eitaa logo
^•|ツدرانٺــظــــاراو🌱|•^
147 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
522 ویدیو
34 فایل
امروز یه شروع تازسٺ🌈 پروانہ شـو🦋 بگـذار روزگار هرچقدر میخواهــد پیله کند🕊🌸 ڪانالی امام زمانے💚پرازجمله های ناب تــارسیدن بہ‌آغوش خدا ❥❥❥❥❥❥❥❥❥❥ خادمــ: @Moatoon @Mase_M انتقاداٺــ و پیشنهاداٺــ😍👇 https://harfeto.timefriend.net/305675895
مشاهده در ایتا
دانلود
اجرتون با خانم فاطمه الزهرا (سلام الله عليها)
ما در دو جهان🌍 غییر خدا یار نداریم🌈 ↷''✿°ツ @entezaro
پیشـ مـا مذهـ📿ـب هر کـ👤ـسـ بهـ خودشـ مربوطـ استـ... ما کهـ هستیمـ مسلمانِـ اباعبداللهـ... ♥ ↷''✿°ツ @entezaro
هدایت شده از عنایات شهدا 🌷
🌹بسمـ رب الشهدا حوالی ساعت ۹صبح روز دوشنبه مورخه ۹۵/۶/۲۹صدای زنگ در به صدا درامد... سه نفر پشت در بودند یک پیرمرد و پیرزن ویک خانم جوان با قیافه ای ژولیده و بدون ابرو و بسیار نحیف و بالباس محلی که به سختی راه میرفت وارد حیاط شدند...❗️ ولی با اصرار زیاد هم به داخل خانه نیامدند و گفت من خواب جوان شما را دیده ام من ۷سال است که بیمارم و سرطان معده داشتم دیگر توان پرداخت هزینه های بیمارستان را نداشتم😞 وبا قطع امید بیمارستان ازبهبودی بیماریم دیگر امیدی به زنده ماندن نداشتم اما با وجود اینکه باردار هستم دلم نمیخواست ناامیدی برم من غلبه کند... چون درجایی زندگی میکنم که هیچگونه امکاناتی نداشتیم و معالجات من بجایی نرسید تا الانکه دیگر در خانه در بستر بیماری هستم چندباری هم باردار شده بودم ولی ب دلیل بیماریم بعد از۶ماه باعمل جراحی بچه را ازشکمم خارج میکردند😞...و اینبارهم در دوماهگی برایم داروهای گیاهی و جوشانده هایی که درست میکردند نمیتوانستم بخورم ک روز عید قربان درخواب جوان بامحاسن بلند به خوابم آمد گفت بلندشو گفتم من توانایی بلندشدن را ندارم گفت نه تودیگر میتوانی ازجایت بلند شوی مگر تو حضرت زینب (سلام الله علیها)را صدا نمیزدی!؟🍃 حضرت من را فرستاده و گفته هرچه که برایت می آوردند بخور؛ گفتم من نمیتوانم چیزی بخورم وقتی از خواب بیدارشدم ظرف جوشانده ای ک مادرم آورده بود را خوردم دیگر حالت تهوع نداشتم❗️ تا قبل ازاین هرچه را که میخوردم بالا می اوردم و مجددا غذا خوردم ولی اینبارهم بالا نیاوردم این یک هفته دیگر میتوانستم غذا بخورم ک ظهرپنج شنبه بازهمان جوان به خابم آمد و گفت حالا ک حالت روبه بهبود است بیا زیارت قبرم🌸 از او پرسیدم تو کی هستی؟ گف من سجادم ،سجاددهقان در جوار حضرت زینب(سلام الله علیها) به شهادت رسیده ام... گفت: باید بیایی کازرون گفتم:من نمی دانم کجاست من حتی توان هزینه کردن هم ندارم گفت:تو بیا تا یک مسیری از راه برو راننده پولی ازشما نمیگیرند بقیه راه راهم که آمدی هزینه را به شما میدهند...👌 وقتی که به کازرون رسیدید انجا بپرسید مابقی راه را به شما نشان میدهند درضمن وقتی به زیارت قبرم امدی به این ادرس (.......)خانه برادرم برو و در جیب لباس نظامی من که با ان در سوریه میجنگیدم سه عدد زیتون هست و یک تبرکی دیگر(پرچم) به عنوان تبرکی وشفا آن را بگیر✨📿 زمانیکه به چهارمحال و بختیاری رسیدیم خانم جوانی که همراه پسرش بود از او پرسیدیم که آیا میداند کازرون کجاست گفت مسیر زیادی تا اینجا دارد گفتم ولی ما پولی نداریم خانم جوان ۱۵۰هزارتومن پول به ما هدیه داد..❗️ آمدیم و به هرسختی رسیدیم وقتی چشمم ک به امام زاده افتاد دیدم همان امام زاده ی در عالم خواب بود ،پس از زیارت قبر و پیداکردن ادرس خانه ی برادرش با دیدن عکس شهید گفت این همان است اما محاسنش از این بلندتر بود با دیدن عکس شهید سردار هدایت الله غلامی گفت زمانیکه به من مسیر امام زاده را نشان میدادند ایشان نیز همراهیشان میکردند...تبرکی که میگفتند همان پرچم ایران بود ک روی تابوتش بود...🕊و ازاین خانواده درخواست کردیم دوباره پیشمان بیایند پیرمرد گفت اگر خدا بخواهد و زنده باشم تابستان دیگر با دختر و نوه ام میاییم اما اگر نباشم این قول را نمیتوانم به شما بدهم... از زبان شِفا گرفته: پدرم میگفت چرا اینقدر حضرت زینب(سلام الله علیها) را صدا میزنی،جوابت را نمیدهد .دیگر صدایش نزن...😞 که چند روز بعد این خواب را دیدم.... شهیدسجاددهقان🌹 سرگردتخریبچی شهیدی پُر از خوبی و مهربانی کوه اخلاص نام پدر:عباس ولادت:1362/2/11 شهادت:1394/11/16 محل تولد:کازرون،نوجین محل شهادت:سوریه،حلب،عملیات آزاد سازی نبل و الزهرا🕊 شهدا شرمنده ایم هرگونه دستکاری در متن و تحریف این داستان واقعی،وحذف منبع اشکال شرعی دارد⚠️ جمع آوری متن: ستادمردمی تکریم مدافعان حریم آل اللّه🌹 منبع پروانه های شهر دمشق
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ ↷''✿°ツ @entezaro
بھای‌جان‌شما، جزبهشت‌نیست..! پس‌خودرا،بہ‌کمترازآن‌نفروشید(:♥️✨ • امام‌علی‌علیه‌السلام ↷''✿°ツ @entezaro
🌱 ما از مکتب حسین یاد گرفتیم که باید مرد عمل باشیم نه حرف✌️🏻! ••^✨ ↷''✿°ツ @entezaro
چند توصیه کرونایی برای پوشش و خوراکی دانش اموزان:) 😷 ↷''✿°ツ @entezaro
رفیق فردا دیره! همین الان پاکشون کن:) ↷''✿°ツ @entezaro
هدایت شده از یا سیدالشهدا
📡 🔍 🔍 _______ ❓سؤال: آیا خانم ها باید نگاهشان را از نامحرم کنترل کنند؟🧐 ✅ پاسخ:👇👇 خانم ها باید نگاه خود را مراقبت کنند و بطور کلی نگاه خانم ها به سر و صورت و گردن و دست مرد تاجایی که معمولا نمی پوشانند بدون قصد لذت و ترس به گناه افتادن اشکالی ندارد❌ اما نگاه به جاهایی از بدن آقایان که معمولا پوشانده می شود، حتی بدون قصد لذت و فساد هم حرام است👌. ( مثلا نگاه به مردی که شلوارک می پوشد). _________ ◀️ سایت آیت الله خامنه / فقه و احکام شرعی leader.ir/ ☞‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@yasayedalshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ما هنوز به این فضای بهشتی نیاز داریم! 🔻چرا راهپیمایی اربعین حتی با وجود کرونا برای ما ضروری است؟ ↷''✿°ツ @entezaro
••|📚🌱|•• با هرکسی نباش!! با کسانی باش که تو را زیاد میکنند. و بدان که! هرکسی جز حق از تو می‌کاهد و ببین هنگامی کھ با فلان‌شخص یا بهمان نفر می‌نشینی او چھ‌‌چیزی را در تو بزرگ میکند؟! خودش را خودت را دنیا را و یا "خدا♥️" را.... .. ↷''✿°ツ @entezaro
[• 🧡 •] ↑لُکنت‌فقط ازکارماندنِ‌زبان نیست(:" ↑چشم‌هاهم گاهۍ‌روۍیڪ‌چهره گیرمیکنند🌱 ↷''✿°ツ @entezaro
📚☕ نام: قصه‌دلبری♥️ شهید‌محمد‌حسین‌محمد‌خانی🕊 به‌روایت‌همسرش.. به‌قلم: محمدعلی‌جعفری✒ انتشارات: روایت فتح 📖این کتاب مخاطب را غافلگیر خواهد کرد؛ چه آن هایی که شهید محمدخانی را می شناخته اند؛ چه آن ها که او را نمی شناختند! در واقع این کتاب روایت عاشقانه 5 سال زندگی مشترک با شهید محمدخانی است.♥️ 👈🏻جالب است بدانید که خود شهید محمدخانی پیش از شهادتش به همسرش گفته بوده: «وقتی شهید شدم خاطراتم را در قالب🌼نیمه پنهان ماه🌼 انتشارات روایت فتح چاپ کن» 🌱 و به همین خاطر روی بعضی خاطرات تاکید داشته که همسرش تعریف کند و بعضی را نه.🙃
‌: بسی‌پیشنهاد‌میکنم‌بخونید👆🏻 کتاب‌خیلی‌عالی‌ای‌هست🙂
چکیده: 🖇🌻«از تیپش خوشم نمی آمد. دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود😕. شلوار شش جیب پلنگی گشاد می پوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ که می انداخت روی شلوار🙄. در فصل سرما با اورکت سپاهی اش تابلو بود. یک کیف برزنتی کوله مانند یک وری می انداخت روی شانه اش، شبیه موقع اعزام رزمنده های زمان جنگ😒. وقتی راه می رفت، کفش هایش را روی زمین می کشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد. از وقتی پایم به بسیج دانشگاه باز شد، بیشتر می دیدمش. به دوستانم می گفتم: «این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دهۀ شصت پیاده شده و همون جا مونده!»😅
•° 🖐🏻 حاج‌حسین‌یڪتا‌مےفرماد:🦋 🌿بچہ‌ها͜͡꙰ اصراربرامر❲👊🏻❳ یہ‌چیزےفهمیدےخوبہ❲💡❳ ولش‌نڪن❲⛓️❳ ❲🔗❳ 🍀ولےبعدش❲🔌❳ میبینےاین‌گناهـ‌‌‌سختہ❲🔋❳ ولے❲🔐❳ یہ‌ذرهـ‌تحمل‌ڪن❲🔧❳ بعدسهل‌میشہ❲📌❳ 🌷 ↷''✿°ツ @entezaro
❤️ جٰاݩ‌اگرجٰاݩ‌اسټ؛قُربٰاݩِ‌حُسیݩ‌بݩ‌علےٖ ↷''✿°ツ @entezaro
رفقا چله زیارت عاشورا تموم شد🌱🦋
ان شاء الله هرکی حاجتی داشت ، برآورده شده باشه🌱💝
اصلا تکیه کلام او این بود که "خودت رو خرج امام حسین(ع) کن. معلوم نیست از این مجلس به مجلس بعدی برسی!"🌱 ↷''✿°ツ @entezaro
العجل گفتیم اما قلبمان آماده نیست💔 😢😢 ↷''✿°ツ @entezaro
بدهد عشق تو روح دوباره مرده را❤️ •💌• ↷''✿°ツ @entezaro