eitaa logo
عِنْدَربِهِمْ یُرْزَقُوُن
131 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
150 ویدیو
3 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم #حیات_عند_رّب نقطه پایانی معراج بشریّت است که به آن مقام جز با شهادت دست نمی‌توان یافت.. #شهیدآوینی
مشاهده در ایتا
دانلود
عِنْدَربِهِمْ یُرْزَقُوُن
#سالروز_شهادت 🕊 #شهید_مصطفی_ردانی_پور شهید مصطفی ردانی پور برای عروسی اش علاوه بر میهمانان ، یک کا
: تازه سه روز از ‏اش گذشته بود که دست زنش را گذاشت توی دست مادر، سرش را انداخت پایین و گفت دلم می خواهد دختر خوبی برای مادرم باشی، بعد هم آرام و بی صدا رفت منطقه. وی که بارها در نبرد مجروح شده بود و اغلب تا سرحد شهادت نیز پیش رفته بود، در حقیقت شهید زنده‌ای بود که همواره به دنبال شهادت، تلاش می‌کرد. قبل از عملیات به برادرش گفت: می خواهم جایی بمانم که نه دست شما به من برسد، نه دست دشمنان! آن شب بدون عمامه، بدون سمت، مثل یک بسیجی، اول ستون راهی عملیات شد. بعد از مدتی نیروها از هر طرف محاصره شدند. مصطفی زیر لب قرآن می‌خواند و دشمن بالای تپه را بسته بود به رگبار. دستور عقب نشینی صادر می شود اما او همچنان می کند تا اینکه گلوله ای از پشت سر به جمجمه اش اصابت می کند. آن شب همه گریه می کردند. بچه ها یاد شب هایی افتاده بودند که مصطفی برایشان می‌خواند. هرکسی گوشه ای را گیر آورده بود، برایش زیارت عاشورا یا دعای توسل می‌خواند. هق‌هق گریه می‌کرد. فردا بچه ها را فرستاد بروند جنازه ها را بیاورند. دفعه اول صد و پانزده شهید آوردند، نبود. فردا صبح بیست و پنچ شهید دیگر آوردند، باز هم نبود. منطقه دست عراقی ها بود. چند بار دیگر هم عملیات شد اما از او خبری نشد. جنگ هم که تمام شد، دوستانش رفتند و دنبالش توی همان شیار همه جا را گشتند اما نبود! سه نفر همراهش را پیدا کردند اما از خودش خبری نشد. مصطفی همان طور که گفته بود برنگشت که نگشت. یادش با صلوات🌷  ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ @Endarabbehem