eitaa logo
عِنْدَربِهِمْ یُرْزَقُوُن
131 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
150 ویدیو
3 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم #حیات_عند_رّب نقطه پایانی معراج بشریّت است که به آن مقام جز با شهادت دست نمی‌توان یافت.. #شهیدآوینی
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🕊🕊 🕊🕊 🕊 🕊 مدافـع حــرم 🌷 خیلی اصرارداشت که برود، یک روز آمد و گفت مادر جان شما پنج پسر داری  بالاخره باید زکات و خمس این بچه ها را بدهی.☝️ سوال من از شما این است که فردای محشر اگر حضرت زهرا (سلام الله علیها) از شما بپرسد شما که چند پسر داشتی چرا یکی را برای دفاع از حرم دخترم نفرستادی چه جوابی داری؟😔 با همین جملات و حرفها دل من را به دست آورد و رضایتم را جلب کرد...🌹 راوی: مادرشهید ✨ 🌷 @Endarabbehem 🌷
#سالروز_شهادت 🕊 راوی: پدرشهید  من به خاطر خانومش گفته بودم بمونه، دو روز بعد بره ولی تو وصیت نامه‌اش📝 جمله تکان‌دهنده ای نوشته بود. نوشته بود که اگر می‌ماندم و بچه‌ام دنیا می‌آمد، احتمال داشت دوست داشتن او مانع رفتنم شود.😔 #شهید_سجاد_طاهرنیا 🌷 @Endarabbehem 🌷
۴ آذر ماه سالرور شهادت شهید حمید سیاهکالی مرادی...🌷❤️ شادی روح شهدا
🍁🍁🍁 🍁🍁 🍁 🌸 هرکی اذیت نمیشه وپیام من رو میشنوه یه روز برا ما بخونه ممنون میشیم،ان شاءالله اونور بکنیم 😇🌹 :۱۶ آذر ۹۴/خان طومان 🕊 @Endarabbehem
🌸مراسم جشن عروسی اکبر به نوع خودش خیلی خاص بود. چون بعضی اطرافیان انتظار داشتند او هم مثل بقیه بچه های فامیل عروسی بگیرد، اما اکبر برایش فقط این مهم بود که عروسیش مورد نظر عنایت امام زمان (عج) باشد👌. یک عروسی بدون گناه! که البته به همه هم خیلی خوش گذشت. هنگام نماز هم خودش مثل بقیه کت دامادیش را روی دوشش انداخت و وضو گرفت و برای نماز جماعت به نمازخانه رفت.🚶🚶 یک بار بعد از شهادتش خواب دیدم در هیات هستیم و صحبت می کنیم. از اکبر پرسیدم: «چی آن طرف به درد می خوره⁉️ » گفت: «قرآن خیلی این طرف به درد می خورد. » اکبر خودش قاری قرآن بود و هر چه به شهادتش نزدیک تر می شد انسش با قرآن بیشتر می شد. شب های آخر هر وقت بیکار بودیم، اکبر به سراغ قرآن جیبی اش می رفت.🌱 پرسیدم: «آن لحظه آخر که شهید شدی چی شد؟ » گفت: آن لحظه آخر شیطان می خواست من را نسبت به بهشت ناامید کند😞 مدافع حرم 🕊 http://eitaa.com/Endarabbehem
کجاست اهل دلی تا دعا کند قدری که از دعای چو من هیچ اثر نمی آید ... #لحظات_استجابت_دعا #شهید_حمید_باکری #سالروز_شهادت
عِنْدَربِهِمْ یُرْزَقُوُن
💢امام خامنہ ای حفظہ الله : شیــرودی تنها نظامےای بود ڪہ در نمـاز بہ او اقتدا ڪردم . 🍀 هشتم اردیبهشت
♦️ # خاطرات_ماندگار در کنار هیلکوپترش ایستاده بود خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی‌جنگیم ما برای اسلام می‌جنگیم تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. @Endarabbehem
شهيد دکتر مصطفي چمران، اين مبارز دنياي اسلام، مرد عمل بود و در پي رضاي خداوند، هرکجا احساس وظيفه مي کرد حضوري جدي مي يافت🍃. او ترجيح مي داد جايي ايفاي نقش کند که ديگران نيستند يا نمي توانند و بر همين اساس بود که اگرچه ايراني بود، از لبنان و فلسطين که مسئله اول جهان اسلام بودند، غافل نمي ماند.🌷 🌹 🕊 @Endarabbehem
سردار شهید احمد کاظمی همیشه خود را از خیل عظیم کاروان شهدا جامانده می‌دانست و به شدت در فراق یاران شهیدش دلسوخته بود😔. او همواره با آه و سوز خاصی از آن‌ها یاد می‌کرد و در آخرین روزهای زندگی خویش به شدت از شهیدان باکری و خرازی یاد می‌کرد و از این که به شهادت نرسیده، اشک حسرت می‌ریخت.💔 وی شب قبل از شهادتش در جلسه‌ای با حزن و اندوه فراوان یاران سفر کرده خود را به خاطر آورده و گفته بود: "شهدا خیلی به گردن ما حق دارند، باید تلاش زیادی بکنیم" ☝️و همگان را به زنده نگاه داشتن یاد و خاطره‌ آن‌ها سفارش کرده بود.🌹 🕊 @endarabbehem
همرزمان پدرم بعدها تعریف می‌کردند که یکی از فرماندهان ارتش سوریه از شهید علیپور می‌پرسد چقدر طول می‌کشد از یک رزمنده دفاع میهنی یک نیروی متخصص زرهی درست کنی؟ 🤔 ایشان در جواب می‌گوید: دو ماه.✅ آن نظامی سوری که خودش هم دوره زرهی را در روسیه گذرانده بود می‌خندد و می‌گوید امکان ندارد کمتر از شش ماه بتوانی آموزش بدهی. ❗️پدرم می‌گوید در عمل ثابت می‌کنم. خلاصه بعد از دو ماه که آن فرمانده سوری می‌آید و آموزشی‌ها را امتحان می‌کند، می‌بیند بسیار خوب از عهده انجام وظایف‌شان برمی‌آیند. 😊فرمانده سوری به قدری تحت تأثیر قرار گرفته بود که موقع خداحافظی به پدرم احترام نظامی می‌گذارد.☝️ بعد از مدتی بابا فرمانده تیپ زرهی حماء و بعد تیپ تدمر می‌شود. نهایتاً هم به عنوان رئیس ستاد زرهی جبهه مقاومت انتخاب می‌شود.✌️ رزمنده دفاع مقدس، مجاهد خستگی ناپذیر فرمانده کل زرهی ارتش مقاومت✅ سردار شهید جان محمد علیپور🌹 🕊 @Endarabbehem
همرزمانش میگفتند:سجاد بخشی از غذای خودش و رزمنده ها را می برد و به کودکان سوری می رساند.از آنها دلجویی میکرد و با آنها مشغول صحبت میشد.😊 سجاد حتی توانسته بود با تعدادی از نظامیان روسی که در سوریه مستقر بودند ارتباط حسنه خوبی برقرار کند طوری که آنها بعد از روبه رو شدن با خبر شهادت سجاد بسیار متاثر شده بودند.💔 شهید مدافع حرم سجاد باوی🌹 🕊 @Endarabbehem
ابراهیم و اسماعیل دوقلو بودند. همیشه، همراه و همدم هم بودند. 😊 جنگ بین این دو جدایی انداخت. اسماعیل به یک منطقه عملیاتی رفت و ابراهیم به منطقه‌ای دیگر.😔 ابراهیم می‌گوید: روزی که پیکرش را آوردند، عکس‌هایی از او با لباس سرداری هم بود. وقتی عکس‌ها را دیدم فهمیدم که حاجی سردار بوده و او هیچ وقت به من نگفته بود.💔 اسماعیل صدای خیلی خوبی داشت و مداح بود. دهه ی اول محرم هرجا بود خودش را به آمل میرساند. ☝️ این سالها نیز که او در سوریه بود و نگرانش بودیم، دهه ی اول محرم به آمل میآمد. شبها در چند هیئت روضه میخواند و آخرشب به تکیه ی محله ی خودمان میآمد👌. او بابت ذکر مصائب اهل بیت(ع) هیچ وقتی پولی نگرفت و اجرش را با شهادت از حضرت زینب(س) دریافت کرد.💔 سردارشهید مدافع حرم حاج اسماعیل حیدری🌹 🕊 @Endarabbehem