eitaa logo
عرفان و خودشناسی و آخرالزمان
105 دنبال‌کننده
771 عکس
64 ویدیو
93 فایل
172 ج کتاب و صدها مقاله(رایگان): خودشناسی،عرفان،تکامل، روح،آخرالزمان،انسان کامل،امام زمان ،اسمای الهی،مدرنیزم،اخلاق ،مردم شناسی،دجال،شیطان،ازدواج و طلاق و تربیت،عرفان درمانی،مسخ و تناسخ،زندگینامه استاد و عرفا،مرد و زن https://zil.ink/khodshenasivaerfan
مشاهده در ایتا
دانلود
چه خبر است و آخرالزمان یعنی چه و تکلیف چیست! 186 -امروزه ھمه پیروان مذاھب الهی و از جمله مسلمین در فروع دین مشکلی ندارند و بلکه اتفاقاً در اصول نظری دین و اصول عملی شریعت به بن بست رسیده اند یعنی در فهم حقیقت توحید و نبوت و معاد و عدل و امامت و نیز در اجرای مبانی اخلاقی ھمچون صدق و عفّت و محبت و دوری از ربا و ریا و زنا و مسکرات دچار سرگردانی و تردیدند و بلکه اصلاً از ربا و ریا و زنا و ابتلای به مخدرات و مسکرات قانونی و غیرقانونی رھائی ندارند. و کسی نیست که این مسائل بنیادی دین و اخلاق و فطرت و عقلانیت را در آخرالزمان تبیین و تعین بخشد و بگوید که اصلاً چه خبر است و آخرالزمان یعنی چه و تکلیف چیست! از کتاب کلمةالله تألیف استاد علی اکبر خانجانی
۳۸۷- براستی آزادی چیست؟ آزاد بودن یعنی چه ؟ ۳۸۸- آزادی برای عامه مردمان چیزی جز امکان فعالیت بی حد و حصر نیست ولی برای فرزانگان آزادی بمعنای رهائی روح از تن و اسارت ماده است. در حالیکه برای عوام آزادی بمعنای آزادی هر نوع فعالیت دلخواه در عالم ماده است جهت به تصرف درآوردن ماده. ۳۸۹- پس در اینجا شاهد دو معنای کاملاً متضاد درباره آزادی هستیم آزادی از ماده و آزادی در ماده . آزادی نوع اول منجر به معنویت و اخلاق و سیر و سلوک روحانی می شود . و آزادی نوع دوم منجر به سلطه گری و فساد و اشرافیت و دنیاپرستی می شود: آزادی معنوی و آزادی مادی ! ۳۹۰- انسان روحی اسیر ماده است. و این است علت العلل احساس اسارت انسان در جهان و اراده به آزادیخواهی . ۳۹۱- اکثر مردم می پندارند که از طریق فعالیت و جنب و جوش بیشتر در عالم ماده این اسارت کاهش می یابد و یا از بین می رود در حالیکه فعالیتهای مادی علت احساس اسارت است . مثل کسی که در غل و زنجیر است و هر چه که بیشتر دست و پا بزند و این غل و زنجیر را بجنباند بیشتر احساس اسارت و زجر می کند. ۳۹۲- در نقطه مقابل آزادیخواهی عملی و مادی که آزادیخواهی کافرانه است امر به تسلیم و رضاست که آزادیخواهی مؤمنانه و عارفانه است. یعنی جنبیدن و دست و پا زدن در غل و زنجیر و یا آرام و تسلیم ماندن . ۳۹۳- آزاد شدن در بیرون و آزاد شدن در درون: این دو اراده و بینش از آزادی منشأ دو راه و روش از زندگی انسان است که موسوم به کفر و ایمان است. از کتاب نامه های عرفانی ص 61 تألیف استاد علی اکبر خانجانی
107-nameh haye erfani daftar 1 (4).mp3
11.35M
کتاب صوتی نامه های عرفانی گناه، محبت زنانه، محرم و نامحرم، اخلاق آخرالزمان، آزادی ضد آزادی، ایمان و خرافه، سرّ زندگانی عارفان تألیف استاد علی اکبر خانجانی
عرفان 1- عرفان در لغت از عرفه و معرفت است و معرفت، شناخت حضوری و قلبی و شهودی را گویند یعنی آن شناختی که در دل تبدیل به یقین شده و در خون و جان و روان آدمی جریان یابد و زندگی آدمی عین عقل و علم و باورهایش شود و این مقام صدق است. 2- به بیان دیگر عرفان، شناخت عقلی، علمی، قلبی، حضوری و شهودی و یقینی معارف دینی و الهی است. 3- پس عرفان حاصل درد دین و عشق به معرفت بنیادین زندگی انسان است و عطش خودشناسی و اندوه انسانیتی که باید باشد و نیست. 4- پس عرفان ربطی به کنجکاویها و ماجراجوئی های ماورای طبیعی ندارد. 5- همچنین عرفان هرگز حاصل نمی شود از برای کسانی که قصد استفاده دنیوی از معارف الهی را دارند. 6- همچنین عرفان ربطی به جن گیری و غیبگوئی و رمالی و جادو و کارهای خارق العاده و گنج گیری و درمانگری آنی و معجزه بازی ندارد. 7- همچنین هرگز کسی که می خواهد عارف شود نخواهد شد. از کتاب اخلاق عرفانی تألیف استاد علی اکبر خانجانی
نامه بیست و سوم: دل و هوای نفس ۴۲۹- امروزه بسیاری از پیروان عرفانهای دجالی با توسل به این نوع معارف و احادیث که خداوند مقیم در دل انسان است پیروی از دل را عین پیروی از خدا تلقی می کنند غافل از اینکه فرق بین دل و هوای نفس را نمی دانند . و گوئی نفس پرستی و اعمال بولهوسانه عین دین و عرفان است و هر که هر چه می کند عین حق است و درست و اراده بشر همان اراده خداست . بدین ترتیب آدمی نیاز به هیچ تعلیم و تربیتی ندارد و خود مظهر حق است . و این توجیه افسارگسیختگی نفس و کفر و سلطه نفس اماره است که عین دین شده است آنهم عرفان ناب !! ۴۳۰- آری خداوند مقیم در دل انسان است و از رگ گردن به انسان نزدیکتر است ولی انسانی که صاحب دلی زنده و مؤمن باشد نه دل مرده و یا دلی که به تسخیر اجنه و شیاطین درآمده است و بازیچه زمانه و تبلیغات است و از نزد خود هیچ اراده ای ندارد . ۴۳۱- به بیان دیگر آن دلی خانه خداست که همه اعمال صاحبش عین احکام الهی باشد و از حدود الهی تجاوز نکند و مظهر اخلاق الله باشد و چنین آدمی صاحب جاذبه و قدرت روحانی و کرامت وجودی است که به دیگران هم معنویت و فضیلت و تقوا و معرفت و آرامش و عزت نفس می بخشد . و این انسانی خالص است که از اولیای الهی است که محل فعل خداوند می باشد. از کتاب نامه های عرفانی ص 68 تألیف استاد علی اکبر خانجانی
دروغ(ریا) ١۶ -اولین دروغ ، یک دروغ اختیاری است و مابقی دروغهای جبری است . ١٧ -ھمۀ دروغها مصلحتی ھستند . دروغهای غیرمصلحتی فقط در دیوانه خانه شنیده می شود یعنی از زبان کسانی که در دروغ خود دیوانه شده اند یعنی دروغ خود را باور کرده اند . ١٨ -دربارۀ اولین دروغی که به کسی گفته می شود مدتها فکر می شود ولی دروغهای بعدی اتوماتیک می آیند. ١٩ -ھر جرم و گناه و ستمی نوعی از دروغ است . دروغهائی که تبدیل به عرف و عادت و فرھنگ شده اند مثل دزدی ، زنا ، کلاه برداری ، ربا و غیره . ٢٠ -بسیاری از دروغها تبدیل به مجموعه ای از سازمان رفتاری و رسوم و صفات در بشر شده اند مثل ناز زن ، تعظیم و چاپلوسی ، عشق بازی ، بسیاری از تعارف ھا ، عبادات سهوی ، مراسم عروسی و عزائی ، آرایش ، بازیها. ٢١ -برخی از دروغها در طول تاریخ تبدیل به شغل و حرفه و تخصص شده اند مثل سیاست ، دلالی ، روسپی گری ، پزشکی ، رمالی ، نصیحت اخلاقی ، برخی روضه خوانی ھا ، قضاوت ، تبلیغات . ٢٢ -برخی از دروغها در طول تاریخ بشر علوم و فنونی را پدید آورده اند مثل نقطه ( . ) که موجودی دروغین و خلاف واقع است و اساس علم ھندسه و ریاضی و صدھا علم دیگر است . ٢٣ -برخی از دروغها راست از آب درمی آیند مثل عشق . ٢۴ -برخی از راست ھا دروغ از آب درمی آیند مثل عشق . ٢۵ -برخی از دروغها را ھمه می شناسند و با اینحال دوستش دارند و از آن پیروی می کنند مثل دموکراسی . کتاب پدیده شناسی گناه اثر استاد علی اکبر خانجانی
نظم و انضباط بعنوان اساس عدالت به زعم علی (ع) عدالت عبارت است از : هر چیزی را سر جای خودش قرار دادن . این تعریف از عدالت در نخستین مفهومش عین نظم و نزاکت و نظافت و آرام و قرار در زندگیست. مثلاً در خانه ای که برای پیدا کردن هر چیزی بایستی ساعتی جستجو نمود بدون شک روابط اهالی آن خانه نیز دچار اختلال و تشنج شده و چه بسا به زور و تهمت و ستم می انجامد . این قانون در کل جامعه کلان از هر حیث اقتصادی و قضایی و فرهنگی و شرعی نیز مصداق دارد . در خانه ای که تفاوتی چندان بین آشپزخانه و اطاق خواب و توالت و میهمان خانه وجود ندارد و هر شی ای می تواند هر جائی قرار گیرد هیچیک از افراد آن خانه نیز دارای هویت و وظایف مشخص نیستند و آن خانه دچار سوء مدیریت و هرج و مرج و تجاوز و ستم است و در آن عدالت و تعادلی موجود نیست. یا مثلاً در جامعه ای که هر کسی می توان هر کاره ای باشد و هیچکس سر جای خودش نیست نه قانونی اجرا می شود و نه عدالتی وجود دارد . ابتدایی ترین و اساسی ترین تمرین عدالت در خانه آغاز می شود و آن نظم و انضباط در اشیاء خانه و تقسیم کار واضح بین افراد می باشد . کسانی که دریک خانه بی نظم و کثیف و بی قانون زیست می کنند در جامعه نیز آدمهای ستمگر و ستم برند. هر شی ای باید کار خاص خودش را داشته باشد و هر فردی باید دارای وظیفه معین باشد. این اساس عدالت است . لا ابالیگری اساس ستمگری است . 📚منبع : دائرة المعارف عرفانی جلد اول صفحه 72 اثر استاد علی اکبر خانجانی
آخرالزمان کجاست؟ ۴۳۴- زمان برای هر انسانی از گذشته می آید و به آینده می رود. دو نوع انسان است که بی زمان است یعنی زمانش به آخر آمده است یعنی گذشته و آینده ای ندارد. یکی اولیای الهی و انسانهای کامل هستند که بقول قرآن از گذشته و آینده و از پس و پیش پاکند زیرا در حضور پروردگارند. و دیگر انسانهای تباه شده اند که گذشته خود را تباه کرده و هیچ آینده ای جز مرگ و نیستی پیش روی ندارند و دنیا و آخرت را باخته اند . و زمان در نفس آنان عقیم گشته و از کار ایستاده است نه مرده اند و نه زنده. و قلوبشان سنگ و بلکه سخت تر از سنگ است و این جماعت دوم در آخرالزمان و عصر حاکمیت مطلقه تکنولوژی اکثریت قریب به اتفاق بشریت را تشکیل میدهند . و اولیای الهی این جماعت آخرالزمانی را رهبری و هدایت می کنند یعنی این جماعت به استحقاق هدایت رسیده اند اگر طالب هدایت شوند . ۴۳۵- قلمرو درک زمان همان ذهن انسان است. اولیای الهی از عرصه ذهن که همان دنیاست خروج کرده اند و این امامت زمان است. ولی عامه مردمان با تمامیت ذهن و اندیشه خود به بن بست میرسند و ذهنشان از کار می ایستد و این آخرالزمان عوام است که در آخرالزمان دم از عشق و جنون میزنند و اگر امام هدایت را نیابند به هلاکت می رسند و موجب هلاکت کل جامعه بشری می شوند زیرا به غایت کفر رسیده و در کفر سقوط کرده اند و در درک اسفل السافلین مقیم هستند. ناجی موعود منجی این جماعت است . از کتاب نامه های عرفانی ص 69 تألیف استاد علی اکبر خانجانی
107-nameh haye erfani daftar 1 (5).mp3
11.8M
کتاب صوتی نامه های عرفانی عرفانهای دوزخی، دل و هوای نفس، آخرالزمان کجاست؟، آرام و قرار، عدالت و مساوات، پیشرفت، ابن عربی، شریعت و طریقت تألیف استاد علی اکبر خانجانی
وظايف واجب والدین در تعلیم و تربیت فرزندان الف - راستگوئی و بی ریائی پیشه نمودن با فرزندان و آنها را به طریقی وادار به دروغ ننمودن و همواره خطرات دروغ را به آنها یادآوری کردن . ب - آداب اخلاقی را در حریم خانه رعایت نمودن . ج - دعوت کردن فرزندان در سنین عقل و بلوغ به دین خدا و آداب اخلاقی بی هیچ تهدید و تطمیعی . د- به میزانی که فرزندان به آموزش میل نشان می دهند امکان آن را فراهم ساختن بی هیچ تهدید و تطمیعی . ه- فرزندان را دعوت به قناعت و ساده زیستی نمودن . و - در سر آغاز جوانی فرزندان را به ازدواج ترغیب کردن و آنها را تا حد امکان در این امر یاری نمودن و آنها را در انتخاب همسر آزاد گذاشتن و راهنمائی کردن . ز - تنبیه نمودن معقول فرزندان در سلسله مراتب آن تا حدود تشخيص عقلی فرزندان آن هم پس از تذكر و نصيحت لازم . ح - فرزندان را از پر خوری و بازیگری زیاده از حد باز داشتن . ط - فرزندان را به چشم اموال خصوصی خود نگاه نکردن و برای آینده آنها در نزد خود و برای خود سرمایه گذاری مادی یا معنوی نکردن . از کتاب چه باید کرد مؤلف: استاد علی اکبر خانجانی
ذکر 70- آنکه ذکرش شفا و اسمش دواست از زبان و دل مومنان و اهل معرفت است. همانطور که ذکر خدا فقط قلوب مومنان را آرام و قرار می بخشد ولی دلی که سنگ و کافر است با هزار رکعت نماز هم جهت آرام و قرار، هیچ اثری نمی پذیرد. نماز درمانی و ورد درمانی و دعا درمانی به عنوان ابزاری شفابخش خود نوعی شرک بزرگ است که عذاب و مرض را شدت می دهد زیرا بمعنای استفاده از کلام خدا جهت مبارزه با عذاب خداست. ... از کتاب مبانی عرفان عملی تألیف استاد علی اکبر خانجانی
راز غیبت امام زمان 96- انتظار ظهور اگر بر معرفت و محبت به امام نباشد جز فریب و فلاکت حاصلی ندارد. و معرفت و محبت به امام حاصل عمری تقوا و تلاش برای اصلاح نفس و احیای عدالت و سلامت در جامعه است. یعنی بمیزانی که فردی دارای تقوا و مردم دوستی و در عطش سعادت و رشد جامعه است امامت را درک نموده و در مسیر امامش قرار می گیرد و خلیفه امامش می شود و آئینه حضور و ظهور امام است. و اینست راز غیبت امام برای مذهب امامیه. تا همه شیعیان امامان عصر و جامعه بشری شوند و جامعه بشری را برای ظهور جهانی اش مهیا نمایند نه اینکه خودشان مفلوکترین افراد و گروههای بشری باشند. از کتاب مذهب اصالت عشق تألیف استاد علی اکبر خانجانی جلد هشتم
راز غیبت امام زمان یکی از مھمترین زمینه پیدایش خرافه در ھر مذھبی بعنوان بزرگترین دشمن حقیقت آن مذھب ھمانا آسمانی ساختن ھویت بشری انبیاء و اولیای آن مذھب در طول تاریخ بوده است یعنی فرافکنی زمین به آسمان و عالم متافیزیک . در حالیکه تلاش مردان حق درست به عکس این واقعه بوده است یعنی زمینی ساختن آسمان و عینی نمودن عوالم ماورای طبیعت که ھمان واقعه نزول وحی و کرامات الھی به زمین و بسوی عالم عین است. این تلاش پیروان در واقع تلاشی کافرانه و ضد دین است منتھی در لباس دین و قداست نمائی . کفر ھرگز دشمن دین نبوده است بلکه نفاق و خرافات دشمن خدا و دین اوست. کفر جھل است ولی نفاق، عداوت است. تشیع و مذھب امامیه که عرصه تعین الوھیت در انسانی بنام امام است و درست به ھمین دلیل دین کامل و آخرالزمان است دشمنی بزرگتر از فرافکنی امامان به عالم غیب ندارد. گوئی که این سخن رسولان به پیروان خود که « ماھم بشری مثل شما ھستیم » مطلقاً شنیده و باور نشده است. و بدینگونه مسیح، پسر خدا شد و امامان ھم خود خدا شدند و لذا از دسترس بشر خارج گشته و به عالم غیب پیوستند. و اینست راز غیبت امام زمان. پس این غیبت برخاسته از بخل و نفاق پیروان این مذاھب است و تا این نفاق و عداوت علاج نشود ظھور و نجاتی ھم در کار نخواھد بود الا اینکه باز ھم کشته خواھد شد بدست پیروانی که چشم دیدن نور خدا در بشر و بر روی زمین را ندارند و لذا خدا را فقط نادیده و نابوده می خواھند و ناجی را ھم در آسمان و یا درچاه غیبت دوست می دارند و این مذھب مرگ و نیستی پرستی است. از کتاب " دائرة المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد دوم ص 207
نامه بیست و هفتم: معمای پیشرفت ۴۵۲- تا حدود یکی دو قرن پیش بیش از نیمی از آدمهای روی زمین واقعاً گرسنه بودند یعنی چیزی نداشتند تا در شکمشان بریزند و شکمها تهی بود. ولی حالا شکم ها جمله ورم کرده و چاقی یکی از مسائل مسری انسان مدرن است و با اینحال اکثر مردم دچار سوء تغذیه و کمبود مواد حیاتی هستند و داروهای تقویت کننده مصرف می کنند . بنابراین مشکل قحطی زده گی بشر هنوز هم ادامه دارد در حالیکه تولیدات غذائی در عصر ما هزاران برابر بیشتر از دورانهای قبل است. و این نشان می دهد که انسان حتی در عصر فضا هم مشکل شکم و تغذیه حیوانی خودش را حل نکرده است و از حیوانات عاجزتر است در ارضای غرایز حیوانی خودش. همین مشکل و معما درباره غریزه جنسی هم دو صد چندان شدیدتر حاکم است. و این بدان معناست که انسانها براستی از حیوانات پست ترند حتی در امور حیوانی . ۴۵۳- انسان هر چه بیشتر مصرف میکند قحطی زده تر می گردد. چاقی و چربی و اوره و قند خون جمله بمعنای حل و جذب نشدن غذا در بدن انسان است. و این یعنی آنکه انسان غذا خوردن نمیداند و آنچه که علوم تغذیه و بهداشت و درمان و زیست شناسی نامیده می شود مقادیری هذیان و ادراک نامربوط و گمراه کننده است وگرنه انسان امروز بیمارترین و قحطی زده ترین انسان تاریخ نمی بود در حالیکه همه چیز را می بلعد . ۴۵۴- آنچه که پیشرفت نامیده می شود فقط پیشرفت در پیچیده سازی زندگی و بازیها و زرق و برق و تخریب و ویرانگری و پلیدی و شرارت و جنون و جنایت است و بس. ۴۵۵- بشر امروز ضعیفترین و شرورترین و پرمدعاترین بشر تاریخ است و حتی در معیشت و رفاه مادی اش هم اندک بهبودی حاصل نکرده است و در برخورداری از حیات جانوری اش ذلیل ترین حیوانات شده است . و در قبال امراض ناامن ترین بشر همه دورانهاست و در عقلانیت هم دیوانه ترین حیوانات است و در عاطفه هم شقی ترین آنهاست . بشر به علوم و فنون خویش کمترین احاطه و علمی ندارد و این فنون است که او را تحت فرمان خود دارد و بسوی نابودی می کشاند . بشر فقط در بدبختی و حماقت و شرارت و عجزش پیشرفت کرده است. پیشرفتهای علمی و فنی بشر چیزی جز طلسم شدگی او بواسطه یک نیروی شیطانی و ضد انسانی نیست که امر را بر او مشتبه کرده است . ۴۵۶- بشر دیروز لااقل بر بدبختیهای خود تا حدودی آگاهی داشت ولی بشر امروز در بدبختی اش دیوانه شده است و انواع عذابها موجب تباهی عقل و فطرت و غرایز او شده است. ۴۵۷- نگاه کنید که رهبران و حاکمان مردم چه کسانی هستند . پلیدترین و احمق ترین و شقی ترین مردمانند که بواسطه آنها انتخاب می شوند. شاهان قدیم بمراتب عاقلتر و با عاطفه تر بودند . ۴۵۸- تکنولوژی و پیشرفتهای علمی چون ظلمتی جلوی چشم بشر را گرفته است و او را دیوانه ساخته است تا چاههائی را که پیش پای او میکند نبیند. هر پیشرفت علمی - فنی یک دام جنون و جهنم است که دربهای باغ سبز را در مقابل و ذهن او مجسم میکند. تکنولوژی غل و زنجیرهائی است بر گردن بشر تا اعماق دوزخ . و فلسفه ها و دکترین های علمی هم جمله توجیه این دوزخ است. ۴۵۹- بشر به کجا می رود؟ به جهنم ! و در جهنم از کفران و کبر و جهلش پاک می شود و آماده دیدار با پروردگارش می شود . از کتاب نامه های عرفانی ص 72 تألیف استاد علی اکبر خانجانی
وظیفه شناسی یعنی چه؟ ۱۱۰۳- وظیفه شناسی يعنی اينکه در کجا و كی و در رابطه با چه كسی چکار كنی. پس اين مستلزم مکان شناسی و زمان شناسی و مردم شناسی و خودشناسی و حق شناسی است و عرفان در نهایت هدفی جز اين ندارد و عرفان عملی عين وظیفه شناسی بر اساس یقین حاصل از معرفت است. پس آنچه که ماهیت و نتیجه عمل واحدی را در انسانهای گوناگون رقم مي زند میزان یقین عرفانی موجود در آن عمل است و اين همان وظیفه شناسی عرفانی است یا عرفان عملی و عرفان بی عمل فقط در خدمت توجیهات ابليسی زندگانی کافرانه و فاسقانه است. از کتاب مذهب اصالت عشق جلد 6 تألیف استاد علی اکبر خانجانی
🌺بعد مرگ را هم بحساب آوریم آیا براستی کدامیک از ما زندگی بعد از مرگ را هم بحساب زندگی می آوریم و در برنامه ها و آرمانهایمان جای می دهیم و برایش فکر و برنامه ای داریم؟ کدامیک از ما حتّی مؤمنان به آخرت، زندگی بعد از مرگ را ادامه زندگی دنیوی در وادی دگری می دانیم؟ اکثر ما مرگ را پایان زندگی می دانیم و بعد از مرگ را حداکثر قلمرو حساب و کتاب می پنداریم در حالیکه عرصه حساب و کتاب مربوط به قیامت کبری و پایان جهان است و لذا تا آن موقع هنوز زنده ایم. قرآن می فرماید که هر که در این دنیا در عذاب است بعد از مرگ معذبتر است و هر که در رحمت است بعد از مرگ در رحمتی برتر است. پس زندگی بعد از مرگ ادامه این زندگی در شدت وحدت بیشتری می باشد. یعنی زندگی بعد از مرگ زندگی هزاران بار شدیدتر می باشد و هر چیزی هزاران بار همان است که بوده است. خوب خوبتر و بد هم بدتر می شود. علی (ع) می فرماید «چه بسا آرزوهائی که بعد از مرگ بکام می آید». این سخن از روی یقین است. پس بهتر است که حیات بعد مرگ را هم مشمول برنامه زندگی خود سازیم تا بعد از مرگمان بناگاه بیکار و بیعار و بی رزق و باطل و برزخی نشویم. با مرگ هیچ چیزی از دست نمی رود بلکه همه از دست رفته ها بدست می آید. حیات بعد از مرگ از امکانات دیگر و برتر و وسیع تر و شدیدتری برخوردار می باشد پس بیائیم افکار و آمال عالی و برتر خود را که در این دنیا امکان بروز و تحقّق نداشته کاملتر کنیم و آن عرصه را هم در همین دنیا وارد سازیم و بدینگونه حیات دنیای خود را اخروی نمائیم و بر طول عمر خود نیز بیفزائیم. مرگ یک جهش و تبدیل و تحوّل کبیر است که ما را از حصر تن بدن میرهاند و امکان جهانی می بخشد بیائیم و آن امکان عظیم را از هم اینک وارد برنامه های زندگی کنیم تا حیات حقیر دنیای ما دارای امید و گسترده گی برتر شود. درست مانند کسی که در زندان است و برای آزادی خود برنامه ریزی می کند 📚منبع : کتاب دائرةالمعارف عرفانی جلد ۲ ص ۹۹ اثر استاد علی اکبر خانجانی🌺
ریاست و سلطه همه جدالها و جنگها بر سر تصاحب ریاست و سلطه بیشتر است در قلمرو خانواده، جامعه و حکومت و کل جهان. از نبرد زناشویی تا نبرد بین ابر قدرتها. و این بی وجودان بر سر تصاحب وجود دیگران در نبردند تا بدین طریق صاحب وجود شوند و نام این وجود دزدی و ظلم آشکار را عشق نهاده اند مثل عشق زن و شوهر به یکدیگر یا عشق آدمخواری والدین نسبت به فرزندان تا عشق دولتمردان در بلعیدن مردمان و..... و شاهدیم که هرچه که در این وجود خواری موفق ترند قحطی زده تر و نابوده تر و لذا ديوانه ترند مثل هیتلر ! هرگز نمی توان در وجود دیگران احساس وجود کرد . اینست مسئله ! به خود آی تا سلطان جهان باشی بی خونریزی ! از کتاب اخلاق عرفانی تألیف استاد علی اکبر خانجانی
روان‌شناسی‌ انتظار انسانی که در انتظار نجات خویشتن است و به این امر امید دارد و مؤمن است، انسانی دل‌زنده و خلاق است و تن به ستم و دریوزگی نمی‌دهد و خود را برای شرایط نجات آماده می‌کند؛ درست مثل کسی که پس از سال‌ها در انتظار رسیدن محبوب خویش است، همواره آراسته و سرپا و مهیا و حاضر و ناظر است. پس انتظار طبعاً هویتی ستم‌ناپذیر و جهادگر و بانشاط پدید می‌آورد و مولّد قدرتی عظیم است. خودکشی‌ها و رویكرد به مخدارت و دریوزگی‌ها و خودفروشی تماماً معلول فقدان چنین انتظاری است. در آیه‌ای از قرآن کریم خداوند حتی خودش را هم از منتظرین می‌خواند که در انتظار رسیدن مؤمنان و دیدار با آنان است. در واقع آنكه در دل انسان در انتظار نشسته است، خود پروردگار است و این حضور حق در دل انسان‌ها همان ایمان کامل است و عین نجات و رستگاری همین واقعه‌ی قلبی می‌باشد. انتظار، عرصه‌ی دیدار با خداوند است که در جمال امامان در انواع و درجات تجلی بر روی زمین رخ داده و می‌دهد. همه‌ی مصلحین و انقلابیون و آزادیخواهان و حق‌پرستان جهان از مصادیق ظهور این انتظار می‌باشند. اینان مظهر انتظارند و لذا ناجیان جوامع در هر دوره‌ای محسوب می‌شوند و اولیای آن امام مطلق در پایان تاریخ بشر می‌باشند. در جوامعی که امر انتظار در حال افول است و این اعتقاد کم‌رنگ می‌شود، خودکشی و اعتیاد و امراض روانی و سكته‌های آنی رشد می‌کند. و نیز تبهكاری و جنایت. همه‌ی این مفاسد، معلول یأس و قطع امید نمودن از ناجی است: »‌ای مؤمنان! هرگز از روح‌اﷲ مأیوس مباشید«(قرآن). از کتاب دائرةالمعارف عرفانی ج 2 فصل 1 مولف: استاد علی کبر خانجانی
کانال همه کتابها (پی دی اف ) https://eitaa.com/khanjanybooks کانال همه سخنرانی https://eitaa.com/khanjanysokhanraniha کانال کتابهای صوتی https://eitaa.com/khanjanyaudiobooks کانال تلگرام : (کتابها و کتابهای صوتی و سخنرانی : https://t.me/khanjanyaudiobooks
خداباوری مشکل اصلی خداباوری در باور کردن خدا بعنوان خالق و مدبر و رزاق و صاحب اراده و فعل مطلق مربوط به حیات دنیوی و نقد بشر است نه اعتقاد به اینکه یک روزی خدا بشر را خلق کرده و سرنوشت او را معلوم نموده است و یک روز هم در پایان جهان با بشر روبرو می شود و او را محاکمه می کند . چنین نوع خدا باوری بانی مذهب نفاق و ریائی است که جز فساد و پلیدی های هولناک ببار نیاورده است . چنین نوع باوری همانا مذهب کفر و مکر و جنون و فریب است یعنی مذهب ضد مذهب . بنابراین اگر بشر در همین دنیا نتواند به شناخت و باوری کامل و مسلم درباره وجودخدا برسد هیچ سودی بحالش نخواهد داشت و بلکه به جنون ومخمصه ای بی پایان دچار شده است. از کتاب کاتاچوو (پدیده شناسی بازیهای روانی بشر) ص 26 مولف: استاد علی اکبر خانجانی
22-katachoo (4).mp3
10.13M
22-کتاب صوتی کاتاچوو (بازی کودکانه، بازیهای روانی بشر) قسمت 4 تألیف استاد علی اکبر خانجانی حجم فایل: کمتر از 15 مگابایت