سلام بر حجتالله علیالحجج زهرا(س)
سلام بر سیدالشهدای مقاومت حاج قاسم
بهسوی نهضتِ تکریم مادران
کلیشهزدایی از ذهنیت مردان درباره کار خانه
دکتر ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده
✳️ در یک ارزیابی کلان میتوان گفت ذهنیت عمومی مردان درباره نقشهای زنان در خانه این است که کار خانه یک فعالیت ساده، راحت، بسیط و بدون نیاز به صرف زمان طولانی است. براساس همین تصور نیز کار خانگی زنان را در مقایسه با فعالیت شغلی بیرون از خانه خود بیارزشتر و کماثر تلقی میکنند. اینجا سعی دارم با یادآوری برخی از صدها مشقتِ فعالیتهای زنان در خانواده در حد چند یادداشت به تعدیل این ذهنیت در مردان و جامعه بپردازم.
✳️ زنان نقشهای متعدد و متکثری در خانه دارند که یکی از آنها مادریست. مادری در کنار شیرینیها و رشدی که برای زن دارد، سختیها و مشقتها و استرسهای بسیاری را نیز به آنها تحمیل میکند. یکی از کوچکترین مؤونههای مادری برای زنان، مختل شدن تمام لحظات شیرینیست که سهم عادی تمام افراد از زندگی به شمار میرود. در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنم.
✳️ خوابِ شب ابتداییترین سهم یک انسان از زندگیست که مادران(بهویژه مادران چند فرزند) از آن برخوردار نیستند. شببیداری در دوران بارداری، شیردهی و بیماری فرزند که واقعیتِ روتین زندگی مادران است، در غیر این شرایط نیز رسیدگیهای مادرانه مانند آب دادن نصف شب به بچه، کشیدن پتو روی بچه و... معمولا خواب راحت و بدون وقفه را از زنان سلب میکند.
✳️ غذا خوردنِ بدون مزاحم یکی دیگر از لحظاتیست که همه افراد از آن برخوردارند به جز مادران. همه افراد دوست دارند لحظهای سر سفره نشستهاند(مخصوصا وقتی غذای مورد علاقهشان در سفره است) بدون دغدغه و مزاحم با دل سر غذا بخورند. اما این خواسته برای مادران قفل است. زیرا همواره کسانی هستند که مادر مجبور به شِیر کردن لحظات سفره خود با آنهاست.
✳️ صرف نظر از زحمت آنها برای آمادهسازی غذا، چیدمان سفره و جمع کردن آن پس از اتمام غذا، همین که در لحظه سرو غذا آنها باید یک قاشق به سمت دهان خود ببرند و یک قاشق به سمت دهان بچه، خودش به تنهایی برای سرد شدن غذا و ایجاد اختلال در فرآیندِ لذتبخشِ خوردنِ غذای مورد علاقه کافیست. مادران حتی این وضعیت را موقعیتهایی چون رستوران، مهمانی و... نیز تجربه میکنند.
✳️ داشتن لحظات اختصاصی برای تجربهی امر دینی و اتصال به عالم معنا که برای ما مذهبیها در مراسمات مذهبی و هیات اتفاق میافتد برای مادران بسیار سخت و دور از دسترس است. لحظات حضور مادران در هیئات مذهبی عزا یا جشن غالبا معطوف به نگهداری یا رسیدگی به فرزندان است. برای مادرانی که فرزند زیر 2 سال دارند که حتی نماز خواندنشان نیز غالبا با استرس و مزاحمت کودک همراه است.
✳️ تفریح، مطالعه، همراهی با دوستان و رفقای سابق و بسیاری دیگر از اموری که به راحتی در زندگی اکثر مردان جای خاص خود را دارند در زیست مادران مفقودند. مادری تنها شغلِ بدون رخصت در جهان است که هیچ لحظه و ساعتی رهایی از وظایف و بایدهای آن امکان ندارد. در نظر داشته باشید که موارد ذکر شده در این یادداشت صرفا بخش کوچکی از مشقتهای فعالیت زن در خانواده است که از منظر یک مرد به عنوان شاهد از دور و نه تجربه زیسته ذکر شدند.
✳️ در پایان باید گفت که تقدیر و تکریم مادران جز با شالودهشکنی و کلیشهزدایی از ذهنیت مردان درباره کمارزشی فعالیت زن در خانه محقق نمیشود. باید به نهضتِ اجتماعیِ تقدیر و تکریم مادران از رهگذر تغییر فاهمه عمومی مردان اندیشید. ضمنا ماموریت این یادداشت، ذکر مشقتهای مادری برای مردان بود وگرنه لیست مفصلی از لحظات شیرین تجربه مادری(که تجربه زیسته مردان فاقد آن است) و آثار و نتایج مادری برای رشد فردی زنان قابل ذکر است.
لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی)
https://eitaa.com/eqbali62
درباره مفهومِ استقلال زن
یادداشت سوم: موانع و چالشهای پیشرو
دکتر ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده
✳️ گفتیم که استقلال به معنای امکانِ ارادهورزی و انتخابگری بوده و عاملیت صرفا متعلق به انسانِ مستقل است. لذا از آنجا که تاریخ انسانی حاکی از وجود جریانِ فرهنگیِ قدرتمندی تحت عنوان «مردسالاری» بوده و زنان استقلال هویتی برای تحقق عاملیت و ارادهی جمعیِ خود در جامعه را نداشتند، ما امروزه با سازههای اجتماعی تکرنگ، نامتعادل و زُمختی تحت تاثیر ارادهی انحصاریِ متراکمِ مردانه مواجه هستیم. تعدیل این وضعیت از رهگذر امتزاج نیروها و اراده زنانه با عاملیت مردانه ممکن میگردد.
✳️ پرواضح است که سخن ما درباره مردانگیِ سازههای اجتماعی دلالت بر مذمّت و تحقیرِ اراده مردانه ندارد. بلکه توجه و عنایت به ضرورت بازطراحی و تعدیل این ساختارها به حکم قاعده «زوجیت» دارد. همچنین بر این باوریم که اراده و کنش ولی خدا به مثابه «انسان کامل»، جامع نیروهای سازندهی مردانه و زنانه برای پیشبرد حرکت جامعه بوده و اساسا همافزاییِ مبتنی بر جنسیت در شرایط غیاب و فقدان دسترسی به انسان کامل معنادار است. قانون، ساختار و الگوهای روابط اجتماعی که مصدرِ آن انسانِ کامل است فینفسه «متعادل» نیز هست.
✳️ اما برگردیم به پرسش اصلی متن یعنی موانع استقلال زن. در جامعه اکنون ما دو نیروی قدرتمند از دو پایگاه شرق و غرب در حال تحدید دایره استقلال و ارادهورزی زنان هستند. سنت و مدرنیته هر دو به نوبهای در راستای سلب اراده و ممانعت از انتخابگریِ مستقل زنان در حیات اجتماعی خود هستند. پایگاه زن شرقی از رهگذر تردید و تحقیر استعداد انسانیِ زن نسبت به مرد، اراده و استقلال او را طفیلیِ اراده مردانه قلمداد میکند. پایگاه زن غربی نیز با ارائه کالای فِیک با برند استقلال، ارادهورزی حقیقی زنان در حیات اجتماعی را منتفی میکند.
✳️ موانعی که از پایگاه تحجر و زن شرقی پیشروی زن قرار میگیرند از جنس «گفتمان» و ناظر به ساحت ذهن هستند. پایگاه زن شرقی گفتارهایی نظیر «زن نمیتواند...» و «زن نباید...» را خلق میکند و آنها به گفتمان غالب و دارای هژمونی در جامعه تبدیل میکند و از این مسیر به نفی استقلال و سلب اراده زن میپردازد. پایگاه الگوی سوم برای فائق آمدن بر این گفتارهای محدودکننده و رفع موانع ذهنیِ پیشروی استقلال زن راهکاری از جنس «بازسازی» جهان اجتماعی سنت و طرح مفاهیم جایگزین در ساحت گفتمانی دارد.
✳️ اما موانعی که پایگاه تجدد و زن غربی در مسیر ارادهورزی و انتخابگریِ مستقل زنان قرار میدهد، از جنس «واقعیت» و ناظر به زیستجهان است. سازههای اجتماعیِ مدرن در حاق خود ضدزن بوده و فاقد کمترین امکان و زمینه برای زنان جهت پیگیریِ انتخابها و ارادههای مستقل خود در زندگی اجتماعی هستند. حیات اجتماعی مدرن با محوریت عناصری چون پول، س.ک.س و سلطه، الهیاتی بهغایت نرینه و مذکر یافته است و زیستجهان حاصل از آن برای میدانداریِ زن بسیار ضیق و محدود است.
✳️ پایگاه الگوی سوم زن برای تمهید حرکت در دل دنیای مدرن(که واقعیت امروز جامعه ایران است) ناگزیر از تکوینِ زیستجهان مختص به خود است. واقعیت این است که گفتارهای پیشرو و پویایی چون «استقلال زن»، «زیستن مجاهدانه»، «ولایت اجتماعی»، «ماموریت زن انقلابی» و... که همگی محصول نگاه انقلاب اسلامی به هویت زن هستند، برای تحقق، نیازمند خلق زیستجهانِ سازگار با تکوین زنانه و عناصر بومی جامعه ایرانی هستند تا زن مسلمان ایرانی، الگوی سوم را در بستر جمعِ عددیِ خانه و جامعه جستجو نکند.
✳️ حال بد نیست بپرسیم کدامیک از این موانع و چالشهای پیشروی استقلال زن سفت و سختتر و دارای تصلّب بیشتری است؟ «گفتمان» یا «زیستجهان». شاید بخش اعظمی از اختلاف نظرهای فعالان و اندیشهورزان در پایگاه الگوی سوم دقیقا ناظر به ارزیابی و توصیفشان از این دو مانع است. براین اساس است که برخی معتقدند پروژه اصلی در فرآیند احیای گفتمان الگوی سوم، نفیِ تحجر و تخریب پایگاه زن شرقیست و عدهای نیز تمرکزشان را بر طراحی الگوهای عینی مشارکت اجتماعی زنان معطوف کردهاند.
✳️ من معتقدم چالش اصلی ما در فرآیند احیای گفتمان الگوی سوم و تحقق آن در جامعه امروز ایران، فقدانِ زیستجهان است و بازسازیِ گفتمانی، بازنگری در مفاهیم پایه و بنیادین نظام معنایی سنت، چرخشهای زبانی و... اگرچه بسیار مهم و موثر در این فرآیند هستند اما تصلّب آنها در مقایسه با زیستجهان مدرن و غوامضی که در برابر حرکتِ مستقل زن مسلمان قرار میدهد قابل قیاس نیست.
لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی)
https://eitaa.com/eqbali62
سخنی با بچههای بالا
جوّ آرامِ دانشگاه و مقوله امنیت نرم
دکتر ابوالفضل اقبالی مدیر اندیشکده زوج
✳️ امروز در جلسهای درباره ضرورت پویایی فضای دانشگاه و جنب و جوش سیاسی دانشجویان به طور کلی و خصوصا در این ایام منتهی به انتخابات گفتم آن هم با کلی اشتیاق و ایده و طرح. پاسخی که شنیدم اما این بود: «جو دانشگاهها تازه آرام شده و آقایون ملاحظاتی درباره فعالیت سیاسی در دانشگاه دارند» یخ کردم و در دلم گفتم: لعنت بر هرچی ملاحظهست! این حس را در 6 ماه دوم سال 1401 وقتی مناظرات دانشگاهیام با افراد و چهرههای مختلف با دستوراتی از بالا لغو میشد، داشتم.
✳️ پارسال در جلسهای با یکی از مسئولان امنیتی کشور این نکته را مطرح کردم که در کشور ما براساس یک تحلیل اشتباه، امنیت بر فراز فرهنگ قرار گرفته و نتیجه آن شده است که متولیان امنیت کشور، به مقوله «امنیت نرم» توجه لازم را ندارند. این در حالیست که در ادبیات روز دنیا بر وجوه نرم قدرت و امنیت بیش از ابعاد سخت آن تاکید میگردد. البته این التفات و آگاهی را در بیانات حضرت آقا به وضوح میتوان مشاهده نمود.
✳️ بازنگری در تلقی کلاسیک از مقوله امنیت ما را به این نتیجه خواهد رساند که در حال حاضر، قلمرو ذهن و افکار عمومی بیش از قلمرو خیابان در معرض جدیترین تهدیدات امنیتی علیه منافع ملی کشور قرار دارد. لذا حفاظت از آن به مراتب دارای اهمیت و پیچیدگیهای بیشتری است. اولین و عقلانیترین راهبرد در برابر تهدیدات امنیتی کفِ خیابان، زدودنِ تنشها و بازگرداندن آرامش به جو جامعه است، اما همین راهبرد در برابر تهدیدات امنیتی نرم گاهی نتیجه عکس میدهد.
✳️ علیالخصوص در فضاهایی چون دانشگاه که حیات ذهنی افراد پویاتر از فضای عمومی جامعه است، راهبرد اساسی باید «دمیدن در آتش تضارب اذهان و آراء» باشد زیرا در یک فضای پویا و فعال است که سخن ناب و قول سدید انقلاب اسلامی امکان طرح و شنیده شدن و رقابت کردن با شبهات و وهمیات جریانهای باطل دارد. در غیر اینصورت اتفاقا جوّ آرام و سکون حاکم بر فضاهای علمی به پیشبرد اهداف و تهدیدات نرم دشمن و رسوخ آن در اذهان و افکار عمومی کمک بیشتری خواهد کرد.
✳️ تاکیدات فراوان رهبر عزیز انقلاب مبنی بر ضرورت احیاء فرهنگ گفتگو و آزاداندیشی در فضاهای علمی و نیز اصرار فراوان ایشان بر لزوم سیاسی بودن دانشجو و دانشگاه، حاکی از امکانی است که جوّ پویا و پرتنش(به لحاظ تضارب آرا و افکار) دانشگاهها در اختیار گفتمان انقلاب اسلامی قرار میدهد. وگرنه اگر حضرت آقا هم مانند فلان مسئول حراست دانشگاه یا شورای تامین فلان استان نسبت به ظرفیتهای گفتمانی انقلاب اسلامی در جهاد تبیین سوءظن داشتند هیچگاه بر ضرورت برگزاری کرسیهای آزاداندیشی تاکید نمیکردند.
✳️ از سکون و رخوت دانشجو و آرامش جوّ دانشگاه باید بیش از هرچیزی ترسید. دانشگاهِ غیرسیاسی و ناپویا بزرگترین تهدید علیه امنیت ملی ماست. التهابات اجتماعی همواره محصول جوّ آرام دانشگاه بودهاند و برعکس هرگاه حیات علمی و نخبگانی کشور به حرکت و جنب و جوش درآمد، جامعه آرامش را عمیقتر تجربه کرد. اساسا آرامش اجتماعی ارمغان التهاب دانشگاهی است. تجربه دو دهه حضور و تعامل مستقیم من با فضای دانشگاه میگوید دانشجویانِ پرهیاهوی دانشگاه منادیانِ سازش و تعامل در جامعه هستند.
✳️ کوتاه سخن آنکه برادران بالا! به ظرفیتهای فکری و گفتمانیِ جبهه حق اعتماد کنید و فضاهای دانشجویی را به پویایی و جنب و جوش دعوت کنید. بگذارید سخن جریان انقلابی در همین فضای پویا و فعال به گوش دانشجویان برسد. از حضور افراد و چهرههای مخالف در فضای دانشگاه برای بحث و مناظره با آغوش باز استقبال کنید. برآیند نهایی این رویدادها و گفتگوها قطعا به نفع انقلاب اسلامی تمام خواهد شد. یاعلی
لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی)
https://eitaa.com/eqbali62
هدایت شده از جنسیت و عدالت(ابوالفضل اقبالی)
موسسه تبیان برگزار میکند:
دورهی کارگاهی انتخابهای معطوف بهزندگی
ویژه دختران و پسران مجرد
سرفصلها و اساتید دوره:
دکتر علیرضا لاور
چک لیستِ خواستگاری
دکتر سمیهسادات حسنیحلم
دانشِ حقوقیِ ازدواج در ایران
دکتر ابوالفضل اقبالی
مردِ زندگی، زنِ زندگی
دکتر فاطمه خالقی و دکتر پروانه آشتیانی(کارگاه مشترک)
شناخت، عشق، ازدواج
زمان: جمعه ۲۹ دیماه از ساعت ۸ الی ۱۷
مکان: بلوار کشاورز، خیابان نادری، موسسه فرهنگی تبیان نور
هزینه ثبتنام: ۸۰۰ هزار تومان(به همراه ناهار و پذیرایی)
جهت ثبتنام با شماره 09399638536 تماس گرفته یا به آیدی زیر در ایتا، تلگرام و بله پیام دهید
@basiratadmin
مناظره درباره لایحه عفاف و حجاب
با حضور دکتر ابوالفضل اقبالی مدیر اندیشکده زوج
دکتر احمد بخارایی جامعهشناس
مشاهده فیلم کامل در لینک زیر:
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-175277
40.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا غرب مدرن از سنت فرهنگی و دینی ایران اسلامی پیشرفتهتر، عقلانیتر، علمیتر است؟
دکتر ابوالفضل اقبالی مدیر اندیشکده زوج درباره ماهیت دروغین این گزارهها در این ویدیو توضیح میدهد.
حتما ببینید
آدرس کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی)
@eqbali62
37.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا باید با قانونشکنی و رفتارهای ناهنجار سلبریتیها برخورد جدیتر و قاطعتری از سایر شهروندان عادی جامعه کرد؟
آیا این برخوردها باعث مهاجرت آنها از کشور نمیشود؟
دکتر ابوالفضل اقبالی مدیر اندیشکده زوج به این سوآل پاسخ میدهد
آدرس کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی)
@eqbali62
هدایت شده از اندیشکده زوج
الگوی سوم و امکانهای نظری آن
اندیشکده زوج
❇️ واژه «الگوی سوم» که چند سالیست به ادبیات کنشگران و اندیشمندان مطالعات جنسیت راه پیدا کرده است، بیش از آنکه یک مفهوم جدید در عِداد سایر مفاهیم این حوزه علمی باشد، یک رهیافت نظری به انسان، جامعه و حکمرانی است که امکانها و ظرفیتهای مهمی را در این سه عرصه در اختیار اندیشمندان و صاحبنظران قرار میدهد. در ادامه به تبیینی اجمالی از آنچه که به عنوان رهیافت نظری الگوی سوم یاد میکنیم، خواهیم پرداخت.
الف) الگوی سوم بهمثابه شیوه زیستن
❇️ اگر کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» را عصارهگیری کنیم به گزاره «بندگیِ مجاهدانه» خواهیم رسید. این گزاره لب کلام الگوی سوم در ساحتِ حیات فردی است. در این مقام هیچ ردپایی از جنسیت وجود ندارد و مخاطب این گزاره «انسان» است. اگرچه در مسیر تحقق آن جنسیت حضور جدی و پررنگی دارد. انسانِ مومنِ مجاهد در حیات فردی خود «مسئولانه» و مبتنی بر تکلیف الهی زیست میکند و در سه عرصه فردی، خانوادگی و اجتماعی به «تعالی» میاندیشد. در این میان کیفیتِ سلوک زنانه با تمام تکثرهای آن است که «الگوی سوم زن» را محقق میکند. ناگفته نماند که این الگو ظرفیتهای تحولی ویژهای را برای زیست خانوادگی مردان و اهتمام ویژه آنان به نقشهای همسری و پدری در اختیار آنان قرار میدهد.
ب) الگوی سوم بهمثابه طرحی برای جامعه
❇️ انقلاب اسلامی برای تمهید حرکت به سمت تمدن توحیدی، طرحِ اجتماعیِ «زوجیتپایه» دارد که براساس آن، اراده و استعداد زن و مرد در امتزاج با یکدیگر در خدمت خلق سازههای اجتماعی متناسب و سازگار با حرکت تمدنی انقلاب اسلامی قرار میگیرند. الگوی سوم در این مقام کاملا جنسیتی و ناظر به امکانها و ظرفیتهای زن و مرد است. اگر انقلاب اسلامی در ساحت قبلی از «الگوی سومِ انسان» بحث میکند در این ساحت درباره «الگوی سومِ جامعه» سخن میگوید. جامعهای که در آن برخلاف جوامع سنتی و مدرن(به معنای تمدنیشان) ارادهورزی زنان در تکوین امر اجتماعی در طول اراده مردان نیست بلکه در عرض آن است و هر دو ذیل اراده الهی قرار دارند. لذا میتوان و باید گفت که رهآورد الگوی سوم برای جامعه و تاریخ «عدالت جنسیتی» است.
ج) الگوی سوم بهمثابه راهبرد حکمرانی
❇️ آنگاه که نظام اسلامی و ساختارهای حکمرانی آن مخاطب الگوی سوم قرار میگیرند، دو عنصر «بسترسازی» و «روایت» در این میان حضور پررنگی پیدا میکنند. ایجاد زمینه برای تزریق نیروهای زنانه در مسیر جامعهپردازی و تاریخسازی باید راهبرد اساسی حکمرانی براساس ایده الگوی سوم باشد که این مهم از رهگذر طراحی «الگوی مشارکت اجتماعی زنانه» رخ خواهد داد. اینجا محل تلاقی «ذهنیت» و «عینیت» یا «ایده» و «واقعیت» است که برخلاف تجربه حکمرانیِ مدرن ما در 4 دهه اخیر که مقهور واقعیت بود، باید به سازوکار تفوقِ ایده بر واقعیت بیاندیشیم. به موازات آن نیز روایتِ زن مسلمان ایرانی حاضر در میدان در این صحنه درگیری و نزاع بر سر «تصویر زن» برای حکمرانی باید یک راهبرد کلان و محوری باشد.
#یادداشت
#مواضع_اندیشکده
#نگاه_نو
به کانال اندیشکده زوج در ایتا بپیوندید:
https://eitaa.com/zoujtt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیترها و کپشنهایی که رسانههای بیاخلاق و دروغگوی جریانِ اصلاحات بر صحبتهای من زدند و سپس شرکا و متحدان رسانهای صهیونیست و سعودی دست گرفتن را با اصل حرف من مقایسه کنید تا متوجه شوید که مفاهیم و ارزشهایی چون "صداقت" ، "امانتداری" ، "مردمباوری" و... تا چه حد نزد این جریانهای اپوزیسیون داخلی و خارجی مبتذل شدهاند.
@eqbali62
هژمونیِ گفتمانِ اصالتِ #عشق و تاخیر در ازدواج
چگونه عشق به عامل اصلی #افزایش_سن_ازدواج جوانان تبدیل می شود؟
دکتر ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده
❇️ علیرغم رویه غالب و گرایش شخصی نگارنده در تحلیل ساختاری از پدیده های اجتماعی، و برخلاف تحلیل های موجود از بحران تاخیر در ازدواج جوانان که بر پیوند وثیق این پدیده با ساختارهای اقتصادی و اجتماعی تاکید دارند، ترجیح نگارنده به ارائه یک الگوی تحلیل عاملیتی از این واقعیت می باشد. یکی از مهمترین مصادیق تحولات فرهنگی در جامعه ایرانی در دهه های اخیر، تحول در الگوهای همسرگزینی و ازدواج است که با تحولات معنایی عشق در دنیای مدرن پیوند وثیق پیدا می کند.
❇️ در گذشته کنشگر اصلی و فعال در امر ازدواج جوانان، خانواده به معنای گسترده آن بود و گفتمان حاکم بر مناسبات عاطفی زن و مرد بر سه عنصر «ازدواج»، «خانه» به مثابه جغرافیای تمرکز کنش عاطفی، و «عشقِ منحصر و پایدار» تاکید داشت. کنش عاطفی و جنسی زن و مرد در گذشته به صورت غیر هم ارز و در یک شبکه معنایی برخواسته از نظم اجتماعی جامعه و الگوهای نقشی ناشی از آن شکل گرفته و فهم می شد. اما امروزه تحولات اجتماعی و اقتصادی به شکل گیری موقعیت منعطف و تقریبا هم ارز زن و مرد در روابط اجتماعی منجر شده و کنش عاطفی زن و مرد نیز به تبع آن در فضایی سیال و بدون چارچوب های تعهدزا پیگیری می شود.
❇️ اما شاید مهمترین تمایز امر عاطفی در گذشته و امروز به واحد کنشگری در این عرصه مربوط می شود. برخلاف گذشته که واحد کنشگریِ عشق، خانواده به معنای گسترده بود و روابط عاطفی زن و مرد در سپهری یکپارچه و شبکه ای نیرومند از روابط مشابه میان اعضای خانواده و خویشاوندان صورتبندی می شد، در جامعه امروز این واحد کنشگری به فرد تقلیل یافته و او کنشگر فعال در عرصه عشق و ازدواج است. همین تمایز مهم است که به گفتمان اصالت عشق هژمونی بی بدیل بخشیده و برخلاف گذشته که ازدواج را مقدمه عشق می دانستند، امروزه عشق دریچه ورود به زندگی مشترک محسوب می شود.
❇️ ویژگی متمایز دیگر عصر مدرن هویت متکثر و نوعی جبر انتخابِ مدام است. امروزه آدمی خود را هر لحظه در وضعیتی پر از «گزینه» مشاهده میکند که ناگزیر است هر آن یکی را برگزیند. از این رو کسی نمیتواند خود را از وضعیت رو به تکثر که هر روز بر گزینههای پیشرو افزوده میشود کنار گذارده و به یک گزینه ثابت یا به یک سرنوشت مشخص قناعت بورزد. در وضعیت متکثر جهان امروز، امر عاطفی نیز ماهیتی متکثر و متنوع پیدا کرده و عشق از وضعیت اسطوره ای و استعلایی خود در گذشته به امری زمینی و این جهانی تبدیل می گردد.
❇️ شاید بهترین تعابیر و تحلیل ها از عشق در دنیای مدرن را در عبارات گیدنز و باومن در توصیف عشق می توان یافت. عشق به مثابه صدفه ای که مرزهای تعهدپذیری، پایداری و انحصارطلبی را از پیش روی خود برداشته است و متاثر از روحیه مصرف گرایی دنیای مدرن، به معشوق به چشم کالای مصرف شونده می نگرد. تعهد در عشق به مثابه دامی تلقی می گردد که ممکن است درهای پیش روی فرد را به سوی احتمالات عاشقی دیگر ببندد و افراد همواره سعی می کنند در روابط عاطفی خود از این تعهد دوری کنند. عشق در این وضعیت خیلی زودهنگام شکل گرفته و سریعاً به اوج خود رسیده و در پی آن باشتاب و بدون هیچ انتظاری وصال رخ میدهد و آنگاه بعد از وصال نیز نوعی از نفرت و فراق به وجود میآید.
❇️ واضح است که در این شرایط عشق به مثابه مقدمه و دریچه ورود به زندگی مشترک طولانی مدت اساسا تحقق نمی یابد و تکرار تجربه های عشقی زودگذر چه بسا به بدبینی های عمیق و سرخوردگی های مفرط از رابطه با جنس مخالف در افراد به ویژه در میان دختران منجر می شود. در این شرایط که تمامی عناصر فرهنگ مدرن از رسانه ها تا نظامات مشاوره ای، آموزشی و تربیتی و... مشغول برساخت همین تصویر از عشق برای افراد هستند و آن را به مثابه امری مقدس و لازمه ورود به زندگی مشترک می دانند، جوانان در پی یافتن «نیمه گمشده» خود سرگرم تکرار تجربه های عشقی خود شده و به ازدواج و تشکیل خانواده به دیده تردید می نگرند.
لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی)
https://eitaa.com/eqbali62
الحمدلله
به امید صبحی که صدر اخبارش انهدام حیفا و تلآویو باشه
و آن صبح نزدیک است...
@eqbali62
مناظره فرجام حجاب در ایراان.mp3
27.84M
صوت مناظره درباره فرجام حجاب در ایران
با حضور حجتالاسلام نقویان و دکتر ابوالفضل اقبالی
دانشگاه امام صادق(ع)
هدایت شده از اندیشکده زوج
زوجیت بهمثابه پارادایم مطالعات اجتماعی
اندیشکده زوج
🔸 جامعهشناسی مدرن علیرغم تلاش برای مرز نهادن میان خود و متافیزیک در ساحت روششناسی و غایات، امکانِ انکارِ بنیادهای الهیاتی و فلسفی خود را ندارد و اندیشههای بزرگان و بنیانگذاران جامعهشناسی همچون مارکس، دورکیم، وبر و زیمل کاملا ذیل و در نسبتی وثیق با ایدههای فلاسفهای چون کانت، هگل، دیلتای و... تکوین یافتهاند. به بیان دیگر میتوان گفت مبانی معرفتی غرب مدرن به نحو حقیقی در تفکر جامعهشناختی اشراب شده و به هیچوجه قابل تفکیک از آن نیست.
🔸 تمام تلاشهای نظری در مطالعات اجتماعی مدرن را میتوان ذیل دو پارادایم کلانِ «تضاد» و «نظم» بازخوانی نمود. نظریههایی که به ماهیت تغییرات اجتماعی و منطق حرکتِ تاریخی جوامع میاندیشند ذیل پارادایم تضاد دستهبندی میشوند و رهیافتهایی که درصدد توضیح چگونگی حفظ و اصلاح وضع موجود هستند در چارچوب پارادایم نظم قرار میگیرند. برخلاف جامعهشناسان نظمگرا(همچون کارکردگرایی) که فاقد طرح نظری منسجمی برای توضیح تغییرات اجتماعی هستند، تضادگرایان(بهویژه مارکسیستها) سازههای نظری مستحکمی را برای این منظور تمهید کردهاند.
🔸 با کمی اغراق میتوان ادعا کرد که تمام دستآورد سنت جامعهشناسی مارکسیستی و امتداد پساساختارگرایانه آن در تبیین تحولات اجتماعی، بیش و پیش از هرکس به هگل و منظر فلسفی او به هستی تعلق دارد. هگل در طرح فلسفی خود، «شدن» را جایگزین «بودن» قرار داده و «واقعیت» را امری دارای صیرورت تلقی میکند که برای فهم آن گریزی از کاربست منطق و روش «دیالکتیک» نیست. از نظر او «تناقض» و «ضدیت» است که واقعیت را در بستر حرکت رقم میزند. اساسا تحول و حرکت به جز تقابل و ستیز هیچ زمینه و بهانه دیگری ندارد.
🔸 مارکسیسم و فمینیسم هرکدام با الهام از همین ایده فلسفی و بسط آن به مناسبات اقتصادی و انسانیِ جوامع در طول تاریخ، چارچوب مفهومی خود را برای تبیین تحولات اجتماعی بنا نهادند. اساسا مفهوم «جنسیت» سازهای نظری در مطالعات فمینیستی بود که تضاد را در بستر روابط انسانی تئوریزه میکرد. به همین دلیل در تمام قلمرو نظری فمینیسم از معرفتشناسی، اخلاق، سیاست، الهیات، هنر و سینما و... عنصر «رقابت» پررنگ و محوریست.
🔸 در جهانبینی اسلامی اما قاعدهای تحت عنوان «زوجیت» وجود دارد که عنصر محوری در شناخت هستی و صیرورت آن محسوب میگردد. زوجیت؛ تدبیر حکیمانه خداوند برای حرکت تکاملی هستی و انسان در بستر تلائم و اتحاد است که در سطح فردی به تکوین خانواده، امتداد نسل و رشد و تکامل افراد منجر میگردد، و در سطحی بالاتر اتحاد نفوس و جهانهای اجتماعی افراد را رقم میزند. برخلاف نگاه ماتریالیستی که منطق حرکت را با دوگانههای متضاد و نسبتِ انکاریِ «تز» و «آنتیتر» توضیح میدهد، صیرورت هستی در ادبیات اسلامی با دوگانههای متکامل و نسبتِ ایجابیِ «ازواج» اتفاق میافتد. لذا در چنین فضایی «همافزایی» جایگزین رقابت میگردد.
🔸 زوجیت نه تنها مبنایی هستیشناسانه برای فهم قوانین حاکم بر خلقت است بلکه گاه در مقام طراحی نظامات اجتماعی و بیان قواعد آن به نحوی هنجارین نیز قرار میگیرد. بنابراین زوجیت را میتوان بستر و قاعده حرکت تاریخی جوامع و تنظیمکننده نیروهای انسانیِ معطوف به آن قلمداد کرد. با این مبنا به نظر میرسد زوجیت امکانهای نظری مهمی را پیش روی مطالعات اجتماعی گشوده و میتواند بهمثابه پارادایم جدیدی در عرض پارادایمهای دیگر مطرح شود.
#یادداشت
#مواضع_اندیشکده
#نگاه_نو
به کانال اندیشکده زوج در ایتا بپیوندید:
https://eitaa.com/zoujtt
روابط دختر و پسر؛ از «دوستی» تا «رِل»
دکتر ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده
❇️ روابط دختر و پسر به دلیل مختصاتِ چندوجهی خود، از جمله موضوعاتیست که پیرامون آن تورمِ بحثهای کارشناسی شکل گرفته است. غالب مباحث موجود در این حوزه ماهیتی روانشناختی(فردگراییِ تحلیلی) با رویکرد آسیبشناسی دارند که ناظر به پیامدهای فردی، خانوادگی و اجتماعی این رابطه صورت گرفتهاند. موضوع این نوشتار اما خودِ «رابطه» و فهم مختصاتِ آن از منظری کلانتر است.
❇️ روابط دختر و پسر در ایران، همگام با تغییرات اجتماعی پرشتاب دهههای اخیر، روند تحولیِ عمیقی را تجربه نموده است. تا جایی که میتوان ادعا کرد آن چه امروزه از «رابطه» دختر و پسر شاهد هستیم با پدیدههای مشابه خود در گذشته تفاوتهای بنیادینی در ماهیت و مختصات دارد. در سنت فرهنگی ما «ازدواج» صورتِ غالب از مناسبات دختر و پسر بود، اما این مناسبات در شکل مدرن خود، الگوی جدیدی به خود گرفت که تحت عنوان «دوستی» صورتبندی میشد. پدیده «دوستدختر» و «دوستپسر» در آن کانتکس، رقیبِ نهادیِ «ازدواج» به شمار نمیرفت بلکه صرفا خرق عادتی در الگوهای همسرگزینی رایج بود.
❇️ «دوستی» دختر و پسر اگرچه شکل جدیدی از روابط دو جنس مخالف در فرهنگ ایرانی بود اما صورت جدید و متاخری در فرهنگ ایرانی(به ویژه طبقه متوسط شهری) در حال نضج گرفتن است که از آن به نام «رِل» یاد میشود. این دو پدیده اگرچه در امتداد تحول در قلمروهای جنسیتی جامعه ایرانی قرار دارند اما تمایزات ماهیتی فراوانی با یکدیگر دارند. مقایسه ویژگیهای این دو پدیده به ما در فهم بهتر ماهیت متمایز آنها کمک خواهد کرد.
❇️ دوستی دختر و پسر به عنوان یک پدیده مدرن در فرهنگ ایرانی ویژگیهای مهمی داشت. اولاً بر محور «عشق»(ولو از نوع زمینی آن) قِوام مییافت. قلبِ تیر خورده رایجترین مُعرّف نمادینِ این ویژگی در این دوره است. ثانیاً کنشگری در آن از الگوی خواستگاری سنتی در جامعه ایرانی پیروی میکرد و از این منظر «پسرانهتر» بود. ثالثاً از آنجا که غالبا معطوف به ازدواج شکل میگرفت، هنجارمند و تابع اصول اخلاقیِ بینافردی بود. رابعاً انحصارگرا و اصطلاحاّ «تکپَر» بود.
❇️ «رِل» اما به لحاظ مختصات دقیقا در نقطه مخالف «دوستی» قرار دارد. رِل حاصل تقاطعِ سوائقِ جنسیِ حقیقیِ با «بیهویتیِ» مجازی افراد است. لذا اساسا «جنسیت» در این نوع کنش فاقد موضوع بوده و سویههای دخترانه آن اتفاقا پررنگتر است. عشق در این شکل از روابط «دروغِ باورپذیر» است و هر دو طرف رابطه به شوخی بودن آن اذعان دارند. رِل اساسا با «س.ک.س» توجیهپذیر است. غایت وقتی این است، اکتفا به واحد معنا ندارد! هر چه رِلها متکثر و متنوع باشند به منطق رابطه نزدیکتر است.
❇️ رِل منطقیترین کنشِ انسانِ مدرن در زیست جنسی خود براساس استانداردهای عصر جدید است. زیرا با «تکاثرِ» انسان مدرن کاملا سازگار است. کثرت نیز ناگزیر از «سیّالیّت» است. امر سیال در تزاحم ذاتی با «چارچوب» و «هنجار» است. لذا رِل حتی التزامِ ظاهریِ «دوستی» به اصول اخلاقی را هم ندارد. رِل امتدادِ مصرفگرایی انسانِ جدید در ساحت روابط انسانی است. مفهوم «ازدواجِ ساندویچی» دقیقترین توصیفی است که قبلا دکتر فیاض برای این روابط به کار برده بود.
لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی)
https://eitaa.com/eqbali62
هدایت شده از Abdollahi
بلند شو بانو،
قلم بردار،
اکنون فصل روایت توست،
باید هنر را به پاکی خون های مقاومت پیوند بزنی،
باید فریادهای الهی درون سینه ات را برای ظهور حقیقت،
فریاد بزنی،
غزه یعنی هفتاد سال مقاومت،
غزه یعنی نبض جهان اسلام،
مادریِ مقاومت تو را می خواند،
تو را که مادری ات به وسعت آفرینش، امتداد دارد،
بلند شو بانو،
تو هم یک بانوی مقاومتی،
آرام نگیر،
الان فصل جهاد است،
بانوی مجاهد،
جغرافیای انقلابمان، به وسعت همه تاریخ است،
فصل روایت تو را صدا می زند....
🔹رویداد روایت:
«مادران مقاومت»
نقطه اتصال:
09363787830
@reyhaneh_jb
زمان: ۴ و ۵ بهمن
مکان: تهران، میدان امام حسین، قرارگاه جهاد
🔹 به #بانوی_آب بپیوندید:
https://eitaa.com/banooyeab
زنانگی و اداره
بازنگری در الگوی مناسبات زنان و حکمرانی
دکتر ابوالفضل اقبالی مدیر اندیشکده زوج
❇️ نسبت میان زنان و حکمرانی پرسش جدیِ سده اخیر کشور ماست. فلسفه سیاسی که در سنت جامعه ایران تا قبل از انقلاب اسلامی رواج داشت بر امتناع حضور زنان در ساحت مدیریت اجتماعی و عدم تناسب میان قلمرو «زنانگی» و «سیاست» تاکید داشت. انقلاب اسلامی اما طرح دیگری را در حکمت سیاسی رقم زد که به لحاظ ماهوی «دینبنیاد»، در تحقق خود «مردمپایه»، در سطح راهبردی «عدالتمحور» و به لحاظ رویکردی «زوجیتباور» بود. در این یادداشت قصد دارم تبیینی از مناسبات زنان و حکمرانی در چارچوب طرح انقلاب اسلامی ارائه دهم.
❇️ اعتقاد به نقشآفرینی زنان در فرآیندهای حکمرانی و مدیریت جامعه نزد رهبران انقلاب اسلامی یک باور حقیقی و غیرقابل خدشه است. این نگاه هم ناظر به ظرفیتهای انسانیِ ویژهی زنان، و هم مبتنی بر زوجیتباوری در ساخت و تمهید لوازم حرکت جامعه اسلامی است. یعنی اگر قرار است عناصر و ساختارهای مختلف جامعه در مسیر تحقق نظام و تمدن توحیدی گام بردارند، ناگزیر از همافزایی تام و همهجانبه زن و مرد براساس ظرفیتها و مزیتهای ویژه خود در این مسیر هستیم. یکی از آن عناصر مهم جامعه، حاکمیت و مساله «اداره» است.
❇️ ارادهی زنان عنصر مفقودِ اداره جامعه در 4 دهه اخیر بوده است. این فقدان ناشی از دو عامل مهم بود. اول اینکه در تجربه چهل ساله گذشته ما این همافزایی زن و مرد و تشریک مساعی در فرآیندهای حکمرانی مبتنی بر رویکرد «زوجیتباوری» نبود و مشارکت بانوان در این عرصهها یا با الگو و کلیشههای مردانه و ذیل سایه اراده آقایان محقق میشد، مانند اداره امور بانوان فلان دستگاه. یا به نحوی تشریفاتی و زینتبخش به ساختارهای از پیش تعیین شده و عینیت یافته پیوست میشد. مانند اسامی زنان در لیستهای سیبیلوی انتخاباتی!
❇️ عامل دوم اما مهمتر بود. ما در جمهوری اسلامی یا باور و عزمی برای بسط زوجیت در عرصه حکمرانی نداشتیم(و هنوز هم نداریم) یا طرحی برای تحقق آن روی زمینِ واقعیت ترسیم نکردیم. لذا مجبور به اکتفا به همان کلیشههایی که گفته شد بودیم. شوربختانه این کلیشهها نه تنها ما را از ظرفیتهای ویژه زنان محروم کرد، بلکه حتی چالشهای جدی و غیرقابل جبرانی را در صحنه واقعیت برای ما رقم زد که «رقابتهای صنفی» در عرصه خانواده و جامعه یکی از آنها بود. واضح است که وقتی رقابت جایگزین همافزایی شود، نتیجه چه خواهد بود.
❇️ وقتی قرار است در وزارت کشاورزی یا وزارت فرهنگ یک پست سازمانی تحت عنوان امور بانوان تشکیل شود یا در فلان لیست انتخاباتی مجلس نامی هم از یک یا دو زن برده شود، معلوم است که رقابت به نحو سیستماتیک ایجاد و تقویت میگردد. ساختارهای حکمرانی ما اینگونه مقوّم «رقابت صنفی» هستند و در چنین فضایی صحبت از همافزایی یا «تقدیم و تقدّم» بیمعناست. تقدیم و تقدّم یعنی ترجیحِ داوطلبانهی دیگری بر خود براساس «شایستهسالاری» که طرح انقلاب اسلامی برای حکمرانی براساس تصریح مقام معظم رهبری است.
❇️ اساس و محور اگر این باشد آنگاه الگوی اداره و سازمان نیز متحول خواهد شد. مطلوب این است که فلان وزارت یا سازمان و نهاد در مسیر پیگیریِ اهداف خود در تمام سطوح اعم از وضعیتسنجی، سیاستگذاری، تصمیمسازی و تصمیمگیری از ظرفیتِ زنانه بهره بگیرد. ضرورت این مشارکت در عرصههای سیاسی و اجتماعی در نسبت با حوزه صنعتی و نظامی، بلاتردید است(اگرچه در این حوزهها نیز منظرهای زنانه راهگشا خواهد بود) و این امر به جز ایجاد بستری برای ارادهورزیِ مستقل زنان در تمامی این فرآیندها امکانپذیر نخواهد بود.
❇️ حال در زمین واقعیت سخن بگوییم. معاونت یا ادارهکل امور بانوان اگر متولّی تزریق نگاه و اراده زنان در این فرآیندها است که فبهاالمراد. اما اگر جزیرهای منفک از بدنه اصلی دستگاه محسوب شده و در پی نخودسیاه است (که متاسفانه غالبا اینگونه است) باید دستخوش تغییرات و طراحیهای جدیدتر و کارآمدتر قرار گیرد. راستش را بخواهید من اساسا به الگوی معاونت امور بانوان در دستگاهها برای تحقق حکمرانیِ زنانه مشکوکم و معتقدم این ساختارها ناگزیر ما را به ورطه «صنفیگرایی» در فهم مسائل و اولویتها میکشاند.
❇️ الگوی پیشنهادی من چیست؟ من در مقابل این سازههای زمخت و متصلّب حکمرانی که اولا قائل به تعدیل خود به نفع پذیرش ظرفیت زنانه نیست و ثانیا اگر هم باور داشته باشند امکانهای پیشروی آن به شدت محدود و امیدزداست، صرفنظر از لزوم بازخوانی و بازنگری در ماموریتهای معاونتها و ادارات امور بانوان در دستگاهها، پیشنهاد اصلیام ایجاد، ارتقاء و تقویت «نهاد مشاوره زنانه» در تمام ساختارهای فعلی حکمرانی کشور است. تبیین تفصیلی این پیشنهاد را در یادداشت دیگری ارائه خواهم داد.
لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی)
https://eitaa.com/eqbali62
پدرسالاری بهمثابه حکمتِ تاریخ
ضرورت تمایزگذاری میان پدرسالاری و مردسالاری
دکتر ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده
❇️ نقدهای فمینیستی به سنت فرهنگی جوامع بشری معطوف به نفی و انکار «جنسیت» و توابع اجتماعی آن به نحوی کاملا گُترهای و نادقیق است. البته از زنِ خستهی ستمکشیده در مناسباتِ جنسیتیِ ناعادلانهی تاریخ چنین واکنشهایی طبیعی به نظر میرسد. اما تکرار طوطیوارِ ایدههای منقضیشدهی فمینیسمِ رادیکال توسط فعالان حوزه زنان و خانواده در زمانه کنونی کمی نگرانکننده است. بهویژه وقتی «بچه مسلمونها»ی آشنا با سنت فرهنگی و دینی جامعه ایران و جایگاه محوری «پدر» در این سنت از این حرفها میزنند.
❇️ فمینیستهای موج دومی در مسیر مبارزات فرهنگی و سیاسی خود غیریتهایی را تعیین کرده بودند که یکی از آنها پدرسالاری/مردسالاری بود. آنها با پدرسالاری در مناسبات خانواده مخالفت میکردند چون معتقد بودند این نظم جنسیتی در خانواده، امتدادِ مردسالاریِ نهفته در تاریخ و فرهنگ است. البته که با چنین خوانشی از پدرسالاری، ما نیز به آن مخالفیم. اما حقیقت این است که در جهان اجتماعی ما که ریشه در سنت و فرهنگ اسلامی-ایرانی دارد، پدرسالاری غیر از مردسالاری است.
❇️ مردسالاری در سنت ایرانی و تمام تاریخ بشر، دلالت بر نوعی برتری انسانی بهواسطه جنسیت دارد که چنین رویکردی به انسان فرسنگها دور از ساحت اسلامِ ناب است. آیه 13 سوره مبارکه حجرات صراحتا این اتهامات به اسلام را نفی میکند. اما پدرسالاری در نگاه اسلام اساسا هیچ دلالت ارزشی ندارد(یعنی ناظر به برتر پنداشتن پدر نسبت به مادر یا فرزندان نیست) و صرفا نحوی از تنظیمات مبتنی بر مصالح خانوادگی است. لذا پدرسالاری در اسلام معطوف به سازوکارهای اعتباربخش به نقش و جایگاه پدر در ایفای ماموریتهای خانوادگیست.
❇️ پدر کیست و چه ماموریتهایی دارد؟ پاسخ این سوال دقتهایی را میطلبد. پدری یک تعریف نفسالامری دارد و یک تعریف تاریخی و مبتنی بر تجربه زیسته ایرانیان. پدری در معنای ذاتی آن، جلوهی صفاتِ تدبیر، رزق، رأفت، اقتدار، کفایت، رفق، حلم، غیرت و ولایت خداوند است که ماموریت او قیام برای مصالح خانواده میباشد. پدری لحظه بسط و بروز تامّ فضایل و ملکاتیست که در سنت ایرانیان به «مردانگی» از آنها یاد میگردد و این لحظه کاملا از جنس تحول وجودی در مردان است.
❇️ به همین دلیل است که پدری در فاهمه جمعی ما ایرانیان اگرچه تحقق تامّ این صفات نبوده، اما همه ما همنشینی این صفات را با تصویر پدر در ذهنمان به نحو وثیق و پرتکراری تجربه کرده و لذتش را چشیدهایم و برای فقدان آن حسرت خوردهایم. پیوند عاطفی قدرتمند «پدر-دختری» یا تجربههای ناب «پدر-پسری» که در فرهنگ واژگان و اصطلاحات خانوادگی مردم ایران وجود دارد، دلالت آشکار بر ذهنیت تاریخی مثبت ایرانیان از مفهوم پدر و جایگاه معتبر او در خانواده دارد.
❇️ پدرسالاری به معنای سازوکارهای اعتباربخش به جایگاه پدر در خانواده از جمله «احترام»، «همراهی» و «پذیرش» کاملا مبتنی بر اصول و ارزشهای اسلامی بوده و همواره در متن فرهنگ جامعه ایرانی حضور داشته است. کسانی که از روی نادانی در گفتارها و نوشتارهای خود نوک پیکان نقدشان را به جای «مردسالاری» بهسمت «پدرسالاری» نشانه رفتهاند نمیفهمند که مشغول تخریب میراثی هستند که ضامن حفظ و بقای خانواده در طول تاریخ بوده است. پدرسالاری تدبیر حکیمانه تاریخ برای حفظ خانواده بوده است.
❇️ اگرچه نباید منکر شد که این ارزش متعالی گاه در امتزاج و اختلاط با عناصر منحط فرهنگ مردسالاری در جامعه ایرانی زمینه بروز انحرافهایی در فرآیند «پدریکردن» مردان را ایجاد کرده و بهمثابه زمینه و امکانی برای «ظلمِ نهادینهشده» به اعضای خانواده بهویژه زنان و دختران قرار گرفته است. اما باز هم در بدترین حالت، برآیند رسانهای و تصویری آن به سمت روایتِ پدری با «داس» نبوده است و از این منظر فیلمهایی چون «خانه پدری» کیانوش عیاری دروغ بزرگی درباره پدرِ ایرانی بود.
لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی)
https://eitaa.com/eqbali62
خدایا بابت محبت علی شکر...
روز ولادتِ تنها امیرالمومنین تاریخ و روز پدر مبارک🌺