eitaa logo
عرفان و خودشناسی و آخرالزمان
80 دنبال‌کننده
283 عکس
3 ویدیو
91 فایل
172 ج کتاب و صدها مقاله(رایگان): خودشناسی،عرفان،تکامل، روح،آخرالزمان،انسان کامل،امام زمان ،اسمای الهی،مدرنیزم،اخلاق ،مردم شناسی،دجال،شیطان،ازدواج و طلاق و تربیت،عرفان درمانی،مسخ و تناسخ،زندگینامه استاد و عرفا،مرد و زن https://zil.ink/khodshenasivaerfan
مشاهده در ایتا
دانلود
نامه هشتاد و هفتم: درجات عبادت ۱- اسلام تنها دینی است که در آن تفکر و معرفت در جرگه عبادات است و بلکه برترین نوع عبادت تلقی می شود که : ساعتی تفکر برتر از هفتاد سال عبادت است . علی - ۲- در اینجا یک مسئله بسیار جدی و عملی و شرعی قابل طرح است که آیا براستی انسانهای اهل تفکر معنوی و معرفت نفس و علوم عرفانی از سائر احکام عبادی همچون نماز و حج مبرایند ؟ ۳- در قرآن می خوانیم که نماز هدف نیست بلکه وسیله است و هدف از نماز رسیدن به مقام ذکر است که یاد قلبی خداست. و نیز آمده است که ذکر برتر از نماز است. همانطور که در صدها حدیث از رسول و علی (ع) آمده است که تفکر در نفس خویشتن و جستجوی آیات الهی در عالم هستی از نماز و هر عبادتی برتر است . آیا این مفاهیم بدان معناست که اهل ذکر و معرفت از نماز بی نیاز است زیرا به عبادتی برتر رسیده است ؟ ۴- بی تردید ذکر قلبی مقام حضور خدا در دل مؤمن است. حال اگر این انسان به نماز برخیزد و دست بسوی آسمان بلند کند دچار غفلت و نسیان و بلکه معصیت نشده است؟ بقول حافظ: آنچه خود داشت زبیگانه تمنا می کرد . ۵- نماز برای به دل آوردن خدا از آسمان است. چون دل ذاکر شد پس نماز اجابت شده است و به مقصود رسیده است و این مقام دائم الصلوة شدن است در قرآن . و دائم الصلوة شدن جز این معنائی ندارد . ۶- و اما این سئوال مطرح می شود که آیا کسانی ذاکرتر و خدائی تر از امامان بوده اند که علی (ع) دل خود را عرش خدا می نامد . پس چرا تا به آخر اقامه صلوة می کردند؟ پاسخ اینست که امامان صدر اسلام علاوه بر مقام امامت اوصیای پیامبر نیز بودند و مسئول تحکیم شریعت محمدی در امت بودند. ولی در دوران غیبت امام ، چنین امری نیست . و تقیه به عنوان اصل اول دین در دوره غیبت یک حقیقت است نه مصلحت سیاسی . یعنی باطنی شدن شریعت . و اینست که علی (ع) می فرماید که بزودی دورانی فرا می رسد که در مساجد جز منافقان رفت و آمد نمی کنند . ۷- ولی اقامه صلوة برای کسانی که به مقام ذکر قلبی نرسیده اند و قلوبشان خود بخود ذاکر نشده است بی شک واجب است ولی نه در بازار و اینست که امام صادق می فرماید هر که از تقیه خارج شد از دین خارج شده است . و منظور در دوران غیبت امام است . 8- بعلاوه عالمی که رسالت اجتماعی دارد و مقلدان و مریدانی را تحت تعلیم و تربیت خود دارد حسابش جداست . زیرا همواره مردمانی در جامعه وجود دارند که نیازمند اقامه صلوة می باشند و اقامه صلوة سرآغاز ورود به دین خداست . و تا زمانیکه فردی حضور خداوند را در دل خود در نمی یابد و دلش ذاکر نیست نیازمند اقامه صلوة است منتهی تحت ولایت و امامت یک انسان عارف که ذاکر است و امام نماز جماعت بایستی از ذاکرین باشد . · ۹۔ اصولاً انسان اهل معرفت نفس که خود قادر به استغراق در خویشتن و خواندن کتاب وجود خویش است حتماً بایستی انسانی ذاکر باشد و به ذکر قلبی رسیده باشد و لذا تفکر او همان تفکری است که از هر عبادتی از جمله نماز برتر است چرا که او نماز را پشت سر نهاده است و به مغز نماز رسیده است که همان ذکر می باشد. ۱۰- پس هر فکر و خیال و اندیشه گری دارای ماهیت عبادی نیست که برتر از نماز تلقی شود . آن فکر عرفانی و معرفت نفس است که برترین عبادات است چرا که سلوک الی الله در سمت ذات است تا مقام توحید و فنای ذات و وحدت وجود که همان مقام تفرید است و امامت . پس این تفکر ادامه همان نماز است همانطور که نیت نماز تقرب الى الله است نیت تفکرات باطنی و مکاشفات درونی هم توصل بالله است. از کتاب نامه های عرفانی ص 212 تألیف استاد علی اکبر خانجانی
محبت ۴۴- زن بمیزانی که به همسر و فرزندانش خالصانه خدمت می کند همسری محبوب و مادری مهربان می شود و از همسریت و مادریت خود لذتی بهشتی می برد. مرد نیز همینطور است. محبت، اجر خدمت است بطور عام. و اجر خدمت به اولیای الهی است بطور خاص که موجب هدایت عرفانی می شود. ۶۴- آنانکه محبتی در دل ندارند تلاش می کنند محبت دیگران را بلافاصله بواسطه هدیه دادن جبران کنند تا بقول خودشان مدیون نشوند. این اساس شقاوت است و معنای محبت ناپذیری.... از کتاب حکمت نوری مؤلف : استاد علی اکبر خانجانی
۳۵ -باب سخاوت نخستین سخاوت اینست که خود را برتر و دیگران را پست تر از خود ندانی تا مجبور به ترحم و ایثار شوی و او را بدھکار خود سازی و تمام عمر از خودت منزجر نمایی ! دومین سخاوت آنست که دیگران را ھمسان و مساوی با خود نپنداری که به ناگاه حیران شوی و آنھا را خائن و مکار بنامی و مابقی عمرت از آنان انتقام بستانی ! سومین سخاوت آنست که به دیگران تھمت ناحق نزنی .و بلکه تھمت حق ھم نزنی الا به خودشان در خفا! از کتاب اخلاق عرفانی تألیف استاد علی اکبر خانجانی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
123-کتاب صوتی اخلاق عرفانی - رساله عملیه عرفانی قسمت (3) باب حسد، ریاست و سلطه، عزت، قرض، بلایا، ترس، خشم، سخاوت، توبه، توقعات، عصمت، ادب، اخلاق، شناخت ناب تألیف استاد علی اکبر خانجانی
لیست_کامل_آثار_مکتوب_استاد_علی_اکبر_خانجانی.pdf
87.8K
توجه شدیداً توصیه می شود که این مجموعه آثار را بطور مکتوب مطالعه فرمائید. مطالعه پای میز رایانه، مطالعه در معیت شیطان است و چه بسا به فهم واژگونه معارف منجر می شود. بدانید بمیزانی که این معارف عقلاً فهم شده و قلباً تصدیق و باور می شوند مشکلات درونی و برونی بتدریج بطرزی معجزه وار حل و فصل می گردند و فرد بر زندگیش احاطه می یابد و از جبر های زمانه رها می گردد. هنوز هم سرلوحه حکمت ما اینست: تصدیق کنید تا نجات یابید. علی اکبر خانجانی ===== کانالهای موجود در تلگرام: پی دی اف کتابها (به ترتیب تاریخ تألیف ) کتابهای صوتی اصلی کتابهای صوتی کم حجم سخنرانی ها قیمت کتابها درخواست کتاب (صحافی شده) @sabtedarkhastha درخواست امانت کتاب : @amanateketabhaykhanjani ==
چرا زنا بد است ؟ اعمالی که گناه محسوب می شوند فقط به این دلیل نیست که دارای عذاب بعد از مرگ هستند بلکه خود نفس چنین اعمالی در حین انجام حامل عذاب است و این نوع اعمال معلول افکار و امیال ناحق هستند و عذاب باطن زشت می باشند و این زشتی را آشکار می کنند. زنا به رابطۀ جنسی ای گفته می شود که در آن هیچ عهد و وفا و الفتی نباشد بنابراین چه بسا رابطه زناشوئی که بر زنا باشد. چرا رابطۀ زنائی ایجاد عذاب می کند؟ مثل غذائی که آدمی هر چه که می خورد گرسنه تر و قحطی زده تر می شود و این شامل رزق حرام است. ولی رابطۀ حرام بین یک زن و مرد بسیار عذاب آورتر است زیرا نیاز جنسی یک نیاز کاملاً عاطفی و قلبی و روحی است و تلاشی برای رهائی از انزوا و حبس روح در تن است . مثل یک زندانیِ سلولِ انفرادی که هر چه که دیوار زندانش را می کَند تا خراب کند و آزاد گردد دیوار زندان ضخیم تر می شود و جداره های زندان به بدن زندانی نزدیکتر می شوند. عذاب زنا از این هم هولناکتر است. رابطه جنسی ، مبادله و اتحاد دو روح است درحالیکه برای لحظه ای روح از تن فرا می رود حال اگر چنین واقعه ای رخ ندهد در واقع روح مستمراً در اصطکاک تن قرار می گیرد و فرسوده و دیوانه می شود. اینست که آدمهای هرزه و زنا کار بسوی تشنّج و جنون می روند و مستمراً هم هرزه تر و شهوتباره تر می شوند و ناکامتر و قحطی زده تر و زندانی تر . و این در حالی است که مستمراً به یکدیگر مبتلاتر و نیازمندتر و نومیدتر می شوند و لذا این رابطه بسوی نفرت تا سرحدّ انتقام می رود. درحالیکه در رابطۀ حلال، روح به سمت رهائی و بی نیازی میرود. زنا، بزرگترین عذاب روح است. از کتاب دائرة المعارف عرفانی جلد دوم تألیف استاد علی اکبر خانجانی
حکمت جاوید ( انسان لایق ) انسانی لایق عزّت است که برای دیگران هم بخواهد . انسانی لایق ایمان است که برای دیگران هم بخواهد . انسانی لایق معرفت است که برای دیگران هم بخواهد . انسانی لایق محبت است که برای دیگران هم بخواهد . انسانی لایق سلامت است که برای دیگران هم بخواهد . انسانی لایق زندگی است که برای دیگران هم بخواهد . انسانی لایق جاودانگی است که برای دیگران هم بخواهد . انسانی لایق انسانیت است که برای دیگران هم بخواهد . آنکه چنین نیست مجسمۀ شیطان است انسان نیست بلکه شیطانی است در صورت بشر . این همان انسان کافر و بخیل است . انسان فقط در دیگران به حق خود می رسد و دیگرترین دیگران هم خداست که ذات بشر است . کتاب دائرةالمعارف عرفانی جلد سوم استاد علی اکبر خانجانی -
🔶کسی که نیست مقاله ۱۵ کسی که انجام وظیفه نمی کند وظیفه شناسی دیگران را اهانتی به خویشتن می یابد . کسی که محبّت نمی ورزد محبّت دیگران را چاپلوسی می خواند . کسی که ستم می کند عدالت دیگران را بی عاطفگی می نامد . کسی که تقوا ندارد خویشتن داری دیگران را ریاکاری می خواند . کسی که دروغگوست صدق دیگران را بزدلی تعبیر می کند . کسی که شهامت ندارد شهامت دیگران را توطئه می داند . کسی که ایمان ندارد ایمان دیگران را جنون می پندارد . کسی که قدرت انتخاب ندارد اختیار دیگران را بی وفایی و خیانت می نامد . کسی که آرامش ندارد، آرامش دیگران را تنبلی و عقب ماندگی می داند . کسی که تواضع ندارد تواضع دیگران را بدبختی می نامد . کسی که نیست ، هستی را وهم می پندارد . کسی که انجام وظیفه نمی کند وظیفه شناسی دیگران را اهانتی به خویشتن می یابد . کسی که محبّت نمی ورزد محبّت دیگران را چاپلوسی می خواند . کسی که ستم می کند عدالت دیگران را بی عاطفگی می نامد . کسی که تقوا ندارد خویشتن داری دیگران را ریاکاری می خواند . کسی که دروغگوست صدق دیگران را بزدلی تعبیر می کند . کسی که شهامت ندارد شهامت دیگران را توطئه می داند . کسی که ایمان ندارد ایمان دیگران را جنون می پندارد . کسی که قدرت انتخاب ندارد اختیار دیگران را بی وفایی و خیانت می نامد . کسی که آرامش ندارد، آرامش دیگران را تنبلی و عقب ماندگی می داند . کسی که تواضع ندارد تواضع دیگران را بدبختی می نامد . کسی که نیست ،هستی را وهم می پندارد. سوم www.akhar-zaman.com www.khanjany.com https://t.me/khanjanyaliakbar
عرفان عملی ۱۱۰۳- وظیفه شناسی يعنی اينکه در کجا و كی و در رابطه با چه كسی چکار كنی. پس اين مستلزم مکان شناسی و زمان شناسی و مردم شناسی و خودشناسی و حق شناسی است و عرفان در نهایت هدفی جز اين ندارد و عرفان عملی عين وظیفه شناسی بر اساس یقین حاصل از معرفت است. پس آنچه که ماهیت و نتیجه عمل واحدی را در انسانهای گوناگون رقم مي زند میزان یقین عرفانی موجود در آن عمل است و اين همان وظیفه شناسی عرفانی است یا عرفان عملی و عرفان بی عمل فقط در خدمت توجیهات ابليسی زندگانی کافرانه و فاسقانه است. از کتاب مذهب اصالت عشق جلد 6 تألیف استاد علی اکبر خانجانی