هدایت شده از عصر زنان
#اختصاصی
♦️ اخراج ایران از کمیسیون مقام زن؛
• تصمیم سیاسی یا محصول ضعف عملکرد ایران؟
✍🏼| دکتر ابوالفضل اقبالی
▪️اگر به تاریخچه و سازوکار تشکیل نهادهای بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد پس از جنگ جهانی دوم بنگریم خواهیم یافت که اساسا این نهادهای بینالمللی توسط قدرتهای سیاسی-اقتصادی دنیا خلق شدهاند تا استانداردهای مدنظر خودشان را بر مناسبات داخلی کشورها و جوامع دیگر اعمال کنند. یعنی یک نوع اهرم نظارتیِ معتبر و موجه برای پیگیری اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قدرتهایی از جمله آمریکا. لذا امروزه برای بسیاری از مردم جهان از جمله ایرانیان روشن است که نهادهایی چون سازمان ملل متحد، یونسکو، کمیسیون حقوق بشر، کمیسیون مقام زن و... نهادهای بیطرفی نیستند، بلکه نهادهایی ایدئولوژیک و دارای موضعاند، نهادهایی که فلسفه تاسیس آنها، اعمال قدرت نرم برای تحت فشار قرار دادن برخی کشورها در بزنگاههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بوده است.
▫️کمیسیون مقام زن هم همین است، این کمیسیون با هدف گسترش ایدهی برابری جنسیتی با رویکردی کاملا فمنیسیتی (به معنای امریکایی خاص خودش) در فضای بینالمللی ایجاد شد. به همین دلیل این کمیسیون از ابتدا رویکردش سیاسی و ایدئولوژیک بود و ذیل اراده و سایهی سیاستهای کشورهای غربی پیش میرفت. لذا وقتی موضوعات اجتماعی و فرهنگی ذیل اراده سیاست تعریف شوند، معلوم است که مسائل زنان به «بهانه» تقلیل مییابد تا دستاویزی برای پیگیری اهداف سیاسی قدرتهای غربی در کشورهای دیگر باشد. در ماجراهای اخیر ایران نیز که ماهیتی کاملا سیاسی داشت، اقدام کمیسیون مقام زن کاملا قابل پیشبینی بود. طبق معمول مسائل زنان و حقوق بشری در ایران «بهانه» اعمال مداخله در مناسبات داخلی کشور از سوی آمریکا است. لذا وجود نابرابری، تبعیض وخشونت علیه زن و قوانین حجاب و گشت ارشاد و... ظاهر ماجرای اخراج ایران از کمیسیون مقام زن را توضیح میدهد. در حالی که باطن قضیه همان بحث ایجاد فشار جامعه جهانی به ایران به بهانه مرگ مهسا امینی است.
▪️یعنی همان اقدامات سیاسی رُک و پوست کندهای که امریکا به واسطه تحریمها و جنگافروزیهای ظالمانه خود علیه ایران و کشورهای منطقه اعمال میکند، توسط نهادهای بینالمللی به صورت نرمتر اعمال میکند. یعنی در شورای امنیت قطعنامه علیه ایران صادر میکند، در کمیسیون مقام زن بیانیه برای تبعیض و خشونت علیه زن در جمهوری اسلامی میدهد و درخواست اخراج دارد، اینها دولبه یک قیچی هستند که برای بریدن شاخ و برگ و ریشه نهال در حال رشد جمهوری اسلامی ایجاد شده است.
▫️حال اینکه ما از این اخراج چنین پیامی را به جامعه خودمان منتقل کنیم که «ما در مواجهه با مساله زن خوب عمل نکردیم لذا جامعه جهانی ما را پس زد!» بسیار منفعلانه و ناشی از رویکردی ظلمپذیر است. اخراج ایران از کمیسیون مقام زن اتفاقا نشانه عملکرد درست ماست. وقتی میبینیم که قدرتهای جهانی مخالف جمهوری اسلامی در ماجرای اخیر تمام تلاششان را کردند، از پورناستار و سلبریتیهای بینالمللی تا پیگیری تحریم فوتبال در جام جهانی و... برای اینکه غائله اخیر منجر به براندازی نظام شود، پس معلوم است که باید اخراج ایران از کمیسیون مقام زن را هم در همین پازل دید. البته ما منکر ضعفها و کژکارکردی حکمرانی خود در مساله زن نیستیم. ولی اینکه ما به واسطه این اخراجِ کاملا سیاسی و از پیشتصمیمگیری شده به مردم بگوییم ما هم درست عمل نکردیم، رویکرد بد و منفعلانهای است.
▪️اینکه چه باید کرد؟ همان رویکردهای رهبری که فرمودند ما در مسأله زن از غرب طلبکاریم یا پرسشگریم را باید در دستور کار قرار دهیم، یعنی این را باید پرقدرتتر ادامه دهیم، کسانی که میتوانند در فضای بینالمللی تریبون ما باشند و صدای ما را پژواک بدهند، از تبعیضها و خشونتها و ناکارامدی های غرب به ویژه امریکا در مساله زن بگویند و بنویسند و این گفتمان بینالمللی ایجاد شود که اتفاقا امروزه کسانی به زنان ظلم میکنند که خودشان مدعی دفاع از حقوق زن و ... شدند.
🔻 پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان
🌐 | @asrezanan_ir|
هدایت شده از جامعه اسلامی دانشگاه تهران🇵🇸
🔴 کارگروه آزاداندیشی جامعه اسلامی دانشگاه تهران با همکاری دفتر هنرهای زیبا برگزار می کند:
✴️ کرسی آزاداندیشی دانشجوییِ
«جایگاه زن در جمهوری اسلامی و غرب»
🎙استاد هدایت کننده: آقای دکتر ابوالفضل اقبالی
◽️پژوهشگر مطالعات زنان و خانواده
📆 زمان: دوشنبه ۵ دیماه ساعت ۱۳ الی ۱۵
🏠مکان: تالار شهید آوینی دانشکدگان هنرهای زیبا (پردیس مرکزی)
🆔 @jad_finearts
📮روابط عمومی و رسانه جاد دانشگاه تهران
اینستاگرام | تلگرام | ایتا
🆔@jad_ut
برای فهم این کلیدواژه باید به فلسفه تاریخِ حضرت آقا رجوع کنیم. ایشون اساسا تاریخ رو صحنهی نزاعِ دائمی دو جریان حق و باطل یا کفر و ایمان میبینن که مصداق جریان حق یا ایمان در عصر حاضر انقلاب اسلامی یا به عبارت دقیقتر تمدن اسلامی_ایرانی و مصداق باطل رو تمدن غرب است. حالا در این صحنهی نزاع، تمام موضوعات اعم از علم، فناوری، اقتصاد، رسانه و... هرکدام میدان جهاد هستند. یکی از میادین اصلی و پربرخورد در این صحنهی نزاع تمدنی، "تصویر زن" است. میدانی که در آن حملات و هجمههای بسیاری به اسلام و نظام اسلامی وارد میکنند. آقا الان معتقدند ورزش قهرمانی زنان برای اینکه واسه جبهه حق تصویرِ زنِ موفقِ باحجاب تولید میکنه و "میلیونها نفر در سراسر جهان به واسطه دوربینها این تصویر رو میبینن" برام مهمه ولو اگر در مقیاس فقه فردی گفته بشه مشت و لگدزدن زنان در مقابل نامحرم حرامه!
دربارهی ایدهی «بسطِ اجتماعیِ خانه»
ابوالفضل اقبالی
◀️ قبلا عرض شد که نظم اجتماعی مدرن با محوریت سرمایهسالاری، تنها یک الگو برای مواجهه با زن در ساحت جامعه میشناسد و آن هم «مردوارهگی» است. لذا به دلیل عدمِ انطباق این الگو با شاکلهی زن، حضور او در جامعه با مشقتهای متعددی همراه است. برای نمونه میتوان از سختیهای رعایت حجاب(بهویژه چادر) به مدت طولانی، تعرضها و آزارهای بیپایان در محیطهای عمومی، فشارهای مضاعف ناشی از تعدد انتظارات جامعه از زن و... نام برد.
◀️ منطقِ حاکم بر نظم مدرن وقتی میخواهد برای این مشقتهای زن چاره اندیشی کند، به مدلهایی روی میآورد که نه تنها متعرضِ تمناهای بیپایان سرمایهداری نشود بلکه حتی در یک بده بستانِ کاسبکارانه با زن، به تقویتِ نظامات مردانه خود بپردازد. مثلا برای تعدیلِ مشقت حجاب به تغییر مدلهای چادر(با محوریت رهاتر شدن دستها ! )، برای امنیت زنان از تعرض به تفکیک جنسیتی مکانها، برای کاستن فشار نقشی بر زن به ایجاد مدلهای کاری پاره وقت و دورکاری و... میاندیشد.
◀️ در حالی که حقیقت ماجرا چیز دیگریست. نظم جدید مادامی که در انتظارات خود از زن بازنگری نکند و کماکان بر ایده «زن بهمثابه ظرفیتِ جایگزین مرد» تاکید نماید، امثال این امتیازها نمیتواند رضایت حقیقی زن از حضور اجتماعی را محقق کند. مدرنیته باید سازههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی خود را به نفع «زنانگی» و با مشارکت موثر زنان بازطراحی کند تا از این رهگذر به خلق «جهان اجتماعی زنانه» نائل گردد. که البته من چنین انعطافی در نظم مدرن را از اساس منتفی میدانم.
◀️ لذا چاره مسائل زن را در تاسیس نظم اجتماعی جدیدی با محوریت نگاه انقلاب اسلامی میدانم. نگاهی که از ایده «زن بهمثابه ظرفیت مستقل» سخن میگوید. انقلاب اسلامی اساسِ انتظارش از زن در حیطهای تعریف میشود که مردان پای ورود به آن را ندارند. این سخن به معنای نفی تکالیف مشترک زن و مرد نیست، بلکه دلالت بر «مزیتهای مبتنی بر جنسیت» دارد. به تعبیر من؛ زنانگی از مرزهای «امتناعِ مردانگی» آغاز میشود که «تنظیمگریِ انگیزههای» حرکت جامعه و «تعدیل نیروهای» سازنده آن از جمله مهمترینِ این حیطهها و مرزهاست.
◀️ اگر «پول»، «س/ک/س» و «خشونت» را مهمترین نیروهای سازنده نظم اجتماعی مدرن بدانیم که عناصری بهغایت مردانه هستند، آنگاه منظور این نوشتار از تعدیل نیروها به نفع زنانگی، تزریق «عشق»، «حیا» و «مهرورزی» به بدنه این نظم مردانه در ساحات مختلف آن اعم از اقتصاد، سیاست، معماری، هنر و... است. حال در ادامه، تناسب این انتظارات نقشی از زن با بسترهای کنشگری او میتواند به ما نوید شکلگیری نظم اجتماعی جدید با محوریت جنسیت دهد.
◀️ اگر دوگانههایی نظیر رسمی/غیررسمی، ساختاری/نهادی، تصلّب/انعطاف، کثرت/وحدت، سرعت/دقت و... را مابهازاهایی متناظر برای دوگانه مردانه/زنانه بدانیم، آنگاه دوگانه جامعه/خانه به مثابه دو بسترِ کنش، برای ما مطرح خواهد شد. من اینجا از دوگانه خانواده/جامعه سخن نمیگویم چون اساسا اینها دوگانه نیستند، بلکه از دوگانهای کاملا کالبدی تحت عنوان جامعه/خانه(بهمثابه جغرافیای کنش) حرف میزنم. خانه از خیابان و اداره و بازار، تناسب بیشتری با ویژگیهای زنانه دارد.
◀️ دلالت ظاهریِ این سخن، انقطاعِ کارکردیِ خانه از جامعه است. اما این گفتار یک بطن عمیقتری هم دارد و آن «بسطِ اجتماعیِ خانه» است که از یک سو مشقتهای خیابان و اداره و... را برای زن به همراه ندارد و از سوی دیگر، خانه را به یک «اقامتگاه» تقلیل نداده و کارکردهای آن را تا عمیقترین لایههای زندگی اجتماعی امتداد میدهد. همچنین این ایده به مبانیِ نظری انقلاب اسلامی درباره زن که او را «محور خانواده» قلمداد میکند، پایبند است.
◀️ قبل از آنکه درباره کیفیتِ بسط اجتماعی خانه صحبت کنم، باید درباره یکی از مفروضات اساسی این ایده توضیح بدهم. این ایده چند پیشفرض اساسی دارد که به عنوان نقطه عزیمتِ طرح خود از آنها بهره میگیرد. یکی از مهمترین مفروضات این ایده، «زنِ مسئول» است. یعنی برخلاف ایده زن شرقی که بر «زنِ محجور» و ایده زن غربی که بر «زنِ مُحِق» تاکید دارند، گفتار حاضر بر روی مسئولیت زن در قبال جامعه تاکید میکند. لذا اساسا تنها و تنها زنِ مسئول است که میتواند خانه را بسط دهد.
◀️ حال باید پرسید زن مسئول چگونه میتواند به بسط اجتماعی خانه بپردازد؟ انشالله سعی میکنم در یادداشت بعدی به این موضوع بپردازم.
من برای فقه و حقوق بهمثابه تخصص احترام قائلم و قصد اظهارنظر در این حیطهها را ندارم. اما به عنوان یک دانشجوی جامعهشناسی عمیقا معتقدم که دستگاه فقهی و حقوقی ما در ناحیهی موضوعشناسی دچار ضعف و نارسایی جدی است. موضوع قتلِ دختر اهوازی(و نظایر آن) از اساس نباید در حیطهی حقوق خصوصی مطرح شوند زیرا موضوعاتی اجتماعی و عمومی با دلالتهای سیاسی_مذهبیِ گسترده هستند. بهزعم من رسیدگی به این پروندهها در صلاحیتِ دادگاههای انقلاب از بابِ اِفساد فیالارض هستند.
day 1 part 1.mp3
17.23M
🔸بررسی سیر تحولات اجتماعی زنان در بستر تاریخ
📌مدرس: جناب آقای ابوالفضل اقبالی
📌جلسه اول/بخش اول
گوی و میدان🌱
day 1 part 2.mp3
9.32M
🔸بررسی سیر تحولات اجتماعی زنان در بستر تاریخ
📌مدرس: جناب آقای ابوالفضل اقبالی
📌جلسه اول/بخش دوم
گوی و میدان🌱
day 2 part 1.mp3
22.7M
🔸بررسی سیر تحولات اجتماعی زنان در بستر تاریخ
📌مدرس: جناب آقای ابوالفضل اقبالی
📌جلسه دوم/بخش اول
گوی و میدان🌱
day 2 part 2.mp3
16.01M
🔸بررسی سیر تحولات اجتماعی زنان در بستر تاریخ
📌مدرس: جناب آقای ابوالفضل اقبالی
📌جلسه دوم/بخش دوم
گوی و میدان🌱
کیفیتِ بسطِ اجتماعیِ خانه
ابوالفضل اقبالی
◀️ قبل از ورود به بحث باید تاکید کنم که نظریهی بسط اجتماعی خانه درصدد ارائه الگوی کنشگریِ اجتماعی برای «زنان خانهدار» است نه همه زنان. یکبار برای همیشه بیاید تکلیفمان را با تعریفِ زن خانهدار روشن کنیم. منظور از زن خانهدار در این نوشتار، زنِ متعهدِ به خانه و خانواده است. این تعریف نه تنها شامل بانوان متاهل(همسر و مادر) میشود، بلکه حتی بهزعم من آن دختری که به هردلیل، قِوام خانه پدری به حضور اوست در دایره تعریف زنِ خانهدار میگنجد.
◀️ لذا معلوم است که ما وقتی از زنِ خانهدار حرف میزنیم به دوگانهی زنِ خانهدار/زنِ شاغل نظر نداریم(اگرچه این دوگانه در جای خودش دارای کارکردهایی هست) بلکه آنچه مدنظر ماست، محوریتِ التزام به خانه و خانواده است. مثلا یک دخترِ دانشجوی مجرد که امور خانه معطل او نیست و او نیز تعهد نقشی به خانه ندارد، در دایره تعریف ما از زنِ خانهدار نمیگنجد. بنابراین قطعا الگوی کنشگری اجتماعی او با نظریه بسط اجتماعی خانه قابل توضیح نیست.
حال برویم سراغ بحث اصلی یعنی چگونگیِ بسط اجتماعی خانه. پاسخِ این سوال یک «الگو» دارد و صدها مصداق. الگو؛ یعنی بسط اجتماعی خانه روشمند است و ملاکها و شاخصهایی برای ارزیابی دارد، و تکثر مصادیق یعنی هر زنِ خانهداری بنا به شرایط حضورش در خانه و نیز ظرفیتهای فردی خود، امکان انطباق با این الگو را خواهد داشت. توجه من در این یادداشت معطوف به ملاکها و شاخصهای الگوی بسط اجتماعی خانه است نه مصادیقِ منطبق با این الگو.
◀️ در نوشتار قبل از «زن مسئول» حرف زدیم و گفتیم که تنها اوست که میتوان خانه را بسط دهد. یعنی دیوارهای خانهی زنِ مسئول، ژلهای است! او خانهاش را تا عمقِ سیاست امتداد میدهد. چگونه؟ با تبدیلِ خانه به پایگاه سیاسی. زنِ خانهدار مسئول، هم از سیاست سر در میآورد، هم نسبت به آن موضع دارد و هم در راستای موضع خودش کنش موثر صورت میدهد. کنشی که کیفیت آن با ظرفیتها و محذورات خانه تنظیم شده است. چنین خانهای هم در ناحیه کارکردها و هم در محصولات وضع متفاوتی دارد.
◀️ خانهی سیاسی محصولِ زن مسئول است. دقیقاً همان پدیدهای که یکی از ریشههای تحولات سیاسی معطوف به انقلاب اسلامی در ایران بود. ایجاد و تقویتِ انگیزههای سیاسی در همسر، تربیت سیاسی فرزندان، هدایت و تنظیمِ جهتگیریهای سیاسی در فامیل و اقوام، کنشِ سیاسی مستقیم در مقیاسِ محله و غیرمستقیم در ساحتِ رسانه و... شیوههای عمومیِ ساختنِ خانهی سیاسی توسط زن مسئول است.
◀️ خانهی زنِ مسئول میتواند رنگ و بوی فرهنگی-تربیتی به خود بگیرد و بهمثابه نهادی موثر در عِداد نهادهای فرهنگی و آموزشی جامعه ایفای نقش کند. مانند خانهی حضرت زهرا(س) و یا خانهی بانو امین در اصفهان. یا اینکه در نقش یک قرارگاه اقتصادی ظاهر شود و کشور را در بزنگاههای مهم یاری کند. همانطور که با تبدیل خانهها به واحدهای تولید لباس رزمندگان یا شستشوی جامههای آنها، و در زمانه خودمان با دوخت ماسک در بزنگاه کرونا به کشور یاری رساندند. چنین اتفاقاتی صرفا از زنِ مسئول برمیآید.
◀️ بسط اجتماعی خانه در بسیاری از عرصههای دیگر قابل تحقق است و ذکر همه آنها در این نوشتار ممکن نیست. و نیز به تعداد فرد فرد زنانِ خانهدار این الگو قابل تکرار با جزئیات بیشتر و مصادیق متکثرتر است. دامنه این تکثر از یادداشت نویسی در روزنامه تا نوشتن کتاب و رمان، از طراحی پوستر تا نگارش فیلمنامه، از جهاد تبیین در شبکههای اجتماعی تا مطالبهگری سیاسی با ظرفیت رسانه و بسیاری فعالیتهای دیگر در عرصههای مختلف، گسترده است. یادم هست یکبار در گفتگویی با جمعی از دانشجویان دختر، حدود 30 عرصهی فعالیتِ سازگار با ظرفیتها و محذوراتِ خانه ذکر کردم.
◀️ شاید برخی این سخن را مطرح کنند که اساسا خودِ مادری کردن یک فعالیت اجتماعی است و زنی که فرزند خوب تربیت میکند دارد به جامعه خدمت میرساند. این حرف غلطی نیست. اما تمام حرف انقلاب اسلامی درباره زن هم نیست. چرا که مادری، همسری، کدبانوگری، تنظیم سبدمصرف خانوار و... همگی در زمرهی شئونِ «خانه» هستند. زن هم میتواند تمام اینها را «مسئولانه» انجام دهد. اما انقلاب اسلامی از زن انتظاری فراتر از «خانه» هم دارد. و آن هم تزریقِ ظرفیتهای بیبدیل خود به جامعه است.
◀️ انقلاب اسلامی از زنِ مسئول انتظار دارد در کنار ایفایِ مسئولانهی نقشهای خانگی خود، «تاحد ممکن» و «تا جایی که به خانه لطمه نرسد» توان و ظرفیت خود را به سیاست، فرهنگ، علم، تربیت و... معطوف سازد. لذا انتظار انقلاب اسلامی از زنِ خانهدار مسئول، «بسطِ اجتماعی خانه» است...
@eqbali62
آدرس کانال من در بله:
@eqbali62
لینک دعوت مستقیم:
ble.ir/join/ZjJhODBhZD
نظام مشاوره و روانشناسی کشور نیازمند بازاندیشی در رویکردهای خود با محوریت تعهد اجتماعی است.
@eqbali62
درباره طلاقِ نیکو
ابوالفضل اقبالی
از مهمترین ویژگی جوامع در حال گذار، سرعت تحولات اجتماعی آنهاست و خانواده و قلمروهای جنسیتی ناظر بر آن از جمله این عرصههای پرتحول است. جامعه ایرانی در دهههای اخیر تغییرات پرشتابی را در عرصه خانواده تجربه کرده است که افزایش نرخ طلاق و روند غالبا صعودی آن نسبت به گذشته از جمله مصادیق آن است. امروزه دیگر پدیده طلاق ماهیت هنجارین خود را از دست داده و از یک امر تابو و مذموم به یک تصمیم عادی زوجین تغییر یافته است.
در ادبیات دینی ما، نگاهی که به طلاق وجود دارد را میتوان با تعبیر «حلالِ مبغوض» توضیح داد. یعنی اگرچه طلاق نزد خداوند بسیار مذموم و ناپسند است و عرش را به لرزه میاندازد، اما ممنوع نیست و حتی در برخی شرایط و مواقع تبدیل به یک امر مُرَجَّح نیز میشود و در قرآن پیرامون کیفیت طلاق رهنمود ارائه شده است. لذا به نظر میرسد که جریانهای فرهنگی اجتماعی در کشور باید به موازاتِ تاکید بر قبح طلاق(کما فیالسابق) بر ارائه آموزش درباره کیفیتِ «طلاقِ نیکو» نیز متمرکز شوند.
طلاق نیکو اما ویژگیهایی دارد. اولین ویژگیاش این است که آخرین راهکار رفع چالشهای موجود در مناسبات زوجین محسوب میگردد. یعنی طلاق در شرایطی نیکو و دارای ترجیح است که تمامی توصیههای اسلام مبنی بر مدارا، سازش، گذشت، مراعات حقوق یکدیگر و... از سوی دو طرف اتفاق نمیافتد و تواصیِ بزرگان خانواده و فامیل به آشتی نیز موثر نمیافتد و خلاصه راهکاری جز طلاق پیش روی آنها نیست. پس معلوم است که «طلاق توافقی» به شیوه رایج امروز طلاق نیکو نیست! چون همیشه اولین راه انتخابی است.
البته نگرانی و مخالفت من با طلاق توافقی، به کمرنگ شدن عاملیت نهادهای عرفی و قانونیِ حمایت از خانواده مربوط میشود. انقلابِ طلاق توافقی در ایران امروز، معطوف به از بین بردن مناسبات فرهنگی، قضایی و قانونی حامی خانواده است که در دعاوی مربوط به طلاق از مکانیسمهای حداکثری جهت ممانعت از این تصمیم زوجین بهره میگیرد. اساسا ایده طلاق توافقی به معنای غلبه اراده زوجین به مثابه کنشگر، بر اراده عرف و قانون به مثابه ساختار، در عرصه تحکیم یا تضعیف نهاد خانواده است.
دومین ویژگی طلاق نیکو این است که همراه با تلخی و «کینهتوزانه» نیست. این که امروزه طلاق به نقطه آغاز تخاصم دو فرد و خانواده و فک و فامیلشان تبدیل شده است، کاملا برخلاف نگاه اسلامی درباره طلاق است. همین که اسلام پس از طلاق زمانی را تحت عنوان عدّه برای زن در نظر گرفته و به زندگی زیر یک سقف در این دوران هم توصیه کرده است، یعنی طلاق را امری بازگشتپذیر دیده است. اما امروزه ما شاهد وضعیتی در طلاق زوجین هستیم که وجود حس انتقام و تلافی در طرفین، امکان هرگونه مواجهه مسالمتآمیز در آینده را میان آنها منتفی میکند.
طلاق نیکو آداب و ویژگیهای متعددی دارد که هدف این نوشتار، احصاء آن ویژگیها نبود بلکه غرض من از نوشتن این یادداشت این بود که بگویم وضعیت طلاق چه به لحاظ کمّی و چه به لحاظ کیفی در شرایطی قرار دارد که ضرورت دارد جریانی فرهنگی در کشور جهت ارائه چنین آموزشهایی به خانوادهها راه بیافتد. ضمنا این به معنای عادیسازی طلاق نیست بلکه دیدن واقعیتهای طلاق در کشور است.
@eqbali62
برگزاری سلسله نشستهای علمی با عنوان زنان و انقلاب اسلامی
به مناسبت فرارسیدن ایام دهه فجر انقلاب، سلسله نشستهای علمی و پنلهای تخصصی با موضوع «زنان و انقلاب اسلامی» در حاشیه جشنواره ملی گوهرشاد در دانشگاه تهران برگزار میشود. این نشستها با همکاری دانشگاه تهران طراحی و با حضور اساتید و کارشناسان عرصه زنان و خانواده در محورهای مختلف از جمله حجاب و عفاف، هویت زن، وقایع اخیر در کشور، کمیسیون مقام زن، کنگره زنان تاثیرگذار و... از یکشنبه 16 بهمن الی سهشنبه 25 بهمن از ساعت 10 الی 16 در باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران واقع در خیابان 16 آذر برگزار میگردد.
eqbali va shaditalab.mp3
45.27M
صوت مناظره بنده با دکتر ژاله شادیطلب در دانشگاه تهران