eitaa logo
نوشته‌های انقلابی
1.5هزار دنبال‌کننده
329 عکس
102 ویدیو
15 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اسماعیل فخریان
مسأله‌یاب‌هایِ مسأله‌حل‌کن ماهیت انقلاب اسلامی جوری است که ذاتاً چالش برانگیز است. اصولی که انقلاب اسلامی به آن معتقد است، مخالفان سرسخت جهانی دارد. از روزی که انقلاب متولد شد، شبیه هیچ‌کدام از انقلاب‌ها و مکتب‌های گذشته نبود. این یک چیز جدیدی است. نه شبیه و متکی به مکتب سوسیالیستی شرق است و نه شباهتی به مکتب لیبرالیستی غرب دارد. طبیعی است چنین موجودی که از اطاعت شرق و غرب سرباز زده و بر علیه همۀ آنها طغیان کرده و شوریده، در یک نبرد سخت و پیچیده وارد شود. وقتی تو اعلام استقلال از همه کردی، وقتی گفتی می‌خواهم خودم باشم و روی پای خودم بایستم، وقتی گفتی نمی‌خواهم توسری‌خور و دنباله‌رو دیگران باشم، طبیعی است که قلدرها، سودجوها و استعمارگرها از تو عصبانی شوند. انقلاب باید فکر مدیریت این چالش‌ها را بکند. باید برنامه‌ای برای زمین نخوردن، برای له نشدن، محو نشدن و مضمحل نشدن خودش در این نبردهای جهانی، داشته باشد. این چالش‌ها هم ابعاد مختلفی دارند: بعد فرهنگی، بعد اقتصادی، بعد سیاسی، بعد نظامی، بعد حقوقی و ... نکتۀ مهم این است کشوری که چنین انقلاب یکتایی در آن واقع شد، به اندازۀ کافی چالش‌های تحمیلی از سوی قلدران دارد، پس به‌هیچ‌وجه نبایستی خودش برای خودش چالش جدیدی بیافریند. بایستی جلوی چالش‌های دست‌ساز داخلی را بگیرید؛ و الّا لازم است در دو یا چند میدان چالشی هم‌زمان ورود کند و خب این به صورت طبیعی قدرت یک کشور را تضعیف می‌کند. مثلاً در باب فرهنگ بی‌توجهی به هستۀ نرم آن یعنی تشکل‌های مردمی، یا میدان ندادن به ظرفیت‌ها و ابتکارات مردم، یا دختر و پسر را در معرض فساد و ولنگاری گذاشتن یا برخورد صوری و سطحی با مقولۀ فرهنگ و... می‌تواند از چالش‌های دست‌ساز داخلی باشد. در اقتصاد، غفلت و یا تغافل از تولید داخل، بی‌توجهی به نیروی انسانی، عدم توجه به نخبگان، عدم نظارت درست در بازار اقتصاد آزاد، عوض کردن خصوصی‌سازی با اختصاصی‌سازی و... از چالش‌های خودساز داخلی است. هنر جبهۀ انقلاب این است که چک‌لیست چالش‌های ممکن در هر بخش را تهیه و افکار عمومی را به آن توجه دهد. چه چالش‌هایی که از طرف مقابل ما بر ما تحمیل می‌شود و چه آنها که ممکن است خواسته یا ناخواسته در داخل ساخته می‌شود. هنر ما بایستی این باشد که در آینده زندگی کنیم، آینده را رصد کنیم، ببینیم در یک سال پیش‌رو، در سه سال آینده، در پنج سال یا ده‌سال آینده در بخش‌های مختلف، ممکن است چه چالش یا بحرانی دامن ما را بگیرد، آن را شناسایی کنیم و راه پیشگیری و یا درمان آن را پیدا کنیم. در حقیقت ما باید ابتدا مسأله‌یاب و سپس مسأله‌حل‌کن شویم. امروز بالاترین خدمت به این کشور و به این ملت و به این انقلاب همین است. بسیاری از مشکلات، با توجه ما، با هوشیاری ما، با آینده‌نگری ما، با مسأله‌یابی ما، با راهکارهای ما، با کار و ابتکار ما یا اصلا پیش نمی‌آید یا بعد از وقوع بزودی حل می‌شود. @fakhrian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔖از کُره تا قم 🕊تقدیم به بانوی قم حضرت معصومه«سلام‌الله‌علیها» هودی کوتاه پوشیده و کلاهش را روی سرش انداخته‌است، یک شلوار کتان کوتاه و موهای رنگ‌زده. دختر است اما شبیه پسرهاست. سعی‌دارد شوخی و رفتارهای پسران را تقلید‌کند و آزادی پسرانه می‌خواهد. این شرح حال تعداد زیادی از دختران نوجوان ماست، دخترانی که بیش از آنکه بی‌حجاب باشند «متلبس به لباس پسران» هستند. اگر گوشی‌هایشان را بگردی یکی دوجین عکس از آیدل‌های کره‌ای پیدا می‌کنی با هودی و شلوارهای معمولا گشاد، با آرایش‌هایی که همیشه آنها را نوجوان نگه‌می‌دارد و با رفتارهایی که «کیوت» خوانده‌می‌شود. کره امروز بلای نوجوان و جوان ما شده است؛ گروه‌های کی‌پاپ و سریال‌هایی که افیون است و معتادکننده. البته باید به کره آفرین گفت که در آستانه سقوط جمعیت و در حالیکه از فرهنگش چیزی جز پوسته باقی نمانده و مقلد خوش‌صورت فرهنگ کثیف غرب است، با این حال توانسته این چنین نیازیابی، ذائقه‌سازی، و تولید انبوه کند و بازار سرگرمی را درو کند و البته سود اقتصادی از تجارت سرگرمی را هم ببرد. معروف است که اکثر تولیدات کره‌ای از سیندرلا، کهن‌الگوی زن در غرب وام گرفته‌اند. سیندرلا دختری زیبا، خوش‌قد و بالا، مهربان، به‌غایت بی‌عرضه، که هر ظلمی را تحمل می‌کند و قادر نیست از حقش دفاع کند. زنیم بی‌مغز و بی‌تدبیر و بی‌حکمت و خیالاتی، که منتظر است شاهزاده‌ای او را از دست ظلم مادر و خواهرهایش نجات دهد. دختری وابسته‌به‌مرد، که بدون وجود پدر یا همسر معنی ندارد و شایسته له‌شدن توسط زورمندان است. دختری که با جادو، آراسته شده و دل مردی راو می‌برد و بزرگی از آن مرد گرفته و عاقبتش با او بخیر می‌شود. آری! زنِ موردِ پسندِ غرب این است. زنی تهی، بی‌هویت، بی‌کرامت ،که ارزشش وابسته به مردان است و تنها هنرش زیبایی و خوبرویی و البته گردن‌کج و مطیع! زنی که تنها دغدغه‌اش شرکت در مهمانی و ربودن قلب مردان است، تا او را از ذلت و تحقیر نجات دهند. دختری که از کودکی در کارتون‌ها برای دختران معصوم جهان، الگوسازی شده است. دخترانی که در کودکی(و البته در کنار فقر فرهنگی) با تماشای این کارتون‌ها بزرگ می‌شوند و در نوجوانی دنباله‌اش را با سریال‌هایی با همین درون‌مایه ،مخصوصا کره‌ای، می‌گیرند، دچار بیماری حقارت می‌شوند. آنها تنها راه رهایی از حقارت را در ربودن قلب جنس مخالف می‌بینند و از آنجا که در فرهنگ ایران این مورد قابل قبول نیست،م برخی از آنها به سراغ «تشابه به جنس مذکر» می‌روند. متاسفانه دختران زیادی هستند که از زن بودن خود متنفرند و آن را نقص و عیب و مایه ضعف می‌دانند، هرچند گاهی به سختی به آن اعتراف می‌کنند. دختران ایرانی در خلاء الگوی اصیل از زنان کریم، رو به الگوهای ریخته در صفحه تلویزیون و موبایل می‌آورند و با شباهت به آنها سعی‌ می‌کنند مرهمی بر حقارت خود بگذارند؛ یا باب دندان مردان باشند یا مردسان باشند. درمانِ درد بسیاری از دختران امروز ما بازگرداندن کرامت به آنهاست و یکی از راه‌های آن باز تولید الگوهای کهن ایرانی_‌اسلامی است. کهن‌الگوی زن در ایران اسلامی، مفهوم «شیرزن» است. شیرزن لزوما قوت جسمانی ندارد، لزوما اسلحه به دست نمی‌گیرد و نمی‌جنگد، اما زنی است مقتدر، شجاع و با‌عرضه، که نفوذ کلام و بیان دارد و حتی لازم باشد بر مردان حکم می‌راند و آنها را به حرکت می‌انگیزد. زنی که در نبود مردانِ مرد برمی‌خیزد و «مرد» می‌سازد. زنی که «زن» است و با همه‌ی خصوصیات زنانه‌اش دارای ارزش است. با همان حیا و پوشش زنانه در اجتماع حاضر می‌شود و «جریان‌سازی» می‌کند. حکیم است و درشتی و نرمی را در جای خود به کار می‌برد. مدبر و «تربیت‌کننده» است. نماد محبت، ایثار و عشق روحانی است. از لحاظ معنوی و روحی مستقل است، زنی «وابسته‌به‌مرد» نیست و به دنبال «مردشدن» هم نیست. زنانی که هرگز بازیچه دست مردان نمی‌شوند. ✍ محدثه زندی @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی
📝ادامه مطلب... در تاریخ ایران عزیزمان از این زنان کم نبوده و نیست، همچنان که می‌توان نمونه آن در خاله لیلا‌یِ «روزی روزگاری» و «بی‌بی مریم» دید. قطعا این زنان الگو گرفته از بانوان بزرگ اسلام حضرت زهرا «سلام‎الله‌علیها» و دوسلاله پاکش حضرت زینب و حضرت معصومه «سلام‌الله‌علیهما» هستند. حضرت معصومه «سلام‌الله‌علیها» شیرزنی مجرد بود که در اواخر بیست‌سالگی به دنبال «ماموریتی از برادر و در ظاهرِ عاطفیِ دلتنگیِ برادر» پا در هجرتی پرمخاطره می‌گذارد که باطنش یک مبارزه‌ی سیاسی و عقیدتی و اجتماعی است. ایشان در دنیایی که مردان از ترس زورمندان ظالم جرات خواستگاری از دختران موسی‌بن‌جعفر«علیه‌السلام» را ندارند، در هر منزلی از سفرش، علیه شبهات و انحرافاتی مثل فرقه‌ی واقفیه و اسماعلیه و... سخنرانی کرده و برای مردم تبیین می‌کند. این بزرگ‌زن، بذرِ جریان مبارکی را می‌کارد که سالها بعد قم را قلب معرفتی جهان اسلام و ایران را احیاگر اسلام سیاسی می‌کند. آری! حضرت معصومه «سلام‌الله‌علیها» الگوی کرامت است از آنرو که، کرامت خویش را از بندگی خدا وام گرفته و در روزگار خوف مردمان، به حمایت از ولی زمانش همت‌ می‌گمارد و جان نازنینش را در این راه می‌دهد. اگر این الگوی کرامت به درستی برای زنان جامعه ما تبیین شود و با هنرمندی به تصویر درآید، می‌تواند حصنِ حصینی برای آنها در مقابل فرهنگ مهاجم غربی که در پی بی‌کرامت‌کردن زن است، باشد. ✍ محدثه زندی @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔖فریبی به نام برابری چند سالی است بحث حجاب در ایران به چالشی تبدیل شده است، که برای حل آن باید به درستی به آن نگاه شود. بدحجابی یا بی‌حجابی بیشتر عارضه‌ای است که نشان از یک بیماری درونی دارد و اگر آن بیماری درمان نشود هر درمان دیگری، فقط مسکن موقت است. امروزه نه تنها بی‌حجابی بلکه تغییر سبک زندگی زنان جامعه را شاهد هستیم که یک عامل مهم آن یک قرن -و حتی بیشتر- کار فرهنگی استعمار در کشور ما و دیگر کشورهاست است، که با ظهور نظریه فمنیست وارد مرحله جدید شد. ریشه بسیاری از نابه‌سمانی‌های زنان را باید در شعار برابری مردان و زنان که مهمترین سوغات فمنیسم است جستجو کرد. اگر این شعار به ریزبینی شکافته و به آن به درستی نگریسته شود حقایق تاسف‌باری کشف می‌شود. در ذات این شعار این حقیقت نهفته است که در فرهنگ غرب، زن برتر از مرد است و گرنه چرا شعار محبوب باید برابری زن «با مرد» باشد. همین نشان می‌دهد اولا تمدن غرب بر اساس «برتری برخی و ذلت برخی دیگر» و نه «برابری همه‌ی انسان‌ها» ساخته‌شده و دوم اینکه در این تمدن مرد «برتری ذاتی» نسبت به زن دارد. این را مقایسه کنید با آموزه‌های اسلامی که همه‌ی انسان‌ها اعم از مرد و زن را برابر می‌داند. در اسلام ملاک برتری فقط تقوا است، که البته این برتری نه ضامن برخورداری مادی یا غیرمادی بیشتر در دنیا، بلکه موجب مسئولیت و وظیفه سنگین‌تری است. در حقیقت منظور غرب از شعار برابری آن نیست که زن ارزشی برابر با مرد دارد، بلکه منظور این است _بعد از قرن‌ها تفکر!_ که زن اکنون اجازه‌یافته برابر و شبیه مرد شود و مانند مرد در جامعه دارای حقوق و ارزش باشد. این تفکر رسیدن به این مثلا حق برابری را از طریق دو راه میسر می‌داند؛ یا اینکه شبیه مردان شود یا در صورتی که نتواند شبیه مردان شود، در اختیار مردان باشد. آنها با ساختن الگوهای جدید نظیر زن گربه‌ای، زن کفشدوزکی و زن مردنمای قهرمان، که مثل مردان می‌پوشند، مثل آنها مبارزه می‌کنند و رفتار می‌کنند و... و عاری از احساسات بودند، راه اول را در ذهن زنان نهادینه‌کرده، و یا با به‌روز‌کردن کهن‌الگویی مثل سیندرلا، سفید برفی و... راه دوم را پیش روی زنان می‌گذارند. حقیت این است که غرب هرگز زن را به «مثابه زن» نپذیرفته و همواره به دنبال مسخ زن در جهت اهداف مادیش بوده است. احساسات، عواطف، معنویت، فداکاری، حیا، محبت و... که در زنان تجلی دارند برای غرب مادی بی‌ارزش، و مایه‌ی تحقیر زن است. زن برای فرار از حقارت یا باید شبیه مرد باشد، و زنانگی، ظرافت، احساسات و لطافتش و... را فراموش کند، یا باید فقط جسم شهوانی باشد که برای مرد زندگی می‌کند، خود را می‌آراید و زیبا می‌کند و دل مردان می‌رباید، تا جایی که ارزش او به اندازه تعداد و کمیت مردانی است که دلشان را ربوده‌؛ و چه تحقیری بالاتر از این که کرامت کسی عاریه از موجودی باشد که در خلقت با او برابر است و هیچ برتری نسبت به او ندارد و خودش مخلوق است. 🔹 در فرهنگ غرب، زن بالذات دارای هیچ ارزشی نیست، و این نتیجه مادی‌گرایی در غرب است. غرب به انسان نگاهی مادی دارد. ارزش انسان‌ها در غرب بر اساس مقدار پولی که جسم آنها می‌تواند در‌آورد، سنجیده می‌شود. زن به علت قدرت جسمانی کمتر نسبت به مرد و طبیعت معنویش، درکل قدرت پول‌آفرینی کمتری نسبت به مرد دارد، بنابراین ارزش کمتری نسبت به مرد دارد. غرب اساسا از درک زن که موجودی با ظرفیت‌های معنوی فراوان است عاجز است، و زن را موجودی اضافی و بی‌فایده می‌پندارد که تنها کارش تولید مثل است. چون برای بقای نسلش به او احتیاج دارد، او را نگه می‌دارد ولی در عین حال از خصوصیات روحی و جسمانی‌اش به نفع شهوت و پولش بهره کثیف می‌برد. اکهارت تله اندیشمند غربی اعتراف می‌کند، غرب دو هزار سال به دنبال حذف «زنانگی» از فرهنگش بوده است. غرب برای رسیدن به مطامع شهوانی و نفسانیش عنصر مردانگی را کارآمدتر و عنصر زنانگی را که شهودی‌تر و منعطف تر و حساس‌تر است را مانع می‌دیده است. پس به دنبال انکار زنانگی، زنان را سرکوب و تحقیر کرده و تعادل دنیا را بر‌هم‌زده و دنیای خشن و دیوانه ساخته‌است، که می‌توان نمونه آن را در زمان برده‌داری، استعمار و جنگ‌های جهانی دید. غرب که به دنبال نفسانیت و حذف معنویت است، زن، که نماد آن است را مسخ کرده و او را از هویت خودش خالی می‌کند و زن بی‌هویت و تحقیرشده چه آسان ابزار دست مردان قدرتمندِ شهوت‌پرست می‌شود. در چنین فرهنگی است که زن وقتی با شعار برابری مرد و زن در فمنیسم روبررو می‌شود، این «به‌حساب‌آمدن» توسط مردان را جشن می‌گیرد، این‌که منت بر سرش گذاشته‌شده و به او اجازه‌دادند یا شبیه مرد باشد یا نوکر بی‌جیره و مواجبش را، نشان آزادی و پیروزی می‌داند. ✍️ محدثه زندی @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی
📝ادامه مطلب... اما اسلام زن را به مثابه زن پذیرفته‌است. اسلام زن را با همه‌ی ضعف جسمانی‌اش، با احساساتش، با گریه‌هایش، با لطافت طبعش، با ضعف مادی‌نگری‌اش و...، با همه‌ی این چیزهایی که جهان غرب آنها را ضعف و عیب می‌داند، می‌پذیرد و برای همه‌ی این خصوصیات زن ارزش و اهمیت قائل است. اسلام زن را با همه‌ی این تفاوت‌هایش، کرامت می‌دهد و به جای مسخ او، «نقشی متناسب با این خصوصیات» برای او در‌نظر‌می‌گیرد. برای حفظ این خصوصیات و کرامت زن و جلوگیری از ابزار شدن زن است که قوانینی بعضا متفاوت برای زن وضع می‌کند. 🎙اسلام می‌گوید زن موجود ظریف با احساسات و گریه‌کن است، این را می‌پذیرد، پس جنگ و سربازی و کارهای مردانه از روی دوشش برداشته می‌شود تا زنانگی‌اش حفظ شود 🎙اما غرب می‌گوید به نیروی جنگنده‌ی وحشی نیاز دارم پس احساسات و ظرافت چیزهایی مزخرف و ضد ارزش است که زن باید آنها را از بین ببرد تا افتخار آن را داشته باشد دوشادوش مردان لباس رزم پوشیده بجنگد. 🎙غرب می‌گوید ما بیش از مادرانی دلسوز و با عاطفه و حکیم و صبور، به کارگرانی ارزان برای کارکردن در کارخانه‌های‌مان و سرریزکردن جیب سرمایه‌داران احتیاج داریم، پس زن را از زنانگی تهی می‌کنیم تا موجودی ماشینی در خدمت ثروتمندان باشد. 🎙اما اسلام می‌گوید زن، موجودی منعطف، ظریف، مهربان و فداکار و با ظرفیت‌های معنوی است پس وظیفه‌‌ی تربیت انسان و نسل تمدن‌ساز را به او می‌سپاریم و سختی و ضمختی کار مادی را از او معاف می‌کنیم تا بر فطرت و زنانگی‌اش که ضامن ایفای نقشش هست، بماند و بر آن اساس رشد کند. 🔹هدف اسلام حفظ هویت زن و کرامت زن در جهت انسان‌سازی است و هدف غرب از بین بردن هویت زن و تحقیر او و به‌بردگی‌گرفتن او برای رسیدن به نفسانیت و شهوت تمدنی است و این رازِ رویکرد متفاوت این دو فرهنگ با زن است. اگر پرده از واقعیت فریب برابری برداشته شود و زنان به باطن کثیف این شعار زیبا پی‌ببرند می‌توان امید داشت عوارض سوء این نگاه راحت‌تر و سریع‌تر التیام یابد. ✍️ محدثه زندی @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖میرزا شیرازی‌های گام دوم ۱. از زمانی که پای استعمار به ایران باز شد، دو جریان در کشور به موازات یکدیگر حرکت کردند: یک جریان، نگاه مرجعیت شیعه بود که اعتقاد داشت کفار نباید بر مسلمانان مسلط شوند (قاعده نفی سبیل). جریان دوم نگرش خوش‌باورانه‌ای به غرب داشت. به دلیل جریان دوم، استعمار نه فقط از بُعد نظامی بلکه توانست در سبک زندگی به خصوص اقتصاد، رخنه کند. به گفته‌ی «جان فوران» انگلیسی، درباره‌ی دوران ۲۰۰ سال پیش ایران در کتاب «مقاومت شکننده» می‌نویسد: «ایران در آن سال‌ها چیزی حدود ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار کیلوگرم توتون و تنباکو صادر می‌کرده است.» این سود کلان از تجارت، دولت انگلیس را وسوسه کرد تا به دنبال فرصتی برای به دست آوردن امتیاز انحصاری آن باشد. بنابراین انگلیس دست به کار شد و جرالد تالبوت سرگرد نظامی خود را برای مذاکره به ایران فرستاد. انگلیس خبیث و حیله‌گر ابتدا بدون هیاهو امتیاز این قرارداد را به مدت ۵۰ سال در اختیار کمپانی رژی به ریاست تالبوت قرار داد و مردم ایران هم نسبت به این قرارداد حساس نشدند. اما زمانی که شرکت رژی حدود ۲۰۰ هزار تبعه‌ی دولت انگلیس و مستعمراتش را سرازیر ایران کرد تا در شهرهای مختلف، کارهای شرکت را سر و سامان دهد، مردم با ورود هزاران نفر با اخلاق و فرهنگ مغایر، دچار تحقیر شده و خود را در معرض یک خطر جدی دیدند. بنابراین دیگر ساکت ننشستند. ۲. مردم به رهبری جمعی از علماء، از جمله آیه‌الله علی‌اکبر فال‌اسیری و سیدجمال‌الدین اسدآبادی و آیت‌الله حاج میرزا جواد آقامجتهد تبریزی و آقا نجفی اصفهانی تا میرزاحسن آشتیانی همه همراه هم در یک جبهه، علیه استعمارِ انگلیس موضع‌گیری کردند. وقتی کار بالا گرفت میرزای شیرازی ابتدا طیِ نامه‌ای مفصل شاه را از عواقب این قرارداد ترساند. اما شاه و دربار برابر این فشارها برای لغو قرارداد به بهانه‌ی بی‌اعتبار شدن امضای شاه و دیگر اینکه توان لغو قرارداد را ندارد مقاومت می‌کرد. ناگهان در تهران شایعه شد حکمی مهم از سوی میرزای شیرازی رسیده مبنی بر تحریم مصرف هرگونه دخانیات رسیده است. بله! نامه‌ی میرزای شیرازی به تهران و به دست میرزاحسن آشتیانی رسید. برخلاف تلاش زیاد دولت برای علنی نشدن فتوا، محتوای نامه یا همان فتوای معروف بدین شرح: «بسم‌الله الرحمن الرحیم، الیوم استعمال تنباکو و توتون بِأَیِ نحوٍ کان در حکم محاربه با امام زمان علیه‌السلام است...» در سطح عمومی منتشر شد. نوشته‌ی تعیین کننده‌ای که به یکی از مهم‌ترین نقاط عطف تاریخ ایران بدل شد. فتوای میرزا چنان زلزله‌ای به پا کرد که دیگر احدی به دخانیات لب نزد. مشهور است که انیس‌الدوله سوگلی شاه هم دستور جمع‌آوری قلیان‌های دربار را داد و از غضب شاه هم نهراسید. «جان فورانِ» در کتاب «مقاومت شکننده»، در راستای این حمایتِ یکپارچه می‌نویسد: «حتی مسیحیان و یهودیان نیز به فتوای میرزا عمل کردند». البته شکست استعمار و حفظ استقلال کشور و پیروزی بر دشمن استعمارگر، نشان از اتحاد مردم به رهبری عالمان اصیل دارد و الباقی قضایا که بسیار شیرین است... ✍️ خالقی @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی
📝ادامه مطلب... ۳. قضیه‌ی تنباکو و فتوا و فرمان میرزای شیرازی داستان نیست که هر سال درباره‌ی آن داد سخن دهیم و به خود ببالیم، بلکه تاریخ کشوری‌ست که در پس حمایت و پیروی مردم از رهبری دینی به پیروزی دست یافتند. گرچه این «ما می‌توانیم‌»ها در مقاطع کوتاهی رخ داد، اما تحمیل وضع ذلّت‌بار «ما نمی‌توانیم» تا قبل از انقلاب اسلامی ادامه داشت. امام خامنه‌ای در بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران فرمودند: «اقتصاد یک نقطه‌ی کلیدیِ تعیین‌کننده است. اقتصاد قوی، نقطه‌ی قوّت و عامل مهمّ سلطه‌ناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف، نقطه‌ی ضعف و زمینه‌‌ساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است... تأکید بر تقویت اقتصاد مستقلّ کشور... به‌خاطر همین تأثیر شگرفی است که اقتصاد می‌تواند بر زندگی امروز و فردای جامعه بگذارد.» (۲۲ بهمن ۱۳۹۷). اکنون که در گام دوم انقلاب اسلامی هستیم، همچنان ملت ایران از تحریم اقتصادی رنج می‌برد و هنوز در اقتصاد، دچار مقاومت شکننده‌ به دلیل نفوذ تفکر لیبرالی بر اقتصاد ایران هستیم. البته هر ایرانی در بیانیه گام دوم، می‌تواند میرزای شیرازی زمانه باشد تا با حضور آگاهانه در صحنه و نظارت بر اعمال مدیران و قراردادهایشان در همه‌ی زمینه‌ها توسط خود یا نمایندگان، نه تنها در بحث اقتصاد مقاومتی، بلکه در مسئله‌ی فرهنگ و مشکلات اجتماعی با پیروی از راهنمایی‌های رهبری نستوه و خستگی‌ناپذیر، امام خامنه‌ای و با به‌کارگیری کامل فرامین ایشان به حفظ استقلال خود در زمینه‌ی اقتصادی و فرهنگی نیز دست پیدا کرده و بینی استکبار جهانی به کمک مردم شریف و مظلوم ایران به خاک مالیده شود. برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی و الگو شدن‌ برای ملت‌های مظلوم، نیاز به بصیرت و همت و مجاهدت ملت ایران است. فراموش نکنیم که حضور تک‌ تک ما می‌تواند در این امر خطیر و در سرعت گرفتن حرکت کاروان، به سمت تمدن نوین اسلامی مثمر ثمر باشد. ✍️ خالقی @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا