کنار محمل زينب کبری عليهاالسلام رساند و زانو گرفت و فرمود: عمه جان! بیا و سوار شو!
پس زينب کبری عليهاالسلام آمد تا سوار شود اما امام سجاد علیه السّلام از شدت ضعف لرزید و با صورت به زمین خورد.
فَلَمَّا رَآهُ الشِّمرَ (لَعَنَهُ اللّهُ) أتىٰ إلَيْه، و بِيَدِهِ سَوطٌ، فَضَرَبَهُ
▪️چون شمر (لعنة الله علیه) این حالت را دید، در حالی که تازیانه در دست داشت، به امام سجاد علیه السلام نزدیک شد و امام را با تازیانه زد.
زين العابدين عليه السلام فریاد میزد؛
وا جدّاه! وا محمّداه! وا عليّاه! وا حسناه! وا حسيناه
زينب کبری عليهاالسلام از مشاهده این صحنه گریه میکرد و به شمر میفرمود:
وای بر تو ای شمر!به باقی مانده نبوت رحم کن . و دائمًا این را فرمود تا شمر از امام سجاد علیه السلام دست کشید.
پس در این هنگام کنیز مُسنّی آمد نزد زینب کبری عليهاالسلام و او را سوار کرد.
راوی گوید:
من پرسیدم که آن پیرزن که بود؟
گفتند: آن پیرزن ،فضه، خادمه فاطمه زهرا علیهاالسلام بود.
پس سپاه عمر سعد هر جور که بود امام سجاد علیه السّلام را بر یک شتر لاغری سوار کردند و پاهایش را هم از زیر شتر به هم بستند.
📚معالي السّبطين ج۲ ص۹۰
📚وسيلة الدّارين ص۳۵۰
.
.
ایام #شهادت_امام_سجاد
🔸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِىَّ بنِ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) یَا زَیْنَ الْعابِدِینَ وَ یَا زَیْنَ الْمُتَهَجِّدِینَ》🔶🔸
🏴اما امام سجاد(علیه السلام) صاحب عزایی بود که حدود بیست سال برای مصیبت پدرش، امام حسین(ع) گریست و جزء بکائین عالم شد.
امام صادق(علیه السّلام) در این باره می فرماید :
📋《اَلْبَكَّاءُونَ خَمْسَةٌ : آدَمُ(ع)، و يَعقُوبُ(ع)، و يُوسفُ(ع) و فاطِمَةُ(س) بنت مُحَمّد(ص) و علىُّ بنُ الحُسَين(ع)!
..فَبَكَى عَلَىُّ بنُ الْحُسَيْنِ(ع) عِشْرِينَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِينَ سَنَةً ، مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَكَى!
حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ :
جُعِلْتُ فِدَاكَ! إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ!
قَالَ : ﴿ قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ﴾
إِنِّي لَمْ أَذْكُرْ مَصْرَعَ بَنِي فَاطِمَةَ(س) إِلَّا خَنَقَتْنِي لِذَلِكَ عَبْرَةٌ!》
♦️گريه كنندگان -معروف تاريخ- پنج نفرند : آدم(ع) و يعقوب(ع) و يوسف(ع) و فاطمه زهرا(س) وامام سجاد(ع)!
حضرت صادق(ع) درباره علت گريه امام سجاد(ع) فرمود : حضرت على بن الحسين(ع) مدت بيست يا چهل سال بر حضرت حسين(ع) گريست.
هيچ غذايى در مقابل آن حضرت(ع) نمى گذاشتند مگر اينكه گريان مى شد.
كار آن حضرت(ع) به جايى رسيد كه يكى از غلامانش به وى گفت :
اى پسر رسول خدا(ص)! فداى تو شوم، من مى ترسم تو خود را (به واسطه كثرت گريه) هلاك نمايى!
امام سجاد(ع) می فرمود :
چاره اى نيست، جز اينكه از غم و اندوه خود به خداوند شكايت كنم.
من چيزهايى را مى دانم كه شما نمى دانيد. من يادآور قتلگاه فرزندان فاطمه(س) نمى شوم مگر اينكه گريه راه گلويم را مسدود مى كند.(۲)
در روایتی از امام جعفر صادق(ع) نقل شده است که از على بن الحسین(ع) درباره کثرت گریه اش سؤال شد؟
حضرت(ع) فرمود :
📋《فَلاَ تَلُومُونِي فَإِنَّ يَعْقُوبَ فَقَدَ سِبْطاً مِنْ وُلْدِهِ فَبَكَى حَتَّى اِبْيَضَّتْ عَيْنٰاهُ وَ لَمْ يَعْلَمْ أَنَّهُ مَاتَ وَ قَدْ نَظَرْتُ إِلَى أَرْبَعَةَ عَشَرَ رَجُلاً مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فِي غَدَاةٍ وَاحِدَةٍ قَتْلَى فَتَرْوَن حُزْنَهُمْ يَذْهَبُ مِنْ قَلْبِي؟》
♦️مرا ملامت نکنید! زیرا یعقوب پیغمبر(ع) یکى از اولاد خود را گم کرد، و آن قدر گریست تا دو چشمانش از حزن سفید شد، در حالى که نمى دانست که از دنیا رفته است (یا زنده است)؟!!
این در حالى است که من مشاهده نمودم چهارده نفر از اهل بیتم(ص) را که در صبح یک روز سر بریدند.
حال شما گمان کرده اید که هرگز این حزن از قلبم بیرون مى رود؟!(۳)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
يك پسر گم كرد يعقوب، از فراقش گریه کرد
چون نگريم من كه يك عالم گُهر گم كرده ام؟!
👤داوری
📚منابع :
۲)الأمالی شیخ صدوق، ص۱۴۰
۳)کشف الغُمه اربلی، ج۲، ص۱۰۲
.
.
وقایع #روز_دوازدهم_محرم
تا روز دوازدهم محرم، پيكر پاك و بی سر فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله و ياران پاكبازش در زير آفتاب رها شده بود. بنا به نقل مشهور اجساد مطهر شهدا سه روز زير آفتاب بر روى زمين ماندهبودند و باد صحرا بر آن بدن هاى پاك مى وزيد.
⚫خاکسپاری شهدای کربلا توسط بنیاسد؛ حضور امام سجاد(علیه السلام) برای شناسایی و دفن شهدا
گفتنی است طائفه بنىاسد كه در غاضريه محلهاى نزديك كربلا منزل داشتند، پس از تخليه كربلا از سپاه ابن سعد به كربلا آمدند و آن بدنهاى پاك را در خاك و خون مشاهده كردند.
آنان از زن و مرد فريادشان به ناله و شيون بلند شد. وقتى كه مصمم شدند آن بدن هاى پاك را دفن كنند، چون نه سر در بدن داشتند و نه لباسى بر تن، هيچ يك را نمى شناختند. لذا متحير و سرگردان بودند كه چه كنند، ناگاه امام سجاد عليه السلام از سمت صحرا به سوى آنان آمد و شهدا را به آنها معرفى كرد. و قبل از همه به دفن پيكر پاك #امام_حسين عليه السلام اقدام فرمود.
او در گوشه اى از كربلا كمى خاك را كنار زد، قبرى ساخته و پرداخته آشكار شد، دست ها را زير بدن قرار داد و به تنهايى به داخل قبر برد و فرمود: «با من كسانى هستند كه مرا يارى كنند». چون بدن را در قبر نهاد صورت مباركش را بر گلوى بريده پدرش گذاشت و در حالى كه باران اشك چون ابر بهارى بر گونه هايش جارى بود، فرمود:«طُوبى لِأَرْضٍ تَضَمَّنَتْ جَسَدَكَ الطّاهِرَ، فَإنّ الدُّنْيا بَعْدَك مُظْلِمَةٌ وَالْآخِرَةُ بِنُورِكَ مُشْرِقَةٌ، أَمَّا اللَّيْلُ فَمُسَهَّدٌ وَالْحُزْنُ فَسَرْمَدٌ، أَوْ يَخْتارَ اللَّهُ لِأَهْلِ بَيْتِكَ دارَكَ الَّتي أَنْتَ بِها مُقيمٌ وَعَلَيْكَ مِنّي السَّلامُ يَابْنَ رَسُولِ اللَّه وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ؛ خوشا به آن زمينى كه پيكر پاك تو را در برگرفته، دنيا پس از تو تاريك شد و آخرت به نور جمال تو روشن گشت. شبها ديگر خواب به سراغم نمىآيد و اندوهم پايانى نخواهد داشت. تا آن زمان كه خداوند اهل بيت تو را به تو ملحق كند و در كنار تو جاى دهد. درود و سلامم بر تو باد اى فرزند رسول خدا و رحمت و بركات خدا بر تو باد».
عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص33.
.
.
#امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت_امام_سجاد
#غزل_مرثیه
۷۵۹
اصلاً مرا برای محن برگزیده اند
با اشک در غم پدرم آفریده اند
یادم نمی رود که چهل سال پیش بود
گلهای باغ را همه با نیزه چیده اند
گریم به یاد غربت بابا که دشمنان
با تیر پیکرش به دل خون تپیده اند
در یک قفس چو مرغ تنش گیر کرده بود
با قتل صبر باب مرا سر بریده اند
می گفت عمه ام که به گودال قتلگاه
او زنده بود و موی سرش را کشیده اند
دشمن کشید و پیرهن از تن جدا نشد
با زور نیزه،پیرهنش را دریده اند
از بس فشار نعل به سینه زیاد بود
طفلان صدای خرد شدن را شنیده اند
سرها به روی نیزه فرو رفت و ناکسان
دنبال کودکان پی معجر دویده اند
تنها نه شامیان به تن من لگد زدند
این طعم تلخ را همه طفلان چشیده اند
نامحرمان به دور و بر عمه کف زدند
اهل حرم ز دیدن این غم خمیده اند
در مجلس شراب،پر از چشم هرزه بود
اما حرامیان رخ عمه ندیده اند
****
#محمود_اسدی_شائق✍
.
.
🏴کربلا خاک تو گلزار شهیدان می شود
مقتل اجساد صد چاک عزیزان می شود
🏴قدر این اصحاب پاکم را بدان ای کربلا
نور باران خاکت از اجساد آنان می شود
🏴این عزیزان را که بینی در قیام و در قعود
بر فراز نیزه فردا رأس آنان می شود
🏴محفل گرم عزیزان مرا امشب ببین
جای این محفل بپا شام غریبان می شود
🏴کربلا خاک تو را از خون خود رنگین کنم
مقتلم دارالشفای دردمندان می شود
🏴در عزای من سیه پوشد همه کون و مکان
زین غم و درد و مصیبت عرش لرزان می شود
🏴قطرۀ آبی نباشد بهر طفلان حزین
ناله و فریادشان تا عرش یزدان می شود
🏴یادگار مجتبی قاسم ز جور اشقیا
غرق اندر خون خود با چهر رخشان می شود
🏴پاره پاره غرق خون جسم علی اکبرم
واژگون از صدر زین بر خاک غلطان می شود
🏴دست عباس رشیدم گردد از پیکر جدا
تیر باران جسم آن سقای عطشان می شود
🏴کربلا از حالت عباس چون گویم سخن
پاره آندم مشک او کز جور عدوان می شود
🏴عصر عاشورا زند دشمن چو آتش در خیام
از شرارش عترت طاها هراسان می شود
🏴کودکان تشنه لب گریان به هر جانب روان
زینبم دنبالشان هر سو پریشان می شود
🏴آه از آن ساعت که زینب بگذرد از قتلگاه
خون روان از دیده اش در این بیابان می شود
🏴کس نباشد محرم سجاد من جز زینبم
چون سر من بر سر نیزه نمایان می شود
🏴در اسارت خواهرم از کوفه تا شام بلا
قافله سالار طفلان و اسیران می شود
#محرم #امام_حسین #عاشورا
#شور_زمینه_واحد
#وفات_و_ایام_اسارت_حضرت_زینب_س
#سبک_گل_پونه_ها
#بنگر_به_این
🌹🌹🌹
✅بند اول
بنگر به این حال پریشان
بنگر به این چشمان گریان
یاحسین یاحسین جان
💧💧
داروندارم ای برادر رفته غارت
چیزی نماند از زینب تو دراسارت
💧💧
تادشمنت برنیزه ها میکرد اشاره
هجده سربریده را کردم نظاره
💦💦
مظلوم حسین مظلوم حسین جان
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦
✅بنددوم
جان همه در تاب و درتب
که راس تو بالای نی سالار زینب
💧💧
ای بی وفا با مایی و اما چه دوری
گاهی بع دیر راهبی گه درتنوری
💧💧
یک دم نظربرزینبت کن سربریده
بنگر که از داغ غمت قدش خمیده
💦💦
مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦
✅بندسوم
یک لحظه اسایی ندارم
گوید رقیه عمه بابایی ندارم
یاحسین بیقرارم
💧💧💧
بنگر برادر خسته بال و دست بستم
شرمنده ام گربعدتو من زنده هستم
💧💧💧
اهی حزین در این دل زارم نشیند
تاکه ربابه اصغرش برنیزه بیند
💦💦💦
مظلوم حسین مظلوم حسین جان
💠💠💠💠 165 💠💠💠💠
#مجید_مراد_زاده
بله
https://ble.ir/majidmoradzadeh
تلگرام
https://t.me/joinchat/AAAAAD8M1o1kf3xMJGroSQ
ایتا
https://eitaa.com/majid_moradzadeh
سروش
https://splus.ir/majmoradzade
روبیکا
https://rubika.ir/majidmoradzadeh
نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. سلامتی امام زمان «عج» صلوات
#یا_حسین #یا_زینب
خورشید به روی نی نشسته
با زلف دریده و گسسته
خونین شده صورتش شفق وار
ما بین دو ابرویش شکسته
آذین شده شهر، جشن برپاست
هستند شیوخ بس خجسته
از بهر تماشای اسیران
مردم به نظاره دسته دسته
او می نگرد به خواهر خویش
گردیده چقدر پیر و خسته
دیدند که گریه کرد و آنگاه
چشمان قشنگ خویش بسته
#روح_الامین_کشاف
.
#زمزمه
#امام_حسین #حضرت_زینب
خورشید به روی نی نشسته
با زلف دریده و گسسته
خونین شده صورتش شفق وار
ما بین دو ابرویش شکسته
از بهر تماشای اسیران
مردم به نظاره دسته دسته
آذین شده شهرو، جشنی شده برپا
هستند همه خشنود با دلی خجسته
او می نگرد به خواهر خویش
گردیده چقدر پیر و خسته
دیدند که گریه کرد و آنگاه
چشمان قشنگ خویش بسته
#روح_الامین_کشاف✍
#کوفه
#شام
.👇
هفتمین روز جدائی است بیا گریه کنیم
داغ گلهای خدائی است بیا گریه کنیم
در شب هفتم گلهای به خون خفته خویش
فاطمه کرببلائی است بیا گریه کنیم
کس چه داند که در این شب به اسیران چه گذشت
یا به زینب زغم داغ شهیدان چه گذشت
بر یتیمان حسین از غم هجران چه گذشت
نوبت عقده گشائی است بیا گریه کنیم
مگر امشب شب هفت گل زهرا نَبُود
یاکه در کوفه چنین رسم خدایا نَبُود
راه تسکین یتیمان سر بابا نَبُود
عجبا این چه عزائی است بیا گریه کنیم
بر سنان رأس شهیدان شده فانوس عزاء
کف زنان خنده کنان در بر چشم اسرا
خاندان شهدا بر سر بازار چرا
که به پا شور و نوائی است بیا گریه کنیم
کوفه را کشتن مهمان روش زندگی است
بر یتیمان وی،آزار برازَندگی است
تسلیت،کعب نی وسیلی و آوارگی است
گریه بردرد دوائی است بیا گریه کنیم
کوفیان در بر ما این همه غوغا نکنید
بهر همدردی ماهلهله بر پا نکنید
بانوان را به چنین حال تماشا نکنید
که عجب حال و هوائی است بیا گریه کنیم
.