بسم الله الرحمن الرحیم
#شعر_هفتم_حضرت_اباعبدالله_علیه_السلام
#غزل_مثنوی
🖊 #امیر_قربانی_فر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
هفت روز است که من داغ برادر دیدم
هفت روز است سر نیزه فقط سر دیدم
هفت روز است فقط زخم زبانم زده اند
طعنه بر اشک من و قد کمانم زده اند
هفت روز است که بعدتوگرفتار شدم
پی تو راهی هر کوچه و بازار شدم
باورم نیست سرت بر سر نی ها باشد
بدن بی کفنت در دل صحرا باشد
باورم نیست زدم بوسه روی حنجر تو
باورمنیست که غارت شده انگشتر تو
باورت نیست که این کوفه چه آورده سرم
باورم نیست که با قاتل تو همسفرم
عده ای پیرُهَنِ کهنه ی تو دزدیدند
عده ای بر سر تو سنگ زده خندیدند
چشم گریان مرا خوب تماشا کردند
پیش چشمان ترم هلهله بر پا کردند
خواهرت را چقدر زود کمانی کردند
از سر بام.به ما سنگ پرانی کردند
وای از کوفه و از دست یهودی ها که
به تو و خواهر تو تند زبانی کردند
گوشواره که کشیدند لگد هم زده اند
این چنین از پدرت کینه ستانی کردند
کاش میمردم و آنروز نمیدیدم که
بروی پیکر تو اسب دوانی کردند
چقدر از سرنیزه به زمین افتادی
بسکه در کوچه همه نیزه تکانی کردند...
#هفده_محرم
#هفت_امام
#شب_هفت_امام
#هفتم_امام_حسین
#روز_شانزدهم_محرم
.
.
#نوحه
#هفده_محرم
#هفتمین_شب_شهادت
#امام_حسین
-----------
هفت آسمان را در غم نوشتند
از بهر زینب ماتم نوشتند
دیده خونبار است - زینب عزادار است
بهر حسین خود - مشتاق دیدار است
ای حسین جانم حسین حسین جانم
رأسی که یاران لبریز نور است
گاهی به نی ، گه کنج تنور است
خواهری امشب - دارد فغان بر لب
ریزد به دامانش - از چشم او کوکب
ای حسین جانم حسین حسین جانم
.
..................................
#دفن_شهید
حضرت سجاد با قلب سوزان
آمد برای دفن شهیدان
آمده اما - با چشم چون دریا
بر خاک بسپارد - گلهای زهرا را
ای حسین جانم حسین حسین جانم
جسم شهیدان بر خاک صحراست
بر خاک صحرا دستان سقاست
علقمه در خون - با پیکری گلگون
دارد در آغوشش - زیباترین مضمون
ای حسین جانم حسین حسین جانم
کرب و بلا چون صبح سپید است
لبریز عطر خون شهید است
هر طرف یاران - گردیده گلباران
افتاده در میدان - گلهای گلزاران
ای حسین جانم حسین حسین جانم
فرزند زهرا از لاله ها گفت
با قلب خسته از بوریا گفت
شد کفن آنجا - جسم گل زهرا
شد اشک او جاری - بر پیکر بابا
ای حسین جانم حسین حسین جانم
نقش لب گل روحی فداک است
رگ های گلگون بر روی خاک است
شد ز نجوایش - گلبانگ آوایش
زد بوسه با محنت - بر روی رگ هایش
ای حسین جانم حسین حسین جانم
محمود تاری «یاسر»
#سوم_امام #شب_سوم_امام
............
.
#روز_یازدهم_محرم
#حرکت_قافله_از_کربلا
--------------
در خون رها شد چشمان صحرا
سر ها بریدند از آل طاها
خون جگر طفلان - خیل زنان گریان
زینب ازین ماتم - شد بی سر و سامان
ای حسین جانم حسین حسین جانم
سالار زینب ما بی قراریم
جز سایه ی تو بر سر نداریم
رفته ای بر نی - ما خون جگر از پی
شد روزگار ما - با اشک و ماتم طی
ای حسین جانم حسین حسین جانم
جان اخا شد وقت اسیری
برخیز و بنما ما را امیری
خیمه غارت شد - وقت اسارت شد
بر روی نی جانا - رأس ات زیارت شد
ای حسین جانم حسین حسین شد
سمت اسارت ما را کشاندند
بر ناقه های عریان نشاندند
کودکان خسته - با داغ پیوسته
دارند ازین ماتم - دلهای بشکسته
ای حسین جانم حسین حسین جانم
آخر چه گویم از جور اعدا
زد تازیانه بر پیکر ما
گاهی از سیلی - شد چهره ها نیلی
جز اشک و ماتم نیست - تفسیر و تحلیلی
ای حسین جانم حسین حسین جانم
محمود تاری «یاسر»
٠١ / ۵ / ١٨
#شب_دوازدهم_محرم
........................................
#شام_غریبان
#عاشورا
این زینب و این نور دو عین اش
بر نیزه رفته رأس حسین اش
پیکری بی سر - همچون گل پرپر
افتاده در گودال - پیش رخ خواهر
ای حسین جانم حسین حسین جانم
قاتل به مقتل آذر کشیده
بر حنجر او خنجر کشیده
حنجری در خون - با جلوه ای گلگون
گوید سخن یارب - با خواهری محزون
ای حسین جانم حسین حسین جانم
افتاده هستی در تاب و در تب
آید صدای زهرا و زینب
مادری خسته - با اشک پیوسته
بنشسته در گودال - با قلب بشکسته
یا حسین جانم حسین حسین جانم
در خون فتاده تا دین بماند
اسلام و قرآن آئین بماند
مردی آزاده - جان بهر حق داده
مانده از او بر جا - شمشیر و سجاده
ای حسین جانم حسین حسین جانم
فرزند زهرا خورشید دین است
مانند حیدر حبل المتین است
نهضتش یاران - از بهر حق جویان
گردیده در هستی - احیاگر قرآن
ای حسین جانم حسین حسین جانم
در مقتل اکنون خون است و تقدیر
تنهای صدای تیغ است و شمشیر
گشته در میدان - دل بی سر و سامان
قاتل به مقتل شد - با خنجری بُران
ای حسین جانم حسین حسین جانم
**
محمود تاری «یاسر»✍🏿
#شام_غریبان_امام_حسین
#شب_یازدهم_محرم
#سبک_عجب_رسمیه
٠١ / ۵ / ١٧
.👇
.
#نوحه
#زنجیر_زنی
#هفتم_امام_حسین
▪️▪️▪️▪️▪️
شد شب هفت سالار خوبان
زینب محزون از دیده گریان
نالد چو نی در این عزا آه و واویلا
گوید بمیرم یا اخا. آه و وا ویلا
شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا
هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا
▪️▪️▪️▪️
سر بروی نی چون مه تابان
ناله کن ایدل با غم و افغان
آیات قرآن بر لبش آه و وا ویلا
آه از غمهای زینبش. آه و وا ویلا
شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا
هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا
▪️▪️▪️▪️
جسم پاک او کربلا بی سر
رأس او بر نی الله و اکبر
یک تن نکرد احترام. آه و واویلا
بر پور سید انام آه و واویلا
شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا
هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا
▪️▪️▪️▪️
کی چنین ظلمی دیده در دوران.
در تنور گردد. شاه دین مهمان
ای وای و از ظلم و جفا. آه و اویلا
سر رفته در طشت طلا. آه و واویلا
شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا
هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا
▪️▪️▪️▪️
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
#شب_هفتم_امام #هفده_محرم
#شب_هفت_امام_حسین_علیه_السلام
◾نوحه سینه زنی
◾شب هفت امام و بازار کوفه
◾بنداول
شام هفت امام است عرش حق شد سیه پوش
بانگ الله و اکبر میرسد چونکه بر گوش
راس خونین به نیزه بین کوفه چو ماهی
پیش چشمان زینب مینماید نگاهی
کوفه محشر به پا شد
گوئیا کربلا شد(۲)
یاحسین یاحسین جان(۳)
◾بنددوم
خطبهخوانی نماید همچو حیدر به کوفه
با تن خسته زینب مثل کوثر به کوفه
بر سنان دیده خونین راس شاه شهیدان
با رسن بسته گشته روی ناقه یتیمان
لالهها غرق در خون
بین صحرا چو مجنون(۲)
یاحسین یاحسینجان(۳)
#مرتضی_محمودپور
#هفده_محرم #شب_هفتم_امام
.
◾شب هفت امام
◾نوحه سینهزنی
◾بنداول
رفته بر روی نیزه راس شاه شهیدان
روی نیزه درخشان همچو خورشید تابان
کوفه در شور و آشوب تا اسیران رسیدند
طعنه از سوی کوفی بین کوفه شنیدند
پای مجروح و خسته
بین کوچه نشسته(۲)
واغریبا غریبا(۳)
◾بنددوم
سوی بازار کوفه ازدحام عجیبی است
بر مشامم ز نیزه این چنین بوی سیبی است
خطبه خوان گشته زینب بین کوفه چو حیدر
پیش راس بریده بر سر نیزهها سر
راس عباس و اکبر
طفل ششماهه اصغر
واغریبا غریبا(۳)
#مرتضی_محمودپور
#هفده_محرم
#شب_هفتم_امام
.
.
#نوحه
#شب_سوم_امام_حسین
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
آسمان و زمین محفل سوز و بُکاست
سوّمین شبِ از عزای خون خداست
همهٔ عالَمین،ذکرشان یا حسین
صاحب عزا زهرا
صد آه و واویلا...
چه بگویم ازین واقعهٔ پر بلا
پر شَراره دل از مَصائب کربلا
بر رضای خدا،هستی اش شد فدا
صاحب عزا زهرا
صد آه و واویلا...
تا ابد دیدهٔ اهل سَما خونفِشان
اهل بیت حسین کجا و نامَحرمان
از هجوم جفا،خونجگر مصطفیٰ
صاحب عزا زهرا
صد آه و واویلا...
ای خوش آنکه زَنَد به گردن خود مدال
با حجاب و عفاف وَ کَسبِ رزق حلال
او عزیز خداست،پیروِ کربلاست
حیدر ثَنا گویش
زهرا دعاگویش
حسین حسین مولا...
🔴 توجه : اگر در بیتِ دومِ بند اول به جای سومین شبِ بخوانید سومین روزِ
این نوحه برای روز سوم امام هم قابل استفاده خواهد بود
🔴 توجه : اگر در بیتِ دومِ بند اول به جای سومین شبِ بخوانید هفتمین شبِ یا هفتمین روزِ ؛این نوحه برای شب وَ روز هفتم امام هم قابل استفاده خواهد بود
#شب_سوم
#شب_سوم_امام
#شب_سیزدهم_محرم
#هفده_محرم #سوم_امام_حسین
#شب_هفت_امام
#حاج_امیر_عباسی ✍
.👇
.
#قاری_نیزه_نشین
بعد از تو گوشواره به دردم نمیخورد
رخت و لباس پاره به دردم نمیخورد
اي آفتاب برسر زینب طلوع کن
این چند تا ستاره به دردم نمیخورد
نزدیک تر بیا که کمی درد دل کنیم
تنها همین نظاره به دردم نمی خورد
ما را پیاده کن، سرمان سنگ میخورد
این بودن سواره به دردم نمیخورد
چندین شب است منتظرصحبت توأم
حرفی بزن، اشاره به دردم نمیخورد
این ها مرابه مجلس خوبی نمی برند
بعد از تو استخاره به دردم نمیخورد
این سنگها هنوزحسابم نمی کنند
با این حساب چاره به دردم نمیخورد
علی اکبر لطیفیان✍
*********************
#بحرطویل #هفده_محرم
#هفت_امام_حسین
هفت روز است اسير سفرم
غصهي جانسوز تو و قاسم و عباس و علياكبر و جعفر شده داغ جگرم
سايهي سنگين سرت روي سرم
خم شده ديگر كمرم
بعد تو بي بال و پرم
درد و بلايت به سرم ، كاش كه چشمي بگشايي و ببيني كه در اين داغ جدايي چه به
روز من و اطفال حرم آمده اي ماه خدايي
آنقدر سخت گرفتند به ما بعد تو در راه
كه از ما نرسيده است به كوفه
به جز سايهي آهي .
هفت روز است بجاي تو و عباس شدم همسفر سايهي خولي و سنان
هر طرفي چشم من افتاد ، غمي روي دل افتاد
كه ناگاه در آن كوچهي تنگ از همه جا بارش سنگ آمد و يك پيرزن از جنس جهنم به
كسي قول طلا داد كه با نيزه به نزديكي بامش برود
لحظهاي آمد و دنيا به سرم ريخت كه سنگي به سر زخمي تو بوسه زد و سر ز روي
نيزهات افتاد
رقيه به سويت خم شد و تا خواست كه نامت ببرد شانهي زنجير ، حصاري به پرش شد
، پُرِ سرباز همه دور و برش شد ،
نيش تلخ دو سه شلاق عجب دردسرش شد
تنش انگار حصيري است پر از تار سياهي .
هفت روز است پرستار حرم زينب كبراست
سپر و حامي و غمخوار حرم زينب كبراست
پدر و مادر و دلدار حرم زينب كبراست
و وقتي همه خوابند نگهباني بيدار حرم زينب كبراست
چه گويم كه ابالفضل علمدار حرم زينب كبراست
بخداوند قسم حيدر كرار حرم زينب كبراست
پس از حضرت حق و پسر خون خداوند ، نگهدار حرم زينب كبراست
ولي چشم به نيزه ست كه از چشم تو بر خستهي اين راه رسد نيم نگاهي.
محمد بختیاری✍
****************
ای صبرتو چون کوه در انبوهی از اندوه
طوفان بر آشفته ی آرام وزیده
ای روضه ترین شعرغم انگیز حماسه
ای بغض ترین ابر به باران نرسیده
ای کوه شبیه دلت و چشم تو چون رود
هرروز زمانه به غمت غصه ای افزود
غم درپی غم درپی غم درپی غم بود
ای آنکه کسی شکوه ای از تو نشنیده
من تاب ندارم که بگویم چه کشیدی
تا بشنوم آن روضه و آن داغ که دیدی
تو در دل گودال چه دیدی چه شنیدی ؟
که آمده ای با دل خون قد خمیده
نه دست خودم نیست که شعرم شده مقتل
شد شعر به یک روضه ی مکشوف مبدل
نه دست خودم نیست خدایا چه بگویم؟
این بیت رسیده ست به رگ های بریده
این کرب و بلا نیست مدینه ست در آتش
شد باز درون دل تو شعله ور آتش
در خیمه کسی هست ولی خیمه در آتش
ای آنکه شبیه تو کسی داغ ندیده
این قافله ی توست سوی کوفه روان است
برنیزه برای تو کسی دل نگران است
شکر است که تا شام فقط ورد زبان است
رفتید دعا گفته و دشنام شنیده
سخت است که بنویسم دستان تو بسته ست
مانند دلت قد تو چندی ست شکسته ست
قد تو شکسته ست نماز تو نشسته ست
من ماندم و این شعر و گریبان دریده
سید محمد رضا شرافت✍
*******
زیبا هلال یک شبه،ای سایه سرم
بالا نشته ای مرا می کنی نگاه
عالم همه پناه به نام تو میبرند
حالا ببین که خواهرتوگشته بی پناه
تو قرص ماه بودی و حالا شدی هلال
دیشب مگر چگونه شبت کرده ای سحر
روی تو سوخته چونان روی مادرم
خاکستر است لای همه گیسوان سر
عمری سرم به سینه ات آرام میگرفت
حالا تو روی نیزه و من بین محملم
هربار نیزه دار ، سرت چرخ می دهد
با هر تکان نیزه تکان می خورد دلم
از بعد قتلگاه که دیدم به چشم خود
زخمی شده دو گونه تو در وضوی خاک
دامن گرفته ام پی رأس تو هرقدم
تا که نیفتی از سر نیزه به روی خاک
عمری ندیده است کسی سایه مرا
حالا ببین که رنج و بلا یاورم شده
شاه نجف کجاست تماشا کند مرا
این آستین کهنه حجاب سرم شده
قاسم نعمتی✍
.
◾️ شب هفتم شهادت #امام_حسین، شب #امام_زمان عجلاللهتعالیفرجه و روضهی سیدالشهدا علیهالسلام
کاش روی زبان ما غیر فرج دعا نبود
دعا به غیر فرجت روی زبان ما نبود
آه غریب فاطمه فدای بیکسی تو
کاش که حرف دوری وفراق تو شها نبود
هرکه سوال میکند بهخاطر چه زندهای
به غیر شوق دیدنت حرف دگر مرا نبود
پیر شدیم و قاب شد منتظرانت عکسشان
حاجتشان جزفرجت به صبح جمعهها نبود
کجاست ندبه خوان تو که باز ندبه سر دهد
بخواند این بیت بران لبی که جز تو وانبود
بیا بیا که سوختم زهجر روی ماه تو
چرا به غیر سوختن آخر این بیا نبود
دلم پر است دلبرم نه از شما که ازخودم
ببخش این شکسته را که لایق شما نبود
ببخش اگر به غیر تو بفکر دیگری شدم
ببخش اگر که عمر من جزگنه وخطا نبود
ببخش اگر که چشم من لایق دیدنت نشد
ببخش اگر عبادتم به غیر از ریا نبود
ببخش جان مادرت مرا عزیز فاطمه
که غیر بخشش عادت جد تو مرتضا نبود
اگر که مردم ونشد ببینمت قرارمن
بر سرقبرمن بیا بگو جدا زما نبود
بگو که هرچه بود او گریه کن حسین بود
آتش سینه اش بجز ماتم کربلا نبود
به قبرشش گوشه قسم به قبرهم اگر روم
ندبه کنم که جز فرج حاجت این گدا نبود
صحبت کفن و دفن شد رفت دلم به کربلا
مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفا نبود
تکه حصیر خانه ی اهل دهات وای من
مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
چه کردهاند اسبها با تن غرق خون او
که پشت و روی حضرتش مشخص ایخدا نبود
نشد که از زمین بلند پیکرش بیسرش کند
که با زمین یکی شده زخاکها جدا نبود
چگونه در کفن تنش نهاد زین العابدین
چگونه در لحد نهاد لرزه به ماسوا نبود
مستحب است اینکه سر بروی خاکها نهی
این تن پاره پاره را سری به تن چرا نبود
خنجر کند و گردنش چه بد بریده حنجرش
کاش حسین فاطمه ذبیحا بالقفا نبود
نه شانهای نه گردنی نه استخوان سالمی
که جای تلقین به تنِ مرمل دما نبود
چو عمهاش بوسه زد او گلوی رشته رشته را
که نا دگر به پیکر علیِ نینوا نبود
گفت خداحافظ ای تشنه لب شهید من
دلم بداغ ماتمت کاش که مبتلا نبود
به سربیا سری بزن به اهلبیت مضطرت
بگو که جایشان پدر کنار بردهها نبود
بزم یزید بیحیا ناله زنیم (روضهخوان)
طشت طلا سرحسین جوابش این جفا نبود
#شب_سیزدهم_محرم
#هفده_محرم
#دفن_شهدا
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
.
.
#هفتم_شهدای_کربلا
سروده باقری پور
#هفده_محرم
بشنو از زینبِ و زندانِ کوفه - که بوده مدتی مهمان کوفه
چنین مرثیه و نوحه سرائی - زبهر آن شهیدانِ خدائی
بوَد امروز روزِِ هفتِ دلدار - دراين هفت روز خوردم غصّه بسيار
دراين هفت روزديدم بس مصيبت - دراين هفت روز ديدم رنج وزحمت
دراين هفت روز من ظلمِ فراوان - بديدم تا كنون ازقومِ عدوان
دراين هفت روز ديدم تازيانه - زشمروزجردون با هر بهانه
دراين هفت روزديدم گريه وآه - نديدم آب ونان زين قوم گمراه
دراين هفت روز بوده گريه كارم - بجزگريه دگرراهي ندارم
دراين هفت روزدربازارِكوفه - بديدم طعنه ازاغياركوفه
دراين هفت روزبسكه گريه كردم - نشانش مانده دررخسارزردم
سرِهركوچه وبازاررفتم - به هرجمعي كه بُد اغياررفتم
عبيدالله دون درمجلسِ خويش - نموده قلبِ مارا ازستم ريش
بسي زخم زبان كرده نثارم - رسيده تاكجا اين روزگارم
به قلب خسته وحال پريشان - نموده جمع مارا كنجِ زندان
سكينه،فاطمه،كلثوم وسجاد - ستمها ديد ازاين قومِ زنازاد
چگويم من ازاين حال پريشان - حسين جانم حسين جانم حسين جان
نما اي باقري كوتاه مطلب - كه نتواني بيانِ حال زينب
#واحد
#نوحه
👇
هدایت شده از امام حسین ع
.
#نوحه
#هفده_محرم
دَم های سینه زنی به مناسبت هفتم شهادت امام حسین علیه السلام
هفتمین روز قتل شه کرب و بلاست
خون، دل فاطمه حضرت خیرالنساست
آجرک اللّه، بقیةاللّه (2)
کاروان عازم کوفه وشام بلاست
رأس پاک حسین بر سر نی از جفاست
آجرک اللّه،بقیةاللّه (2)
**** ****** *
شد هفتمین روز عزایِ حسین
جان جهانی به فدای حسین
شاه دین فدا شد دشمنش فنا شد
آه و واویلاست شیون و غوغاست
جسم حسین مانده به کرب وبلا
سرش رود به سوی شامِِ بلا
میرود آسمان نالهء کودکان
آه و واویلاست شیون غوغاست
قافله سالار زنان زینب است
امام سجاد به تاب وتب است
میرود آسمان ناله کودکان
آه و واویلاست شیون و غوغاست
شد هفتم شهادت شاه دین
حضرت زهرا به جنان شد غمین
بانگ وا غربتا میرود تا سما
آه و واویلاست شیون و غوغاست
زینب روان به سوی شام بلاست
ناله طفلان و زنان تا سماست
بانگ وا غربتا میرود تا سما
آه و واویلاست شیون و غوغاست
سید سجاد به غم مبتلاست
زنجیر کین بر گردنش از جفاست
بانگ وا غربتا میرود تا سما
آه و واویلاست شیون و غوغاست
*
زینب اسیر فرقهء بی حیاست
مقابلش رأس شه کربلاست
بانگ وا غربتا میرود تا سما
آه و واویلاست شیون و غوغاست
*
شال غزا به گردن مصطفی ست
مهدی دین در غم و صاحَب غزاست
بانگ وا غربتا میرود تا سما
آه و واویلاست شیون و غوغاست
**** ****** *
من حسینیم شهید راه کرب وبلا
سر وجان میدهم در ره دین خدا
این بود شعارم باشد افتخارم
هیهات هیهات من الذله
زیر با ستم نمیکنم زندگی
سر وجان میدهم در ره آزادگی
این بُوَد شعارم باشد افتخارم
هیهات هیهات منا الذله
**|
جسم حسین مانده به کرب وبلا
زینب رود به سوی شام بلا
مرامش همین است پیامش چنین است
هیهات هیهات منا الذله
ما پیرو سرور دین حسینیم
همچون حسین ذلت نمی پذیریم
مرام ما چنین است پیام ما همین است
هیهات هیهات مناالذله
**
شد هفتم سلطان دین شاه شهیدان
زینب اسیر فرقهء بی دین وایمان
ناله کودکان؛میرود آسمان
آه واویلاست؛شیون وغوغاست
جسم حسین مانده به کرب بلا
رأس شریفش برسر نیزه ها
بانک واغربتا؛میرودتاسما
آه واویلاست؛شیون وغوغاست
تقدیمی:حاج مرشدعلی طریقت
#شب_هفتم_امام
#شب_هفت_امام
#شب_هفتم_شهدای_کربلا
*
.
#نوحه
#هفده_محرم
#هفتمین_شب_شهادت
#امام_حسین
-----------
هفت آسمان را در غم نوشتند
از بهر زینب ماتم نوشتند
دیده خونبار است - زینب عزادار است
بهر حسین خود - مشتاق دیدار است
ای حسین جانم حسین حسین جانم
رأسی که یاران لبریز نور است
گاهی به نی ، گه کنج تنور است
خواهری امشب - دارد فغان بر لب
ریزد به دامانش - از چشم او کوکب
ای حسین جانم حسین حسین جانم
گفتا غم خود با این عبارت
رأس تو بر نی من در اسارت
بین اسیران را - چشمان گریان را
زن های در ماتم - طفلان نالان را
ای حسین جانم حسین حسین جانم
بنگر تو بر ما ای پور زهرا
دشمن به ما زد زخم زبان ها
ای مرا جانان - خورشید جاویدان
ما را عدو برده - در گوشه ی زندان
ای حسین جانم حسین حسین جانم
**
١۴٠١ / ۵ / ٢١
#حاج_محمود_تاری ✍
#سبک_عجب_رسمیه
مکشابه سبک زیر خوانده میشود
..
Emamezamaan
۱۱ زنجیرزنی (کوفه) پشت دروازه ی کوفه چه غوغا شده حضرت ساجدین غریب و تنها شده کنج ویران شان شده زندان
.
.
#مناجات #امام_زمان روحی له الفدا و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج عباس حیدرزاده
●━━━━━━───────
اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، ...
ای داغدار اصلی این روضه ها بیا بیا
صاحب عزای ماتمِ کرب و بلا بیا بیا
تنها امیدِ خلق جهان یابن فاطمه
ای منتهای آروزی اولیاء بیا بیا
بالا گرفته ایم برایت دو دست را
ای مرز استجابت قنوت و دعا بیا بیا
هفته به هفته میگذرد با خیال تو
پس لااقل به حُرمتِ خونِ خدا بیا بیا
بیش از هزار سال تو هم گریه کرده ای
ای خون جگر ز قامتِ زینب بیا بیا
*عرضه داشت یا جدّاه صبح و شام برات گریه میکنم اونقدر گریه میکنم تا اشک چشمم مُبدّل به خون شود.
《فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْكِيَنَّ لَكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً حَسْرَةً عَلَيْكَ وَ تَأَسُّفاً عَلَى مَا دَهَاكَ وَ تَلَهُّفاً حَتَّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ وَ غُصَّةِ الِاكْتِيَابِ》
سؤال کردن آقا جان!برای کدام مصیبت گریه میکنید؟ فرمودن:همۀ مصیبت های کربلاسخته.کدام مصیبت بیشتر جگر شما را آتش میزد؟مصیبت قمر بنی هاشم است؟فرمودن: اگر قمر بنی هاشم هم بود برای این روضه گریه میکرد. مصیبت آقا علی اکبر است؟ فرمودن آقا علی اکبر هم اگر بود برای این روضه گریه میکرد، مصیبت قتلگاه است؟ فرمودن: خود سید الشهدا هم برای این روضه گریه میکند. کدام روضه است آقاجان؟ فرمودند: مصیبت اسارت عمه ام زینب..*
بیش از هزار سال تو هم گریه کردی
ای خون جگر زِ قامتِ زینب بیا بیا بیا
پس چرا صبح و شب براش گریه میکنید؟
فرمودند: آخه شهادت که توو خونوادهی ما رسمه؛ میدونید اشکِ من برای چیه؟!
برای اون لحظهای که دستای عمهام رو با طناب بستند...*
*معلومه مصیبت اسارت بی بی خیلی سخته، اون لحظه ای که میخواد از بدن برادرش جدا بشه مگر به این راحتی ها از بدن بی سر برادر جدا میشد ...*
حسین جان!
مگر تو همسفر با ما نبودی
در اين صحرا كردي تو منزل
زِ جا بر خیز و لیلا را جدا کن
زِ نعش اکبرِ شیرین شمایل
به مُردن راضیم شاید که دیگر
نبینم قاتلت را در مقابل
*نگاه به بالا سرش کرد، دید همونکه روی سینۀ حسینش نشسته بود بالا سرش ایستاده... تازیانه دستش داره، بچه ها رو با تازیانه میزنه. برای خواهر داغدیده خیلی سخته قاتلِ برادر رو ببینه مگر طاقت داره؟
آی زینب! بی بی جان!*
خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند
من که از راهی بازار شدن بیزارم ببزارم
حسین جان!
تو دعا کن که کنار بدنت جان بدهم
آخه فکر همراهی با شمر دهد آزارم
*وحشی ابنحرب بعد کشتن حمزه سیدالشهدا، اسلام آورد و توبه کرد. اومد خدمت پیغمبرِ خدا، پیغمبر خدا بهش فرمود: وحشی بگو بدونم عموی من حضرت حمزه رو چه جوری به شهادت رسوندی؟ گفت: آقا کمین کردم از پشت سر نیزه ای زدم حمزه روی زمین افتاد، روی سینه اش نشستم و سینه اش رو دریدم، تا به اینجا رسید صدای گریه پیغمبر بلند شد. فرمود: وحشی! بلند شو از جلو چشم من کنار برو، جایی برو که تا آخر عمر تو رو نبینم. من طاقت ندارم قاتل عمو جانم رو ببینم...
یا رسول الله شما طاقت نداشتی قاتل عمو جانت رو ببینی
اما دخترت زینب! یه نگاه میکرد میدید شمر بالا سرش ایستاده.یه طرف حرمله رو میدید، یه طرف خولی...*
#حسین ...
*یه ناز دانه ای داره ابی عبدالله دختر سه چهار ساله،این روی زانوی عمه نشسته میدونی که دختری که بترسه دیگه ازبغل بزرگترش جدا نمیشه. از موقعه ای که خیمه ها رو غارت کردن بدن این دختر میلرزید.خودش رو از عمه جدا نمیکرد، یک مرتبه دید عمه داره با کسی حرف میزنه هی میگه "یا أخاه.." این دختر حساس شد از تو بغل عمه بلند شد سرش رو از محمل بیرون آورد سر بریده ی بابا رو دید.یه نگاه به عمه کرد یه نگاه به سر بریده کرد، یک مرتبه بی بی زینب متوجه این دخترشد.دید الانِ که جان از بدن این دختر بیرون بیاد، رنگش پریده... رو کرد جانب سر بریده ی برادر.. داداش حسین! اگر با من حرف نمیزنی نزن، یه کلام با این دخترت حرف بزن...میترسم الان دخترت دق کنه....
هر کجا نشستی به قصد فرج صدا بزن: یا حـــــسین...
ــــــــــــــــــ
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#حاج_عباس_حیدرزاده
#روضه_امام_زمان
#هفده_محرم
#هفتم_امام_حسین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
*امام زمان (عج) فرمود: صبح و شب برای جد غریبم حسین گریه کنید.
آقا برای کدوم روضهست خیلی گریه میکنید؟!
نکنه روضهی گوداله؟! نه
روضهی علیاکبره؟! نه
روضهی عموتون عباسه؟! نه
روضهی علیاصغره؟! نه
پس چرا صبح و شب براش گریه میکنید؟
فرمودند: آخه شهادت که توو خونوادهی ما رسمه؛ میدونید اشکِ من برای چیه؟!
برای اون لحظهای که دستای عمهام رو با طناب بستند...*
.