#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسمالله الرحمنالرحیم
🔖 دخت علی را شناختم؟
[۱]. این «عالمة غیر معلمة» کیست؟ هر چند فهم بشری چون من به عظمت بانویی چون او نمیرسد و انگار از اقیانوسی به اندازهٔ قطرهای را فهم و تفسیر کنی، حتی کمتر؛ اما حقیر در زینب کبری (سلاماللهعلیها)، امیرمومنان(علیهالسلام) را پشت دَر شعلهور از آتش دیدم. گاهی با تحمل رنج عظیم باید در معرکه، تنها ناظر بود؛ مکان میتواند تل زینبیه و قتلگاه باشد یا خانهای که هر روز پیامبر با گذر از کنار آن، بر اهلش درود میفرستاد؛ اما اینکه چرا خواص و عوام جامعه کار را به اینجا میرسانند، سخن دیگری است.
[۲]. دختر فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) را در سایهٔ مادر، برتر از زنانِ نمونهٔ قرآنی یافتم؛ جایی که حضرت آسیه با تمام عظمتش که نمونهای فاخر برای زن و مرد مومن است، در برابر شکنجههای طاقتفرسای فرعون رو به خدا فریاد برمیآورد که «وَنَجِّني مِن فِرعَونَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّني مِنَ القَومِ الظّالِمين، مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش» (سورهٔ تحریم، آیه۱۱) اما حضرت زینب (سلاماللهعلیها) پس از آسیب و غم جسمی و روحی که همتا ندارد؛ به جای خدایا مرا نجات ده، میفرمایند: «از ما این قربانی را قبول کن».
[۳]. دختر امیرالمومنین را به عظمت روحش شناختم، آنجا که چون شیر غرّان همانند پدر در کوفه خطبهخوانی میکند؛ جایی که در مقام خواهر، مادر، عمه عزادار است. داغدار ظلمی است که بر امامِ دعوتشده و خاندان رسولالله رفته است. داغدار خون جگری است که در ماجرای کربلا بر پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) رفت؛ اما وسطِ نیزهداران، ساکتین مرعوب و خُلفوعدهکنندگان، بیلرزش، در اوج قدرت و استحکام، وضع جامعه اسلامی را آسیبشناسی میکند. از نابودشدن کارهای خوب کوفیان با تشخیصندادن حق و باطل از پنبهشدن رشتههای آنها میگوید. دلها را مرعوب و مقلوب میکند.
[۴]. عمه سادات را به قدرت تبیین تاریخی، شناختم. که «اگر زینب نبود؛ کربلا در کربلا میماند.» او که توانست روایت خود را «روایتِ غالب» عصر پس از عاشورای حسینی کند و عمر کوتاهٔ حکومت امویان را کوتاهتر. قدرتِ غاصبِ به ظاهر پیروز در جنگ را به منفورترین افراد تبدیل کند. یزید را که در بزم شهر شام به گذشتگان خود خطاب میکرد که «نیاکان من کجایید که به من افتخار کنید که انتقام شما را گرفتم»، به روزی بیاندازد که برای عوامفریبی، خود را فریبخورده ابن زیاد معرفی کند.
[۵]. «قهرمانِ جهاد تبیین» را با موقعیتشناسیهای عاشورایی، شناختم؛ آنجا که گوش به فرمان امر ولی، در آن داغ عظیم، بیتاب نمیشود. در میانِ مردم، شعلههای تبیین و تنبیه را روانهٔ ظلمتکدهٔ وجودی آنها میکند که «گریه میکنید؟ گریهٔ شما هرگز بند نیاید. این چه گریهای است که شما میکنید؟ میدانید چه کردید؟ زحمات گذشتهٔ خود را نابود کردید.»
[۶]. این بانوی نمونهٔ مکتب اسلام در مقابل دشمن مغرور از پیروزی، بر جایگاه اقتدار سوار است و خطاب به ابن زیاد که با این سوال قصد تحقیر کاروان را داشت که «كار خدا را نسبت به برادرت و خاندانت چگونه ديدى؟» با صلابت میگوید: «من جز زيبايى نديدم.» و صد البته که در برابر چشمان حقیقتبین، پروانهوار سوختن بر گِرد اطاعت از امر خدا برای هدایت انسانها، نجاتِ تاریخ و ازبینبردن بدعت در اسلام، جز زیبایی چیز دیگری نیست.
[۷]. و یاد گرفتم که خون بر شمشیر پیروز است اگر راوی زینب کبری (سلاماللهعلیها) باشد؛ در جنگ روایتها و جنگ ارادههای کنونی، بر ماست که روایتگر حقایق انقلاب باشیم، قبل از آنکه دشمن آن را روایت کند.
«در عبور بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه جا میماند اگر زینب نبود»(شاعر؛ قادر طهماسبی)
✍ نسا خلیلی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسمالله الرحمنالرحیم
🔖 در آغوش کعبه
📌. سلام بر فاطمه دختر اسد...
سلامی ناقابل، از کنیزی کمینه به بانویی که تاریخ را شرمندهی خود ساختهاست، زیرا در وصف بزرگی و مقام او دستان تاریخ هم خالی مانده و سر بهزیر افکندهاست. بانویی که مادر اسدالله است و والدهی فخر جهانیان. مادری که کعبه برای پوشاندن جلوات مادر شدنش، سینه شکافت و او را در آغوش گرفت.
📌. چه زیباست جملاتی که بیانگر حجم مهربانی بانو فاطمه بنت اسد با شخص پیامبر اعظم است و چه چیز بالاتر از این است که رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرموده باشد«(پس از ابوطالب بهترین خلق خدا با من فاطمه بنت اسد بوده و پس از آمنه مادر دیگر من است.»(سید محمدمهدی سیدحسن، قم، منشوراتالرضی، ۱۴۲۰ق، ص۷۶) افتخاراتی چون اولین زن بیعتکننده با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بعد از خدیجه (سلاماللهعلیها)و نخستین زنی که پیاده به مدینه هجرت نموده را در چه کسی میتوان یافت جز مادر امیرمؤمنان علی (علیهالسلام)
📌. چه زیبا ورقی بود این برش تاریخی که حضرت ابوطالب به خاطر محبت و علاقهای که به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) داشت و به سفارش پدر درباره آیندهی درخشان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، دمی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جدا نشد و فاطمه بنت اسد نیز در این امر مهم؛ یعنی نگهداری و سرپرستی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، با ابوطالب همکاری میکرد و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را در مهر ورزیدن و نیکیکردن بر فرزندان خود مقدم میشمرد تا جایی که از طرف پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به تلافی و قدردانی به لقب «اماه» (مادر) مفتخر شد.
حضرت پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودهاند که به هنگام اطعام فرزندان و من، این زن همه سهمش را به من میداد و جبرئیل از سوی پروردگارم به من خبر داد که او اهل بهشت است و خدای عزوجل به هفتاد هزار فرشته فرمان داد تا بر او نماز بگذارند.
حضرت خطاب به فاطمه بنت اسد میفرمود: «رَحِمَک اللّه یا اُمّی بعد امّی».(تحقیق علیمحمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق، چاپ اول، ج ۴, ص ۱۸۹۱)
📌. و اما یک کلمه در بند زیر به دلم چنگ زد و آن هم کلمهی فواطم بود، یعنی جمع نام بانوی مکرمه، حضرت فاطمةالزهرا و فاطمه بنت اسد(سلاماللهعلیهن) كه قرب مقام این دو بزرگوار را خاطرنشان میسازد و نیز فاطمه دختر زبیر که از او هم به نیکی نقل شدهاست:«وقتی فرمان هجرت مسلمانان از مکه به سوی مدینه از طرف خدا بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ابلاغ شد، مسلمانان گروه گروه به مدینه مهاجرت کردند، از جمله آنان حضرت علی (علیهالسّلام) به همراه فواطم (فاطمه زهرا (سلاماللهعلیهم)، فاطمه بنت اسد و (فاطمه بنت زبیر) به همراه پسر امایمن بودند که از مکه به سوی مدینه هجرت کردند.»(حسین اعلمی، تهران، مکتبةالصدر، ۱۴۱۶ق،چاپ دوم،ج ۱، ص ۴۱۰) یکی والدهی ولی خدا و یکی همسر و کفو ولی خدا و چه خوشروزی است ولی خدای متعال.
📌. اما این زندگی پرنور و الهی به صفحات انتهایی خود رسید و نقل شده که فاطمه بنت اسد وقتی بیمار شد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را وصی خود قرار داد و وصیتش را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نمود و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قبول کردند.
روزی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نشسته بود که امیرالمؤمنین گریان نزدش آمد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود، چه چیزی گریانت کرده است. عرض کرد: مادرم فاطمه درگذشت؛ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: «و نیز مادر من به خدا سوگند!» و شتابان برخاست و به درون خانه آمد، سپس به او نگریست و گریست. امام علی (علیهالسّلام) فرمودند: «چون مادر ما فاطمه بنت اسد درگذشت، پیامبر خدا او را در پیراهن خود کفن کرد و بر او نماز گزارد و بر او هفتاد تکبیر گفت و در قبرش فرود آمد و به اطراف قبرش اشاره مینمود، گویی که آن را فراخ و بر او هموار میکرد و از قبرش بیرون آمد، در حالی که اشک از چشمانش روان بود و بر قبر او خاک میریخت.»(تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۲۸۸ق، ج ۱، ص ۴۵۳)
📌. سلام و درود بیکران الهی بر روح بلند بانو فاطمه بنت اسد و مادران مکرمه ی اهل بیت (علیهمالسلام). شاید بتوان گفت جفای مورخانی که از ایشان کم نقل کردهاند و ما شیعیانی که کم میگوییم و کم یاد میکنیم و کم معرفی میکنیم به دخترانمان و زنان سرزمینمان نابخشودنی است. ما شما بانوان مکرمه را فراموش کردیم که برخی دخترکانمان دل به الگوهای بیفرهنگ و اصالت غربی دادند و شیوهی زندگی برخی از مادران دیارمان از انوار قدسی و الهی فاصله گرفتهاست.
✍ فاطمه مهدوی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
📝 ادامه مطلب...
اما یقین دارم که شما مخدرات آلالله(علیهمالسلام) به رسم مادری هوادار و دعاگوی ما هستید. پس شما را سوگند به شیر پاکی که در کام ائمهی معصومین (علیهمالسلام) نوشاندید، از درگاه الهی بخواهید باقی غیبت فرزندتان را بر ما امت ناتوان ببخشاید و ظهورش را مقدر بفرماید.
آمین یا رب العالمین
✍ فاطمه مهدوی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسمالله الرحمنالرحیم
🔴 کرمهای تمدنخوار
[۱]. در طبیعت موجودات بسیاری وجود دارند. حتی موجودات ناشناختهای که شاید نامشان را نشنیدهاید؛ مانند کرمهای تمدنخوار. این موجودات، روزگاری است در بدنۀ ستبر درخت تمدنی ایران، توسط تمدنهای دیگر تعبیه شدهاند. کارکرد این موجودات، خوردن بیوقفه حسِ افتخار، تولید ضایعات خودکمپنداری و ایجاد حسِ حقارت، در بین صدر تا ذیل زیستگاۀ تمدنی خودشان است. بگذارید رازی را که از تمدنخواران شنیدهام، با شما در میان بگذارم. «اگر بخواهید ملت و تمدنی را به زانو درآورید باید مدام این کلمات را برای او تکرار کنید؛ نژادِ تو، فکرِ تو، ژنِ تو حقیر و پست است». شما هم این کلمهها را از بلندگوهای تمدنخواران شنیدهاید؟
[۲]. این شاهکار تفکرِ تمدنخوار، ایدۀ امروزی نیست بلکه قدمتِ تاریخی دارد ولی با تفاوتهای اندک. فرعون هم از این روش استفاده میکرد اما روشِ خشن تمدنخواری را انتخاب کرده بود؛ باور نمیکنید! به آیه۴ سورۀ قصص مراجعه کنید. «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ؛ همانا فرعون در زمین گردنکشی کرد و میان اهل آن، اختلاف افکند، طایفهای از آنها را سخت ضعیف و ذلیل میکرد، پسرانشان را میکشت و زنانشان را زنده میگذاشت». آیا میخواهید زمان دقیقِ بهوجودآمدن این آفت را بدانید؟ با عرض پوزش باید بگویم که متاسفانه گونهشناسان، تاریخ دقیقی را برای پیداش آنها مشخص نکردند؛ امّا اوج و فرود این کلونی قابل رویت است.
[۳]. با بررسیِ تاریخ معاصر ایران در چند دوره، ظهورِ خاص این گونۀ زیستی را میتوان دید؛ اواخر دورۀ قاجار، کل دورۀ پهلوی و دهۀ چهارم انقلاب اسلامی. زمانی وزیرِ مملکت متعلق به این گونه، معتقد بود که ایرانیها با قدمتِ تمدنی ۲۰۰۰ و خردهای ساله و با فرهنگ ایرانی اسلامی ۱۴۰۰ و خردهای ساله، حتی نمیتوانند لولهنگ بسازند؛ که الحمدالله با خیزیش پیر و جوان در سال ۵۷ از زیستگاه تمدنی اخراج شد؛ ولی متاسفانه، با ضایعاتِ مسمومِ کرمهای تمدنخوار بخشی از بدنۀ درخت تمدنی آسیب دید. تفکر تمدنخواری، مرد و زن، پیر و جوان و صغیر و کبیر نمیشناسد؛ اما نقاط مشترک زیادی دارد.
[۴]. یکی از نقاط مشترک، این است که اگر از تاریخ تمدنی برای آنها گفته شود، میگویند گذشتهها گذشته است؛ در حالی که، هر ملتی به گذشتۀ خوب خود افتخار میکند. حتی اگر تاریخچه و گذشتهای نداشته باشد، برای خود قهرمان میسازد؛ مانند آمریکا که در طول جنگ جهانی برای خود قهرمانان دی سی و مارول را ساخت مانند؛ «بتمن»، «سوپرمن»، «زن شگفتانگیز»، «جوکر»، «کپتن آمریکا»، «مرد آهنی»، «مرد عنکبوتی»، «هالک» و.. و این اسطورهها را به تمام دنیا تزریق کرد؛ اما تمدنخواران داشتههای خود را حقیر میدانند و حتی با آنها بیگانه هستند.
[۵]. از نقاط مشترک دیگر تمدنخواران، حسرتخوردن همیشگی آنها از نداشتههای خیالی است. برخی از این گونۀ زیستی ترجیح میدهند سگی در نیویورک باشند و گوسفندی در سوئیس. این بزرگواران، همیشه از امکانات کشور خود بیزارند و اصرار دارند که مقدار خدمات کم است. اوج فعالیتشان در زمان تلخیهاست! چه در زیستگاه تمدنی خود چه در زیستگاهی دیگر و صد البته با رویکرد متفاوت. الگوی رفتاری آنها این است که اگر اتفاق ناخوشایندی در زیستگاه خودی بیافتد؛ چنان در بوق و کرنا میکنند و روزگار را سیاه نشان میدهند که انگار فاجعه هیروشیما اتفاق افتاده است؛ ولی اگر فاجعۀ هیروشیما جای دیگری رخ بدهد، آن را به اندازۀ بازشدن در چیپس نشان میدهند!
[۶]. راه علاج و مواجهه با این موجودات چیست؟
این است که🔻
+صدایمان را بلندتر از بلندگوهای آنها کنیم.
+از بلندگوهای پیشرفته و جذاب استفاده کنیم.
+در لحظه، موقعیتها را شناسایی کنیم.
+برای این کار، باید دائما ایدهپردازی و نوآوری برای بهترسازی جامعه و ایمنکردن گوشهای نسل نو داشته باشیم. این ممکن نیست مگر با پرورش و استفادۀ بیشتر از نیروهای زبده با چشمان تیزبین و هوشیار.
+همچنین از به کارگیری نیروهای بیتفاوت نسبت به آیندۀ تمدنی ایران اسلامی پرهیز کنیم تا آنکه با بیاثرشدن قدرتِ مانور تمدنخواران، در درختِ تمدنی ما ضایعات و سموم باقیمانده از آنها هم ازبین برود.
✍ نسا خلیلی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسمالله الرحمنالرحیم
🔖 نقشهی خدا
[۱]. و خداوند انسان را آفرید تا در ساحت خالقیت خود موجودی را که احسنالخالقین است به جهان هستی معرفی کند. در پی این خلق باشکوه و بینظیر برای این که او را به نحو احسن راهنمایی کند، فطرت را در نهاد او به ودیعه گذاشت تا این فطرت بالقوه را در روی زمین با طرح و نقشه، بالفعل کرده و آیینهای از جمال و جلال خداوند شود. از سوی دیگر خدای حکیم علاوه بر فطرت، انسان را با نقشهی هدایت، به دست برگزیدگان خود یعنی انبیا و اوصیای الهی سپرد تا بشر به هدف آرمانی خویش یعنی خلیفهاللهی دست پیدا کند. در این میدان الهی شدن، جریان باطلی که شامل ابلیس و شیاطین انس و جانّ هستند؛ انسانها را دعوت به خود کرده و بر سر راه آدمی نشسته تا او را تحت مدیریت خویش قرار دهند.
[۲]. از طرفی خداوند نقشه و برنامهی خود را (قرآن) از طریق وحی به پیامبرش نازل کرد, تا طرحی، برای هدایت بشر باشد. برای اجرای این برنامه نیاز به ابزاری به نام حکومت داشته تا مجریان، یعنی مدیران الهی، با در دست داشتن آن، راه را نشانهگذاری کرده تا به اهداف مورد نظر رب العالمین برسند. حال سوال اینجاست که چرا انسان، که خداوند ساختار هدایت را برای ما ترسیم نموده، به آسانی مبتلا به وسوسه شیاطین شده و به جای خداییشدن در برخی موارد، از حیوان هم پستتر میشوند؟ آیا انبیا و اوصیا ناتوان از بهپا داشتن حکومت هستند یا نه مشکل در جای دیگری است که باید جستجو کرد؟
[۳]. باید گفت؛ مشکل آنجاست که طواغیت از زمان هابیل و قابیل تا آخر دنیا نیز ادعای مدیریت عالم را دارند و در این درگیری هرگاه حکومت، در دست مردان خدا باشد با همراهی مردم به سمت اهداف الهی حرکت میکند، و چنانچه این مدیریت در دست طاغوتهای زمان باشد حتی اگر مردم هم همراهی نکنند؛ در مسیر الیالله مانع و خلل ایجاد میشود هرچند که سنت الهی در نهایت اینست که جبههی حق بر باطل پیروز خواهد شد. پیامبر خدا، با ندای اسلام و آوای قرآن _که نقشهی مهندسی شدهی خداوند است_ روح مردم را زنده و جان آنان را از اسلام ناب سیراب نمود به طوری که در انسانها انقلابی به پا و اسلام انقلابی را در جامعه سرریز و دست مستکبران را کوتاه کرد.
[۴]. در همین زمان, وجود نازنین پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از خاک به عالم بالا پر کشید و استکبار و شیاطین انس و جنّ دست به کار شده و کشتی هدایت را به دست مدیران غیرالهی و شیفتهی دنیا دادند و شد آنچه که شد. حضرت علی(علیهالسلام) نقشهی مبتنی بر فرهنگ الهی را در همان چهار سال و اندی، که مجری و مدیر حکومت شد، به ظهور رساند و مردم در بَحر اندیشهی الهی او به آگاهی و حکمت رسیدند و نَمی از اندیشهی ناب او بِسان آییننامهی اسلام در کتابی به نام نهجالبلاغه گردآوری شد. هرچند در طول تاریخ حکومت به معنای واقعی در دست اولیای الهی نبود؛ اما با هدایت معنوی امام زمان(علیهالسلام) علما و فضلا و نواب عام، اسلام حقیقی را با رشادت و مجاهدت اسلام را مصون و از دوران تاریک انحراف و تحریف به در آوردند.
[۵]. با طلوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، امام خمینی (رحمهالله) اسلام راستین، این نقشهی هدایت الهی با همراهی مردم با نام جمهوری اسلامی در ایران مستقر کرد و به حول و قوهی الهی، تا عصر ظهور این انقلاب ادامه پیدا خواهد کرد، البته باید برای ادامهی راه از دو امر غفلت نکنیم. یکی از آن دو دشمن درونی و دیگری دشمن بیرونی است که اگر در مبارزه با مانع درونی استقامت به خرج دهیم، غلبه بر دشمن بیرونی آسان خواهد بود. امام خامنهای می فرمایند: «موانع درونی یعنی آن چیزهائی که در درون خود ما انسانها -چه تصمیمگیرانمان، چه آحاد مردممان، چه ناظرین بیرون از گود مبارزه و انقلاب- وجود دارد؛ اینها موانع درونی است. موانع درونی، ضعفهاست؛ ضعفهای فکری است، ضعفهای عقلانی است، راحتطلبی است، آسانگرائی است، آسانپنداری است... گریز از چالش( که به غلط عافیتطلبی مینامند)...».( در دیدار دانشجویان و اساتید در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷).
✍️خالقی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
📝 ادامه مطلب...
[۶]. به نظر میرسد باید برای رفع این موانع که سرنوشتساز نیز هستند؛ [نهضت_خودسازی] راهاندازی شود تا در سایهی [اتحاد_ملی] با فرهنگسازی و گفتمانسازی میان مردم این نهضت جریان پیدا کرده و در جامعه بتوانیم فرهنگ علوی را گسترش دهیم، در این صورت است که میتوانیم در مقابل دشمن بیرونی قدرتمندتر از گذشته بایستیم. البته ما قبلاً نیز در دفاع مقدس که با ایثار و نثار و فداکاری و از خود گذشتن برای رسیدن به اهداف عالیه نظام که همان برافراشتن پرچم عزت، استقلال، توحید اجتماعی، آزادی معنوی، آزادی اجتماعی، عدالت اجتماعی.و در نهایت حیات طیبه است؛ سربلند و پیروز بیرون آمدیم. حال که چشم امید امت اسلام و مستضعفان جهان به ما دوخته شده و در چهلوچهارمین سال پیروزی انقلاب اسلامی هستیم؛ با اتحاد ملی و امید به سمت اهداف حرکت و دشمنان ددمنش را خوار و ذلیل نماییم.
✍️خالقی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
دانلود ندای الله اکبر به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی(شب 22 بهمن ماه)www.mohebaan.ir.mp3
585.9K
🇮🇷 امشب قیامتی از «#الله_اکبر» در آسمان کشور بپا میکنیم...
فردا هم قیامتی از #پرچمِ_اتحاد در خیابانهای انقلاب به پا میکنیم...🇮🇷
#بیستودوبهمن
#همه_میآییم
#ملتِ_بیدار
#ایران_قوی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
هدایت شده از تبیین منظومۀ فکری رهبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 پرچم اتحاد
بیست و دوم بهمن امسال انشاءالله به توفیق الهی مظهر حضور مردم، مظهر عزت مردم، مظهر اعتماد مردم به یکدیگر است، مظهر اتحاد ملی است. من توصیهام هم این است به همهی آحاد مردم عزیزمان که سعی کنند این راهپیمایی را، این روز بزرگ را، این حرکت پرشکوه را مظهر اتحاد ملی و وحدت ملی قرار بدهند.
۱۴۰۱/۱۱/۱۹
@t_manzome_f_r
▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
هدایت شده از تبیین منظومۀ فکری رهبری
41.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رسالت مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری چیست؟
حجةالاسلام و المسلمین فخریان
@t_manzome_f_r
مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
به نام خالق یکتا
🔖 چهلم حمدالله، پیروزی روح الله
روز ۲۱ بهمن ۵۷، روز چهلم شهید حمدالله پیروز، یکی از «شهدای انقلابِ» شهرمان بود. ساعت ۲ بعد از ظهر در مسجد محلهمان جمع شدیم، تا بعد از مراسم به زیارت قبور شهدا برویم. خانمی از قم آمده بود تا برایمان در باره حکومت طاغوت، صحبت کند. بعد از سخنرانی ایشان، برای برگزاری مراسم چهلم شهید، به طرف شهیدآباد با پای پیاده به راه افتادیم. به قبور شهدا رسیدیم. قبر شهید حمدالله پیروز را گلباران و عطرافشانی کردیم و شعارهایی در مورد شهید و فداکاریهای او سر دادیم، بعد از ختم مراسم، به طرف شهر برگشتیم. نیمههای راه بود که دیدیم عدهای از مردم رادیوی کوچکی در دست داشتند و خیلی به گوش خود نزدیک کرده بودند، از آنها سوال کردیم چرا همگی رادیو به دست هستید؟ گفتند، رادیو مرتب می گوید، «این صدای جمهوری ایران است.» شاید انقلابیها صداوسیما را تصرف کردهاند و یا شاید پیروز شدهایم. مقداری از راه را که رفتیم، دیدیم مردمی که در شهر مانده بودند، میگفتند پیروز شدیم، ما از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدیم و اشک شوق میریخیتم و یک شعار جدید ساختیم، میگفتیم، «در چهلم حمدالله، پیروز شده روحالله.» آنقدر این شعار را تکرار کردیم تا به مرکز شهر رسیدیم. در آنجا خیلی شادی کردیم. آنقدر شعارهای جدید سر دادیم تا شب شد. بعد متفرق شدیم و هرکسی به خانهاش رفت. وقتی به خانهمان رسیدیم، مرحوم مادرم گفت، نمیدانم چه شده که چند ساعتی است که رادیو مرتب می گوید، «این صدای جمهوری ایران است؟» چرا اینقدر، این جمله را تکرار می کند؟ البته آن موقع تلویزیون نداشتیم، من و خواهرم گفتیم، مادر پیروز شدهایم و نیروهای انقلابی صدا و سیما را تصرف کردهاند و این شخصِ گوینده یکی از انقلابیون است. مادرم خیلی خوشحال شد و از شدت خوشحالی، اشک شوق در گوشه چشمانش جمع شد. بعد از نماز مغرب و عشا بر پشت بامها رفتیم و شعار «الله اکبر، خمینی رهبر» را سر میدادیم. آن شب تا صبح همگی خوابمان نمیبرد، به اتفاقات خوبی که بعداً روی میداد، فکر میکردیم. فردا صبح یعنی روز ۲۲ بهمن همه به خیابانها رفتیم و شادی میکردیم و از ارتش و نظامیان تشکر میکردیم و مردم با کمک نیروهای ارتشی، مجسمههای طاغوت را پایین آوردند و در شهر هر جا نشانهای از طاغوت و محمدرضا پهلوی و خاندانش بود، را نابود کردیم. ساعت ۲ بعد از ظهر بود که به خانه برگشتیم. هیچ وقت این روز عظیم، زیبا و ماندگار را فراموش نمیکنم.
✍ مرضیه عاصی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسمالله الرحمنالرحیم
🔖 در مصاف با جنگِ تردیدها
🔹امروز یکی از حربههای دشمن ایجاد
تردید است.
❓چرا تردید؟
🔹زیرا تردید حالتی در انسان است که از شک نشأت میگیرد و اگر شک در مدت زمان کوتاهی برطرف نشود در اعماق وجود به احساس نفرت تبدیل میشود و نفرت به مرور زمان آرامش را به خطر میاندازد و عدم آرامش بزرگترین تهدید زندگی بشر است.
🔹زمانی که دشمن از پیروزی در جنگ نظامی با جامعهای مأیوس میشود؛ از روش های دیگر برای ضربه زدن به آن جامعه بهره میگیرد یکی از روشهای امروزی جنگ سایبری است و یکی از عملیاتهای جنگ سایبری، عملیاتِ ایجاد تردید در افراد یک جامعه است.
🔹 تردید در نقاط قوت، تردید در درستی آرمانها، تردید در مبانی، تردید در مسئولیتپذیری مسئولان، تردید در درستی مسیر رشد و پیشرفت و تردید در تکتک ارکان یک جامعه.
🔹 بدین ترتیب عدم اعتماد در جامعه رخ مینماید و عدم اعتماد مردم به مسئولین و یا عدم اعتماد مسئولین به مردم و در نهایت، عدم اعتماد افراد یک جامعه نسبت به یکدیگر نهادینه میشود.
🔹 اولین و مهمترین نتیجه این سیر، قطع به یقین تخریب اتحاد ملی است. اتحادی که علت حقیقی پیروزی است و عدم حضور آن در جامعه، مردم آن کشور را محکوم به شکست میکند.
🔹 بنابراین برماست که برای مقابلهای جدی با جنگ تردیدی که دشمن به راه انداخته است بار دیگر دوشادوش یکدیگر در صفهای در هم تنیدهی راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کرده و این بار مشت محکمی بر دهان یاوهگویانی بزنیم که با ایجاد شبهات، بذر شک و نفرت را در دل مردم میکارند و آرامش و امنیت آنها را هدف قرار میدهند. چرا که اگر گاهی بیمسئولیتی مسئولان و ناکارآمدی و بدعهدی آنها سبب میشود که مسیر انقلاب با چالشهایی مواجه شود اما بدانیم، این حضور انقلابی مردم است که حافظ مبانی و اهداف انقلاب بوده و این چنین است که مسئولین به خود میآیند و دشمنان در جای خود مینشینند.
🔹 رهبر معظم انقلاب نیر در دیدار با جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش، فرمودند: «اتحاد ملی نقش بسیار مهمی در پیروزی و پیشرفت انقلاب داشت و سدّ و دیوارهای محکم و سر به فلک کشیده در برابر دشمن است که باید امروز هر چه ممکن است این وحدت افزایش پیدا کند.»(۱۴۰۱/۱۱/۱۹)
پس پیش به سوی حضوری مقتدرانه
✍زينب نجیب
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسمالله الرحمنالرحیم
🔖 رزقِ لا یَحْتَسِب الهی
یک هفته از ورود امام روحالله خمینی در بهمن سال ۱۳۵۷ به ایران گذشته بود و بعد از فرار شاه، دولت بختیار مدعی مقاومت در مقابل انقلاب بود که امام در بهشت زهرای تهران در جمع مردم غیور انقلابی فرمودند: «من تو دهن این دولت میزنم، من دولت تعیین میکنم، من به پشتوانهی این ملت دولت تعیین میکنم…» مردم حاضر در صحنه در حالی شعار «اللهاکبر» سرمیدادند که هنوز از شایعهی کودتای ارتش سردرگم بودند و ارتش را مقابل خود می دیدند و نگران آیندهی مبهم انقلاب بودند و درگیریِ نهایی ارتش و مردم باعث شدهبود که عدهای خود را آمادهی نبرد مسلحانه کنند. با اینحال امید داشتند که با تقویت روحیهی انقلابی بین نظامیان ارتش، مقاومت دولت بختیار درهمشکسته شده و ماموریت ژنرال هایزر در طراحی کودتای نظامی شکست بخورد.
این درحالی بود که عدهای از مقامات عالیرتبهی نظامی بههیچوجه زیرِ بارِ پذیرش انقلاب و اعلام همبستگی با مردم و انقلاب نرفته و همچنان از دولت بختیار حمایت میکردند. اما عدهای از نظامیان فداکار و متعهد نیروی هوایی در حرکتی متهورانه به سیل خروشان ملت پیوستند و با ابتکار، ایستادگی و کار بههنگام، وظیفهی ملی مذهبی خود را بهرخ کشیدند. ایشان در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ با حضور در اقامتگاه رهبر کبیر انقلاب در مدرسهی علوی، برگ زرینی از افتخار، حماسه، رشادت و ایمان همافران را در دفتر پرافتخار تاریخ انقلاب اسلامی به ثبترساندند. «این حرکت ضربهی آخری بود بر پیکره پوسیدهی رژیم پهلوی و خیمهی منحوس آن رژیم را خواباند. آنها که دچار خطای محاسباتی شدهبودند، از جایی ضربه خوردند که آن را محاسبه نمیکردند.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۹بهمن ۱۳۹۹).
آن روز همافرانِ نیروی هوایی ارتش، مدال افتخار سربازی امام عصر(علیه السلام) را از جان کلام امام روحالله دریافت کردند. این حرکت هوشمندانه، شجاعانه، مبتکرانه و برخاسته از روح ایمان به هدف، به هنگام بیعت و سلام نظامی در مقابل امام روحالله خمینی، قدم بزرگی برای ناامیدکردن دژخیمان رژیم منحوس پهلوی و خروشان کردن امواج انقلابی مردم داشت و نقطهی عطفی برای پیروزی انقلاب در ۲۲بهمن ماه بود. اما نکتهی مهم این است که «این حادثه بر اساس احساسات زودگذر و هیجانی نبود، بلکه عمق داشته و هدایت شدهبود، همچنانکه مؤمنین بعد از این اقدام بههنگام نیروی هوایی از نقطهای که انتظار آن را نداشتند –رِزق لا یَحْتَسِب الهی– تقویت شدهبودند.» در واقع «درس مهمّ نوزدهم بهمن سال ۵۷، اعتماد به وعدهی الهی، انتظار «رزق لایُحتَسَب»، تشویق به حضور و حرکت مستمرّی است که موجب نصرت الهی میشود.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۹بهمن۱۳۹۹). و از عصر همان روز در سال ۵۷ تا به امروز، قاب تصویر این بیعت مهم تاریخی در یومالله ۱۹ بهمن سال۵۷، به عنوان سندی از اعلام همبستگی همافران با حرکت اسلامی مردم ایران و رهبری نهضت، همچنین عامل ماندگاری، اثرگذاری و تبیین این حادثهی بزرگ بودهاست.
#یومالله
#نوزده_بهمن
#همافران
✍ آمنه عسکریمنفرد
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 انقلاب و ولایت
[ا]. حضرت امام (رحمةاللهعلیه) قبل از اینکه حرف از انقلاب بزند، وجدان انسانها را مورد خطاب قرار داد. ایشان در سخنرانی معروف خود در سال ۱۳۴۲ مومنین و مردم ایران را مورد خطاب قرار داد و گفت: «چرا نشستهاید؟دارند مستکبرین را بر کشور ما مسلط میکنند، پادشاه و اطرافیان او در این کشور ظلم میکنند. یعنی انسانها باید اول از همه به یک خودسازی برسند. (امر به معروف و نهی از منکر)و افراد ظالم -که پادشاه و اطرافیان او بودند- دست از ظلم بر مردم کشور بردارند، آمریکاییها و انگلیسیها را بر کشور مسلط نکنند.(نهی از منکر)
[۲]. حضرت امام مردم را دعوت به وحدت و مقابله در برابر تسلط پادشاه و بیگانگان بر کشور میکرد. فریاد میزد که ای مردم بیدار شوید. یعنی یک تحول درونی در خود ایجاد کنید، از خواب غفلت در برابر ظلم و استکبار بیدار شوید. حضرت امام اول فکر مردم را برای مقابله با ظلم و استکبار آماده کرد، سپس دعوت به انقلاب نمود. دعوت کردن به انقلاب یعنی ارائهی الگوی حکومت اسلامی که در راس این الگوی حکومت اسلامی، ولایت فقیه که ادامهدهنده راه پیامبر و امامان بعد از پیامبر بود، میباشد.
[۳]. ولایت فقیه درست در نقطه مقابل حکومت پادشاهی و استکبار قرار میگیرد. برخلاف تبلیغات عدهای خودی و غیرخودی در اوایل انقلاب که میگفتند :«ولایت فقیه همان حکومت یک شخص بر همه است.» چنین نیست، به زبان ساده، ولایت فقیه به ما میگوید کسی که از نظر عقل و درک شرایط زمانی و مکانی، بیشتر از همه میفهمد ، شایسته ولایت بر مردم است. اگر از نظر عقلی بخواهیم مثال سادهای بزنیم: وقتی که دو نفر در شرایط بسیار سختی قرار میگیرند و نفر سومی نمیتواند به آنها کمک کند کسی که از عقلش بیشتر میتواند استفاده کند و شرایط را درک کند، خود و نفر دیگری را برای نجات از شرایط سخت بهتر راهنمایی کند، واجب است که نفر دوم از نفر اول که عقل و درکش بیشتر است اطاعت کند. دلایل نقلی بسیاری هم میتوانیم بیاوریم مانند اطاعت از اولواالامر و... . این همان ولایت فقیه است که فقیه جامعالشرایط را که شایسته رهبری بر جامعه اسلامی است، حاکم بر جامعه میکند.
[۴]. حضرت امام تحول درونی در تکتک افراد و جامعه ایجاد کرد، آنها را به معنی حقیقی با ولایت خداوند و حکومت اسلامی بر جامعه آگاه کرد. تحولی که با وجود مشکلات فراوان بعد از انقلاب اسلامی؛ مانند جنگ، تحریمها، جنگ روانی دشمن و غیره، به لطف خداوند انقلاب اسلامی توانسته است ۴۴ سال روی پای خود بایستد.
✍ زهره جهانگرد
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 قلبِ تپندهی فرزندانِ انقلاب
🔹هر جای دنیا که باشیم، باز قلب و ذهنمان آرام میشود با تپشِ قلبی که، آرامِ جان است. لحن دلنشین، صبرِ ایّوبگونه و تدبیر مدبّرانهای که از ایمانِ توحیدی، اخلاص و اتصال دائمی به منبعی الهی سرچشمه میگیرد؛ اتّکاء به خدایی که به مؤمنان، یاری و پیروزی وعده داده است. تکیه بر کسی که تکیهگاهش خداست قدرت و ارادهای قوی و عظیم برای انسان بهبار میآورد تا در پیمودنِ مسیر حقّ ثابتقدم باشد. قلب تپندهای که، مردان و زنانِ انقلاب، همچون شیری درّنده بر استکبار غرّیدند؛ وجودِ مردی است الهی، با آرمانی الهی، به نامِ امام خمینی(رحمةاللهعلیه).
🔹امام خمینی(رحمةاللهعلیه)، یادگارِ پیامبران و اولیای الهی است که همچون گوهرِ نابی از معارف نابِ دینی برخوردارند؛ انسانی صاحب فکر، اندیشه و حکمت، دارای هویّتی پیامبرگونه که چشمهای جاری، بر جانِ خشکیدهی انسانها، جاری ساخته و بذری برای تکامل انسان در جانش کاشته است. انسانی که حیات قلبی، روحی و معنوی او، جز در ارتباط با خدا، مفهوم پیدا نمیکند. کلام ایشان، مصداقِ این آیهٔ قرآن است که میفرماید:«اُدعُ إلی سبیلِ رَبِّک بالحِکمة» مردم را با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت فراخوان.(سورهٔ نحل: ۱۲۵). کلامی مستحکم که انبیاء و بندگانِ برگزیده و صالحش به آن ممتازند و او به تنهایی عالَمی است که همهٔ گیتی را در سخن و اقدام او مشاهده میکنی؛ او با رعایت تقوا ابوابِ رحمت الهی را بر روی خود باز کرد. حکیمی عالیقدر که با اخلاق و عملش هادیِ راهِ جویندگانِ طریقت حقّاند؛ صبر و بردباری امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، در فراقِ حاجآقا مصطفی که شهادت ایشان را از الطاف خفیّهی الهی میدانند او را در مقابل دیدگان ملّت ایران، مانندِ خورشیدی فروزان کرد.
🔹امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، خود مرد میدانِ عمل بود که توانست مردم را به میدان جهاد بیاورد و به پشتیبانی مردم حرکت کند. ایشان که به وعدهٔ الهی در پیروزی حقّ بر باطل ایمان داشت از دههٔ ۴۰ پای در میدان مبارزه نهاد و مسیری پیامبرگونه را پیمود برای رسیدن به انقلاب اسلامی. او خود به راه و هدفش معتقد بود. مبنای راهش اسلام بود آن هم اسلام توحیدی نه اسلام التقاطی و سکولاریستی. هرجا تکلیف شرعی او را به حرکتی وادار میکرد، بعدی از ابعاد وجودی امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، آشکار میشد. ایشان با زندهکردنِ اسلام و مردمسالاری دینی به مردم ایران، هویّت داد؛ مردم ایران را با هویّت دینی، ملّی و انقلابیشان آشنا ساخت.
ایشان با تبیبنِ مفاهیم معرفتی و ارزشی اسلام به تقویت هویّت دینی مردم پرداختند تا مردم، پس از طیِّ جهادِ اکبر، پای در میدانِ جهاد کبیر گذارند؛ جهتِ ساختِ جامعهای اسلامی برای رسیدن به تمدن اسلامی.
🔹شناختِ راه و هدف بزرگان دینی چراغی است تا ره، گم نشود. بنابراین با داشتن بزرگانی همچون امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، در تاریخ معاصر ایران، وقت آن است تا با ترسیمِ شخصیت و مکتبِ بنیانگذارِ انقلاب، آرمانها، اهداف و تأثیرِ انقلاب، را در تغییر دادنِ هندسهٔ قدرت در جهان، جلوی دیدهی مردم جهان قرار دهیم و به تقویتِ هویّت انقلابی مردم ایران بپردازیم. با پیروی از آیت الله خامنهای(حفظهالله)، که ادامه دهنده راه اولیای الهی و امام خمینی(رحمةاللهعلیه) هستند، انقلاب را همچنان در مسیرِ آرمانهای الهی تا رسیدن به تمدن اسلامی یاری و حمایت کنیم.
✍ فاطمه مباشرامینی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسمالله الرحمنالرحیم
🔖عفوِ پدرانه
🔹 نظام جمهوری اسلامی برای تحقق آرمانهای بزرگی چون عدالت محتاج عقلانیت و معنویت میباشد. «چراکه تحقق عدالت با دو مفهوم عقلانیت و معنویت درهمتنیده است. عقلانیت به خاطر این است که اگر عقل در تشخیص مصادیق عدالت به کار گرفته نشود، انسان دچار گمراهی و اشتباه میشود. خیال میکند چیزهایی عدالت است؛ در حالی که نیست؛ و چیزهایی را هم که عدالت است، گاهی نمیبیند. بنابراین عقلانیت و محاسبه یکی از شرایط لازم رسیدن به عدالت است.»
«از طرفی عقلانیت با محافظهکاری فرق دارد. محافظه کار راضی به وضع موجود است؛ و از تحول و دگرگونی بیمناک است. محاسبه عقلانی گاهی اوقات خودش منشا تحولات عظیمی میشود. محاسبه عقلانی با محاسبه محافظهکارانه نباید مخلوط شود.در نظام ما برخی تحولات هست که نتیجه یک نگاه عقلانی دقیق و موشکافانهی به وضع موجود و وضع دنیاست.»، «عدالت باید با معنویت همراه باشد؛ یعنی باید شما برای خدا و اجر الهی دنبال عدالت باشید؛ در این صورت میتوانید با دشمنان عدالت مواجهه و مقابله کنید. البته معنویت هم بدون گرایش به عدالت، یک بُعدی است. بعضیها اهل معنایند، اما هیچ نگاهی به عدالت ندارند؛ این نمیشود. اسلام، معنویتِ بدون نگاه به مسائل اجتماعی و سرنوشت انسانها ندارد؛ «من اصبح و لم یهتمّ بامور المسلمین فلیس بمسلم». آدم معنویای که با ظلم میسازد، با طاغوت میسازد، با نظام ظالمانه و سلطه میسازد، این چطور معنویتی است؟ اینگونه معنویت را ما نمیتوانیم بفهمیم. بنابراین معنویت و عدالت در هم تنیده است.»( ۸ شهریور۱۳۸۳)
🔹هرسه مولفه، عدالت، معنویت و عقلانیت از اسلام گرفته شده است. «در اسلام فرد و جامعه با هم ملاحظه میشوند. معنویت و عدالت با هم، شریعت و عقلانیت با هم، عاطفه و قاطعیت در کنار هم دیده میشود. همه اینها در کنار هم باید باشد. قاطعیت در جای خود عواطف در جای خود، شریعت در جای خود، عقلانیت -که البته آن هم خارج از شریعت نیست- در جای خود همه در کنار هم بایستی مورد استفاده قرار بگیرد. انحراف از این منظومه مستحکم موجب انحراف از نظام اسلامی خواهد بود.»(۸ اردیبهشت ۱۳۸۸)
🔹عفوِ پدرانه را از هر طرف بنگریم نتیجه ای جز عدالتِ همراه با محاسبه دقیق عقلانی و درهمتنیده با معنویت ندارد. هم از لحاظ حمله، در شرایط جنگ نرم و رسانهای کنونی ضربه سنگینی بر پیکره استبداد و استکبار ظالمانه جهانی زد. هم از لحاظ دفاع، نظام جمهوری اسلامی را مقابل هجمهها و قضاوتهای ناعادلانه بیمه کرد. هم از لحاظ شرایط داخلی، حرکت بجا در جهت وحدت ملی بود؛ و هم از لحاظ زمان اجرای حکم دارای معنا و مفهوم بود. دور از هیجانات احساسی و هجمههای رسانهای کاملا بر اساس عقل و خرد انجام گرفت؛ چراکه فضای ناامن و غبارآلود به نفع گفتگوی عاقلانه و قضاوت عادلانه نیست. عفوِ پدرانه نمایش این بود که نظام جمهوری اسلامی به رهبری یک فرد عادل، با عقلانیت و معنویت به سمت عدالت و رشد انسانیت در حرکت است.
✍ محبوبه سلطانپور
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی