شیخ حسین عزیز
تاجِ سر ما
اسطوره منبر و روضه
ما پا منبر شما دین و حسین رو شناختیم. اما ما نگران این اتفاق بودیم. جای شما با این تیتر در صفحه اول این روزنامه نیست.
همین.
@eqbali62
کاسبان دین مردم
آیا روزنامه سازندگی دغدغه دین مردم را دارد؟
ابوالفضل اقبالی
همه شاهد بودیم که در ماجرای توهین اخیر به ساحت قرآن از در و دیوار شهر صدا برآمد اما کوچکترین صدایی از روزنامههای زنجیرهای جریان اصلاحات و کارگزاران درنیامد. روزی که همه از شخص مقام معظم رهبری تا نانوای محله ما نسبت به توهین به ساحت قرآن موضع گرفتند، تیتر این روزنامهها به ختنهسوران نوه خاندان ملکه الیزابت اختصاص داشت! اما امروز تیتر صفحه اول روزنامه سازندگی به عنوان ارگان رسمی جریان کارگزاران که پس از بیش از 30 سال حکمرانی در این کشور و بروز انواع فسادها و ناکارآمدیها دم از «مردم» میزنند، به سخنرانی دیروز شیخ حسین انصاریان اختصاص داشت. آن هم با تحریف آشکار و هنرمندانه!
آیا باید باور کرد که روزنامه سازندگی و جریان کارگزاران دغدغه دین و آرامش مردم را دارند؟ آیا برای آنها اساسا حجاب مساله است؟ عملکرد این جریان و روزنامه که چنین چیزی را نشان نمیدهد. آن چیزی که عیان است و حاجتی به تبیین ندارد این است که جریانات مذکور از هر فرصتی برای موج سواری علیه حاکمیت و نظام اسلامی استفاده میکنند تا مخاطبان و مردم را علیه «سامانِ سیاسی کشور» بشورانند. اینها بارها گفتهاند و نوشتهاند که با ساختار حاکمیت و نظم سیاسی موجود زاویه جدی دارند و مساله آنها کلانتر از موضوعاتی چون کارآمدی اقتصادی، حکمرانی فرهنگی، جهتگیریهای سیاسی در نظام بینالملل و مواردی از این قبیل است. آنها کاملا صنفی به حکومت و سیاست مینگرند و همه چیز را در راستای رقابت صنفی در سیاست و فرهنگ و اقتصاد تقلیل میدهند. دین و امور مقدس هم برای این جریان جنبه کاسبی دارد. سخنرانی شیخ حسین انصاریان هم از جمله همین مقولاتی است که در تیتر روزنامه سازندگی به وجه «شکاف اجتماعی» تقلیل مییابد و در جهت منازعه سیاسی از آن بهره گرفته میشود. وگرنه همه میدانند شیخ حسین انصاریان واعظ پیر و بزرگ شهر قبل از آنکه به سیاستهای فرهنگیِ یک جریان خاص نقد داشته باشد، به عملکرد اقتصادی و فساد و رانت و اختلاس و ناکارآمدی جریان مقابل نقد دارد. ولی اگر همین شیخ حسین انصاریان کلامی در این زمینه بیان کند همین روزنامهها خواهند نوشت: شیخ حسین یک منبری بیش نیست!
الغرض ما به دغدغه درست و اصیل شیخ حسین انصاریان مبنی بر هدایتپذیری مردم و هدایتگری دستگاه سیدالشهدا(ع) صحه میگذاریم و با آن همراهیم. اما به بیان چنین سخنانی در شرایط کنونی که جریانات تابلودار دشمن درصدد استحاله پرچم عزای اباعبدلله(ع) هستند و روباهصفتانی هم همواره در کمین سوءاستفاده از حرفهای افراد معتبر و وجیه چون شیخ حسین انصاریان نشستهاند، معترضیم. در همین شهر که شیخ عزیز ما منبر میروند نه تنها کسی با بانوان ضعیفالحجاب برای ورود به مجلس امام حسین(ع) برخوردی نمیکند و تکریم هم میکنند، بلکه حتی در بسیاری از این هیئتها کسی متعرض زنان مکشوفه و برهنهای که متکبرانه جولان میدهند هم نمیشود. پس معلوم است که مخاطب شیخ حسین مردم و بچه هیئتیها نیستند. مگر اینکه اطرافیان شیخ به ایشان دادههای غلط مخابره کرده باشند. علی ای حال این سخنان شیخ عزیز ما به قدری آمیخته با حق و ناحق بود که جریان سازندگی تمام صفحه اول خود را به آن اختصاص میدهد. این اتفاق به لحاظ گفتمانی خیلی حرف دارد.
@eqbali62
هشتکها و شعارهای فتنهی بعدی کشور با ظواهر آیات و روایات مطابقتِ کامل دارند..
#حجاب
#اسلام_صورتی
#قصاریجات
@eqbali62
سلسله یادداشتهای #زن_و_رسانه؛ یادداشت اول
#رسانه_دینی و مشکلهی #بازنمایی_زن
ابوالفضل اقبالی
یکی از مسائل مهم و اساسی در حیطه مفهومی رسانه دینی همواره موضوع زن بوده و هست. در نسبت میان زن و رسانه دینی پرسشی محوری وجود دارد و آن هم نحوه و کیفیت بازنمایی زن به مثابه کنشگر فعال در رسانه است. در پاسخ به سوآل فوق طیفی از دیدگاهها و رویکردهای مختلف مطرح شدهاند و هرکدام به بعدی از ابعاد این مساله پرداختهاند. طیفی از دیدگاهها با حذف حضور زن به مثابه کنشگر از رسانه قرابت و سازگاری بیشتری داشته و مفسده ناشی از آن را پایه استدلال خود قرار میدهند. طیف دیگر بر ضرورت پیوند زن و رسانه تاکید کرده و ناامکانی رسانه بدون جذابیتهای زنانه را مطرح میکنند.
دال مرکزی گفتمان مخالفت با حضور زن در رسانه، تعارض ذاتی رسانه و ارزشهای زن تراز است. رسانه بنا به میل ذاتی خود از زن تقاضای ابراز و ظهور جذابیتهای زنانه برای افزایش ضریب نفوذ و تاثیر پیام دارد اما ارزشهای زنانه بر پوشیدگی و عدم تبرج زن تاکید میکند. این دو هرگز با یکدیگر قابل جمع نیست. دال مرکزی گفتمان موافقت با حضور زن در رسانه، مفهوم "رسانهی جذاب" و الزامات ساختاری آن است. در این گفتمان اساسا رسانه با جذابیت تعریف میشود و عناصر جذابیت در رسانه نیز معلوم و معروفاند!
هیچ یک از این دو دیدگاه به تنهایی قابلیت حل مشکله موجود را ندارند و دیدگاه سومی باید گام به عرصه نظریه پردازی در این زمینه بگذارد. حذف زن از ساحت هنر و رسانه به معنای پاک کردن کامل صورت مساله و نادیده گرفتن تاثیر روایتهای زنانه در مهندسی و انتقال پیام به مخاطب است. اگرچه مفسدات و تبعات اخلاقی استفاده ابزاری از جذابیتهای زنانه در رسانه نیز موضوع مهم و قابل توجهی است.
اخیرا پس از تماشای چندمین بار آژانس شیشهای و دقت در پرداخت شخصیت فاطمه(همسر حاج کاظم) توسط کارگردان، به این نکته پی بردم که میتوان به مدلی از نسبت زن و رسانه دست یافت که نه مفسدات و تبعات حضور ابزاری زن در رسانه را داشته باشد و نه ساحت هنر و رسانه از زنانگی و وجوه تاثیرگذار آن محروم شود. مدلی که ابراهیم حاتمیکیا در این شاهکار سینمایی کرده است. ما در آژانس شیشهای شاهد نقش و حضور محوری یک زن در روایت فیلم هستیم بی آنکه هیچ تصویری از این شخصیت در هیچیک از سکانسهای فیلم ببینیم. فاطمه در آژانس شیشهای نمادی از زن به مثابه همسری تمام عیار است که مخاطب تمام محبوبیت ناشی از آرمانخواهی قهرمان داستان(حاج کاظم) را مدیون او میداند. فاطمه در متن فیلم حضور دارد اما ظهور ندارد. شخصیت پردازی فاطمه در آژانس شیشهای یقینا میتواند پایهی نظریه پردازی و طراحی الگوی مطلوب پیوند زن و رسانه دینی باشد.
لایحه حجاب و تیغ تندورها
آیا لایحه از ضوابط شرعی عدول کرده است؟
ابوالفضل اقبالی
این روزها بازار نقد و بررسی لایحه 70 مادهای حجاب در فضای مجازی گرم و گفتگوهای بسیاری پیرامون آن در جریان است. سه جریان اصلی درباره این لایحه مشغول بحث و نظر هستند. یک جریان لیبرالهای داخلی و دشمنان خارجی و مخالفان حجاب و به طور کلی هرگونه مداخله و قانون در عرصه فرهنگی هستند. جریان دوم تندروهای افراطی هستند که این لایحه را نوعی عقبگرد و انفعال نظام تلقی کرده و با آن مخالفند و گروه سوم در عین حمایت از الزام قانونی حجاب و داشتن دغدغه در این عرصه، به بخشی از مفاد لایحه نقد دارند و دنبال همافزایی و اصلاح آن میباشند.
این نوشتار درباره رئوس ادعاهای گروه دوم یعنی تندروهای مخالف لایحه است. محورهای اصلی مخالفت این جریان با لایحه حجاب به شرح زیر است:
1) لایحه از حدود شرعی حجاب عدول کرده و بدحجابی را به رسمیت شناخته است.
2) لایحه برای پولدارها آزادی و رسمیت قائل شده و به آنها میگوید پول بدهید کشف حجاب کنید!
3) ما در موضوع حجاب خلاء قانونی نداشتیم و مشکل از بیعملی مسئولان بود که وضع به اینجا رسید
پاسخ به نقد اول) حجاب شرعی و بضاعت نظام
لایحه حجاب مرزهای حجاب شرعی را تغییر نداده است بلکه عقلانیت به خرج داده و در دایره امکان و بضاعت حاکمیت عمل نموده است. لایحه در مواجهه کیفری و قانونی با پدیده بیحجابی تاکید خود را بر کشف حجاب و برهنگی قرار داده است و تشخیص اینکه نباید با عدم رعایت حجاب شرعی(وجه و کفّین) برخورد کیفری و انتظامی نماید هم کاملا در چارچوب شرع و عقلانیت دینی بوده است. مگر میشود 70 درصد بانوان کشور را به واسطه عدم رعایت حجاب شرعی مجرم دانست و با آنها برخورد قهری کرد؟ چنین چیزی در دایره وسع نظام نیست و طبعیتا از عهده و تکلیف او نیز خارج است. اما کشف حجاب و برهنگی که در حال حاضر در بیشترین حالت خود از 15 درصد بانوان کشور بیشتر نیست، امکان برخورد کیفری وجود دارد. چالش اصلی نظام در حوزه حجاب هم دقیقا همین 15 درصد هستند که الحمدلله اراده و اجماع قاطعی برای رفع این چالش ایجاد شده است.
پاسخ به نقد دوم) ماهیت بازدارندگی جریمه مالی
اولا این دوستان که چنین نقدی را مطرح کردهاند اکثرشان لایحه را دقیق مطالعه نکرده و براساس شنیدههای خود اظهارنظر میکنند. لایحه در هیچ سطحی از مواجهه به جریمه مالی اکتفا نکرده است. حتی در خفیفترین سطح مواجهه خود که با شهروندان مکشوفهی عادی(غیر سازماندهی شده و غیر برهنه) هم در صورت تکرار و اصرار بر رفتار حبس در نظر گرفته شده است. اما آن چه این دوستان متوجه نیستند، ماهیتِ بازدارندگی جریمه مالی است که درباره 90 درصد شهروندان معمولی جامعه بسیار موثر خواهد بود. براساس مطالعات انجام شده حدود 3 درصد بانوان مکشوفه با اغراض سیاسی و ایدئولوژیک و با هدف مقابله سیاسی با نظام کشف حجاب میکنند. یعنی 12 درصد دیگر از مجموع 15 درصد با دلایل دیگری اعم از کنجکاوی، بلاتکلیفی نظام، تلقی رها شدن حجاب و... مرتکب این رفتار میشوند. بازدارندگی جریمه مالی در نظر گرفته شده در لایحه برای این 12 درصد که اظهر منالشمس است. حتی بالاشهرنشینان و ثروتمندانشان. برای بخش زیادی از آن بانوان مکشوفهی سیاسی نیز این جرایم بازدارنده خواهد بود. این که لایحه با اعمال جریمه در کاهش درصد بانوان مکشوفه توفیق بیش از 80 درصدی حاصل کند واقعا دستاورد کمی برای نظام نیست.