هدایت شده از نو+جوان
🌹 #خواندنی | آن باغبان ماهر
☀️ پنج روایت از زندگی امام محمدباقر علیهالسلام
1️⃣ سلامم را به او برسان
از سالهای دور آمده بود. ابروهای سفیدش تا روی چشمها پایین آمده بودند. غبار کهنسالی بر چشمهایش نشسته بود، اما نه آنقدر که تا وارد خانه امام شد، او را نبیند. دست بلند کرد: «جوان پیش بیا». آمد. «راه برو». رفت. «شگفتا! به خدای کعبه قسم شمایل این جوان، شمایل رسول خداست!»
رو کرد به صاحبخانه، امام سجاد علیهالسلام: «این جوان کیست؟»
امام گفت: «محمدباقر است، پسر من و امام پس از من».
دستهایش لرزید، پاهایش هم. خودش را انداخت روی پاهای امام باقر علیهالسلام: «جانم به فدایت یابن رسولالله! سلام پدرت را قبول کن. رسول خدا به تو سلام میرساند.» چشمهای امام پر از اشک شد. گفت: «ای جابر! سلام بر پدرم رسول خدا تا آنوقت که آسمانها و زمین برجا هستند و سلام بر تو ای جابر برای ابلاغ سلام پدرم». جابر بن عبدالله انصاری سر چرخاند سمت آسمان. صدای پیامبر از پس سالهای دور در گوشش پیچید: «تو آنقدر زنده مىمانى تا فرزند من محمد بن علی بن الحسين بن على بن ابىطالب را كه در تورات ملقب به باقر است زيارت كنى. وقتی او را ديدى، سلامم را به او برسان».
2️⃣ صوت محمدی
قرآن که میخواند اگر کسی نزدیکش میشد و صدای تلاوتش را میشنید، نمیتوانست به راهش ادامه دهد. پاهایش سست میشد. فرمان نمیبرد به رفتن. میایستاد به گوش دادن تا تلاوت امام تمام شود. بعد راهش را پی میگرفت. هم تلاوت خودش چنین بود، هم پدرش، علی بن الحسین علیهالسلام.
3️⃣ آن باغبان ماهر
بخش مهمی از عمرش را گذاشت روی تربیت شاگرد. نه شاگردهای معمولی، که شاگردان ویژهای که مثل یک رکن، یک قطب در دنیای اسلام، آنها را وکیل خودش کند تا تعلیماتش را پی بگیرند و شبهات مسلمانان را رفع کنند. سبزترین بذرها را در سبزترین دلها کاشت و آنقدر مراقبت کرد تا صدها شاگرد برجسته برای اسلام بسازد.
4️⃣ با دستهای بسته
دستِکم دو بار حکومت به سراغش آمد و او را با غل و زنجیر برد به گوشه تنگ زندان. چشم نداشتند ببینند کسی از اولاد پیامبر، اسلام را چنانکه هست، نه چنانکه آنها میخواستند، به بقیه نشان دهد. در زندان هم دست از کار نکشید. با تبلیغ اسلام و نشان دادن چهره حقیقی آن، چنان زندانبانها و زندانیها را شیفته خودش کرد که دیدند در زندان بیشتر از بیرون، مسلمان واقعی تربیت میکند. دیگر به صلاح نبود نگهش دارند. آزادش کردند!
5️⃣ سلاح اشک
اختلافها بالاگرفته بود؛ آنقدر که دیگر نمیتوانستند وجودش را تاب بیاورند. گمان میکردند اگر او را بکشند تحریفها و شبهههایی که به جان مردم انداختهاند کار خودش را میکند و اسلام میرود که در دل تاریخ دفن شود. او از فکرشان خبر داشت. دم شهادت، وصیت کرد تا 10سال در منا، در سالروز شهادتش مراسم عزا بگیرند و او را یاد کنند. سابقه نداشت امامی پیش از این، چنین کند. امام محمدباقر علیهالسلام با این کار، شهادتش را هم تبدیل کرد به مبارزه و جهاد با جریان انحرافی. یاد کردن او شد بهانه سر برآوردن حیات دوباره جریان اصیل اسلامی مقابل همه تحریفها و مسخهایی که حکومت آن زمان انجام داده بود.
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
#عاشقانه_شهدا💞
ازدواج من و #عبدالرحیم،ڪاملاً سنٺے بود. روزےڪہ بہ خواستگارے بندہ آمدند، همسر شہیدم گفت: «من دنباݪ عاقبٺ بخیرے و #شہادٺ هستم🕊 و دوسٺ دارم همســ💍ـر آیندہ ام نیز با من همقدم باشد...».
ایمان و عشق بہ اهݪ بیٺ(ع) در همان روز خواسٺگارے در چہـرہ اش متبلور بود و باڪلام دلنشینش ڪہ بوے خدا میداد، من را جذب ڪــ😍ـرد.
#شهید_عبدالرحیم_فیروزآبادی
#شهید_مدافع_حرم
@endarabbehem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹
/.آدمی که میخواد #شهید بشه این همه لباس میخواد چیکار! ؟ من حبیبم💔
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_حسینی🌹
@endarabbehem
سردار شهید احمد کاظمی همیشه خود را از خیل عظیم کاروان شهدا جامانده میدانست و به شدت در فراق یاران شهیدش دلسوخته بود😔. او همواره با آه و سوز خاصی از آنها یاد میکرد و در آخرین روزهای زندگی خویش به شدت از شهیدان باکری و خرازی یاد میکرد و از این که به شهادت نرسیده، اشک حسرت میریخت.💔
وی شب قبل از شهادتش در جلسهای با حزن و اندوه فراوان یاران سفر کرده خود را به خاطر آورده و گفته بود: "شهدا خیلی به گردن ما حق دارند، باید تلاش زیادی بکنیم" ☝️و همگان را به زنده نگاه داشتن یاد و خاطره آنها سفارش کرده بود.🌹
#شهدای_عرفه
#سالروز_شهادت 🕊
@endarabbehem
21.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ڪلیپ
○فیلم مراسم خصوصی زیارت امام حسین(ع) در
#روز_عرفه در سال ۹۷، با حضور شهید #حاج_قاسم_سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس کنار گنبد حرم امام حسین(ع)، با نوای حاج محمدرضا طاهری...
○اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ○
#پخش_برای_اولین_بار
j๑ïท ➺ @endarabbehem
🕊عیدقربان است ومن قربان تو
دل سبوی خون شد ازهجران تو
بر پر کاهی نمی ارزد اگر
دل نشد با یک نظر ویران تو
🖋داود بیدقداری
❣ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌐 @endarabbehem
یک کربلا مقابل هر انتخاب ماست.mp3
5.49M
💥 همین امروز! راه برایِ تک تک ما بازه
تا به مقام شهدای کربلا برسیم!
چطور میشه؟
🎙استاد شجاعی
@endarabbehem
#محرم #جمعه #امام_زمان
مادرش میگفت:
یادم مے آید یک روز خوابیده بودم، دیدم کف پایم مےخارد.
بلند شدم دیدم محمد، صورتش را به کف پایم میمالد.
خیلے ناراحت شدم. پایم را سریع کشیدم و با عصبانیت گفتم:" این کارها چه معنی میدهد؟"
گفت:" مگر بهشت زیر پاي مادر نیست؟! میخواهم چشمهایم نور بگیرد؛ نور بهشت.
🌱 #شهید_محمد_عبدے
@Endarabbehem