#زندگینامه_شهیدمحسن_حججی
#قسمت_چهاردهم
یک سال و خوردهای بود که از سوریه برگشته بود.
توی این مدت خودش را به هر آب و آتشی زده بود تا دوباره اعزامش کنند.اما نمی کردند.😐
بهش می گفتند: "یک بار رفتی کافیه .همین هم از سرت زیادی بود. نیروی تازه کار و دوباره اعزام به سوریه⁉️ محاله."😒
عین خیالش نبود. به هر کسی که فکرشو بکنی رو مینداخت. پیش هر کسی که فکرش را بکنی می رفت و به او التماس می کرد. اما دریغ از یک ذره فایده.😞
بی قرار شده بود. ناآرام شده بود. مثل مرغ سرکنده شده بود.😑
نمی توانست یک لحظه هم نرفتن به سوریه را توی ذهنش تصور کند.🙄
شنیده بود لشکر #قم هم نیرو می فرستند سوریه به ذهنش رسیده بود که از این طریق برود. برای همین رفت دنبال کار #انتقالی اش.😐
می خواست زندگی و بارو بندیل را جمع کند و بیاید ساکن قم بشود‼️
فقط برای همین مسئله; #اعزام_مجدد به سوریه.اما نشد🤦🏻
یک بار هم که با یکی از دوستانش رفته بود مشهد، افتاد دنبال اینکه خودش را #افغانستانی جا بزند و با بچه های #فاطمیون برود سوریه.😥😲
اما همان هم نشد. رفیقش به او گفت:" محسن، چته تو؟🤨 میدونی داری چیکار می کنی؟" جواب داد: "آره. می خوام اونقدر این درو بزنم تا بالاخره در رو به روم باز کنن."😌👌?
.
بارها بهم می گفت: "مامان من اگه تو سوریه شهید نشدم، به خاطر این بود که تو راضی نبودی."😢 میگفت: "مامان نارنجک میافتاد نزدیکم، منفجر نمیشد. گلوله از بیخ گوشم رد میشد، بهم نمیخورد. حتما تو راضی نیستی."😔
ماه #رمضان ۹۶، خانمش و پدرش و من را برداشت و ۱۰ روز برد مشهد.😌 میخواست آنجا ازم #رضایت بگیرد که دوباره به رود سوریه یک روز وسط #صحن_آزادی کنار حوض ایستاده بودیم و داشتیم زیارت نامه میخونم دیدی یه دفعه #تابوت را آوردند توی حرم.😮 مردم زیرش را گرفته بودند و داشتن بلند #لا_اله_الا_الله می گفتند. جمعیت آمد و از کنار مان گذشت.🤔 از یکی از آنها پرسیدم: "این بنده خدا کی بوده؟"
گفتند: "جوان بوده یک بچه هم داشته."😔
محسن این حرف را شنید. سریع رو کرد بهم گفت: "می بینی مامان؟ دنیا همینه. اگه شهید نشیم باید بمیریم. تو کدومو دوست داری؟ اینکه بچه ات معمولی بمیره یا در راه حضرت زینب علیها السلام #شهید بشه؟"
مدام بهم میگفت: "مامان اگه بدونی تو #سوریه چه خبره و تکفیری ها چه بلاهایی دارن سر مردم میارن، خودت از من می خواهی که برم."😯
توی آن سفر مدام به عروسم میگفت: "به مادرم بگو برا #روسفیدی و برای #شهادتم دعا کنه."
شب #بیست_و_یکم یکدفعه وسط #مراسم برایم #پیامک داد...
#ادامه_دارد.......
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝➖
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹شهیدمدافع حرم #سید_امین_حسینی 🌹
✅مرد با #ایمانی بود وقتی که در تلویزون #بمباران حرم حضرت زینب سلام الله علیها را مشاهده کرد، دیگر در این حال و هوا نبود میگفت من باید #بروم از حرم عمه ام #دفاع کنم.
✅پدر و مادرم #رضایت دادند تا برود، وقتی که به فرودگاه رسید عمه ام به او تماس گرفت و او را #منصرف کرد.
✅فردایش به سرکار رفت، وقتی که برگشت پاهایش #فلج شده بود.
✅75روز همان طور باقی ماند و به دکتر رفت ولی #خوب نشد.
✅شب 75ام بود که گفت: اگر پاهایم خوب شود #یکسال میروم از حرم #عمه_ام دفاع میکنم، فردایش دوباره #پاهایش خوب شد.
✅سرانجام به سوی #سوریه رفت و در روز ولادت حضرت علی اکبر، به #شهادت رسید
و در نیمه شعبان روز ولادت امام زمان عج الله تعالی به #خاک سپرده شد.
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#شهید_با_تو_خوشم
🥀🌴🎋🌹🎋🌴🥀
#مادرانه
#مادر_شهیدان
#اهل_تسنن
#رسول_و_حسین_مشهدی
به عنوان یک اهل سنت ، این انس و نزدیکی که با #حضرت_زهرا_س پیدا کردم بسیار عمیق است و همه ساله در مراسم عزاداری و میلاد با سعادت ایشان شرکت میکنم و #ارادت فراوانی نسبت به این #بانوی اسلام دارم و در همه مراحل زندگی از ایشان #مدد و #یاری گرفتهام .
هر دو فرزند من به خواست و انتخاب خودشان و #رضایت قلبی پای در این راه گذاشتند و عشق به #شهادت در #خون آنان #جاری بود .
ما قائل به این هستیم که #دفاع از اسلام #شیعه و #سنی ندارد و باید در این راه تمام #هستی خود را بدهیم من اگر #فرزند دیگری هم داشتم در این راه #نثار میکردم .
هر دو فرزندان من در راه #قرآن جان خود را فدا کردند و در این راه قدم گذاشتند و #شیعه یا اهل #سنت بودن برای آنها دلیل نمیشد که برای #دفاع از وطن #جان خود را #فدا نکنند و نروند .
🌼 #هفته
🌼🌺 #وحدت
🌼🌺🌼 #مبارک
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💌 #ڪــلامشهـــید
🔔 آنچه مهم نیست؟!
🌹 شهید ابراهــیم هـــادی:
تـــــــمام مشڪل ما این است ڪه
رضایت هرڪس برایمان مهم است
جز #رضـــــایت خـــدا
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#شهید_با_تو_خوشم
*داستان طنز* 🤗 احکام بالطیفه☺️😊
#لطیفه😁😄
#لطیفه☺️☺️
ﻳﻚ ﺭﻭﺯ یه #ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺳﺖ ﺑﭽﻪ ﺍی ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ
ﻭ ﺑﻪ #ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺎﻩ ﺑﺮﺩ
ﺑﻪ #ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﮔﻔﺖ:
ﻣﻦ ﻋﺠﻠﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﻭﻝ ﺳﺮ ﻣﺮﺍ #اصلاح کن
ﺑﻌﺪ ﻫﻢ #ﻣﻮﻫﺎی ﺑﭽﻪ ﺭﺍ ﺑﺰﻥ
#آرایشگر هم ﺳﺮ او را #اصلاح کرد
ﻣﺮﺩ ﺑﻪ #ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﮔﻔﺖ؛ ﺗﺎ #ﻣﻮﻫﺎی ﺑﭽﻪ ﺭﺍ #ﺍﺻﻼﺡ کنی، ﺑﺮمیگرﺩﻡ
#ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﺳﺮ #ﺑﭽﻪ ﺭﺍ ﻫﻢ #ﺍﺻﻼﺡ ﻛﺮﺩ
ﻭﻟﻲ ﺧﺒﺮی ﺍﺯ ﺁﻣﺪﻥ ﻣﺮﺩ ﻧﺸﺪ...
🤔🤔
ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﮔﻔﺖ : ﭼﺮﺍ #ﭘﺪﺭﺕ ﻧﻤﻲ ﺁﻳﺪ؟
#ﺑﭽﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﺍﻭ #ﭘﺪﺭﻡ ﻧﺒﻮﺩ...! 😳
#ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﻛﻲ ﺑﻮﺩ؟
بچه ﮔﻔﺖ: ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ.🤷♂️
تو ﻛﻮﭼﻪ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ:
ﺑﻴﺎ #ﺩﻭﻧﻔﺮﻱ ﺑﺮﻳﻢ #ﻣﺠﺎﻧﻲ ﺍﺻﻼﺡ ﻛﻨﻴﻢ..!
😂😂😂
🌹🌷🌹🌷🌷🌹🌷🌷
#احکام 👇🏼
#احکامشرعی🌷🌹🌷🌹🌷
#استفاده از هر روشی برای #گول زدن
و فریب دیگران *#جایز نیست..* ❌
و *#حق الناس* میباشد و شخصی که چنین کاری میکند ضمن #جبران ضرر باید #رضایت طرف مقابل را بگیرد و #حلالیت بطلبد🙏
احکام
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠 #برکت در #رضایت
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم):
🔸هرکس روزى اى دارد، که به او خواهد رسید و اگر به آن #راضى شود، #پر_برکت خواهد شد و برایش کافی خواهد بود.
و هرکس به آن راضى نباشد، برکت نمی یابد و برایش کفایت نمی کند.
📚اعلام الدین/ص342
📌 رضایت به رزق الهی چند خاصیت دارد:
1️⃣ اینکه باعث آرامش انسان است.
2️⃣ موجب سپاسگزاری است.
3️⃣ باعث برکت بیشتر می شود.
#رضایت
#دریافت_روزانه_حدیث
#افزایش_برکت_و_روزی
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠 #رضایت از خدا
🔹 امام رضا علیه السلام:
هر کس به رزق و روزى کمی که دارد راضى باشد، خداوند از عمل کم او راضى خواهد بود.
✨ مَن رَضی عن الله تعالی بالقَلیل مِن الرّزق رضَی الله منه بالقَلیل مِنَ العَمل؛
📚 بحارالانوار/ج75/ص356/ح12
✍🏼 ما هر چه عبادت کنیم، باز هم نمی توانیم شکر نعمتهای الهی را انجام دهیم، پس چه خوب است ما به داده او راضی باشیم و او به عمل کم و ناقص ما.
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#افزایش_برکت_و_روزی
❁ـ﷽ـ❁
فکر میکنم که چرا آخرین روز ماه صفر، باید شهادت ابالحسن الرضا واقع شده و مجلس، مجلس توسل به مقام امام #رضا علیه السلام باشد؟
با خودم میگویم این روز، پایان این دو ماه عزاست؛
دو ماه سیاهه زنی و سیاه پوشی و عزاداری و سینه سوختگی و اشک…
از طرفی بزرگان ما گفته اند هیچکس در هیچ جای این عالم، از کسی #راضی نمیشود مگر به وساطت مقام و وجود مبارک علی بن موسی الرضا علیهماالسلام.
پس شاید این روز، روز حضرت رضاست زیرا
در این روز است که ما خود را -همانطور عزادار و خاکی-
عرضه میکنیم به صاحب عزای لحظه لحظه این دو ماه، بانوی بزرگوار این خانه، مادر پهلو شکسته این بیت،
و شکسته و داغدار میگوییم:
آیا از این دو ماهِ ما #راضی هستید بانو؟ 😭😭😭
آیا دل مهربانِ نازکِ سوخته مادرانهتان از اشکهای ما، بر سینه کوفتنهای ما، بی تاب شدن و سوختن ما در عزای فرزند تشنه لب خود،
شیرخوار ذبیح خود،
دختران به اسارت رفته خود،
سه سالهی پیکرْکبود خود،
غریب مدینه پسر بی ضریح و زائر و بارگاهتان،
پدر مظلوم بزرگوارتان،
و پسر دور از وطن مدفون بأرض طوس تان، #راضی بود؟
آیا اشک ها و عزاداری ما، همراهی شما بود در زنده نگه داشتن حق؟ در تقویت حق؟ در اقامه حق؟
آیا از ما #رضایت داشتید حضرت مادر؟ 😭
نمیدانم…
شاید امروز است که باید برویم در خانه مادر، بانو را قسم بدهیم به مقام حضرت رضا علیه السلام
که ما را به نگاه رضایتی نظر کند، از ما #رضا باشد؛
و آن روز محشری که میگویند «همچو مرغی که دانه برچیند، شیعیان را جدا کند زهرا»، لبخندی بزند و با #رضایت، ما را هم #برچیند...
بعد
برویم محضر صاحب الزمان
بعد از «آجرک الله» و «آقا سرتان سلامت» ، بگوییم مولا، شما را به جدتان علی بن موسی الرضا، #راضی شوید که ما را -و فرزندان ما را- اصحاب خود بدانید؛ ما را #بخرید برای خود، برای قیام خود، برای دولت کریمه خود.
و بعد رو کنیم به آسمان،
با بغض و داغ، خدا را قسم دهیم به مقام ابی الحسن الرضا،
که #راضی شود باقیمانده غیبت ولیّ خود را بر ما ببخشد 😭😭
امروز
روز پایانیِ دو ماه حیاتیِ حیاتبخشِ ما شیعیان است.
امروز، تو گویی ابالحسن الرضا بر مقام رفیع ملکوتی خود منتظر است ما عزادارهای خاک آلود اشکبار، واسطه قرارش دهیم
امروز
روز رضایت گرفتنهاست، روز راضی کردنهاست…
بسم الله!
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•