eitaa logo
^•|ツدرانٺــظــــاراو🌱|•^
145 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
522 ویدیو
34 فایل
امروز یه شروع تازسٺ🌈 پروانہ شـو🦋 بگـذار روزگار هرچقدر میخواهــد پیله کند🕊🌸 ڪانالی امام زمانے💚پرازجمله های ناب تــارسیدن بہ‌آغوش خدا ❥❥❥❥❥❥❥❥❥❥ خادمــ: @Moatoon @Mase_M انتقاداٺــ و پیشنهاداٺــ😍👇 https://harfeto.timefriend.net/305675895
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🌷 باسمه تعالی 🌷✨ 💠⚜ خشم خدا⚜💠 همایش مبلغین نهاد رهبری در دانشگاه ها بود. قرار شد هر کس یک خاطره از دوران تبلیغش تعریف کند. خانم صادقی گفت: من پانزده سال سابقه تبلیغ در دانشگاه ها را دارم. همه جور ادم دیده ام. ازلائیک لامذهب گرفته تا مومن مستجاب الدعوه. از همه قشر و همه نوع اعتقاد ولی در یکی از دانشگاه ها دانشجویی داشتم که نمونه اش را ندیده بودم. همیشه در برنامه درست صف اول و دقیقاً روبه روی من می نشست. هر چه می گفتم به باد استهزاء می گرفت. خدا را پیغمبر را قرآن را. 😨 به هیچ چیز معتقد نبود و بی دینی اش را علناً فریاد می زد، هیچ کس هم جلودارش نبود. نه اعتراض بچه ها نه مسئول خوابگاه نه خودمن. کلافه شده بودم 😫 تا اینکه یکی از همشهری هایش گفت که پدرش از نزول خورهای قدیمی شهرشان است. بعد از ان دلم برایش می سوخت 😔 و دیگر زیاد از حرکاتش تعجب نمی کردم و ناراحت نمی شدم. یک روز که بحثمان سر توبه بود باز شروع کرد: ببین صادقی جون اینکه می گی نباید گناه کنیم یا اگه کردیم باید زود توبه کنیم شاید بعداً فرصت توبه پیدا نکنیم از نظر من یه حرف چرته. 😕 من فردا بعد از ظهر با بچه ها قرار گذاشتم برم عشق و حال. قولم بهت می دم که فردا شب همین جا روبه روی تو بشینم. من مطمئنم که فردا زنده م. پس فردا هم زنده م .پس تو جوونی حال می کنم. بعداً اگه فرصت شد به خدا می گم ببخشه دیگه! 😜 با لبخند گفتم :ان شالله صد سال زنده باشی. ☺️ فردا شب که به خوابگاه رفتم غوغایی بود. بچه ها به طرفم دویدند. فقط جیغ می کشیدند. نمی فهمیدم چه می گویند. مهناز دوست سمیرا دستم را گرفت و گفت: « خانم سمیرا مرد! » 😭😭😭 بعد از ظهر همان روز موقع رد شدن از خیابان با ماشین هایی که با هم کورس گذاشته بودند تصادف کرده بود. مهناز می گفت: وقتی ماشین بهش زد دو متر پرت شد هوا با سر خورد زمین. 😣وقتی بالا سرش رسیدم خون از بینی و گوشش فوران می کرد. فقط دستمو فشار داد و گفت :خانم صادقی! همین! 😭 خانم صادقی اشک می ریخت. دیگران هم همراهش. خانم صادقی وسط گریه هایش بریده بریده گفت: سمیرا در حیاتش کسی را به سمت خدا نبرد، ولی مرگش خیلی ها را با خدا آشتی داد. 🔸 پی نوشت: این پست را نوشتم هم برای خودم هم برای ادم هایی که شب از ترس پشه می روند توی پشه بند و صبح برای رسیدن به هوای نفس‌شان برای خدا کرکری می‌خوانند و قلدری می‌کنند! ؟! https://eitaa.com/entezaro
#رفع_چشم_زخم #باخواندن_معوذتین❗️ 🌺پیامبر اڪرم(ص) فرمودند: 💢بہ درستے ڪہ #چشم_زخم حق است و باعث #مرگ مےشود؛ هرگاه از این امر ترسیدے، سوره فلق و ناس را بخوان! 📚حلب الائمه، ص ۱۳۶ https://eitaa.com/entezaro
. 📌 و همه بدانند... سردار رفت...اما #دهه_هشتادی ... سختی خواهند گرفت...یا علی مدد.✋ . بکشید ما را ملت ما می شوند. ما از هراسی نداریم. . . بیچاره ها از ملتی می کشند که دعای بعد نمازشان شهادت است. . . . . . . ⬅️از همه خواهان هستم که این عکس و متن را در صفحه شخصی خود قرار دهند.➡️ . . . #سردار_دلها #شهید #علمدار #ایران #حسین_طاهری #ایران #مالک_اشتر #قهرمان ⚫️https://eitaa.com/entezaro⚫️
🕊 ای کاش از ما نپرسند بعد از   چه کرده اید .... آخر چه داریم بگوئیم  جز انبوهی از نقطه چیـــــن ها ..... یعنی متفاوت به آخر برسیم وگرنه پایان همه قصه هاست..... -صدیقه -رودباری @entezaro
{|✨🌸|} میگفت‌‌مرگ‌واسه‌آدم‌خوبآ‌شیرینه‌... راست‌میگفت‌🙃🌿 توفک‌کن‌یه‌خدا‌مهربونی‌عاشقته‌... پابه‌پای‌غصه‌هات‌باهات‌غصه‌میخوره‌... هواتو‌داره‌... بعد‌تو میشی‌معشوق‌یه‌روزی‌ بهم‌میرسید‌...واین‌راه‌رسیدنِ‌ ♥️ به‌جرئت‌میگم‌عاشقانه‌ترین‌آیه(: ماهمه‌از‌اویم‌وبه‌او‌برمیگردیم‌...✨ ↷''✿°ツ @entezaro