وفاق و مدارای اجتماعی
چگونه تمام مردم از ثمرات وفاق بهرهمند شوند؟
دکتر ابوالفضل اقبالی مدیر اندیشکده زوج
✅ دیشب نیروی انتظامی به دستور مراجع ذیربط(شاک یا شعام) شهروندانی که مدتها در مقابل مجلس تحصن کرده بودند را دستگیر و متفرق نمود. کاری به روایتهای منتشره درباره نحوه برخورد پلیس ندارم(که البته در جای خود نیازمند بررسی است.) اما من میخواهم به این بهانه نکتهای را درباره ایده وفاق عرض کنم که راهبرد سیاسی اجتماعی امروز نظام است(و من البته هنوز درباره مبانی و ماهیت این راهبرد سرشار از ابهامم!).
✅ من با تحصن مخالف بوده و هستم و با متحصنین و افراد شاخص آنها نیز اختلاف نظر داشته و دارم. سر فرصت درباره اختلافاتم خواهم نوشت. من مسیر مطالبه ابلاغ قانون حجاب را صرفا اجماع نخبگان معتقد به مبانی انقلاب و نظام و سپس رایزنی در سطح مسئولان حاکمیت میدانم. اما این نحوه برخورد با متحصنین را به دلیلی که توضیح خواهم داد، ناشیانه و خارج از گفتار وفاق میدانم.
✅ تاکنون وفاق برای همه شهروندان و گروههای اجتماعی موجود کشور به نحو برابر و عادلانهای ثمر نداده است. این بیعدالتی در عرصه فرهنگی و اجتماعی آشکارتر خودش را نشان میدهد. محصول بارز وفاق در عرصه فرهنگی اجتماعی در این مدت شده است ممانعت از ابلاغ قانون حمایت از خانواده و رواداری مطلق در برابر تمامی اشکال قانونشکنی و ابتذال در فضای حقیقی و مجازی.
✅ در همین ایام ماه مبارک رمضان در خیابانهای شهر تهران ظاهرا هیچ بخشنامهای در صنف اغذیهفروشان وجود نداشت، در صنف لباس بانوان وضعیت محصولات جدید(نیوکالکشنها) در برخی از مراکز خرید شهر تهران حاکی از این است که دیگر حتی از مانتوهای جلوباز هم خبری نیست و کت جایگزین مانتو شده است. رقص و پایکوبی مختلط و بدون حجاب که قبلا در حد پارتیهای شبانه و برخی از مراسمات عروسی انجام میگرفت امروزه به فضاهای عمومی کشیده شده است.
✅ راهبرد وفاق در عرصه فرهنگی معطوف به مدارا با این مصادیق است و این صرفا باب میل برخی از گروههای اجتماعی و شهروندان این جامعه است و با مذاق و باور بخش قابل توجهی از شهروندان این جامعه اعم از مذهبیها و غیرمذهبیها مغایرت دارد. متحصنین تنها بخشی از این بدنه اجتماعی مهم و قابل توجه هستند. وفاق برای این طیف و گروههای اجتماعی در عرصه فرهنگی چه دستاوردی داشته است؟
✅ پرسش این است که وقتی براساس یک راهبرد سیاسی اجتماعی تصمیم بر مدارای اجتماعی گرفته شده است، آیا مدارا صرفا شامل یک طیف از گروهها و شهروندان جامعه میگردد؟ مردمداری حاکمیت با بدنه اجتماعی مخالف ناهنجاریها و ابتذال چه مصداقی در زمانهی وفاق دارد؟ آیا نمیتوان همانطور که در پاسخ به مطالبات بخشی از شهروندان جلوی ابلاغ کامل قانون حجاب گرفته شد، در پاسخ به مطالبات بخش دیگر جامعه نیز تدبیری اندیشید؟ آن هم در شرایطی که مطالبات بدنه متدینین جامعه کاملا در چارچوب شریعت الهی، قوانین کشور و عرف غالب جامعه ایرانی بوده و نقطه مقابل آن کاملا خلاف این اصول و مبانی هستند.
✅ من معتقدم میتوان در شرایطی که راهبرد حاکمیت وفاق میان جریانهای مختلف سیاسی اجتماعی کشور است، میتوان به نحوی کاملا مردمدارانه و در چارچوب توافق اجتماعی نخبگان به مطالبات همه گروههای اجتماعی در عرصه فرهنگی اجتماعی پاسخ رضایتبخش ارائه داد و مانع از هرج و مرج و رفتارهای غیرقانونی شد. این اتفاق نیز صرفا در چارچوب قانون اتفاق خواهد افتاد.
✅ من میپذیرم که تمام مفاد قانون حمایت از خانواده مورد توافق جریانهای سیاسی و گروههای اجتماعی نیست، اما بخشهای مهمی از آن با کمترین مخالفت در میان نخبگان اجتماعی از هر دو طرف مواجه است. میتوان در ناحیه اجرا بر سر این مفاد توافق ملی رقم زد و جریانهای سیاسی مختلف نیز به بدنه اجتماعی خود توصیه به التزام به این مفاد کنند. این اتفاق هم مخل انسجام اجتماعی کشور نخواهد بود و هم ثمرات راهبرد وفاق را متوجه تمام بدنه اجتماعی کشور مینماید.
لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی)
https://eitaa.com/eqbali62
"خودهستهی سختِ نظامپندارها" پای ولی خدا را به جمل کشاندند
@eqbali62
مردم و جمهوری اسلامی ایران
هسته سخت نظام چه کسانی هستند؟
دکتر ابوالفضل اقبالی مدیر اندیشکده زوج
✅ چند سالی است که واژه نامیمونِ «هسته سخت نظام» به ادبیات سیاسی کشور وارد شده است و دلالت بر بخشی از بدنه اجتماعی و شهروندان جامعه ایران دارد. این مفهوم بر محور ویژگیهای خاصی از این بدنه اجتماعی صورتبندی و خلق شده که مهمترین آنها «همراهی با نظام» در تمام بزنگاهها و شرایط سخت بوده است و این بخش همواره در تمام فراخوانها و موقعیتهای مورد نیاز نظام به مردم از جمله راهپیماییها، انتخاباتها و... پای کار نظام بودهاند. این همراهی البته مبتنی بر ذهنیتِ «اسلامی بودن نظام» نزد این بدنه اجتماعی بوده و تعصب و غیرت دینی آنها اقتضاء وفاداری و همراهی با نظام اسلامی در تمامی شرایط داشته است.
✅ خلق این مفهوم توسط کسانی صورت گرفته است که ذهنیت آنان نسبت به جامعه ایرانی به شدت مخدوش و کاملا متفاوت با مقام معظم رهبری(مدظله) میباشد. بارزترین خدشهای که به این ذهنیت و مفهومِ برآمده از آن وارد است، تلقیِ «اقلیتِ هوادار» نظام است که آشکارا در ذهن و زبان طراحان این مفهوم وجود دارد. اینکه پس از گذشت حدود نیم قرن از انقلاب اسلامی، امروز فقط یک هسته سختی از بدنه اجتماعی طرفداران نظام باقیمانده است که در طول این سالها نیز بار سختیها و همراهیها با شرایط سخت نظام بر دوش اینها بوده است و بقیه مردم در اثنای این همراهی خسته و منصرف شده و یا حتی در تقابل و ضدیت با نظام قرار گرفتهاند. اساسا نزدیکترین دلالتِ مفهوم «هسته سخت»، کوچکی و اقلیتبودگی آن است.
✅ مفهوم هسته سخت و نحوه کاربست آن در ادبیات سیاسی اجتماعی امروز جامعه ایران یک دلالت مهم دیگر هم دارد و آن «اهمیت» و «اولویت» این بدنه اجتماعی در تصمیمات مهم و حیاتی کشور است. گزارههایی نظیر اینکه «نظام باید متدینین وفادار خودش را راضی نگهدارد»، «اینها هستند که در شرایط سخت پشت نظام قرار میگیرند» و... راهبرد محوری برخی از تصمیمگیران و تصمیمسازان در موقعیتهای اخذ تصمیم است. این راهبرد نادرست و ذهنیت مخدوش در موضوع ابلاغ قانون حجاب در گفتار برخی از مسئولان بروز تام یافت. براین اساس مشخص شد که تلاش عدهای برای ابلاغ قانون حجاب معطوف به جلب رضایت آن هسته سخت کذایی و جلب حمایت آنها از نظام بوده است.
✅ من حتما در یادداشت دیگری به زمینه اجتماعی تکوین این مفهوم و این ذهنیت نادرست خواهم پرداخت، اما آنچه که انگیزه من (به عنوان یکی از مطالبهگران ابلاغ و اجرای قانون حجاب) برای نگارش این یادداشت بود، تبیین این نکته است که نظام مقدس جمهوری اسلامی که امروز(12 فروردین) سالگرد تاسیس آن است، مستظهر به حمایت کثیری از مردم ایران است که هرکدام به نحوی با این انقلاب و نظام عهد و پیوند وثیق دارند. هسته سخت نظام آحاد مردم ایران هستند و حمایت آنها از نظام «مشروط» نیست و در ذهن و زبان و رفتارشان تهدید به «عبور از نظام» جایی ندارد.
لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی)
https://eitaa.com/eqbali62
هواداران ناراضیِ نظام
زمینه اجتماعی تکوین گفتار «هسته سخت»
دکتر ابوالفضل اقبالی مدیر اندیشکده زوج
✅ در یادداشت قبلی به ذهنیتهای نادرست و مخدوش در کاربست مفهوم «هسته سخت نظام» اشاره کردم. اکنون میخواهم به زمینه اجتماعی تکوین این مفهوم در ذهن و زبان برخی از نخبگان اجتماعی بپردازم. سوآل این است که چرا این مفهوم وارد ادبیات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران شد؟ درباره عبارت و مفهوم «هسته سخت نظام» توجه داشته باشید که حتی اگر خلق این ترکیب واژگانی جدید و متاخر نباشد قطعا مصطلح شدن و ورود آن به ادبیات سیاسی کشور یک پدیده کاملا جدید است.
✅ سال 1401 یک معادله اجتماعی پیشروی نظام قرار گرفت. بگذریم از اینکه خود این معادله به شدت دچار کژتابی و ابهام بود اما به هر حال نظام را بر سر یک دو راهی قرار داده بود. براین اساس حاکمیت بایستی به این سوال پاسخ میداد که در شرایط اجتماعی پسامهسا کدام گزینه را انتخاب میکند؟ پافشاری بر الزام اجتماعی حجاب یا مدارای با شهروندان در زمینه پوشش اجتماعی. این معادله باعث شکلگیری گفتارهای متعددی در فضای اجتماعی کشور گردید که هر یک از آنها متضمن روایتی از جامعه ایرانی و حاوی پاسخی برای معادله فوق بودند. «هسته سخت» یکی از این گفتارها بود. ماجرای تکوین این گفتار موضوع نوشتار حاضر است.
✅ طیفهای اجتماعی مردم یکی از واقعیتهای تمام جوامع از جمله جامعه ایران است. مردم ایران را به اعتبار موضوعات مختلفی میتوان طیفبندی نمود. باور به اسلام و انقلاب و التزام عملی به نظام یکی از محورهایی است که مردم ایران را در طیفها و موقعیتهای مختلفی قرار میدهد. براین اساس ما در ایران طیفی از حزباللهیها و غیرحزباللهیها را شاهدیم که دارای سطوح و موقعیتهای متکثری هستند. بخشی از متدینین و حزباللهیهای جامعه معتقدند که حجاب به عنوان یک حکم شرعی و ضروری دین، خط قرمز نظامی است که به نام اسلام تشکیل شده است. اساسا اسلامیت نظام معنایی جز اجرای احکام شریعت ندارد. به عبارتی اگر حجاب ضروری دین است پس ضروری نظام دینی هم هست. یعنی نظام و مملکتی که در آن حجاب شرعی رعایت نشود، وصف اسلامیت آن منتفی است.
✅ شرایط اجتماعی پس از فتنه ززآ دو ویژگی محسوس داشت. از یک سو وضعیت کشف حجاب، برهنگی و اباحهگری روز به روز وخیمتر میشد و از سوی دیگر تردیدها، بیکنشی و انفعال در بخشی از بدنه حاکمیت به تثبیت این ذهنیت در مردم منجر شد که نظام از سیاستهای حجاب خود عدول کرده و تصمیم به مدارا با شهروندان درباره پوشش اجتماعی گرفته است. این دو در کنار هم منجر به نگرانیِ به جا و دغدغهمندانهی بخش مهمی از مردم به ویژه شهروندان متدین جامعه نسبت به وضعیت حجاب و عفاف گردید. این نگرانی و دغدغه به اشکال مختلفی خود را نشان میداد. استیصال و ابهام نسبت به آینده این وضعیت، نفرین یا احاله مسئولین به خون شهدا، مطالبهگری و انجام فعالیتهای داوطلبانه در عرصه جهاد تبیین و امر به معروف از جمله بروزات این نگرانی بودند.
✅ اتفاقات فوق اما برای طیفی از شهروندان(طیف مورد اشاره در پاراگراف اول) علاوه بر نگرانی، به ایجاد تردید نسبت به حاکمیت و مسئولان کشور منجر شد. تردید درباره اینکه آیا اساسا نظامی که با کشف حجاب و اباحهگری مدارا و سازش میکند، حقانیت و ارزش هواداری را دارد؟ اگرچه وجود تصریحات متعدد در بیانات رهبری در نفی کشف حجاب و ضرورت مقابله با آن هنوز کورسوی امید را برای این طیف باقی گذاشته بود. اما به هر حال بیعملی و انفعال حاکمیت برای این طیف بیش از همه تولید خشم و نارضایتی و تردید نموده بود. این تردید و نارضایتی به تدریج به قلمرو «زبان» و «کلمه» وارد شد و گفتاری را تولید نمود. شاید اولین و مهمترین خلق واژگانی که هم محصول و هم نشانه بازاندیشی این طیف در نسبت خود با نظام جمهوری اسلامی بود، واژه پربسامد «اُسکلِ نظام مقدس» باشد.
✅ نقطه عزیمتِ گفتارپردازی «هسته سخت نظام» همین تردید و نارضایتی از حاکمیت در ماجرای حجاب بود. اما رسمیتبخشی به این ادبیات بازاندیشانه و تثبیت آن از یک سو متاثر از تحولات سیاسی پس از انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و تغییر موازنه جریانها در بدنه حاکمیت و پیامدهای راهبرد وفاق، و از سوی دیگر گفتار سیاسی مخالف قانون حجاب(جریان اصلاحات) صورت گرفت. گفتارپردازان اصلاحات با هدف نفی سرمایه اجتماعی قانون حجاب و انتساب آن به یک اقلیت تندرو از مفهوم «هسته سخت» استقبال کردند و آن را در ادبیات سیاسی کشور جا انداختند. من البته منکر واقعیتی به نام حزباللهیهای طرفدار نظام که حاضر به هزینه دادن برای آن هستند، نیستم اما معتقدم که گفتار هسته سخت طرفدار نظام بیش از آنکه مابهازای تعیّن یافته در جامعه ایران داشته باشد یک برساخت اجتماعی است.
لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی)
https://eitaa.com/eqbali62