eitaa logo
امتداد ابراهیم
1.2هزار دنبال‌کننده
295 عکس
149 ویدیو
169 فایل
﷽ کانال #امتداد_ابراهیم با رویکرد مشارکت حداکثری و تبلیغ گفتمان انقلاب اسلامی فعالیت میکند. ارسال محتوای ناب در راستای اهداف کانال @salavat1369 @Morteza_abo_fatemeh
مشاهده در ایتا
دانلود
اسلوب های تقریر نویسی علمای شیعه.pdf
551.2K
🔅اسلوب‌های تقریرنویسی علمای شیعه حجت الاسلام استاد عبدی(زید عزّه) @Qabasat
1⃣ مدارک قاعده ب) روایات شیعی در طرق شیعه سه روایت وارد شده که مضمون آن ها موافق با مفاد این قاعده است: ۱. عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ أَخْبَرَنِي مَنْ سَمِعَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ قَالَ: «سَأَلَهُ رَجُلٌ وَ أَنَا عِنْدَهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ مُسْلِمٌ احْتَاجَ إِلَى بَيْعِ دَارِهِ فَمَشَى إِلَى أَخِيهِ فَقَالَ لَهُ أَبِيعُكَ دَارِي هَذِهِ وَ تَكُونُ لَكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ تَكُونَ لِغَيْرِكَ عَلَى أَنْ تَشْتَرِطَ لِي إِنْ أَنَا جِئْتُكَ بِثَمَنِهَا إِلَى سَنَةٍ أَنْ تَرُدَّ عَلَيَّ؟ فَقَالَ: لَا بَأْسَ بِهَذَا إِنْ جَاءَ بِثَمَنِهَا إِلَى سَنَةٍ رَدَّهَا عَلَيْه.ِ قُلْتُ: فَإِنَّهَا كَانَتْ فِيهَا غَلَّةٌ كَثِيرَةٌ فَأَخَذَ الْغَلَّةَ، لِمَنْ تَكُونُ؟ فَقَالَ: الْغَلَّةُ لِلْمُشْتَرِي أَ لَا تَرَى أَنَّهُ لَوِ احْتَرَقَتْ لَكَانَتْ مِنْ مَالِهِ؟» ۲. «سَمِعْتُ أَبَا الْجَارُودِ يَسْأَلُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ: عَنْ رَجُلٍ بَاعَ دَاراً لَهُ مِنْ رَجُلٍ وَ كَان بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الرَّجُلِ الَّذِي اشْتَرَى مِنْهُ الدَّارَ حَاصِرٌ فَشَرَطَ أَنَّكَ إِنْ أَتَيْتَنِي بِمَالِي مَا بَيْنَ ثَلَاثِ سِنِينَ فَالدَّارُ دَارُكَ فَأَتَاهُ بِمَالِهِ؟ قَالَ: لَهُ شَرْطُه.ُ قَالَ لَهُ أَبُو الْجَارُودِ: فَإِنَّ ذَلِكَ الرَّجُلَ قَدْ أَصَابَ فِي ذَلِكَ الْمَالِ فِي ثَلَاثِ سِنِينَ! قَالَ: هُوَ مَالُهُ. وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ: أَ رَأَيْتَ لَوْ أَنَّ الدَّارَ احْتَرَقَتْ مِنْ مَالِ مَنْ كَانَتْ تَكُونُ الدَّارُ دَارَ الْمُشْتَرِي؟!» ۳. ما رواه في دعائم الإسلام عن أبي عبد اللّه عليه السّلام: «أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ بَاعَ دَارَهُ عَلَى شَرْطِ أَنَّهُ إِنْ جَاءَ بِثَمَنِهَا إِلَى سَنَةٍ أَنْ تُرَدَّ عَلَيْهِ؟ قَالَ: لَا بَأْسَ بِهَذَا وَ هُوَ عَلَى شَرْطِهِ. قِيلَ: فَغَلَّتُهَا لِمَنْ تَكُونُ؟ قَالَ: لِلْمُشْتَرِي لِأَنَّهَا لَوِ احْتَرَقَتْ لَكَانَتْ مِنْ مَالِهِ.» اما استدلال به این روایات هم محلّ مناقشه است زیرا مفاد آن ها ناظر به بیع شرط یا رهن است که مطلبی موافق با سایر قواعد می باشد و ارتباطی به قاعده «الخراج بالضمان» ندارد. نتیجتا در میراث روایی اسلامی دلیل تمامی برای قاعده مذکور به عمومیتش وجود ندارد. 📚 القواعد الفقهیة للمکارم: ۲/۳۱۰ @Qabasat
پیام حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی درباره محکومیت رئیس جمهور فرانسه و جسارت او به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بسمه تعالی قال الله تعالی « قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفی صدورهم اکبر» 🔴 بار دیگر سخنان رییس جمهور فرانسه آقای مکرون در حمایت از اهانت به پیامبر رحمت و محبت حضرت محمد صلی الله علیه و آله چهره واقعی آنان را در اسلام ستیزی بر ملا ساخت. 🔴 دنیای غرب و کشورهای اروپایی که استقبال مردم جهان مخصوصا ملتهای اروپا را به اسلام مشاهده کرده و خود را از مبارزه منطقی با این دین متین و الهی عاجز میدانند، متمسک به هر وسیله ای شده تا چهره این دین را در نزد عموم مردم مخدوش کنند. 🔴گاهی با حمایت از گروههای تکفیری و گمراه و میدان دادن به آنان در نشان دادن چهره خشن از اسلام و گاهی نیز با تمسخر و اهانت به مقدسات اسلامی همچون قرآن کریم و پیامبر رحمت حضرت محمد صلی الله علیه و آله تلاش در دور کردن مردم از تعالیم الهی این دین دارند. 🔴قطعا آنچه را که استکبار جهانی برای مبارزه با اسلام در ذهن می پروراند محقق نخواهد شد و نقشه های آنان نقش بر آب می شود. 🔴اینجانب جسارت رییس جمهور فرانسه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را محکوم میکنم و بهانه آزادی بیان در غرب نباید موجب اهانت به مقدسات ادیان ابراهیمی علیه السلام شود. 🔴امید است خداوند متعال ملتهای مستضعف جهان را از چنگال استکبار جهانی خلاص گرداند و فرج واقعی را محقق فرماید. ٩٩.٨.۶ https://eitaa.com/alavigorgani http://sapp.ir/alavigorgani
روش شناسی. جلسه ۲.mp3
16.52M
- روش‌شناسی کاربردی اجتهاد فقهی 🔊 حجت الاسلام واعظی(زید عزّه) 💠 جلسه دوم 🔅 قدم اول در حلّ مسأله فقهی: «شناخت مسأله؛ أعم از موضوع و محمول» - مراحل شناخت موضوعات متداول: 1⃣ بررسی معنای لغوی و اصطلاحی 2⃣ تتبّع در متون شرعی و عبارات علماء 3⃣ کشف لوازم و أعراض موضوع 4⃣ تحدید دایره ی اجمال در مفهوم 5⃣ واکاوی رابطه با عناوین قریب یا متداخل @yaddashhayetalabegi @Qabasat
«اعلام نظر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در خصوص آقای » .... مدتي است فردی به نام سيدکمال حيدری که يکی از منتسبان حوزه‌های علميه است؛ هر از گاهی در بارة محکمات اسلام و تشيع سخنانی ناروا مطرح می‌کند. جامعه مدرسين حوزة علميه قم از چند سال پيش وی را زير نظر دارد و در برابر تحليل‌ها و مطالب نادرست و ناتمام وی طريق تصبّر و تحلّم را در پيش گرفته است. بررسی سوابق نام‌برده نشان می‌دهد وی انضباط و استقامت لازم را در تحصيل نداشته، فراگيری از استادان را به حد کفايت نرسانده است. نقش‌آفرينی‌های وی در يکی از برنامه‌های سيمای کوثر نيز به لحاظ توانايی علمی خود وی نبوده بلکه به واسطة اطلاعات و استناداتی بوده که گروهی متخصص در اختيار وی قرار می‌داده‌اند و او تنها آن را اجرا می‌کرده است. گروهی که اکنون از او فاصله گرفته و رفتار و گفتارهای او را منکر می‌شمارند. از ديرزمانی که آرای باطل وی رخ نموده، عالمان و متدينانی ناصح با وی گفت و گو کرده و او را نسبت به بطلان آرا و ديدگاه‌های ناتمامش آگاه ساخته‌‌اند. وی به رغم پذيرش اکثر ملاحظات و تذکرات و تعهد نسبت به تصحيح اشتباهات و جبران خطاها؛ همواره خلاف عهد عمل کرده و روش خود را تصحيح نکرده است. افزون بر اين، مراکز علمی نيز به طور رسمی از وی برای طرح ديدگاه‌های خود در کرسی‌های آزادانديشی و نظريه‌پردازی دعوت کرده‌اند. اين کرسی‌ها در حضور صاحب نظران و اهل فنّ ارائه می‌شود؛ ولی او از اين طريق علمی و ناصحانه نيز سربرتافته و بر نشر خطاهای يادشده اصرار می‌ورزد. بديهي است، جای بحث در بارة تحليل‌ها و برداشت‌ها ـ هرچند در تضاد با محکمات اسلام و تشيع ـ محافل تخصصی و علمی است؛ که وی تن به آن نمی‌دهد. ... فارغ از برداشت های باطل او نسبت به محکمات اسلام و تشیع، نشر این گفتار ها ونسبت‌های ناروا و فتنه‌انگيز وی در آستانة ميلاد خجستة پيامبر اعظم(ص) که محور وحدت امت اسلامی است تمام تفرقه افکنان را به هيجان آورده و شبکه های معاند و فتنه گر را به استقبال از سخنان بی پایه وی وباز نشر آن کشانده است ولذا بر این اساس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم آحاد جامعه اسلامی را از فتنه‌ی امثال وی برحذر می دارد که هرگز نباید سخنان نادرست ایشان را به پای دین و مذهب و روحانیت و عالمان دینی به حساب آورند زیرا راهی را که این شخص پیش گرفته سرانجامی جز انحراف و گمراهی نیست ... https://www.jameehmodarresin.org/etelaiyeh/347-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D9%84-1399/8774-%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%84-%D8%AD%DB%8C%D8%AF%D8%B1%DB%8C.html @Qabasat
2⃣ مفاد قاعده «الخراج بالضمان» به چند معنا تفسیر شده: - منظور از «خراج»، همان مالیات معروف در باب أراضی خراجیه است؛ «ضمان» هم یعنی ضمان این أراضی به سبب اجاره و تقبّل. - منظور از «خراج» همان مالیات معهود است اما «باء» برای مقابله می باشد و «ضمان» یعنی مسئولیت والی مسلمین برای تدبیر امور و رفع نیازهای آن ها. معنا هم چنین است: «خراجی که از أراضی و غیر آن گرفته می شود، در مقابل وظیفه اداره امور است که بر عهده والی می باشد.» - «خراج» یعنی مطلق منافع و مراد از ضمان مطلق عهده است! چه امر اختیاری مترتب بر عقود صحیحه و فاسده، چه امر غیر اختیاری مترتب بر غصب. این تفسیر منطبق بر رأی ابوحنیفه است مبنی بر عدم تضمین غاصب نسبت به منافع مستوفات. - «خراج» یعنی منافع مستوفات و ضمان در عقود صحیحه تنها مراد است. پس منافع مستوفات در عقود صحیحه در مقابل ضمان اختیاری عین می باشد که ناشی از عقد صحیح است. - مراد از «خراج» خصوص منافع مستوفات می باشد و اما مراد از «ضمان» تنها ضمان اختیاری است؛ أعم از اینکه ناشی از عقد صحیح باشد یا فاسد، در مقابل غصب که حکم به ضمان در آن قهری است. 🔅 از میان این اقوال، قول چهارم متناسب با مورد روایت و معنای عرفی دو کلمه «خراج» و «ضمان» است. 📚 القواعد الفقهیة للمکارم: ۲/۳۱۲ @Qabasat
«استحباب حضور در نماز مذاهب اسلامی» شهید اول(قدّس سرّه): يُستحَبُّ حضورُ جماعةِ العامّةِ كالخاصّةِ بل أفضل؛ فَقَد رُوِي: «مَن صَلّىٰ مَعهُم فِي الصَّفِّ الأوَّلِ كانَ كَمَن صَلّىٰ خَلفَ رَسُولِ اللّٰهِ صَلّىٰ اللّٰهُ عَلَيهِ وَ آلِه». 📚 الدُّروس الشَّرعِیّة فِی فِقهِ الإمامِیَة: ۱/۲۲۴ @Qabasat
جمع بین افضل و احوط.mp3
498.1K
🔅 جمع میان أفضل بودن نماز جمعه و أحوط بودن نماز ظهر 🔊استاد گنجی(دام ظلّه) @Qabasat
سنت های کارآمد-آیت الله شب زنده دار.pdf
604.9K
🔅سنت‌های کارآمد تحصیل حوزوی استاد شب‌زنده‌دار(دام ظلّه) @salsabeil @Qabasat
3⃣ اختصاص یا عمومیت قاعده آیا قاعده خراج اختصاص به ضمان مثمن و منافع آن دارد یا ضمان ثمن و منافعش را هم در بر می گیرد؟ اگر اثبات شود فقره «الضمان بالخراج» به صورت مستقل از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) صادر شده، بدون شک این قاعده معنایی موسّع و گسترده دارد(به دلیل اطلاق حدیث)‌. اما چون این مطلب احراز نشده و احتمالا نقل های مستقل این فقره، حاصل تقطیع یک روایت است که ذیل بحث مبیع معیب و ضمان و منافع مستوفات آن وارد شده(همانطور که گذشت)، أخذ به عموم این روایت مشکل است مگر بتوان از مثمن الغاء خصوصیت کرد که بعید نیست. 📚 القواعد الفقهیة للمکارم: ۲/۳۱۶ @Qabasat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
F.m.7.mp3
13.72M
- جستاری در استعداد فقه امامیه در حل مسائل معاصر 🔊 حجت الاسلام استاد عبدی(زید عزّه) 💠 جلسه هفتم 1⃣ ظرفیت دیگر فقه امامیه: پیوند قوی با دانش های بنیادین و رفتاری 2⃣ فقاهت حکمت بنیان: نظریه تقریر شده توسط حاجی سبزواری 3⃣ پیوستاری فقه با پنج حوزه اخلاقیات، طبیعیات، ریاضیات، انسانیات و الهیات: عاملی مهم در افزایش کارآمدی فقه 4⃣ «فقه مبهم» ناشی از معالجه نکردن شبهات صدقی موضوع و «فقه مهمل» برآمده از عدم علاج شبهات مصداقی آن است 5⃣ عدم صحت جانشینی علوم انسانی به جای عرف دقیق در موضوع شناسی در «شبهات صدقی» 6⃣ امکان حضور دانش های انسانی در حل «شبهات مصداقی» به شرط احراز خبرویت 7⃣ «حوزه فقاهت»؛ تکیه گاهی برای استنباط احکام در موضوعات مرکب @feghahat_3 @Qabasat
4⃣ نقض های واردشده بر قاعده سه نقض بر این قاعده وارد کرده‌اند: - نقض اول «النقض بالعاریة فإنّ الخراج – أی الانتفاع من المستعار – للمستعیر، مع أنّه غیر ضامن.» در عاریه، درآمد مال مستعیر است و حال آنکه ضمانت مال مشتری نیست! شما گفتید الخراج فی مقابل الضمان، در اینجا خراج است، یعنی من مستعیر قبایی را از کسی عاریه گرفتم که به عروسی بروم و برگردم، درآمد مال من است، اما ضمان مال معیر است نه مال مستعیر. - پاسخ اگر مدعی می‌گفت: «فی کلّ مورد الخراج بالضمان» (یعنی ادعا اعتبار قاعده به نحو موجبه کلیه را کرده بود)، اشکال به نظر ما وارد است(به این معنا که عاریه می تواند مخصّص قاعده باشد) اما ادعا این نیست و عاریه اصلاً موضوعاً خارج است! مدعی نگفت هر زمان کسی از چیزی منتفع شد، ضامن آن هم است! بلکه ادعا کرد: «الخراج بالضمان فإن تلف، لتلف فی ملکه» اما در عاریه اینگونه نیست،‌ یعنی در عاریه «لو تلف، لا یتلف فی ملکه بل تلف فی ملک المعیر». 📚 درس خارج فقه آیت الله سبحانی: ۹۲/۱۱/۷ @Qabasat
روش شناسی. جلسه ۳.mp3
13.39M
- روش‌شناسی کاربردی اجتهاد فقهی 🔊 حجت الاسلام واعظی(زید عزّه) 💠 جلسه سوم 🔅 دو ملاک در مستحدثه بودن موضوع: - نوظهور بودن مفهوم و معنا(مانند بورس) یا - ثبوت سابق مفهوم اما عدم طرح مساله فقهی پیرامون آن به دلیل عدم امکان یا عدم ابتلاء(مثل نماز خواندن در فضا) - مراحل شناخت موضوعات مستحدثه: 1⃣ رجوع به متخصصان(در صورتی که آن موضوع مربوط به عرف خاص یک علم باشد) 2⃣ تحقیق مستقلّ در مورد واقعیت خارجی و مطابَق آن مفهوم 3⃣ تقسیم و تنویع 4⃣ کشف ارتباطات شبکه ای با سایر موضوعات متعارف یا مستحدث 5⃣ واکاوی آثار و پیامدها 6⃣ جایگاه شناسی در دانش فقه @yaddashhayetalabegi @Qabasat
- مخفی نگه‌داشتن ابتلا به ❓پرسش: برخی از وابستگانِ کسانی که بر اثر بیماری کرونا از دنیا رفته‌اند، علت فوت میت را پنهان می‌کنند تا از بررسی‌ها و اقدامات پزشکی و بهداشتی جلوگیری کنند و بتوانند میت را در محلی که در نظر گرفته‌اند و بدون دستورالعمل‌های مربوطه دفن نمایند. آیا این کار جایز است؟ ✍️پاسخ: اگر این کار از جهت انتقال ویروس، موجب ضرر به دیگران باشد، جایز نیست. @zanjani_net @Qabasat
Rabani-13980416-Manabe-Feghh-Thaqalain_IR.mp3
27.18M
🔅 منابع پژوهش های فقهی - استاد ربانی بیرجندی(زید عزّه) @rabbanibirjandi @Qabasat
4⃣ نقض های واردشده بر قاعده سه نقض بر این قاعده وارد کرده‌اند: - نقض دوم تلف المبیع قبل القبض، فإنّ الخراج (کاللبن و الصوف) بین العقد و القبض للمشتری، إلّا أنّ الضمان علی البائع لقولهم: «کلّ مبیع قد تلف قبل قببضه فهو من مال بائعه»، فالضامن هو البائع. اگر اسبی را بخریم، ثمن آن را هم پرداخت کنیم، اما قبل از تحویل گرفتن و قبضش دزیده یا کشته شود، ضامن بایع است، با آنکه منتفع مشتری است،‌ پس در این مورد مشتری منتفع است اما ضامن نیست که می شود نقض قاعده. - پاسخ این هم وارد نیست، زیرا این ضمان غیر از ضمانی است که محل بحث می‌باشد. توضیح: مراد از ضمانی که در آنجاست این می باشد که اگر بایع نتواند مبیع را تحویل بدهد، یا باید مثلش را بدهد یا قیمتش نه اینکه لو تلف، تلف فی ملکه! ملک او نیست،‌ ملک مشتری است، ولی شرع مقدس حکم‌ کرده اگر مبیع قبل از تحویل دادن به گونه‌ای تلف بشود،‌ معامله صحیح است، یا باید مثلش را بدهد یا قیمتش را. به عبارت دیگر ضمان در اینجا به معنای «لو تلف،‌تلف فی ملکه است»، نه ضمان به معنای ضمان المثل أو القیمة، و در نقض بیان شده اگر بایع ضامن است، ضمان به مثل یا قیمت می باشد که غیر از محل بحث ماست. 📚 درس خارج فقه آیت الله سبحانی: ۹۲/۱۱/۷ @Qabasat
«سید کمال حیدری و پلورالیزم دینی» 🖌 حجت الإسلام و المسلمین عرب صالحی مدتی است کلیپ هایی از جناب سیدکمال حیدری در فضای مجازی و در سایت منتسب به ایشان بارگذاری گردیده و «گرچه این بحث‌ها در بین روشنفکران دگراندیش سابقه طولانی دارد اما در بین کسانی که لباس دین به تن دارند کمتر چنین مباحثی مورد قبول واقع گردیده است». یکی از آن موضوعات مساله جواز تعبد به ادیان الهی و غیر الهی است که «پس از آنکه سال ها بر قلم و زبان برخی روشنفکران دگراندیش جاری شده و مکرر در مقاله ها و کتب مختلف پاسخ درخور گرفته، اما گویی ایشان بدون اطلاع از سابقه مباحث بعنوان دیدگاهی نو صریحا با همین عنوان مطرح و تاکید می کند.» سید کمال حیدری در بیان استدلال خویش می گوید: اگر کسی با برهان و استدلال یقین به حقانیت یک دین پیدا کرد ولو آن دین غیرالهی باشد حتی اگر شرک و الحاد باشد این شخص هم معذور است هم ماجور است و ثواب دارد و هم بهشت می رود؛ همانگونه که اگر به دین الهی معتقد شده بود بهشت می رفت. 1⃣ ادله جواز تعبد به هر آیینی دلیل ایشان: - یکی قاعده معذوریت و ماجوریت مجتهد مخطئ است که مطابق آن اگر مجتهدی تلاش روشمندانه خود را انجام داد و به فتوایی رسید اما در واقع فتوای ایشان خلاف واقع از آب در آمد. نه تنها گناهی نکرده و معذور است بلکه اجر و پاداش هم دارد. - (و دیگری) برخی از آیات قرآن کریم. در تبیین و نقد این نظر و استدلال های آن ذیلا توضیحاتی ارائه می گردد: 2⃣ اقسام پلورالیزم پلورالیزم را نوعا به سه قسم تقسیم می‌کنند: ۱.پلورالیزم معرفت شناختی به این معنا که همه فهم ها از ارزش معرفتی یکسان برخوردارند فهم برتر نداریم فهم های متفاوت داریم. این دقیقا مفاد هرمنوتیک فلسفی گادامر است و همانی است که در کشور ما به تعدد قرائتها از دین معروف شده است. پلورالیزم معرفتی مادر سایر انواع دیگر پلورالیزم است. «این را جناب سیدکمال در سایر کلیپ های خود پذیرفته است که البته این جا مورد بحث نیست، شاید در یادداشتی جداگانه به آن بپردازم.» ۲. پلورالیزم دینی که خود دو شاخه دارد: - شاخه اول پلورالیزم در صدق به این معنا که هر آن‌چه ادیان مختلف میگویند درست و مطابق واقع است در نتیجه هر کس به هر دینی عمل کند چون مطابق واقع عمل کرده است پس جایز است و به بهشت می رود. - شاخه دوم، پلورالیزم در نجات و رستگاری است به این معنا که هر کس به هر کدام از ادیان عمل کند نجات می یابد ولو آن دین مطابق واقع نباشد. زیرا هر کس در عمل به دینش برای خود دلیل و برهان دارد. نکته دقیق این جاست که جناب سید کمال حیدری پلورالیزم دینی شاخه اول را نمی‌گوید و قبول هم ندارد اما آنچه گفته است و به آن ملتزم شده است دقیقا منطبق بر پلورالیزم دینی به معنای نجات است. ایشان می گوید کسی که با برهان و دلیل به هر دینی یا به هر عقیده الحادی معتقد شود هم روز قیامت حجت دارد در مقابل خدا و معذور است و هم ماجور است و ثواب دارد و رستگار میشود و هم به بهشت می رود. ❗️«جالب آنکه بسیاری از کسانی که قائل به پلورالیزم دینی به معنای اول یا دوم هستند فقط در مورد ادیان الهی چنین حرفی را میزنند و ایشان پا را فراتر از این گذاشته در مورد ادیان غیرالهی و حتی شرک و الحاد هم قائل به ماجور بودن و رستگاری و بهشت رفتن می شود؛ یعنی پلورالیزم دینی ایشان بسیار غلیظ تر از بسیاری دیگر از قائلین به آن است.» ۳.پلورالیزم رفتاری و اخلاقی یا فرهنگی: به این معنا که رفتار هر کسی هر چه باشد و هرگونه که باشد، برای خودش محترم است و مادام که تجاوز به حقوق دیگران نباشد کسی نمی‌تواند متعرض او شود. فرهنگ مثل لحاف چهل تکه چهل رنگ است که وقتی تکه های مختلف کنار هم قرار میگیرند یک رویه زیبای لحاف تشکیل می شود. (قدیم‌ها در برخی روستاها لحاف چهل تیکه جزء جهیزیه عروس بود) بی حجاب و با حجاب، بی نماز و بانماز، عفیف و هرزه، روزه گیر و روزه خوار و…در کنار هم زندگی کرده و به قول خودشان تولرانس و تحمل هم را دارند و با هم و درکنار هم راحتند. «این نوع از پلورالیزم را ندیده ام جناب سیدکمال جایی مطرح کرده باشد اما لازمه اینکه کسی به یک و دو اعتقاد داشته باشد اعتقاد به سومی هم هست.» 3⃣ نقد استدلال به قاعده مأجور بودن مجتهد اما استدلال ایشان به قاعده معذوریت و ماجوریت مجتهد مخطئ برای جواز تعبد به مطلق ادیان حتی ادیان غیر الهی دچار اشکالات و تناقضات فراوان است: ۱. مستحضر هستید که ماجور بودن مخطئ (نه معذور بودن او! «دقت شود») هیچ دلیل عقلی ندارد؛ بلکه اگر دلیلی داشته باشد صرفا نقل است. «حتی در مورد مجتهد مصیب هم بهشت رفتن باستحقاق نیست بلکه تفضلی است از سوی خداوند کریم. چه رسد به مجتهد مخطئ؛ اگر استحقاقی بود قابل اقامه دلیل عقلی هم بود.» ادامه در پست بعد👇 @Qabasat
- قسمت دوم ۲. روایت «للمصیب اجران و للمخطئ اجر واحد» با عبارات مختلفی که دارد تنها و تنها از منابع اهل سنت نقل شده و راویان آن ابوهریره، عمروعاص و عمربن خطاب هستند که البته در نظر اهل سنت برخی نقل ها صحیح و معتبر محسوب میشود. البته روایات ضعیفی با عبارات کاملا متفاوت در متون شیعی هم هست. ۳.در تمام موارد نقل حدیث در کتب اهل سنت و استناد به آن یک مورد پیدا نمیکنید که در مورد مخطئ در اعتقادات به این روایت تمسک شده باشد بلکه صرفا در مورد احکام فرعی شرعی آن هم با تفصیل دادن بین احکام شرعی این قاعده مورد قبول واقع شده است. ۴. چه از نظر اهل سنت و چه از نظر علمای شیعی این قاعده بر فرض قبول اختصاص دارد به مجتهد مسلم که در اجتهادش به خطا رفته است نه این که هرکسی که یقین روانشناختی پیدا کند ولو تلاش و سعی هم کرده باشد این جا هیچکس نگفته که او ماجور است. ۵. از شیخ صدوق، شیخ مفید، شیخ طوسی تا علامه حلی هیچکس به مضمون این روایت فتوا و نظر نداده بلکه حتی در معذوریت مجتهد مخطئ بعضا تشکیک هم شده است چه رسد به ماجوربودن. ۶. اولین بار علامه حلی اعلی الله مقامه بصورت منسجم و رسمی قاعده معذوریت مخطی را پذیرفت و ادامه داشت تا زمان اخباریان که باز مورد تشکیک قرار گرفت و پس از آن تا معاصرین اصل قاعده مورد پذیرش علمای شیعه هم قرار گرفته است. ۷. در بین آن دسته از علمای شیعه هم که این قاعده را پذیرفته اند اکثرا بر معذوریت مخطئ تاکید کرده اند و البته عده ای هم بر ماجور بودن او تصریح دارند. ۸. نکته جالب آنکه در بین علمای شیعه هم اولا این قاعده اختصاص پیدا کرده به حوزه احکام شرعی فرعی و برخی حتی در حوزه احکام هم قائل به تفصیل شده اند و ثانیا بعضا تصریح شده که این قاعده معذوریت تنها در حوزه احکام عملی است و شامل احکام نظری و عقلی نمیشود. ظاهرا علت این تفکیک این بوده که در امهات مسائل اعتقادی بینه و برهان بوضوح برای همه وجود دارد و جهل قصوری کمتر مصداق پیدا می کند و چنانچه کسی در این امور به خطا برود در واقع در مقدمات تحصیل یقین تقصیر داشته و لذا معذور نخواهد بود. ۹.وقتی از ابتدا ورود روایت در خصوص احکام شرعی است و حتی یک موردش در مورد احکام اعتقادی نیست با توجه به اینکه اینها از دو سنخ هستند از ابتدا عمومی محقق نمیشود لذا کسی نمیتواند بگوید مورد مخصص نیست زیرا اصلا عامی منعقد نشده است روایت در حکم این است که از ابتدا صریحا بگوید للفقیه المخطئ اجر. ۱۰. ماجور بودن مخطئ در دایره دین حق است نه دین باطل و نه بی دینی؛ درحالی که سیدکمال هرسه را قائل است؛ به عبارت دیگر در آن جا که مجتهد مخطئ ماجور است بخاطر زحمتی است که در راه شناخت احکام خدا انجام داده و خداوند هم این زحمت او را اجر نهاده و پاداشی به او می دهد. اما آن جا که به شناخت حقانیت شرک و الحاد منجر شده است بر چه اساسی خداوند به او پاداش بدهد او باید پاداشش را از همان کسی بگیرد که به آن یقین پیدا کرده است. ۱۱. بر فرض شمول قاعده بر اعتقادات آیا شامل همه اعتقادات میشود ولو منجر بخروج از دین گردد؟ مثلا اگر کسی اجتهادا یقین کرد که (نعوذ بالله)خدا شریک دارد آیا پاداش میگیرد؟ اصلا و ابدا یا اجتهادا رسید به این جا که پیامبر اسلام (لاسمع الله) اشتباه کرده آیا ماجور است؟ یا کسی اجتهادا به اینجا رسید که کشتن پیامبر یا امام یا مومن لازم است و او را کشت، آیا برای فتوایش ماجور است و برای کشتن هم ماجور است. ادامه در پست بعد👇 @Qabasat
- قسمت سوم ۱۲. نکته آخر و مهمتر این که فرق است بین رستگار شدن و نجات و بین اینکه بگوییم طرف چون حجت دارد عذاب نمیشود! جاهل قاصر کافر عذاب نمیشود اما بهشت رفتن و ماجور بودنش اول کلام است. عذاب نشدن رستگاری نیست نجات نیست. و این هم یکی دیگر از خلطهای جناب سیدکمال است. 💡یعنی بر فرض بپذیریم مخطئ معذور است بهشت رفتنش برای چه؟ خلطی که سید کمال در اینجا دچار آن شده مثل خلطی است که سالها قبل در فتوای برخی بود که از حرجی بودن نگهداری فرزندخوانده در منزل و حرجی بودن خبر دادن به او نتیجه محرمیت فرزند خوانده گرفته بودند در حالی که حرج حکم وضعی را تغییر نمیدهد صرفا حرمت شرعی را در مدت خاص با شرایط خاص بر می دارد. مثلا هنگام خطر جانی ناشی از گرسنگی اکل میته در حد حفظ جان جایز است و حرمت شرعی برداشته میشود ولی اکل میته از اکل میته بودن خارج نمی گردد . این جا هم یقین به حقانیت شرک صرفا با شرایط خاص معذوریتی برای انسان می آورد اما این که تعبد به بی دینی را در حکم تعبد به دین کند اصلا و ابدا! این که بهشت هم به او بدهند اصلا و ابدا! چون هیچ دلیلی بر آن نیست بلکه ادله نقلی صریحا آن را رد کرده است. 🔅 نتیجه بحث در دلیل اول ایشان این که: - ماجور بودن مخطئ اولا امر متسالم علیه نیست - ثانیا اختصاص به حوزه احکام دارد - و ثالثا هیچ دلیل عقلی بر ماجور بودن مخطئ نداریم و دلیل نقلی هم دلالتی بر اطلاق آن ندارد. 4⃣ نقد استدلال به آیه شریفه دلیل دیگر جناب سیدکمال که در آخر سخنان خود به آن تمسک کرده اند آیه «وَ مَنْ یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا بُرْهانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الْکافِرُون‏» است. به این بیان که: مطابق آیه هر کس بدون برهان خدایی غیر از خدا را عبادت کند به رستگاری نمی رسد، معلوم می شود اگر با برهان به شرک برسد رستگار می شود! 🔸اشکال این استدلال آن است که: تمسک به مفهوم وصف از اساس نادرست است و اصل در وصف این است که مفهوم مخالف ندارد زیرا برای ذکر وصف در یک جمله محمل های فراوانی وجود دارد و تعیین یک محمل نیازمند قرینه قطعی است. در همه جا این قاعده حکمفرماست چه رسد به «مسائل مهم اعتقادی که هرگز با ظواهری این چنین لرزان قابل اثبات نخواهد بود.» نظیر این آیه در چند موضوع دیگر هم در قرآن امده است و در آن موارد کسی به مفهوم مخالف تمسک نکرده است مثل آیه «فَبِما نَقْضِهِمْ مِیثاقَهُمْ وَ کُفْرِهِمْ بِآیاتِ اللَّهِ وَ قَتْلِهِمُ الْأَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَق‏». آیا این جا می توانید به مفهوم بغیر حق تمسک کنید و بگوئید قتل انبیاء اگر از روی حق باشد قاتلین معذورند؟ هرگز! قتل پیامبران هیچگاه حق نخواهد بود. یا آیه «وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتِی ثَمَناً قَلِیلا» آیا میتوان این گونه مفهوم گیری کرد که مطابق آیه دین فروشی به ثمن بخس اشکال دارد اما اگر در مقابل پاداش دنیوی معتنابهی باشد دین فروشی اشکال ندارد؟؟!!! 📚 http://iict.ac.ir/ploralizm @Qabasat
استفتاء کرونا.pdf
137.1K
🔅 ضامن بودن ناقل بیماری - استاد سیفی مازندرانی(زید عزّه) @ayatollahseyfi @Qabasat
F.m.8.mp3
13.18M
- جستاری در استعداد فقه امامیه در حل مسائل معاصر 🔊 حجت الاسلام استاد عبدی(زید عزّه) 💠 جلسه هشتم 1⃣ حکم: استعدادی دیگر برای فقه امامیه 2⃣ عدم تأثیر تفاوت های معرفتی، عقیدتی، جنسیتی و حتی قدرتی در ثبوت احکام شرعی 3⃣ دو نگرش ظرفیت آفرین در فقه: «نظریه انحلالی» خطابات و «نظریه انطباقی خطابات به نحو قانونی» 4⃣ «وسعت قانون شریعت» استعدادی بر آمده از قاعده «ما من واقعة اختیاریة الا و لها حکم شرعی» 5⃣ چگونگی جمع میان پذیرفتن «عدم‌ محدودیت گستره شرع» و «صحیح بودن جعل حکم توسط ولی أمر در منطقة الفراغ» 6⃣ منشأ الزام قوانین الهی: مبتنی بودن بر علم و حکمت و مجازات بر پایه ربوبیت و عدالت 7⃣ نظریات مفسر رابطه حکم و موضوع(از قبیل علیت، عروض یا لوازم ماهیت): استعدادی تحلیلی در حیطه معرفة الحکم 8⃣ مراتب و تقسیمات حکم شرعی: ظرفیتی مهم در حوزه احکام @feghahat_3 @Qabasat
4⃣ نقض های واردشده بر قاعده سه نقض بر این قاعده وارد کرده‌اند: - نقض سوم «الخراج بعد القبض، إذا اشترط الضمان علی البائع إلی مدّة فإن الخراج للمشتری و الضمان علی البائع لو قلنا بصحة هذا الشرط.» نقض سوم این است که من معامله صحیح می‌کنم، جعل خیار هم می‌کنم، ولی شرط می کنم:جناب بایع!مبیع پیش من است،‌ درآمد هم پیش من است، بیع هم صحیح است، ولی تو ضامن هستی! اگر معتقد به صحت این شرط شویم، در اینجا «الخراج بالضمان» محقق نشده،‌ چون درآمد مال مشتری است اما ضرر مال بایع. - پاسخ در جواب عرض می‌کنیم حتی این نقض هم وارد نیست، چون ضمان در این مثال به معنای ضمان به مثل و قیمت است،‌ اما در مساله ما ضمان به این معانست که: درآمد مال هرکه می باشد، لو تلف الشیء،‌ تلف فی ملکه. 📚 درس خارج فقه آیت الله سبحانی: ۹۲/۱۱/۷ @Qabasat
🔅«فقاهت، اولویت اول حوزه ها» باید حوزه‌ها عنایتشان به فقه و فقاهت از همه چیز بیشتر باشد! اگر حوزه‌های فقاهت خدای نخواسته از بین برود یا سست بشود، رابطه ما بین فقها و ملت قطع می‌شود. «این حوزه فقاهت است که رابطه را محفوظ نگه داشته است.» ❗️اگر یک اشخاصی آمدند در حوزه‌ها و پیشنهاد کردند که فقه لازم نیست مثلاً به این طول و تفصیل باشد و فلان، و بیاییم یک چیزهای دیگر را هم چه بکنیم، اینها اشتباه می‌کنند یا مأمورند. 📚 صحیفه امام: جلد ۱۳ صفحه ۱۳ @Qabasat