✡ دو تناقض در داستان ایمان پولس یهودی 💥 بخش دوم/ 1⃣ غیر از تناقض قبلی، تناقض دیگری نیز بین دو روایتی كه در پست قبل نقل شد، با روایت سومی وجود دارد. در باب انتهایی اعمال رسولان بار دیگر به داستان تحوّل #پولس اشاره‌شده است. در این بخش از اعمال رسولان ماجرای ملاقات پولس با عیسی (ع) چنین روایت شده است: 2⃣ …بلند شو و روی پای خود بایست. من به تو ظاهر شدم تا تو را به خدمت خود منصوب کنم. تو باید درباره‌ی آنچه امروز دیده‌ای و آنچه در آینده خواهی دید شهادت دهی. من تو را از دست این قوم و نیز از دست ملت‌های بیگانه که تو را نزد آنان می‌فرستم خواهم رهانید. تو را می‌فرستم تا چشم‌های آنان را باز کنی و ایشان را از تاریکی به روشنایی و از قلمرو شیطان به سوی خدا بازگردانی تا از راه ایمان به من، گناهانشان آمرزیده شود و در بین مقدسین خدا سهمی داشته باشند. [اعمال رسولان، 26: 16-18] 3⃣ وجه تناقض این روایت با دو بیان قبلی این است که در دو روايت اولی، تصریح‌شده است که پس از متحول‌شدن پولس، عیسی (ع) تنها از او خواست که به دمشق رفته و منتظر دستوراتی که خواهد داد، باشد؛ یعنی در محلی که ملاقات صورت گرفت دستوری جز رفتن به دمشق به پولس داده نشد و هرگز به وی مأموریتی محول نشد؛ اما در روایت سوم، تصریح‌شده است که بلافاصله پس از تحول پولس در همان محل ملاقات، عیسی (ع) مأموریت و وظیفه‌ی وی که هدایت مردم بود را تشریح کرده و سپس وی را راهی دمشق می‌کند. 4⃣ تشریح وظایف پولس و واگذاری مأموریت ویژه‌ای به او توسط عیسی (ع)، به‌قدری مهم است که در صورت صحّت این ماجرا هرگز نمی‌توان قبول کرد که در دو روایت قبلی به این موضوع اشاره نشود و این در حالی است که در تناقضی واضح روایات پیشین تصریح می‌کند که در محل ملاقات، عیسی (ع) به پولس دستوری نداد و از وی خواست در دمشق منتظر دستورات وی باشد. 5⃣ آیا با وجود این #تناقض و اختلاف بزرگ، می‌توان اصل ماجرا را به‌راحتی باور کرد؟!