🌷هوالعلیم
🔻تفاوت عرفان عملی با اخلاق
از آنجا که #عرفان_عملی از جنس عمل و مجاهده است، در بسیاری از موارد با علم اخلاق اشتباه گرفته شده و افراد نمیتوانند میان این دو روش کلی #تهذیب_نفس تفاوتی قائل شوند. درست است که عرفان عملی و اخلاق، بر خلاف رشتههایی مانند عرفان نظری، فلسفه و کلام، از «باید»ها و «نباید»ها صحبت میکنند اما؛ این دو رشته، در هدف و مسیر با یکدیگر متفاوت بوده و راههای جداگانهای را طی مینمایند.
در# اخلاق هدف نهایی انسان، رسیدن به ملکۀ «عدالت» است؛ توضیح اینکه دانشمندان علم اخلاق معتقدند سه قوه در وجود انسانها فعالیت دارد و برآیند فعالیت این سه قوه، شخصیت و حقیقت انسان و به تبع آن فعالیتهای وی را میسازد. در نگاه دانشمندان علم اخلاق، هریک از قوای عاقله، شهویه (قوهای که مخصوص جلب منفعتها برای انسان است) و غضبیه (قوهای که موظف به دفع بدیها و مضارّ از انسان است) در نفس انسان مشغول کشمکش با یکدیگر بوده و با هم رقابتی بهظاهر پایانناپذیر دارند؛ و انسانی سعادتمند است که قوۀ عاقلۀ وی بر دو قوۀ دیگر برتری پیدا کرده و به زبان دیگر، عقل حکمفرمای وجود او شود و غضب و شهوتِ وی را تحت کنترل درآورد. در مقابل انسان شقی و نگونبخت آن کسی است که قوۀ عاقلۀ او تحت سلطۀ یکی از قوای شهویه و یا غضبیۀ وی درآمده و بدین وسیله عقل او به جای حاکم، نقش محکوم را ایفاء نماید. پس هدف نهایی اخلاق این است، که انسان به یک «انسان خوب» تبدیل شود که امور خود را تحت مدیریت عقل خویش انجام میدهد، اما هدف #عرفان به طور کلی متفاوت است.
🔸همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، عرفان هدف خود را رسیدن انسان به اوج قلۀ #عبودیت و به عبارت دیگر، مرتبۀ #فناء فی الله قرار داده و جز با رسیدن به این نقطه، به چیز دیگری رضایت نمیدهد. انسان عارف، انسانی نیست که قوای خود را تحت ارادۀ عقل خویش قرار داده باشد، بلکه انسان عارف انسانی است که با سوزاندن تمام خودیّتها، مدیریت نفس خویش را به خداوند متعال سپرده و تمام امور وجود او، نه توسط عقل وی، که توسط خداوند متعال اداره میشود. پس هدف اخلاق تبدیل انسان به «انسان خوب» و هدف عرفان، تبدیل انسان به «انسانی الهی و خدایی» است.
📚منبع: عرفان امین، ص۱۷
☑@erfan_amin | پایگاه عرفان شیعی فقاهتی
🌷هوالعلیم
#عرفان_عملی
#عرفان_نظری
#فنا
🔻تفاوت نگاه انسان قبل و بعد از رسیدن به عبودیت
کشور وجود انسان تا قبل از رسیدن به مقام عبودیت و #فناء_مطلق، در اختیار هوی و هوس انسان و در تحت غلبۀ «نفس» خود او بود اما سلوک شخص، باعث میشود تا این نفس در کورۀ عشق الهی ذوب شود و آنوقت خداوند متعال است که در وجود انسان حکمفرمایی خواهد کرد. در این صورت نگاه انسان به عالم نیز نگاهی خدایی شده و انسان تمام موجودات را از جنبۀ ربط و ارتباطشان با خداوند متعال، نظاره میکند. ما انسانها موجودات را مستقل از خدا میپنداریم و برای همین خدا را در میان مخلوقات او گُم کرده و گاهی فراموش میکنیم، اما کسی که به مقام #عبودیت و فنا دست پیدا کرده است، هیچ موجودی را مستقل از خداوند ندیده و تمام عالم آفرینش را آیات حیات و علم و قدرت پروردگار مشاهده میکند.
به عبارت دیگر، به برکت #عرفان_عملی و سلوک بهسمت خداوند، انسان به خداوند، عالم آفرینش و حتی خود، نگاه جدیدی پیدا میکند که با نگاه انسانهای عادی، زمین تا آسمان تفاوت خواهد داشت.
🔸علم #عرفان_نظری علمی است که نگاه انسان عارف به عالم خلقت را توضیح داده و سعی میکند تا این نگاه را با ظرائفش، البته تا آنجا که ممکن است، در قالب الفاظ ترجمه کرده و با زبانی استدلالی و گاهی ریاضیوار بیان نماید.
📚منبع:عرفان امین، ص ۳۷
☑@erfan_amin | پایگاه عرفان شیعی فقاهتی
🌷هوالعلیم
🔻تفاوت اول عرفان عملی با اخلاق
از آنجا که #عرفان_عملی از جنس عمل و مجاهده است، در بسیاری از موارد با علم اخلاق اشتباه گرفته شده و افراد نمیتوانند میان این دو روش کلی #تهذیب_نفس تفاوتی قائل شوند. درست است که عرفان عملی و اخلاق، بر خلاف رشتههایی مانند عرفان نظری، فلسفه و کلام، از «باید»ها و «نباید»ها صحبت میکنند اما؛ این دو رشته، در هدف و مسیر با یکدیگر متفاوت بوده و راههای جداگانهای را طی مینمایند.
در اخلاق هدف نهایی انسان، رسیدن به ملکۀ «عدالت» است؛ توضیح اینکه دانشمندان علم اخلاق معتقدند سه قوه در وجود انسانها فعالیت دارد و برآیند فعالیت این سه قوه، شخصیت و حقیقت انسان و به تبع آن فعالیتهای وی را میسازد. در نگاه دانشمندان علم اخلاق، هریک از قوای عاقله، شهویه (قوهای که مخصوص جلب منفعتها برای انسان است) و غضبیه (قوهای که موظف به دفع بدیها و مضارّ از انسان است) در نفس انسان مشغول کشمکش با یکدیگر بوده و با هم رقابتی بهظاهر پایانناپذیر دارند؛ و انسانی سعادتمند است که قوۀ عاقلۀ وی بر دو قوۀ دیگر برتری پیدا کرده و به زبان دیگر، عقل حکمفرمای وجود او شود و غضب و شهوتِ وی را تحت کنترل درآورد. در مقابل انسان شقی و نگونبخت آن کسی است که قوۀ عاقلۀ او تحت سلطۀ یکی از قوای شهویه و یا غضبیۀ وی درآمده و بدین وسیله عقل او به جای حاکم، نقش محکوم را ایفاء نماید. پس هدف نهایی اخلاق این است، که انسان به یک «انسان خوب» تبدیل شود که امور خود را تحت مدیریت عقل خویش انجام میدهد، اما هدف #عرفان به طور کلی متفاوت است.
🔸همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، عرفان هدف خود را رسیدن انسان به اوج قلۀ #عبودیت و به عبارت دیگر، مرتبۀ #فناء فی الله قرار داده و جز با رسیدن به این نقطه، به چیز دیگری رضایت نمیدهد. انسان عارف، انسانی نیست که قوای خود را تحت ارادۀ عقل خویش قرار داده باشد، بلکه انسان عارف انسانی است که با سوزاندن تمام خودیّتها، مدیریت نفس خویش را به خداوند متعال سپرده و تمام امور وجود او، نه توسط عقل وی، که توسط خداوند متعال اداره میشود. پس هدف اخلاق تبدیل انسان به «انسان خوب» و هدف عرفان، تبدیل انسان به «انسانی الهی و خدایی» است.
📚منبع:"عرفان امین"ص۱۷
☑@erfan_amin | پایگاه عرفان شیعی فقاهتی
🌷هوالعلیم
🔻هدف عرفان
▪️عرفان هدف خود را رسیدن انسان به اوج قلۀ #عبودیت و به عبارت دیگر، مرتبۀ #فناء فی الله قرار داده و جز با رسیدن به این نقطه، به چیز دیگری رضایت نمیدهد. انسان عارف، انسانی نیست که قوای خود را تحت ارادۀ عقل خویش قرار داده باشد، بلکه انسان عارف انسانی است که با سوزاندن تمام خودیّتها، مدیریت نفس خویش را به خداوند متعال سپرده و تمام امور وجود او، نه توسط عقل وی، که توسط خداوند متعال اداره میشود.
📚منبع:"عرفان امین"ص ۳۹
☑@erfan_amin |پایگاه عرفان فقاهتی شیعی