#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
به نام اولین معلمِ هستی
🔖مجاهدِ تبیینگر
📌علامه شهید مرتضی مطهری یک انسان بزرگ و برجستهای بود. زندگی او، تلاش مؤمنانه و عالمانه، همراه با یک بصیرت کامل در میدان علم، معرفت و فرهنگ بود. خداوند هم شهادت را پاداش او قرارداد و مصداقِ «بَل اَحیاءُ عِندَ رَبّهِم یُرزقون» (آلعمران/۱۶۹) شد. ایشان فضیلتهای متعدّدی را در خود جمع کرده، به صورتی که مجموع این فضیلتها، از ایشان، یک شخصیت استثنایی ساخته است. مقام معظم رهبری، بارها به این واقعیت تصریح کردهاند و فرمودهاند، «حقاً و انصافاً مرحوم شهید مطهری یک انسان بزرگ و برجسته بود.»(بیانات در دیدار جمعی از معلمان سراسر کشور، ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۰). شخصیت علامه مطهری مشتمل بر ویژگیها و خصایصی است که در این جا به بیان برخی از این ویژگیها پرداخته میشود.
[۱]. استعداد فکری وسیع، «ما از شهید مطهّرى که نام مىآوریم، فقط به علم شهید مطهّرى اهمّیّت نمیدهیم، به تفکّر شهید مطهّرى اهمّیّت میدهیم،» (۱۷اردیبهشت۱۳۹۳،بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان)، شهید مطهری، بهصورت ذاتی دارای توان فکری و استعداد نظری بسیار وسیعی بود که مایه اصلی و عمده کامیابیهای او را فراهم کرده بود، آدمی قویالفکر و متفکری حقیقی بود. از متن همین قوّت و نیرومندی طبیعی در حوزۀ فکر و اندیشه، منطق و استدلالی بر میآمد و همین قویالفکر بودنش باعث شکست دژهای ایدئولوژی مخالفانش میشد، اما با وجود این، علامه مطهری، فعالیّت خود را به قلمرو فکر و معرفت منحصر نمیساخت، به طوری که از سیاست و مبارزه سیاسی برکنار باشد. تفکر عمیق او در عرصه سیاستورزی نیز امتداد یافته و به او «بصیرت» بسیار خاصی داده بود. از این رو، اعتماد سیاسی امام خمینی(رَحمَةاللهِعَلَیهِ) به ایشان، در عالیترین سطح و کاملاً اختصاصی بود، او یک بینش سیاسی عمیقی داشت و عمق فکری او در میدان سیاسی هم آشکار میشد.
[۲]. احیاگر تفکر اسلامی، خصوصیت دیگر ایشان به پروژه معرفتیای باز میگشت که وی در طول عمرش، همواره در صدد محقق ساختن آن یعنی پروژه احیای تفکر اسلامی بود. علامه شهید احساس میکرد که از یک سو، ذهنیّت و رفتار دینی جامعه اسلامی، از تعالیم و معارف اسلام فاصله گرفته و میان اسلام و مسلمین، یک شکاف عمیق تاریخی پدیده آمده است، و از سوی دیگر به درستی دریافته بود که در طول دو قرن اخیر، جامعه اسلامی دستخوش تهاجم فرهنگی و فکری غرب متجدد گردیده و غرب بر آن است که یک استحالۀ فرهنگی تمام عیّار را در جوامع اسلامی رقم بزند. از این رو، ایشان به بازخوانی تفکر اسلامی و مقابله نظری با ایدئولوژیهای سکولار وارداتی برخاست؛ و این تلاش و دغدغهای بود که او را از دیگران، متمایز میساخت. شهید مطهری دارای ابعاد یک شخصیت زبده برجسته بود که میتوان ایشان را یکی از متفکرین و یکی از پرچمداران احیای تفکر اسلامی به شمار آورد.
[۳]. ژرفاندیشی، دقت نظر و اتقان استدلال، فرآوردههای فکری و ایدئولوژیک علامه مطهری از دو جهت، ممتاز است، یکی از جهت کمیّت و دیگری از جهت کیفیت. در واقع، ایشان با کار متراکم و فشرده، موفق به تولید انبوه عمیقترین و سالمترین افکار و نظرات در دهههای چهل و پنجاه شد، نقش علامه مطهری در اندیشه اسلامی، یک نقش بارز و کمنظیر و شاید بینظیر بود. بهترین کتابها، آن هم در حجم بسیار زیاد در زمینۀ اندیشه سالم و استوار اسلامی را شهید مطهری فراهم کرده و نوشته است. هیچ یک از متفکرین زمان ما، آثاری چون ایشان ندارند. فهم و استنباط دینی علامه مطهری، بسیار دقیق و عمیق بود؛ به صورتی که اتقان و استحکام تفکر تولید شده از سوی ایشان را باید بیهمتا قلمداد کرد.
[۴]. فهم نیازهای فکری زمانه، علامه مطهری، همواره دغدغه جامعۀ اسلامی را داشت؛ به این معنی که ایشان تحقیقات و مطالعاتش معطوف به نیازها و مطالبات جامعه بود، نه صِرفاً علایق و سلایق شخصی. ایشان به خوبی و با دقت جامعه را رصد میکرد و پرسشها و معضلات فکری آن را شناسایی مینمود و سپس برای پاسخگویی و رویارویی، پروژههای مطالعاتی و پژوهشی برای خود تعریف میکرد. بهاینترتیب، مسألهیابی او متناسب با نیازهای زمان و جامعه بود، چون او تبحّری در فهم نیاز زمانه از لحاظ فکری داشت. شهید مطهری به عرصه ذهنیّت جامعه نگاه کرد و عمدهترین سوالات ذهنیّت جامعۀ جوان و تحصیلکرده و روشنفکر کشور را بیرون کشید و آنها را با تفکر اسلامی و فلسفۀ اسلامی و منطق قرآنی منطبق کرد و پاسخ آنها را در سطوح مختلف در مقابل افراد گذاشت، بهطوریکه میتوان او را نمونۀ یک شخصیت روحانی متناسب با زمان دانست.
✍ مرضیه عاصی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت #جنگِنرمِسخت به نام اولین معلمِ هستی 🔖مجاهدِ تبیینگر 📌علامه شهید مرتضی مطهری یک انس
📝ادامه مطلب...
[۵]. دفاع در برابر هجوم نظری مخالفان، ایشان به جبهه مخالفان و منتقدان نیز مینگریست و حملات فکری آنان را به فرهنگ اسلامی، بی پاسخ نمیگذاشت. در هر زمان که احساس میکرد فرد یا جریانی به دنبال ضدّیت فکری و ایدئولوژی با اسلام است، نخستین متفکر مسلمانی بود که بیدرنگ به مقابله برمیخاست و اشکالات و چالشهای نظری را پاسخ میگفت. در هر موقعیت زمانی، با آن بینش عمیق خود که تسلط کامل هم بر فضای فکری و فرهنگی کشور داشت، هرجا در عرصه فکر، هجمهای را به اسلام و به احکام و اصول اسلامی مشاهده میکرد، به مقابله میشتافت و سدّی محکم در مقابل اشکالات میآفرید و با قوه استدلالش همه تهاجمات مخالفین را نقش بر آب میکرد.
[۶]. تحجّرستیزی و تجدّدستیزی توأمان، رویه و مرام فکری علامه مطهری، خودبهخود سبب میگشت که وی در نقطه مقابل برخی جریانهای فکری متداول در جامعه آن زمان قرار بگیرد؛ به طوری که ایشان از ناحیه دو جبهه فکری، همواره مورد تهدید و فشار بودند، یکی متحجّران قشری که هرگونه نواندیشی و نوآوری را «بدعت» میشمردند، و یکی متجدّدان التقاطی که در لفافۀ نواندیشی و نوآوری، «انحراف» در فهم دینی ایجاد می کردند. یکی باب «اجتهاد» را مسدود ساخته و دیگری باب «تفسیر به رأی» را گشوده است. علامه شهید، سالها از سوی این دو جبهه و جریان فکری، طرد و تحقیر میشد، ایشان یک تنه در میان دو حرکت تعصبآمیز ایستاده و شجاعانه مقاومت میکرد و آماج حمله این دو گروه بود.
[۷]. مقابله با التقاط در فهم و تفسیر دین، در زمان علامه مطهری، فضای فکری جامعه به صورت گستردهای، متأثر از جریانهای فکری و ایدئولوژی وارداتی بود؛ به گونهای که مفاهیم و رویکردهای این جریانها، در گفتمان تفکر اصیل اسلامی نیز رسوخ یافته و توانسته بود بخشهایی از آن را به نفع خود مصادره کند. قویترین و فراگیرترین جریان فکری که در آن دههها در جامعه ایران، فعاّل بود، «مارکسیسم» بود که علم مبارزه معرفی میشد، ویژگی علامه مطهری این بود که در مقام فهم و تفسیر دین، به هیچ رو اجازه نمیداد. آموزههای برخاسته از ایدئولوژیهای غربی و سکولاریستی، ذهنیّت علمی او را به تسخیر و تصرّف درآورد و ایشان را در ورطۀ «التقاط» بیفکند. در واقع او، شاخصترین چهرۀ فکری خلوصگرایی در فهم و تفسیر اسلام به شمار میآید، بنابراین میتوان دریافت که گروهها و جریانهای التقاطی و الحادی، چقدر از حضور تعیین کننده و ممتاز علامه مطهری، احساس خطر میکردند و از ایشان بغض و کینه داشتند که این بغض و کینه منجر به شهادت او گردید ولی ای شهید دشمنانت کور خواندند، چون که؛
خود نمیری که مردن تو را نیست
زندهای زنده، تا صبحِ محشر
نقشِ هر دفترت، زندگیزاست
زندگی، از تو زاید مکرر
✍ مرضیه عاصی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖ماموریتِ قدسی
📌میگویند توفان شن نبود که هواپیمای آمریکایی را ساقط کرد بلکه ارتش روسیه این کار را انجامداد، غافل از اینکه زحمت بیهوده میکشند و دور باطل میزنند. هر چند که این ادعای فاقد سند و پر از اشکال و دروغ های واضح و پراشتباه، که هیچ مبنای درست تاریخی و عقلی ندارد، نمیتواند غباری بر روشنایی این معجزهی الهی بنشاند اما در برابر این همه موهومبافی سکوت جایز نیست. اگر روسیه چنین اقدامی در برابر آمریکا انجام دادهبود هیچگاه سکوت نمیکرد و با افتخار موفقیت خود را جار میزد و آمریکا هم قطعا درصدد انتقامجویی برمیآمد. اصل قضیه همان نابودی و خواری دشمن پلید جمهوری اسلامی ایران است. چه توسط شن و یا ارتش روسیه، هر دو ید قدرت الهی است که حق را تنها نمیگذارند هر چند که ادعایشان کاملا پوچ و واهی است. اما این که چه نیت پستی پشت این ادعای پوچ خوابیده است هم واضح و مبرهن است. اینان بقایای همان قومی هستند که موسی را ساحر دانستند و معجزات الهی را جادو انگاشتند. اما موسی لحظهای به حقانیت پروردگارش و راه حقی که آغاز کرده بود شک نورزید و باقدرت تمام دستور الهی را انجام داد.
اینجا یعنی در قلمرو جمهوری اسلامی که نه تنها در خاک ایران بلکه به وسعت جغرافیایی عظیم و جهانی انقلاب، مردم موسیگونه به راهشان ادامه خواهند داد و معجزات الهی و امداد غیبی او را نوبهنو درک میکنند و سپاسگزار اویند. این معجزات کم نیستند، انبوه جمعیت مردم در شبهای احیای ماه رمضان اخیر، بعد از اینهمه تلاش دشمن برای رواج فحشا و بیحیایی و علنی کردن مظاهر بیدینی، خود معجزهای بود برای بستن دهان افراد دارای دیدگان حقبین. معجزه انبوه جوانان شرکتکننده در راهپیمایی قدس است که هیچگاه امام خمینی را ندیدهاند. معجزه سیل جمعیت نمازگزار مصلی است به امامت سید علی خامنهای.
آری آنچه در این مسئله مهم است، دیدگان بیغبار است چرا که زنگار دیده است که معجزه را سحر میبیند.
✍فاطمه مهدوی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖آزموده را آزمودن خطاست
📌. فرهنگ و ادبیات غنی ایرانی، سرشار از ضربالمثلهای پرمعنا و کاربردی است. یک ضربالمثل ایرانی هست که میگوید «آزموده را آزمودن خطاست.» از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آنها که معجزهی انقلاب به رهبری امامخمینی (رحمتةاللهعلیه) را باورنکردند، با محاسبات غلط خود همواره تلاش میکردند تا با بهرهگیری از معادلات پیچیده و صرف امکانات مادی به آن ضربه بزنند. سالها قبل با تشکیل لانه جاسوسی آمریکا در ایران، جنایات بیسابقه و وحشیانهی تاریخی به دست منافقین، روزی با بمبگذاری و به شهادت رساندن ستونهای نظام چون شهید بهشتی، روزی با فرماندهی عملیات دلتا برای رهاسازی گروگانهای آمریکایی و سالهای اخیر با بهانهی حملهی نظامی به افغانستان، عراق و هزینهی میلیاردها دلار برای شکستن مقاومت منطقه و نفوذ به ایران، رهبری و هدایت فتنههای متعددی چون فتنهی سالهای ۷۸ و ۸۸، تشکیل گروه داعش و انجام جنایات بیسابقه در منطقه و این روزها به بهانهی مقابله با حجاب و در عرصهی جنگ شناختی و نرم، بهدنبال عرض اندام در مقابل قدرت ایران اسلامی هستند. غافل از اینکه انقلاب با «جوهرهی ارزشیاش» همچنان مستقر است و ملت ایران با توکل بر خدا و تکیه بر ارزشهای اصلی و بنیادین انقلاب، مستحکام و مقاوم ایستاده است.
📌. دشمن خوار و زبون این ملت فراموش کرده که «خدای معجزه شنها در طبس در سال ۵۹» که عملیات دلتای آمریکاییها را آنطور درهم پیچید و جز تلی از خاکستر و فولاد چیزی بهجای نگذاشت، همان خدایی است که بزرگترین معجزهی قرن یعنی «انقلاب اسلامی ایران» را بر همهی ابرقدرتهای جهان پیروز ساخته که نتیجهی آن، اتصال به حکومت جهانی یگانه منجی بشریت خواهد بود. دشمنان این ملت که سالهاست با تمام توان خود میکوشند، انگیزه الهی را از طریق صحنه جنگ نظامی و یا جنگ نرم و شناختی از مردم سلب کرده و «وحدت کلمه» را از میان بردارند، امروز باید ببینند که بعد از گذشت ۴۴ سال از پیروزی انقلاب، با وجود همه توطئهها، تحریمها و فشارها، «نهال انقلاب» تبدیل به «درخت تناوری» گشته، ریشه دوانده و همچنان معجزات پیدرپی خود را به رخ عالمیان میکشد. معجزاتی چون «شهید محسن حججی» از شهدای مدافع حرم که رهبر انقلاب ایشان را «نماد نسل جوان انقلابی و معجزهی جاری انقلاب» نامیدند (بیانات، ۹۶/۷/۱۱) و «شهید آرمان علی وردی» و «شهید روحالله عجمیان» از شهدای مدافع امنیت کشور، که با قرار گرفتن در نقشهی ولیٌ جامعه، نقش خود را شناخته و پروندهی خود را تاریخی و جهانی ساختند. آری! دشمنان و مستکبران باید از گذشتهی خود درس بگیرند و بدانند «آزموده را آزمودن خطاست»، چرا که ملتی به وسعت ایران پای کار نظام جمهوری اسلامی ایستاده و آنها چون گذشته محکوم به فنا هستند.
🖋آمنه عسکری منفرد
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢همخوانی زیبای امروز در دیدار معلمان با رهبر انقلاب
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖خانواده سرمایهی انسانی
📌. امروزه برای یادگیری کلمات محبت آمیز، گفته میشود باید به روانشناس یا به مشاوره مراجعه کنید تا این مهارتها را به شما آموزش دهند. چه روانشناسی بالاتر از خانوادههای آسمانی ما، چه کتابی و آموزشی بالاتر از قرآن کریم که خانواده شاد و سالم را معرفی مینمایند. وقتی با خانواده آسمانی همراه باشیم، مسیر زندگی در خانواده دنیایی هم آسمانی و عاشقانه میشود. زیرا هدف، پیوند خوردن با آن خانواده آسمانی است.
[۱]. محبت، یکی از نیازهای انسانی است که از بدو تولد شکل میگیرد و تا آخرین لحظههای عمر ادامه دارد و این نیاز هیچگاه از بین نمیرود. اما باید دانست برای ابراز محبت اول باید با خود مهربان باشیم و بعد خلاق باشیم، اینکه اسلام این همه سفارش به محبت کرده بهخاطر هدف متعالی خلقت است که خانواده در کنار هم آرامش پیدا کنند و سعادت حقیقی در گرو محبت اهل بیت و عمل به آموزه ها و دستورهای آنان از جمله خانواده است که شامل پدر، مادر و فرزندان میباشد.
[۲]. فرزندان، هم نیاز به محبت پدر دارند و هم به محبت مادر. زیرا با دریافت محبت از جانب یکی از آن دو، نیازشان به محبت بهطور کامل برطرف نمیشود. محبت بهصورت کلامی یا با گرفتن هدایا یا با گفتن داستان و دانستن تاریخ آشنایی پدرو مادر که سوءتفاهمها را برطرف میکند.
[۳]. اولین جایی که شخصیت فرد در آن شکل میگیرد، خانواده است. پس ما انسانها نیاز به محبت مستمر داریم، و باید آن را برای خود عادت کنیم. بسیار دیده شده که فرزندان بهخصوص نوجوانان در کودکی مورد توجه و محبت والدین خود قرار گرفتهاند، اما به محض بزرگ شدنشان، پدرومادر به تصور اینکه بزرگ شدهاند، آنها را بینیاز از محبت میپندارند. بنابراین یکی از قدرتمندترین راههای ابراز محبت وقت گذاشتن است؛ چراکه فرد به احترام نفر مقابل، خود را در اختیار او قرار داده و با او میپردازد.
[۴]. پس خانواده، سرمایه انسان است و باید در مراقبت و ابراز محبت، قدردان آنها باشیم.
البته بدون شک اصل اساسی در رابطه با مادر و فرزند، محبت و نرمش بنا شدهاست؛ اما باید مراقب بود این محبت مانع از تربیت شایسته فرزندان نشود. یعنی در نهایت محبتورزی، قاطع نیز باشند. این دوران که اینهمه روانشناس و کارشناس مشاورههای مختلف وجود دارند، هنوز مردان و زنانی هستند که گفتن واژه زیبا و دلنشین «دوستت دارم» برای آنان دشوار است. درحالیکه پیامبر رحمت به مقامی رسید که حتی فرشته مقرب به آن عاجز بود، او کسی بود که به زنان خود محبت میکرد و به مسلمانان توصیه میکرد که با کلمات شیرین و دلنواز با خانوادههایشان سخن بگویند.
[۵]. چه زیبا و با شکوه است کلمات معصومین (علیهمالسلام) قبل از اینکه به مردم بگویند، خودبه آن عمل میکردند، آنهم در دوران جاهلیت و زمانی که تعصب خاصی داشتند و با گفتن کلماتی سرشار از محبت و عشق مانند ، «دوستت دارم» ، «قره عینی» ، «نور چشمانم»، «فدایت شوم» ، «مولای من» در خانوادههای خود بهکار میبردند. و به این صورت یک خانواده شاد و سالم را معرفی میکردند. پس این امر نشان میدهد که محبت و خوشاخلاقی از سفارشهای اکید دین و کم هزینهترین راه شاد نگهداشتن محیط خانواده است. و یکی از عوامل پیشرفت انسان در مسیر آفرینش و نزدیک شدن به خداوند است.
[۶]. نمونه تاریخی پیام امام خمینی به همسرش درسال ۱۳۱۲ که عازم سفر حج شدند و در بین راه نامهای به همسر خود به شرح زیر مینویسد. «تصدقت شوم. قربانت بروم. در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است... تصدقت، قربانت، روحلله»(صحیفه امام ، ج۱، ص۲). بنابراین زندگی ما انسانها بی هدف نیست و برای هدف نهایی دین؛ اسلام برنامه کامل و جامعی دارد که برای تمام افراد بهویژه خانواده راهکارهای شایستهای ارائه داده است.
✍ نصرت مهذب
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 آن، آنِ طلایی
🔹شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که در لحظههایی حساس و کوتاه، تصمیمهایی نادرست گرفته و یا انتخابهایی غلط انجام داده باشید که برای خودتان هم تعجبآور بوده و بعد حسرت آن لحظههای ازدسترفته را خورده باشید؛ لحظههایی که میتوانسته اتفاقهای مهم و خوشایندی را برایتان رقم بزند، سرنوشت شما را تغییر بدهد و یا جلوی حسرتهای بعدیِ شما را بگیرد. شاید از خود پرسیده باشید که چرا در آن لحظهی حساس، چنان رفتار، گفتار و یا انتخابی از شما سر زده است!؟
🔹واقعیت این است که تصمیمهای آنیِ انسان به عملکرد و نیاتِ او در گذشتهاش وابسته است و حالِ اکنونِ او برساختهی باورها و رفتارهای گذشتهایست که او آنها را زندگی کرده است. بنابراین برای ساختن لحظههای خوب و موفقِ آینده، لازم است تا انسان لحظههای اکنون را در عمق جان خود ساخته و آن را تمرین کند؛ در واقع انسان در بزنگاهها و دوراهیها که محل تصمیمگیریست هویت و درون خود را نشان میدهد؛ اگر خویش را نساخته باشد در لحظهی امتحان نمیتواند خود را درست کند و تصمیم درستی بگیرد.
🔹امتحانهای خدا همه از جنس ایثار و گذشت است. امتحانهای خدا را باید آموخت و به کار بست تا در بزنگاه طلایی انتخاب، بدون سرگشتگی و خطا بهترین تصمیم را گرفت. «همهى امتحانهایى که ما میشویم، در واقع نقطهى اصلیاش همین است...؛ گاهى گذشت از جان است، از مال است؛ گاهى گذشت از یك حرفى است که کسى زده است، میخواهد با اصرار و لجاجت پاى آن حرف بایستد؛ گاهى گذشت از عزیزان است؛ فرزندان، کسان. امتحان یعنى عبور از وادى محنت. یك محنتى را، یك شدتى را جلوى پاى یك انسانى یا یك ملتى میگذارند؛ عبور از این محنت، امتحان است. اگر توانست عبور کند، به آن منزل مقصود میرسد؛ اگر نتوانست -نتوانست استعداد مندرج در وجود خود را بروز دهد، نتوانست بر هواى نفس غالب بیاید و عبور کند- میماند؛ امتحان این است. امتحان الهى براى این نیست که خدا ما را بشناسد، ببیند ما در چه وزنى، در چه حدى هستیم؛ خودِ امتحان درد حقیقت یك گام است بهسوى مقصد. من و شما که امتحان میشویم، معنایش این است که اگر توانستیم از این شدت و از این محنت عبور کنیم، یك وضع جدیدى، حیات جدیدى، مرحلهى جدیدى را به دست میآوریم. در این خصوص، یك ملت و یك شخص تفاوتى نمیکند». (امام خامنهای، ۲۶آبان ۱۳۸۹، در دیدار مردم اصفهان).
شهید حمیدرضا الداغی از جمله کسانی بود که آن آنِ طلایی زندگیاش را از دست نداد، کسی چه میداند که فردای آن شبِ انتخاب در سایهی انفعال رهگذران و سکوت ناظران چه خبری از آن صحنهی شیطانی منتشر میشد! اما آنچه روشن و مسلّم است این حقیقت است که این مرد غیور، با تصمیمِ آنی و غیرتمندانهی خویش که طبق اذعان نزدیکانش بارها آن را زندگی کرده بود؛ جلوی یك ظلم محرز و هتك حرمت به ناموس یك ملت و چهبسا بروز یك جنایت قریبالوقوع را گرفت و از آن صحنهی امتحان خود، یك آنِ طلاییِ سرنوشتساز، شیرین و سربلند ساخت؛ بهطوریکه قلبهای آزادهی یك ملت را به تحسین و تقدیر واداشت. (روحش شاد).
✍ مریم عفتیمطلق
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
به نام اولین معلم هستی
🔖خاطرهای به یاد ماندنی
روز ۱۲ اردیبهشت امسال یکی از دوستانم ضمن عرض تبریکِ روز معلم به من، این شعر را برایم فرستاد:
ای معلم، بوی باران میدهی
در خزان، بوی بهاران میدهی
ساعتی از عشق میگویی سخن
ساعتی هم درس ایمان میدهی
در دلت هر چند داری غصهها
درس را با روی خندان میدهی
بیت آخر این شعر مرا به یاد یکی از خاطرات دوران معلمیام انداخت که چنین بود: بیستم دیماه ۱۳۶۵ تلویزیون اعلام کرد، صدّامحسین، شلمچه(یکی از شهرهای مرزی ما با عراق) را بمباران شیمیایی کرده است. در آن موقع سه تا برادرم در جبهههای جنگ بودند، از طریق سپاه پاسداران با خبر شدیم که مجیدمان در این بمبارانِ شیمیایی، زخمی شده است، من که دوره آموزشی ش.م.ر را دیده بودم، میدانستم که بدن زخمیان بمباران شیمیایی تاول میزند. همهاش در این فکر بودم که اگر چشمان مجید تاول بزند، تا همیشه نابینا میشود، از طرفی چون برادر بعد از خودم بود، علقهی بخصوصی به او داشتم و مرا خیلی تحت تاثیر قرار داده بود، تا اینکه خبر دادند، مجید در بیمارستانِ مخصوصِ رزمندگانِ شیمیایی در تهران بستری است. مادر و برادر بزرگترم به ملاقات او رفتند ولی وقتی به آنجا رسیدند، شهید شده بود، اما به ما نگفتند. رفتوبرگشت آنها سه روز طول کشید و من هم طبق وظیفهام این روزها به مدرسه میرفتم. سوّمین روز که خیلی ناراحت بودم به مدرسه رفتم، زنگ اول فارسی داشتند، با سلام و رویی خندان به بچهها گفتم، کتاب فارسیتان را باز کنید. عنوان درس بود: «ای شهید»، کمی جا خوردم، با وجود غوغایی که در درونم بود، ولی شاد و خندان شروع به تدریس کردم تا رسیدم به این بیت شعر:
جای چه سوگ بوَد ای شهید راه حق
زیرا که مردنِ تو هست، زادنی جدید
با مصرع دوّمِ شعر کمی آرام گرفتم و ادامه شعر را خواندم و برای آنها توضیح دادم، ناگهان یکی از دانشآموزان در کمال سادگی و اخلاص گفت، خانم اجازه، میگویند برادرت و چند تن از اهالی روستای ما شهید شدهاند ولی شما با خوشحالی تدریس می کنید؟! چرا به مراسم ختم برادرت نمیروی؟! با شنیدن این جملات، سست شدم و عرق سردی بر پیشانیم حس کردم ولی خودم را محکم گرفتم و شاد و خندان و با حالتی قاطع و صریح گفتم، هرچه خواستِ خداست همان میشود. وقت مدرسه تمام شد و از روستا به شهر و سپس به خانهمان رسیدم، دیدم خانه خیلی شلوغ است، درجا شوکه شدم و زبانم بند آمد. شب که شد برادر بزرگترم از بیرون آمد و گفت یکی از همرزمان مجید در مسجد جامع سخنرانی میکرد و درباره مجید کراماتی را بیان مینمود، مثلاً میگفت، «در سرمای دیماه مجید به همرزمانش می گفت از سنگر بیرون بروید، آنها میگفتند هوای بیرون خیلی سرد است، وقتی میدید به حرفش گوش نمیدهند، ملتمسانه آنها را به بیرون سنگر هدایت میکرد، همینکه خارج میشدند، سنگرشان با خمپاره یا بمبِ دشمن با خاک یکسان میشد و دیگر اینکه او همیشه یک تکه پارچهی سبزی در جیب داشت و هروقت رزمندهای دچار کسالت میشد به او میداد تا شفا پیدا کند و...» هنوز منتظرم مجید بیاید تا از او سوال کنم چه کسی این پارچهی سبز را به تو داده بود؟ با شنیدن این جملات با وجود اینکه زبانم بند آمده بود، گفتم پس ما یک فرشته را از دست دادهایم که قدرش را ندانستیم. برادر بزرگم از حرف من خیلی ناراحت شد و گفت این چه حرفی است که میزنی؟ همین جملات در ذهنم بود که شب، خواب مجید را دیدم، در خواب به من گفت، پس فردا جسد من و همرزمانم در بهبهان تشییع میشوند، به همه اطرافیان بگو به جز این شعر چیز دیگری در مراسم تشییع نگویند، همگی بگویید:
عَلَم از دست مجید افتاد دست دیگری و خواهرم هر فکری در مورد من میکنی، تمام همرزمان زندهی من همانطور هستند. عَلَم من بر زمین نیفتاده و همرزمانم آن را بر دوش گرفتهاند.
✍ مرضیه عاصی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت #جنگِنرمِسخت به نام اولین معلم هستی 🔖خاطرهای به یاد ماندنی روز ۱۲ اردیبهشت امسال یک
📝ادامه مطلب...
هر رزمندهای عَلَم مرا برداشته است مثل خودم میباشد و تو خیلی فرشته داری، حالا قدر آنها را بدان. دقیقاً همان روز که در خواب به من گفته بود، بیش از ۷۰ تن از شهیدان شیمیایی تشییع شدند. وقتی ما آن شعار را دادیم کل تشییع کنندگان جواب میدادند:
عَلَم از دست «مجید» افتاد دست دیگری
بعد مادرم شعر را کلّیتر کرد و گفت:
عَلَم از دست «شهید» افتاد دست دیگری
چند روز بعد وسایلش را آوردند، وصیتنامهاش را که باز کردیم ،با این شعر شروع شده بود:
خدایا جانم آنگه خواه کَاندر سجدهگه باشم
ز گریه کرده خونینروی و خاک آلوده پیشانی
بعد بقیهی وسایلش را نگاه کردیم، ساعتش را دیدم که صفحهاش خیلی خراشیده و خاکی بود، دانستم که چقدر او را بر زمین کشیدهاند که ساعت روی دستش اینجور سائیده و خراشیده شده است و خدا میداند بر صورت و پیشانیاش که خودش خواسته بود خونین و خاک آلوده باشد، چه آمده بود؟ حتماً با صورت خونی و پیشانی خاک آلوده در محضر خداوند حاضر شده است. بله واقعاً میشود که انسانی درونی پر از غم و اندوه داشته باشد و با روی خندان در اجتماع حاضر شود و انجام وظیفه کند.
دعای خیر او بدرقه همه تبیینگرانِ تلاشگر و مجاهد و رزمندگان سنگر تبیین باد.
✍ مرضیه عاصی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
📜 دلنوشته خانم سبزواری طلبه سطح ۳ تربیت دینی کودک و نوجوان جامعه الزهرا(سلاماللهعلیها) به مناسبت هفته گرامیداشت مقام معلم
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖دلنوشته
بدون مقدمه.....
الحمدلله در سالهای شاگرد بودنم چه در دانشگاه و چه در حوزه، اساتید بزرگوار خیلی خوبی داشتهام و مطالب مفید بسیاری فراگرفتهام، و قدر دان همه آن بزرگواران هستم. اما در میان این معلمان و اساتید، یک استاد مانند خورشیدی بر فکر و اندیشه و قلب من تابید و تلألوی انوار خدایی کلام و اخلاقش چنان مسیر زندگیم را روشن ساخت که بارها به خودم گفتهام تا حالا کجا بودی؟ چه میکردی؟
از وقتی با کلام و درس ایشان آشنا شدم گویی تازه زبان باز کردم، انگار تازه راه رفتن یاد گرفتم، و تازه فهمیدم چه کسی و کجا هستم و چه باید انجام دهم. البته قبلا هم ایشان را میشناختم اما نه به عنوان استاد، والان میفهمم که شناخت قبلیم«...لم یکن شیئا مذکورا»!
در هر بار نشستن پای درس استاد گرانقدرم و با گوش جان شنیدن کلام ایشان چنان شور و شوقی وجودم را فرا میگیرد که دوست دارم بلندگویی دست بگیرم و آنچه که شنیدهام و یافتهام را برای همه مردم جهان بازگو کنم. استاد من از نظر تقوا، اخلاق و معرفت و علم و حکمت و درایت و هر کمالاتی که بگویید بینظیر است. درس او سبب رشد و طی کردن مسیر سعادت است.
استاد من شاگرد اول مکتب قران و اهل بیت(علیهمالسلام) است، بخاطر همین است که آموزههایش همیشه عطر و طعم تازگی و طراوت میدهد، چون از قرآن میگوید از اهل بیت(علیهمالسلام)! ایشان کلام اهل بیت(علیهمالسلام) را با زبانی شیرین یاد میدهند، کلامی که سبب رشد و بالندگیست.
استاد من نمونه یک مسلمان کامل و انقلابیست، استاد من سید علی حسینی خامنهای ست. بیش از سه سال است پای منظومه فکری ایشان تلمذ میکنم که البته هنوز ابتدای راهم، با کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن ایشان فهمیدم مسلمانی یعنی چه؟ ایمان به چه معناست؟ توحید و نبوت و ولایت چه جایگاهی دارند، وظیفه من در قبال آنها چیست؟ من کجای نقشه راه ولیّ جامعه هستم؟ و بسیاری مطالب دیگر. و این فقط یکی از اثار ایشان است.
چه بگویم وقتی شنیدم عروس خانمی، مهریه خود را زانو زدن همسرش در پای درس چنین استادی قرار داده!
احسنت به این معرفت.
آیا سزا نیست خداوند بزرگ و مهربانم را شکر کنم که توفیقم داد سر چنین سفرهای غذای روح و جانم را برچینم؟!
والله که سزاست.
الحمدلله علی هذهالنعمة.
در آستانه روز معلم دوست دارم با تکتک سلولهایم و از عمق وجودم روز معلم را به رهبری که استادم است و استادی که رهبرم است تبریک بگویم و از خداوند حافظ بخواهم به وجود پربرکت ایشان سلامتی و طول عمر عنایت نماید و مرا در زمره شاگردان قدرشناسش قرار بدهد.
استاد عزیزتر از جانم، رهبرم روزتان هزاران بار مبارک.
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌹
✍ راضیه سبزواری
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
هدایت شده از اسماعیل فخریان
💠 سلسله وبینارهای "مدرسه تبیین"
✅ فصل اول
🔸 با حضور اساتید مطرح در حوزههای مختلف بینشی - بصیرتی
🔹در موضوعات:
🔻جریان مقاومت در لبنان (از امام موسیصدر تا حزبالله)
🔺 اندیشۀ شهید مطهری در تبیین انقلاب.
🔻 نگاهی به فرایند مذاکرات هستهای در یک دهۀ اخیر و نقد کلان برجام.
🔺 وسعت دید جهاد تبیین از منظر رهبری.
🔻 نگاهی نقادانه به کارنامۀ آقای هاشمی.
🔺 ایدئولوژی سازمان مجاهدین در مبارزه با جمهوری اسلامی.
🔻 صهیونیسم/ یهود در نقش دشمن شدید.
🔺 و...
❇️ جهت شرکت در وبینار و کسب اطلاعات بیشتر، عدد ۱۴۰۲ را به سامانه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ پیامک نمایید.
#حجتالاسلاممهدیطائب #حجتالاسلامحسینایزدی #حجتالاسلامسیدمحمدهاشمی
#حجتالاسلامسیدمحمدحسینراجی
#حجتالاسلاماسماعیلفخریان
#حجتالاسلامرضااکبریآهنگر
#مهدیافراز #محمدقنبری #وحیدخضاب #مسعودرضایی #ابراهیمخدابنده #صفاءالدینتبرائیان
.
🔹#مدرسه_تبیین
📍بیان روایتی درست از واقعیت
@fakhrian_ir
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 ضرورتِ تقویتِ معلمینِ انقلابی
🔹فلسفه خلقت انسان، عبودیت است و تا تمدن اسلامی شکل نگیرد؛ عبودیت حقیقی رخ نمیدهد. چراکه بندگی در سایهی حکوت اسلامی تحقق مییابد و اگر حکومت، اسلامی نباشد بسیاری از جوانب بندگی صورت نمیپذیرد مانند بحثهای مربوط به قضاوت و حقوق یا بحث بانکها و... که در زمان حکومت طاغوت، قضاوت باطل است و مسائل مربوط به اقتصاد و بانکها شبهناکاند. برای ایجاد یک تمدن اسلامی مانند هر تمدن دیگر دو عنصر لازم است؛ یکی تولید فکر و دیگری پرورش انسان. در واقع سرمایهی انسانی، قدرت، قوت، اعتبار و آبروی یک کشور است. برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی ما نیاز به انسان مطلوب طراز تمدن اسلامی داریم یعنی انسانی که در جامعهی اسلامی تنفس کند تا بعد از آن تمدن بیافریند.
🔹این انسان مطلوب چه خصوصیاتی دارد؟«انسان مطلوب جامعه اسلامی باید عقل را بهکارگیرد، ما میخواهیم خروجی این دستگاه عظیم، این ماشین بزرگ، یک خروجیای باشد منطبق بر تفکّر اسلامی... آن انسان طراز اسلامیای را که توقّع هست آموزشوپرورش او را تربیت کند... اولاً مؤمن باشد؛ ایمان اولین شرط است. ثانیاً خردمند باشد؛ یعنی عقل را به کار بگیرد... ثالثاً اندیشمند باشد؛ یعنی فکر کند. عقل فقط برای پیدا کردنِ راههای عملیِ زندگی نیست؛ عمده برای فکر کردن و اندیشیدن است، که این از دانشمند شدن مهمتر است. اگر بخواهیم دانشمندان خوبی داشته باشیم، باید اندیشمندان خوبی داشته باشیم. بعد، دانشمند شدن و کسب علم؛ این هم یک خصوصیّت است. مجاهد و اهل عمل باشد؛ یعنی نشستن و حرف زدن و صرفاً فکر کردن و حرّافی کردن کافی نیست، باید اهل عمل باشد.. عمل هم عمل مجاهدانه و پیگیر [است]؛ همان [عملی] که در عرف شرع مقدّس اسلام «جهاد» گفته میشود که آنوقت این جهاد در اینجا جهاد فی سبیل الله است، جهادِ موردِ ترغیبِ شرع است. انسانِ باانصافی دربیاید، [انسانِ] بانظمی دربیاید، متخلّق به اخلاق اسلامی دربیاید؛ اینها خصوصیّات انسانی است که ما توقّع داریم در آموزشی که شما میدهید و پرورشی که شما میکنید، یک چنین انسانی به وجود بیاید».(۱۱ شهریور ۱۳۹۹، سخنرانی رهبر انقلاب در اجلاس سالیانه رؤسا و مدیران آموزش و پرورش). چنین نیروی انسانی را چه کسی درست میکند؟ نیروی انسانی را چه کسی نقد میکند؟ چه کسی فعلیت میبخشد؟ معلم. (۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۶، دیدار با معلمان)
🔹آری، معلمان میتوانند به معنای حقیقی کلمه، انسان طراز اسلام را به وجود بیاورند. این نقش معلم است. درواقع همان نقش و شغل انبیا. نبی مکرم اسلام نیز ابتدا انسانها را ساخت تا توانست این بنا (تمدن اسلامی) را بر روی دوش آنها قرار دهد. یک کشور، اگر بخواهد به معنای واقعی بازسازی شود باید بیشترین تکیه و بیشترین نگاه و توجهش به انسان و نیروی انسانی خود باشد. انسانی که هویت دارد. از اینرو رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «یکی از چیزهایی که از معلّمین عزیز و محترم انتظار میرود این است که احساس هویّت ایرانی و اسلامی و شخصیّت ملّی را در کودکان این کشور باید زنده کنید. مسئلهی زبان مهم است، مسئلهی ملّیّت مهم است، مسئلهی پرچم مهم است؛ دلبسته باید باشد؛ اینها چیزهای لازمی است، اینها اساسی است. بایستی این شناخت را، این هویّتشناسی ملّی و شخصی را در دانشآموز زنده کنید؛ [دانشآموز] باید به ایرانی بودنِ خودش افتخار کند.»( ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲، دیداربا معلمان)
🔹از آنجا که گفته شد؛ برای جامعه اسلامی، ما نیازمند نیروی انسانی با هویت انقلابی-اسلامی هستیم؛ اولین چیزی که لازم است برای دانشآموزان خودمان در نظر بگیریم این است که او را با هویت مستقل ملی و دینی بپرورانیم. ما باید شاخصهای ممتاز و برجسته را در دانشآموزانمان زنده کنیم. باید در او مفاهیم جهانساز و عملساز را تولید کنیم و به ایمان و اندیشهورزی و مشارکت در اجتماع تشویق کنیم. و ازآنجاکه تشکیل چنین هویتی در نسلها به دست معلمان است باید معلمینی با هویت انقلابی-اسلامی پرورش دهیم. در واقع اگر قرار باشد تعلیم همراه باتربیت همراه باشد برای تربیت یک فرد متدین، باغیرت انقلابی و سختکوش، نیازمند معلمان و اساتیدی متصف به این اوصاف هستیم چراکه این فضایل انسانساز و درنهایت تمدنساز بهطور طبیعی از معلم به متعلم منتقل میشود. شغل معلمی فقط تعلیم دانش نیست و باید تفکر و درعینحال اخلاق آموزی را بیاموزد. بافت انسان در قالب و تراشه یک انسان مطلوب اسلام چیزی است که باتربیت حاصل میشود.
✍ زینب نجیب
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت #جنگِنرمِسخت بسماللهالرحمنالرحیم 🔖 ضرورتِ تقویتِ معلمینِ انقلابی 🔹فلسفه خلقت انس
📝ادامه مطلب...
🔹بنابراین ما نیازمند حرکتی انقلابی برای تربیت معلمینی انقلابی هستیم تا با آگاهی کامل و روشن از آرمانهای انقلاب و منویات رهبری در این راه برای تربیت نسل جوان انقلابی و تمدنساز قدمها برداریم. اما متأسفانه در مجموعه آموزشوپرورش که فلسفهای جز این اهداف ندارد ما شاهد بسیاری از خلأها، کمبودها و آسیبهای ناشی از سوء آموزش و عدم پرورش هستیم. وجود بعضی معلمهای منفک از آرمانهای انقلاب، متزلزل در برابر دشمنیها با نظام جمهوری اسلامی و بعضا فریفته نسبت به شبهات روز، نگرانکننده است و ما معتقدیم حرکت تعلیم و تربیت در ایران نتایج درخشانی را مطابق صرف کردن انرژیهای مالی و ذهنی کلان در برنداشته است. چنانچه سند تحول بنیادین با آن همه هزینه و صرف زمان، مدتها مسکوت ماند.
🔹اصولا چرا تعلیموتربیت امروز جنبههای فعال و سازندهی انسانها را افزایش نمیدهد؟ چرا روزبهروز روحیهی انقلابی، معنوی، علمی در مدارس کاهش مییابد؟ آیا اینگونه نیست که نگاهی صرفاً آموزشی توأم با نگاهی فیزیکی به موجودیت انسان در مدارس حکمفرماست؟ گویا دانشآموزان موجوداتی هستند در دستان معلمان که تنها مشتی از اطلاعات را در اختیار او قرار دهند سپس از همان اطلاعات بیچونوچرا آزمون برگزار کنند بدون آنکه خلق، نوآوری، ابتکار در آنها صورت گیرد. آیا این از بین بردن خلاقیت نیست؟ آیا انسانی اینچنین، قادر است تاریخ بسازد یا برعکس، خود، ساختهی تاریخ میشود؟
🔹یاددادن دانش؛ محتواى کتابها و محتواى علوم و مانند اینها که باید بچههای ما -مردان وزنان آیندهى کشور ما- اینها را یاد بگیرند از مهمترین امور است. بهعنوان مثال: «مفاخر ملّی، سابقهی فرهنگی، عزّت تاریخی، وقتی که به نوجوان و جوان نشان داده بشود، در او احساس عزّت به وجود میآید. دیگران تاریخی ندارند، برای خودشان تاریخ درست میکنند، فیلمش را هم میفرستند اینجا در تلویزیون ما پخش میشود؛ نه چنان قهرمانهایی دارند، نه چنان آدمهایی دارند، [ولی] درست میکنند؛ هنر است، هنر فیلمسازی است. ما این همه گذشتهی تاریخیِ پُر از حماسه و پُر از شجاعت و پُر از صفات عالیهی بشری و انسانی و اجتماعی داریم، اینها مسکوت میماند.»( ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲، دیدار با معلمان) کار دوّم که از این مهمتر است، یاددادن تفکّر است... سوّم، رفتار و اخلاق؛ آموزش رفتارى، آموزش اخلاقى... ما ملّتى هستیم با آرمانهای بلند، با حرفهاى بزرگ، با قلّههاى ترسیمشدهاى... که میخواهیم خودمان را به این قلّهها برسانیم. این احتیاج دارد به انسانهای صبور، عاقل، متدیّن، اهل ابتکار، اهل اقدام، دور از تنبلى، مهربان، عطوف، داراى حلم، داراى شجاعت، با رفتارهاى مؤدبّانه، پرهیزگار و انسانهایی که درد دیگران، درد آنها محسوب بشود.( ۱۷ اردیبشت ۱۳۹۳، دیدار با معلمان)
🔹علامه جعفری درباره اهمیت تعلیموتربیت میفرمایند:«تعلیموتربیت جمعکردن چند عدد شاخه و چوب و آنها را با میخ و سیم به یکدیگر وصل کردن و یکسر آن را به خاک بردن و آن را درخت پنداشتن، نیست. تعلیم و تربیت، دقت کامل در هسته و شناختن و کاشتن آن در مزرعهای پر از درختها و گلهای بینهایت متنوع اجتماعی است تا نهتنها در میان آن کشتگاه درختی بارور شود بلکه امکان سرسبز نگهداشتن آن کشتگاه هم در او به وجود بیاید. آیا گمان میکنید برای عملی ساختن چنین تعلیم و تربیتی بدون اینکه خود درختی بارور شوید که هستهها را نمایان ساخته است میتوانید موفقیت واقعی را به دست بیاورید؟»(تعلیموتربیت، علامه جعفری)
🔹دنیا بدون انسانهای صالح یک پدیده بیجان و کور و تاریک است آن چیزی که به عالم خاکی جان میبخشد. ارزش میدهد. نور میدهد و معنا و مضمون به وجود میآورد انسان است و این انسان زمانی به جایگاه اصلی خود میرسد که تحت تربیتوتعلیم قرار گیرد ما بیش از تعلیم باید به تربیت بیندیشیم. «بهجز در یکجا در قرآن، که «یعلّمهم» جلوتر از «یزکّیهم» است، همه جا «یزکّیهم» -تزکیه- بر تعلیم مقدم است؛ «یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة». این شاید نشان دهندهی این است که تزکیه جایگاه برتری دارد. مخاطبان خودتان را تزکیه کنید، تربیت کنید».(۲۰ مهر ۱۳۹۰، دیدار روحانیون و طلاب شیعه و اهل تسنن استان کرمانشاه با رهبر انقلاب)
🔹از اینرو رهبر انقلاب در باب تحول و تقویت امور پرورشی در ساختار آموزشی کشور میفرماید:«باید کار پرورشی جذّاب باشد، بچّهها را فراری نباید بدهد؛ باید جوری باشد که بچّهها به طرف آن جذب بشوند. تقویت هویّت ملّی، تقویت عشق به میهن، تقویت پرچم ملّی، تعلیم سبک زندگی اسلامی و ایرانی، در شمار اصلیترین کارهایی است که بایستی انجام بگیرد.»( ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲، دیداربا معلمان).
✍ زینب نجیب
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
📝ادامه مطلب... 🔹بنابراین ما نیازمند حرکتی انقلابی برای تربیت معلمینی انقلابی هستیم تا با آگاهی کامل
📝ادامه مطلب...
🔹بنابراین دلایل ضرورت حضور معلمین انقلابی را بدینگونه برمیشماریم:
۱. عدم وجود تعداد کافی از معلمین طراز انقلاب اسلامی در مدارس کل کشور قطعاً عدم تولید سرمایه انسانی طراز انقلاب اسلامی را در پی خواهد داشت. «بهطور طبیعی تعلیم با امکان تربیت همراه است؛ از این فرصت باید استفاده کرد. اگر استاد ما متدیّن باشد، دارای غیرت ملّی باشد، دارای انگیزهی انقلابی باشد، دارای روحیهی سختکوشی باشد، بهطور طبیعی اینها به متعلّم منتقل میشود. اگر عکس اینها هم باشد، همینجور.
اگر آن استاد، یک انسان باانصاف و بااخلاق باشد، امکان تربیت دانشجوی باانصاف و بااخلاق بالا خواهد رفت.» (۱۳ تیر۱۳۹۴، دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها با رهبر انقلاب)
۲. عدم توجه به تربیت انقلابی دانشآموزان و در پی آن فاصلهگرفتن آنها از آرمانهای انقلاب ،بهمرورزمان باعث تحریف انقلاب خواهد شد.
۳. عدم وجود معلمین طراز انقلاب اسلامی کمکم زمینه را برای نفوذ دشمن و استحاله مفاهیم اصیل انقلابی فراهم خواهد کرد.
۴. با توجه به وجود فضای مجازی ولنگار و تهدید مخاطبان آن و با در نظر گرفتن انس همه دانش آموزان اعم از نوجوانان و جوانان به چنین ابزاری، فقدان معلمین توانمند برای پاسخ دادن به شبهات روز دانش آموزان آسیبهای بسیار جدی را در تربیت نسل امروز به همراه خواهد داشت.
۵. عدم تربیت انقلابی در مدرسه، روح انقلابیگری را روزبهروز در میان دانش آموزان کاهش میدهد و این باعث تولید انسانهایی میشود که دیگر سرمایه انقلاب نیستند.
۶. به دلیل محدودیتِ زمانِ معلمان و مربیان پرورشی، ما با فقدان آموزش مهارتهای لازم به دانش آموزان مواجه هستیم بنابراین راه مقابله با اینگونه محدودیتها، علاوه بر بیشتر کردن اختیارات مربیان متعهد پرورشی، توانمند کردن خود معلمان و تربیت انقلابی آنهاست تا در همان فضای آموزشی به تربیت شاگردان خود بپردازند و در اثنای درس با رفتار، با کردار، با بیان، ایمان را، صلاح را، صلاحیّتهای انسانی را در این شاگرد پرورش دهند.
۷. جز باوجود معلمان انقلابی، پشتیبانی از حرکات انقلابی دانش آموزان نهتنها مورد تجلیل قرار نمیگیرد بلکه اصلا خلق نمیشود.
۸. با توجه به تأخیر در اجرایی شدن سند تحول بنیادین و ماندگاری بسیاری از اشکالات جدی در سامانه آموزشی و پرورشی کشور، ما با تهدیدی بسیار جدی مواجه هستیم و تعلل به هر دلیل در این زمینه نابودی یک نسل را به همراه خواهد داشت.
🔹 در پایان؛ اینکه ما تکیه میکنیم بر روى نیروهاى انقلابى و نیروهاى متدیّن، به خاطر این است که ما راهی طولانى در پیش داریم... هدفى که ما براى جمهورى اسلامى، بر اساس آموختههاى عمومى انقلاب در نظر گرفتیم... آن هدف، هدف خیلى والایى است".(۱۷ اردیبشت ۱۳۹۳، دیدار با معلمان)
✍ زینب نجیب
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
🔖حجاب، راهی بهسوی آزادی
[۱]. در خطبه ۱۴۷ نهج البلاغه می خوانیم «فَبُعِثَ مُحَمَّداً بِالحَق». معنای لغوی این عبارت این است که: پس محمد را برانگیخت به حق (برای حق)و یا محمد را برانگیخت به وسیلهی حق. اگر این عبارت را تنها با نگاهی گذرا و بیتعمق بخوانیم اینطور معنا میشود که پیامبر اسلام به حق مبعوث شد و این شاید برای همه ما مسلمانان از بدیهیترین مباحثی باشد که به آن ایمان و باور داریم اما اگر این عبارت را با تأملی دقیق و عمیق بخوانیم؛ در اندیشه و تفکر، فتحِ بابی خواهد شد. اینکه میگوییم فتح بابی خواهد بود، یعنی کلید فهم بسیاری از آیات و روایات و معارف اسلامی در آن است.
[۲]. حق یعنی چه؟ یعنی آن مکتبی که بر طبق سرشت انسانها و بر طبق فطرت این عالم است. بهعبارتی حق آن آییننامهای است که بر طبیعت انسانها و جهانی که در آن زیست میکند منطبق است. بدینترتیب دستورات -احکام، مسائل اخلاقی و تربیتی، مسائل اجتماعی_ فرهنگی، مسائل اقتصادی- نظامی و تمام این داستانها و روایاتی که در این مکتب آمده است با سرشت بشر همپوشانی دارد. این نکتهی ظریف در فهم واژهی حق و هم در فهم متضاد آن یعنی واژهی باطل بسیار کارگر است.
[۳]. بنابراین دعوت حق یعنی؛ دعوت به شیوهای از زیست و تفکر که با کیفیت ساختمان وجود انسان و وجود جهان برابر و هماهنگ است و هر فلسفه، قانون و نظامی که با این ساختمان هماهنگ نباشد باطل است. چنانچه در آیات قرآن آمده است؛ «وَقُلْ جَاءَالْحَقُّ وَ زَهَقَالْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا». (و بگو حق آمد و باطل نابود شد. آرى باطل همواره نابودشدنى است).(۸۱: اسراء)
[۴]. رهبر معظم انقلاب در مثالی برای فهم این مطلب میفرماید:«آبی که در جوی میریزید، وقتی که این جوی بر طبق سنت طبیعی عالم به صورتی ساخته شده باشد که به طرف سراشیب حرکت کند، این آب همیشه در این جوی جاری خواهد بود اما اگر آب را بریزید و بخواهید به آن طرف برود و آن طرف سر بالا باشد اگر آن را هُل هم بدهید یک مقداری میرود [اما] باز برمیگردد پایین. القَسر لایدوم. کار زورکی باقی نمیماند.»(منشور حکومت علوی در نهجالبلاغه، ۱۳۵۲_۱۳۵۳)
[۵]. شاید بهنظر برسد که باطل یک روزی باشد و عرض اندامی کند اما باید دانست که پس از آن یک روز، دیگر نیست. چراکه باطل مانند کفهای روی آب است و نباید تصور کرد که وجود دارد بلکه در بطن و اصل، حظ و بهرهای از وجود ندارد. همچون تصوری که بسیاری دربارهی تاریکی دارند و با همین نگاه میپندارند که تاریکی وجود دارد ولی در حقیقت، تاریکی عدم نور و نبودِ نور است.
[۶]. حال با توجه به آنچه درباره حق گفته شد، عبارت:«آزادی حق است» را بازخوانی میکنیم. در این مرور، نکات زیر را میتوان احصاء کرد:
۱. آزادی با فطرت انسان و سرشت جهان منطبق و هماهنگ است.
۲. انسانها هم بهطور تکوینی و هم بهطور تشریعی آزاد آفریده شدهاند و در جهانی قرار گرفتهاند که باطن آن، آزادی انسان را تأمين میکند.
۳.عدم آزادی یعنی حرکت برخلاف فطرت انسان و جهان.
۴. عدم آزادی یا نفی آن، باطل است و پایدار و ماندگار نخواهد بود.
[۷]. میتوان از مقدمات بالا چنین نتیجه گرفت که خداوند انسانها را آزاد خلق کرده است و از سوی دیگر عالم هستی را چنان طراحی کرده که در مسیر آزادی است و برای حفظ این آزادی و دفاع از آن در برابر آنچه آزادی انسان را تهدید میکند، قوانین و دستورالعمل و توصیههایی دارد که اگر تسلیم شده و متواضعانه به رعایت آنها مبادرت ورزیده شود به طور قطع آزادی انسان به خطر نخواهد افتاد. اما اگر از آن اصول، عدول شود باید شاهد اسارت انسانها باشیم.
✍ زینب نجیب
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت #جنگِنرمِسخت #جهاد_تبیین 🔖حجاب، راهی بهسوی آزادی [۱]. در خطبه ۱۴۷ نهج البلاغه می خوا
📝ادامه مطلب...
[۸]. حال مسئله حجاب را از همین منظر مورد تحلیل قرار میدهیم. امروزه با افرادی مواجهیم که از روی جهالت، غفلت و ناآگاهی فریب خورده و حجاب از سر برداشتهاند. با توجه به آنچه در باب مکتب حق و آزادی گفته شد، این سؤال مطرح میشود که آیا این افراد، ۲۴ آیه از قرآن که به صراحت، وجوب و ضرورت حجاب را بهحق بیان کرده است ندیدهاند؟
یعنی ۲۴ بار تأکید بر حق زندگی کردن، ۲۴ بار تأکید بر حفظ آزادی، ۲۴ بار تأکید بر دوری از اسارت. یعنی دستوری که میتواند تنها با یک بار گفتن ضرورت خود را به اثبات رساند؛ ۲۴ بار تکرار میشود این در حالی است که حتی آیات مربوط به روزه و روزهداری به ۱۸ آیه هم نمیرسد. آیا بانوانی که به بهانه و بیبهانه مرتکب کشف حجاب شدهاند تا به حال اندیشیدهاند که حتماً مسئلهی مهمی است که این همه بر آن تأکید شده است و حتی به حد پوشش در برابر افراد مختلف اعم از محارم و غیرمحارم نیز پرداخته است؟ آری، مسئله، مسئلهی حفظ آزادی است مسئله، مسئلهی احیای حق است. بنابراین حجاب را میتوان وسیلهای برای حفظ آزادی دانست آزادیای که حق مسلم یک زن است.
بدینترتیب، رفتار خلاف حجاب و مبارزه با آن امری باطل است که شاید چندی توسط دشمنان بر طبل آن کوبیده شود و از سوی غافلان و نااهلان با آن همراهی شود اما همان کف روی آب است که هویتی ندارد و بنابراین، محکوم به فناست.
[۹]. نکتهی پایانی اینکه این حجاب نیست که اجباری و تحکمی است بلکه مسئلهی اصلی و مشکل اساسی، مشی و رفتارِ بر خلاف آن است که در جرگهی تحمیل، جبر و الزام قرار میگیرد. چرا که مسیر اصلی و روان، همان مسیر فطرت انسان است. و دعوت به انحراف از آن، یقیناً از سرِ زور و اجبار. البته امروز به روشهای گوناگون این جبر تحمیل میشود مانند همین سلطهی فضای مجازی و باطن اختاپوسگونهی آن که بر ذهن و فکر بشر چنبره زده و او را استعمار میکند. یقیناً هرچقدر انحراف در مسیر حق صورت گیرد روزی اصلاح خواهد شد و این همان سنت الهی است. پس پیروزی نهایی به وقوع خواهد پیوست و صاحب اصلیِ نتیجه، پروردگار عالم است و ما تنها مأمور به تکلیفیم. تکلیفی که در جهاد تبیین و امربهمعروف و نهیازمنکر تعبیه شده است. در واقع کاروان حق بهسوی غایت خود در مسیر مستقیم بیهیچ تعلل و توقفی در حرکت است و این ما هستیم که باید برای بهرهمندی بیشتر و برداشت توشهای با قافله همراه شویم.
✍ زینب نجیب
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
هدایت شده از رسانه انقلاب اسلامی
💠اولین درس امام صادق علیهالسلام برای ما منتسبین به آن بزرگوار باید استمرار جهاد و مبارزهی خستگیناپذیر باشد و همان استمرار مبارزه بود که شعلهی مقدس فکر آن حضرت را تا امروز در دنیا نگه داشت.
۱۳۶۷/۳/۲۰
#امام_خامنهای(مدظلهالعالی)
#شهادت_امام_صادق(علیهالسلام)
#رسانه_انقلاب_اسلامی
کانال رسانه انقلاب اسلامی🔻
@rasaneh_enqelab
•┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈•
@t_manzome_f_r
کانال تبیین منظومه فکری رهبری🔺
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 رییس مکتب تشیع، مردِ مبارزه و تشکیلات
مبارزه، مقاومت و ایستادگی برای رسیدن به اهداف والای الهی جزءجدانشدنی برنامه زندگی فردی و اجتماعی مبارزین الهی، در طول تاریخ بشریت از ابتدای خلقت بشر بوده است. همچنین برای تحقق اهداف والای حکومت الهی اسلام و برچیدهشدن حرکت و سلطهی طواغیت از عالم، به عنوان یک اصل مهم دعوت پیامبر و امامان شیعه به شمار میرود.
در این زمینه، عصر امام صادق(علیهالسلام) یکی از طوفانیترین ادوار تاریخ اسلام بشمار میرود، چراکه اغتشاشات و انقلابهای پیاپیِ گروههای متعدد بر علیه حاکمان وقت بسیار چشمگیر بودهاست، از جمله؛ شورش(حارث بن سریج) از آزادیخواهانی که در سال ۱۱۶ هجری علیه حکومت مروانیان که در خراسان قیام کرده و مردم را به کتاب خدا و سنت پیامبر فراخواند( وسائل الشیعه، ج ۱۱)، همچنین قیام (زیدبنعلی) که در سده ۲۱ هجری در کوفه اتفاق افتاد و با انگیزهی دعوت به قرآن و سنت پیامبر و مبارزه با ستمگران و حمایت از مستضعفان و دفاع از حریم امامت بودهاست (تاریخ طبری، ج ۶). دراینمیان بنیعباس هم با تکیه بر شعارهای علویان و حمایت مردمی که از ستم حکومت بنیامیه به ستوه آمده بودند حکومت را بدست گرفتند. اما در بازهی زمانی کوتاهی پس از به قدرت رسیدن، چهرهی ضداسلامی و ضدمردمی خود را برملا کردند. همین امر مخالفت و شورشهای مردمی چون شورش مردم مصر و قیام نفس زکیه در مدینه را بهدنبال داشت.
در این مقطع زمانی امام صادق(علیه السلام) که از اوضاع آشفتهی خلافت اموی برای شروع نهضت فرهنگی خود استفاده کرده بودند، برای حسن انجام رسالت خود، با استفاده از پوشش تقیه و کنارهگیری از مناقشات سیاسی در راستای امامت خویش، به دعوت از مسلمین و پاسداری از آرمانهای اسلام پرداختند. دراینراستا مبارزات امام صادق دو بُعد داشت؛ یکی نفی امامت حکمرانان معاصر با شیوههای گوناگون، از جمله معرفی موضع باطل و ضد اسلامی خلفا و کارگزارانشان که باعث شد پیروان امام از مساعدت خلفا دست برداشته و مشروعیت دستگاه خلافت را نفی کنند. دوم اینکه امام صادق(علیه السلام) که خود را جانشین پیامبر و پیشوای امت اسلام معرفی کرده بودند، متناسب با شرایط سیاسی جامعه و موقعیت و نیاز مخاطبان، گاه در حضور طاغوتهای زمان و گاه در برابر تودههای مردم به شیوههای متعدد به روشنگری میپرداختند.
لذا در عصر امام ششم شیعیان که یکی از دورانهای طلایی در تاریخ تشیع میباشد، باوجود فشار گستردهی سیاسی حکام اموی و عباسی تشیع گسترش چشمگیری پیدا کرد. چنانکه حضرت توانستند فقه و کلام شیعه را توسعه داده و با تربیت شاگردانی متبحر چون هشامبنحکم و هشامبنسالم، اصول و مبانی علوم حدیث، تفسیر و علم کلام را روشن کنند، تا جایی که مذهب شیعه بنام «مذهب جعفری» شهرت یافت. «امام به حق ناطق، جعفربنمحمّدالصّادق(علیه السلام)...؛ در دوران زندگی، بیش از دیگر امامان فرصت پیدا کردند که معارف اهل بیت را -یعنی معارف اسلام ناب را- به دلهای مشتاق و تشنهلبان برسانند. اشتباه است اگر کسی خیال کند همهی آن هزاران نفری که از امام صادق درس آموختند، شیعیان و معتقدان به امامت آن بزرگوار بودند؛ نه، بسیاری بودند که به امامت امام صادق -آنچنانی که شیعه معتقد است- معتقد نبودند؛ اما از دانش امام صادق و از معارف اسلامی که در اختیار آن بزرگوار بود استفاده میکردند. در روایات ما بسیار است روایاتی که راویان آنها از اهل سنتند -از غیر شیعه هستند- اما از حضرت ابیعبداللهالصّادق نقل میکنند و روایت میکنند.»(بیانات رهبر انقلاب، ۱۳۸۷/۰۱/۰۱)
نکته حائز اهمیت این است که به فرمودهی رهبر انقلاب، زمانه در دوران امام صادق (علیهالسلام) یک فرصت در اختیار گذاشت و این بزرگوار توانستند کاری کنند که پایههای معرفت اسلامی صحیح در جامعه، آنچنان مستحکم بشود که تحریفها دیگر نتواند این پایهها را از بین ببرند.»(بیانات رهبر انقلاب، ۷آذر ۸۴). زیرا ایشان مرد مبارزهی دائمی، پیگیر و دامنهدار بودند. مبارزهی دائمی برای به وجود آوردن حکومت اسلامی و علوی.
این در حالی است که بُعد حرکت سوم امام صادق (علیه السلام) بعد حرکت تشکیلاتی ایشان بود. تشکیلات عظیمی از مؤمنانِ طرفدار جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام که از اقصای خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا ادامه داشت بهطوریکه پیام امام را در سراسر افق عالم اسلام به گوش مردم میرساندند. همچنین بهخاطر حضور وکلا و نمایندگان ایشان در تمام نقاط وجوهات و بودجه برای ادامه مبارزات سیاسی عظیم اسلامی فراهم میآمد.
✍ آمنه عسکریمنفرد
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی