ترسیدن از غیر خدا معنا نداره🥶
آنچه در آسمانها و زمین است، فقط مال اوست و ارائۀ برنامۀ زندگی هم مخصوص اوست. بااینحال، آیا جز او را بندگی میکنید؟!
آیه 52 سوره نحل
#یادم_باشه
↷''✿°ツ
@entezaro
^•|ツدرانٺــظــــاراو🌱|•^
*توانایی ، روی دیگر دانایی..🤓💪 گام دوم گام ما✍🏻 توصیههای اساسی آقا به نوجوانان و جوانان برای #گا
قدرت علم💪🏻
دنیای غرب با استفاده از علم، به ثروت و قدرت رسید و بر دنیا مسلّط شد اما چون ایمان و ظرفیّت نداشت، این علم، منجر به ظلم، استکبار و استثمار شد، بنابراین دنیای اسلام برای رهایی از این سلطه باید برای پیشرفت علمی تلاش کند.
۱۳۹۶/۱۰/۲۶ - رهبرانقلاب
#نوجوان_بیدار_باش
↷''✿°ツ
@entezaro
امید مطلق🤩
امیدوار به نوجوانان
امیدم به این نسل خیلی زیاد است؛ محبت من به این نسل خیلی زیاد است.
۱۳۸۰/۷/۱۲ - رهبرانقلاب
ای به قربانت آقا😍💚
↷''✿°ツ
@entezaro
رهبر نوجوان💚
امام جواد علیهالسلام، مانند دیگر ائمه معصومین برای ما اسوه، مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بنده شایسته خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت.
در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سالهایی کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد.
1359/7/18 - رهبرانقلاب
#ميلاد_امام_جواد
↷''✿°ツ
@entezaro
زندگی نامه حضرت امام جواد (علیه السلام)
مقام: امام نهم
نام :محمد
القاب: تقی، جواد
کنیه: ابو جعفر
پدر: امام رضا علیه السلام
مادر: سبیکه
زادروز: دهم رجب سال 195هجری قمری
زادگاه: مدینه
مدت امامت: 17سال
مدت عمر :25 سال
تاریخ شهادت: پنجم ذی الحجه سال 220 هجری
علت شهادت: مسمویت توسط زهر
قاتل :معتصم عباسی لعنه الله
مدفن :کاظمین
#میلاد_امام_جواد
#ماه_رجب
↷''✿°ツ
@entezaro
☀️☀️☀️
خورشید سپهر عدل و داد است جواد
سر لوحه دفتر رشاد است جواد
در جود و سخا کسی به پایش نرسد
چون مظهر جود حق جواد است، جواد
#ميلاد_امام_جواد
#ماه_رجب
☀️☀️
↷''✿°ツ
@entezaro
هدایت شده از ^•|ツدرانٺــظــــاراو🌱|•^
امام جواد علیه السلام فرمودند :
آنکه گناهی را تحسین و تایید کند، در آن گناه شریک است.👍❤️
کشف الغمّه،ج2،ص349
↷''✿°ツ
@entezaro
برندهتر از شمشیر🗡
روایتی از زندگی جوانترین امام شیعه، امام جواد علیهالسلام..
پرستو علیعسگرنجاد-
اتفاق تازهای نبود. خیلیها میدانستند. بعضیها به هر خلوتی که میرسیدند، میگفتند. بعضیها میدانستند و به روی خودشان نمیآوردند. بعضیها هم منافع و نسبتشان را با عباسیها میآوردند جلوی چشمشان و خودشان را میزدند به آن راه. به هرحال، مهم این بود که دست آنها رو بود. دست نفاق و تظاهر عباسیها رو بود، اما باز نمیپذیرفتند و از گذشته هم درس نمیگرفتند. برای همین، هر بار معرکهای راه میانداختند و همه مردم را دعوت میکردند. من هم دعوت بودم...
#خواندنی
#برنده_تر_از_شمشیر
↷''✿°ツ
@entezaro
^•|ツدرانٺــظــــاراو🌱|•^
برندهتر از شمشیر🗡 روایتی از زندگی جوانترین امام شیعه، امام جواد علیهالسلام.. پرستو علیعسگرنجاد
امروز با #خواندنیِ #برنده_تر_از_شمشیر همراهمون باشین😍🖐
میخوایم یکم از زندگی نامه مولود امروز بخونیم💚
#خادم_نوشت
^•|ツدرانٺــظــــاراو🌱|•^
👇🏻توصیههای اساسی آقا به نوجوانان و جوانان برای #گام_دوم_انقلاب 👇🏻 از امروز قراره در ادامه سخنان مق
مسئولیت برای پیشرفت💪🏻
مدیران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همه میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی و نیز در عرصههای دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانههای خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربهها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیه انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفته اسلامی بسازند.
۱۳۹۷/۱۱/۲۲ - بیانیه گام دوم
#نوجوان_بیدار_باش
↷''✿°ツ
@entezaro
^•|ツدرانٺــظــــاراو🌱|•^
امروز با #خواندنیِ #برنده_تر_از_شمشیر همراهمون باشین😍🖐 میخوایم یکم از زندگی نامه مولود امروز بخونیم💚
1.🍃👇🏻
از معرکه قبلی مگر چقدر گذشته بود؟ حتی بعضی از آدمهایی که امروز آمده بودند، در آن جمع حضور داشتند. یکیاش خود من! باقی هم از این مسافر طوس و آن عالِم جهانگرد، ماجرا را شنیده بودند.
اصلاً مگر چقدر از شهادت علیبنموسی علیهالسلام گذشته بود؟
پسر نوجوانش، محمد، هنوز به سالهای جوانی هم نرسیده بود. حالا مأمون او را دعوت کرده تا همان معرکهای را که برای پدرش، علیبنموسی علیهالسلام، عَلَم کرد برای او هم به پا کند؟
به خیالش این امام جوان، آنچه را که بر پدرش گذشته بود، از یاد برده؟ مگر در همان قصری که میان همه دانشمندان دربارش و امام رضا علیهالسلام مناظره به پا کرد تا به گمان خودش امام را کوچک کند، با جوابهای عالمانه و دقیق امام رضا علیهالسلام جلوی چشم همه سکه یک پول نشد؟
من که خودم آنجا بودم و با همین چشمهای شصتساله که یکعمر به کتاب و رمل و اسطرلاب دوخته شده، دیدم علیبنموسی علیهالسلام حکیمترینِ حکیمان عالم بود و یک پرسش را بیپاسخ نگذاشت.
آخر نمیدانم چرا مأمون سر عقل نمیآید؟...
#برنده_تر_از_شمشیر
#خواندنی
↷''✿°ツ
@entezaro
^•|ツدرانٺــظــــاراو🌱|•^
امروز با #خواندنیِ #برنده_تر_از_شمشیر همراهمون باشین😍🖐 میخوایم یکم از زندگی نامه مولود امروز بخونیم💚
2.🍃👇🏻
ببین!
آنهمه آدم را کشانده بود به قصر که این پسر نوجوان را بگذارد مقابل یحییبناکثم، موسفید عالمان دربار که همه روی علم و حکمتش قسم میخورند.☝🏻
آخر آدم حسابی! تو به پیشانی این نوجوان نگاه کن! کور اگر نباشی، آفتاب هدایت را بر این جبین میبینی.
شده حکایت همان وقت که این پسر، کودکی نوپا بود و دستش را گرفتی و کشاندی پیش نسبشناسان حاذق کاخ که به خیال خودت گواهی بدهند محمد فرزند علیبنموسی علیهالسلام نیست.
چرا؟ چون پوستش گندمین و نمکین است و بیشباهت به روی سپید امام. چون موهای مجعدش با موی صاف و بیجعد علیبنموسی علیهالسلام توفیر دارد. یادت رفته همه نسبشناسان تا چشمشان به محمد افتاد در حضور او به کرنش افتادند؟ یادت رفته مقابلت فریاد کشیدند: «پناه میبریم به خدا! تو چگونه در این ماهپاره،آفتاب هدایت و نور سلاله پیامبر را نمیبینی و تردید میکنی که محمد، فرزند پسر پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) امام رضا علیهالسلام باشد؟»
والله اگر از جان خودم و مکر توی مکار نمیترسیدم به صدای بلند گواهی میدادم که تو مصداق «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ»(1) کتاب شریفی!
یادت رفته مأمون؟ همین چند روز پیش بود که مخارق، دلقک بزرگ شهر را آوردی اینجا معرکه بگیرد 🤹🏼♂️
و امام را هم دعوت کردی.
او که میدانست اگر نیاید شرطه میفرستی پیاش. میدانست تو در ظاهر ارادتمند خاندان پیامبری اما از هیچ فتنهای برای ضربه زدن به او دریغ نمیکنی.
اللهاکبر! پناهبرخدا از نیرنگ تو! خیال کرده بودی اگر این دلقک اینجا بنشیند عود و چنگ دست بگیرد و هزل بگوید و صورت کجوکوله کند، محمدبنعلی علیهالسلام مثل خود متظاهرت به لهو و لعب میافتد و دل میدهد به دنیا؟
که آنوقت دوره بیفتی همهجا جار بزنی: «دیدید خلیفگی شایسته من است؟ دیدید حق بود که حکومت را به پدرش نسپردم و ولیعهدش کردم؟
دیدید این پسر نوجوان هم دلش با دنیاست و از هجو خوشش میآید؟
اصلاً مگر میشود کودکی در چندسالگی به امامت برسد و پیشوای مردم باشد؟»
خدا را شکر، رفقایم آن روز در آن معرکه بودند و به من گفتند محمدبنعلی علیهالسلام چقدر حوصله کرده و سربهزیر انداخته و نجابت به خرج داد.🌊
اما از رو نرفتی! قصه را آنقدر کش دادهای که بیش از این، بساط هزل و فتنه و دلقکبازیِ مخارق را تاب نیاورد و بر سرش فریاد زد: «از خدا بترس ای مرد ریشبلند!»
با همین چشمهای خودم دیدم دستان مخارق که تا پیش از این به مهارت ساز میزد و شعبده میکرد، به عقوبت آنچه برای کوچک کردن امام کرده بود، افلیج شد و دیگر به کارش نیامد.
#برنده_تر_از_شمشیر
#خواندنی
↷''✿°ツ
@entezaro
^•|ツدرانٺــظــــاراو🌱|•^
2.🍃👇🏻 ببین! آنهمه آدم را کشانده بود به قصر که این پسر نوجوان را بگذارد مقابل یحییبناکثم، موسفی
3.🍃👇🏻
من آنجا بودم که آمد. محمدبنعلی علیهالسلام آمد! انگار خود علیبنموسی علیهالسلام بود که پیش میآمد!
تو چطور اینهمه شباهت را ندیدی که یحیی را جلو انداختی تا او را با پرسشهای پیچیدهاش احاطه کند؟
ماجرا شروع شد. همه چشم دوخته بودند به یحیی که مقابل پسری نوجوان از مأمون پرسید: «یا امیرالمؤمنین! اجازه میدهی من از محمدبنعلی سؤالی کنم؟» هه! کیست که نداند تو با مأمون همدستی یحیی! تو با این لفاظیها نمیتوانی باطنت را پنهان کنی مأمون! گفتی: «از خود حضرت اجازه بگیر ابن اکثم».
امام جواد علیهالسلام گفت: «هرچه میخواهی بپرس».
«اگر کسی که احرام حج بسته، در حال احرام شکار کند، چه حکمی دارد؟»
نفسها در سینه حبس شد. ابروانم به هم گره خورد.
این دیگر چه پرسشی است؟! مشتاق پاسخ امام بودم. پاسخ نداد! بهجای جواب، از یحیی خواست سؤالش را درست تشریح کند.
یحیی نفهمید. سر به ابهام تکان داد. امام، آرام و شمرده سؤالاتش را دقیقتر کرد: «بگو منظور سؤالت دقیقاً چیست؟
حیوان را در حرم شکار کرده یا بیرون آن؟ عالم به مسئله بوده یا جاهل؟ بهعمد شکار کرده یا غیر عمد؟ مکلف بوده یا نابالغ؟ بار اولش بوده یا مکرر کارش این است؟ شکار پرنده بوده یا غیر پرنده؟ از گناهش پشیمان بوده یا نه؟»
دهانم باز ماند از حیرت. کار رسیده بود به فرع احکام.
من که تکلیفم معلوم بود. با اینهمه غور در کتابها، چیزی برای گفتن نداشتم. چشم دوختم به دهان یحیی. افتاده بود به لکنت.
به اصل احکام اگر سوار بود، از فرعشان چیزی نمیدانست؛ آنهم به این دقت و تفصیل.
عرق از سر و روی یحیی میبارید. نگاه آتشین و گداخته تو هم کاری از پیش نبرد خلیفه! تنها زورت رسید که حضار را از قصر بیرون کنی. من موسفید ماندم و چند نفر دیگر. آنوقت پیش امام، افتادی به تمنا که خودش جواب سؤالاتش را بدهد.
پیر شدهام اما نه آنقدر که گوشم، مثل تو، سنگین شود و نشنوم امام دانه به دانه، ریزبهریز، تمام سؤالات را با ریزترین فروع احکام اسلام پاسخ داد. بعد هم تنها یک سؤال از یحیی پرسید که این دانشمند قصر تو، در پاسخ همان یکی هم درماند تا امام، خود، پاسخش را بدهد.
معرکه تمام شد. دستها را، لرزان و برافروخته بالا آوردی: «خوشآمدید! بفرمایید! مشرّف!» عصایم را برداشتم و همانطور که نگاهمان میکردی و خون، خونت را میخورد از کاخ بیرون آمدم.
پیر شدهام اما نه آنقدر که نبینم دستت پنهانی بر قبضه شمشیرت چنگ انداخته بود و از خشم میلرزید. من که رفتم، اما راستش را بخواهی خلیفه، من آن روز شمشیری بس برندهتر از شمشیر پَر شال تو در آن قصر دیدم.
شمشیری که به زبان حکمت و معرفت، میجنگید و نفاق را گردن میزد.
منابع (با تصرف و تلخیص):
احتجاج طبرسی، ج2، صص 472 و 475
اصول کافی، ج1، ص548
اثبات الهدی، ج 3، ص340
#برنده_تر_از_شمشیر
#خواندنی
↷''✿°ツ
@entezaro
^•|ツدرانٺــظــــاراو🌱|•^
3.🍃👇🏻 من آنجا بودم که آمد. محمدبنعلی علیهالسلام آمد! انگار خود علیبنموسی علیهالسلام بود که پیش
#پینوشت
(1) وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لَا يَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ- و مثل کافران (در شنیدن سخن انبیاء و درک نکردن معنای آن) چون حیوانی است که آوازش کنند و او از آن آواز (معنایی درک نکرده و) جز صدایی نشنود، کفّار هم (از شنیدن و دیدن حق) کر و گنگ و کورند، زیرا تعقل نمیکنند- آیه 171 سوره بقره
#برنده_تر_از_شمشیر
#خواندنی
↷''✿°ツ
@entezaro
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آینده نفت🛢
آن روزی که این نفت در اختیار این کشور نبود یا با این شدّت و فراوانی نبود، آنوقت ما باید تازه شروع کنیم به دنبال انرژی هستهای و امکانات هستهای [برویم]؟☢
نسلهای آن روز، ما را لعنت نخواهند کرد که آنوقتی که شما باید شروع میکردید، شروع نکردید؟ این حرف غلط بود که «ما چه احتیاجی داریم»؛ چرا، احتیاج داریم...
۱۳۹۷/۲/۱۹ - رهبرانقلاب
↷''✿°ツ
@entezaro
بهانه پشت بهانه
آن وقتی که مسئله هستهای و تحریمها شروع شده بود، بودند کسانی از معاریف این کشور و مسئولان سطح بالا که به بنده مراجعه میکردند و میگفتند «شما چه اصراری دارید که روی این مسئله هستهای میایستید؟ خب آمریکاییها بهانهگیری میکنند، بدجنسی میکنند، خباثت میکنند؛ بگذارید کنار، خودمان را راحت کنیم»
البتّه این حرف غلط بود چون مسئله هستهای، نیاز کشور است.
۱۳۹۷/۲/۱۹ - رهبرانقلاب
↷''✿°ツ
@entezaro
هدایت شده از یا سیدالشهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی بن ابی طالب
به مناسبت ۱۳ رجب و میلاد پر سعادت حضرت مولا
امشب کلی کلیپ باحال براتون داریم
محبان امیرالمؤمنین را دعوت کنید
یا حیدر
https://eitaa.com/yasayedalshohada
حیدر کرار
نزدیک یک ماه بود که پشت دیوارهای قلعه مانده بودند. خیبر، قلعه مستحکمی بود با دیوارهای بلند که بالای تپه ساخته شده بود؛ پر از آذوقه و اسلحه و سرباز. درِ بزرگ قلعه انگار بنای باز شدن نداشت. دورتادورش هم خندق بزرگی کنده بودند که پر از آب بود. هیچ راهی برای گذشتن و نزدیک شدن نمانده بود.
#خواندنی
↷''✿°ツ
@entezaro
^•|ツدرانٺــظــــاراو🌱|•^
حیدر کرار نزدیک یک ماه بود که پشت دیوارهای قلعه مانده بودند. خیبر، قلعه مستحکمی بود با دیوارهای بلن
1..✨
کرار غیر فرار
قلعه یهودیان خیبر حسابی داشت برتریاش را به مسلمانان نشان میداد. یهودیانی که یکی از دو دشمن بزرگ اسلام در جزیره العرب بودند. جنگ راه میانداختند، پول و نقشه به قریش میدادند. هرچه از دستشان برمیآمد برای نابودی اسلام کرده بودند. حالا مسلمانان پشت قلعه همان یهودیها مانده بودند و باید کاری میکردند. رسول خدا فرماندهی یک لشکر از مسلمانان را سپرد به یکی از اصحاب: «برو قلعه را فتح کن.» هنوز نرفته برگشته بودند. فرمانده میگفت تقصیر سربازان است که ترسیدند و جلو نیامدند. سربازان میگفتند فرمانده بود که عقبنشینی کرد. رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) نفر بعدی را فرستاد. دوباره همان ماجرا تکرار شد. اوضاع بدی شده بود. مرحب، پهلوان بزرگ یهودیان خیبر داشت همه را فراری میداد. قد و قامت عجیبی داشت. حتی بعضیها گفتهاند بهجای کلاهخود سنگآسیا روی سرش میگذاشت و کسی توان رویارویی با او را نداشت. بار سوم پیامبر(صلیالله علیه وآله وسلم) سعد بن عباده را فرستاد. رئیس قبیله خزرج هم دست از پا درازتر برگشت. هیچکدام از پس مرحب برنمیآمدند. قلعه که جای خودش را داشت.
روز سوم که به شب رسید، احساس تلخ شکست و ناامیدی جمع مسلمانان را گرفته بود. پیامبر(صلیالله علیه وآله وسلم) اما آرام بود. آرام و مطمئن وقتی گفت: فردا پرچم را به دست کسی میسپارم که خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسولش هم او را دوست دارند. میدهم دست آدمی که «کرار غیر فرار» است. جنگجوی سرسختی که مدام حمله میکند. هیچوقت پشت نمیکند. فرار نمیکند. نفر آخر علی بن ابیطالب بود.
↷''✿°ツ
@entezaro
هدایت شده از یا سیدالشهدا
32.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عصر جمعه
العجل بقیه الله
شعر خوانی سید حمیدرضا برقعی
@yasayedalshohada
^•|ツدرانٺــظــــاراو🌱|•^
حیدر کرار نزدیک یک ماه بود که پشت دیوارهای قلعه مانده بودند. خیبر، قلعه مستحکمی بود با دیوارهای بلن
2..✨
من حیدرم
خان اول مرحب بود. نه ترسید و نه فرار کرد. مرحب که رجز خواند و فریاد زد: من مرحبم. علی(علیه السلام) محکمتر پاسخ داد: من حیدرم. شیر جنگجوی بیشهها چنان ضربهای به کلاهخود مرحب زد که تا دندانهایش فرو آمد.
فرمانده که به زمین افتاد سربازها فرار کردند. خان دوم خندق بود. گودال پر آب و عریضی که هیچ راه عبوری نداشت. سربازها پشتش گیر افتاده و نمیتوانستند به قلعه خیبر نزدیک شوند. علی(علیهالسلام) از خندق پرید. رسید به خیبر. خان آخر قلعهای بود با در بسته که هیچ راه نفوذی نداشت. علی (علیهالسلام) در قلعه را از جا کند. یهودیان داشتند از ترس و تعجب جان میدادند که در بزرگ و آهنی را گذاشت روی خندق. پلی شد برای عبور سربازها. لشکر پیاده اسلام از خندق رد شدند و قلعه را فتح کردند.
حیدر کرار برگ برنده رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) بود.
مردی که خدا و رسول را دوست داشت و خدا و رسول هم خیلی دوستش داشتند.
↷''✿°ツ
@entezaro
🏴🖤🌿
در حزن حضرت زینبۜ
هم میشود از در و دیوار گفت
هم از فرق سر ..
هم از جگر سوخته ..
هم از سرِ بریده ..
هم از بزم شراب ..
هم از خرابه ..
هم از دختر سه ساله ..
#عمـتیمظلومة
#وفات_حضرت_زينب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- جانم زینب ’ سلام علیها ‘ 🖤🌱(:
@entezaro