🌸 به نام او که خردمندان به وجودش یقین دارند
#پرسش_پاسخ
↩️ قبلا در پاسخ به سؤالی، نزدیکترین راه اثبات وجود خدا که درون هر انسانی وجود دارد توضیح داده شد 👇🏻
eitaa.com/esbatekhodavand/3028
↩️ سپس به این شبهه که آیا باور به وجود خدا به علت تربیت خانواده و محیط و فرهنگ است؟ نیز پاسخ داده شد 👇🏻
eitaa.com/esbatekhodavand/3173
🔅حال در ادامه به دو داستان جالب توجه نمایید:
🔹در دو قسمت فوق عرض شد ایمان به خدا در اعماق جان همه از جمله کسانیکه به زبان خدا را انکار میکنند وجود دارد.
🔹شک نیست که پیروزیها و تغییر شرایط -مخصوصاً برای افراد کمظرفیت- ایجاد غرور میکند و همین غرور سرچشمه فراموشی میشود؛ تا آنجا که گاهی انسان ندای درون خودش را نیز به دست فراموشی میسپارد.
امّا هنگامیکه طوفان حوادث، زندگی او را درهم میکوبد و تندباد مشکلات از هر سو به او حملهور میشود، پردههای غرور و خودخواهی از جلو چشم او کنار میرود و فطرت پاکِ خداشناسی او آشکار میگردد.
👀 تاریخ بشر تا به امروز نمونههای فراوانی ازاینگونه اشخاص را معرفی نموده است:
🔹وزیری بود مقتدر و نیرومند که در عصر خود، بیشتر قدرتها را به دست گرفته بود و کسی را یارای مخالفت با او نبود، روزی به مجلسی که جمعی از دانشمندان خداباور در آن حضور داشتند وارد شد و رو به آنها کرده گفت:
«تا کی شما میگویید جهان را خدایی است؛ من هزار دلیل بر نفی این سخن دارم.»
این جمله را با غرور خاصّی ادا کرد، دانشمندان حاضر چون میدانستند او اهل منطق و استدلال نیست و توانایی و قدرت بهقدری او را مغرور ساخته که هیچ حرف حقّی در او نفوذ نخواهد کرد، با بیاعتنایی در برابر او سکوت کردند، سکوتی پرمعنی و تحقیرآمیز.
🔹این جریان گذشت، بعد از مدتی وزیر، مورد اتهام قرار گرفت؛ حکومت وقت، وی را دستگیر کرده به زندان انداخت.
🔹یکی از دانشمندان که آن روز در مجلس حاضر بود فکر کرد اکنونکه این وزیر از مرکب غرور پیاده شده و پردههای خودخواهی از مقابل چشم او کنار رفته است، حسّ حق پذیری در وی بیدار شده پس اگر با او تماس بگیرد و نصیحتش کند چه بسا نتیجهبخش خواهد بود؛
اجازه ملاقات با وی را گرفت و به سراغش در زندان آمد.
همینکه نزدیک آمد، از پشت میلهها مشاهده کرد که او در سلول، دارد قدم میزند و فکر میکند و چیزی را زیر لب زمزمه مینماید؛ وقتی خوب گوش کرد متوجه شد او دارد این اشعار معروف را میخواند:
ما همه شیران ولی شیر عَلَم
حملهمان از باد باشد دم بدم!
حملهمان پیدا و ناپیداست باد
جان فدای آنکه ناپیداست باد!
#مولوی
یعنی ما همانند نقشهای شیری هستیم که روی پرچمها ترسیم میکنند، هنگامیکه باد میوزد حرکتی دارد و گویا حمله میکند ولی در حقیقت از خود چیزی ندارد و وزش باد است که به او قدرت میدهد.
پس ما نیز اگرچه دارای قدرت و اختیار هستیم اما نباید در هیچ شرایطی مغرور شویم و فراموش کنیم که از خود چیزی نداریم زیرا خدایی که این همه را به ما داده است هرلحظه اراده کند، میتواند آنها را از ما بگیرد.
🔹دانشمند دید نهتنها وزیر در این شرایط دیگر منکر خدا نیست، بلکه وی یک خداشناس آگاه شده است.
درعینحال بعد از آنکه از او احوالپرسی کرد، گفت: یادتان میآید که روزی گفتید: هزار دلیل بر نفی خدا دارید آمدهام آن هزار دلیل را با یک دلیل پاسخگویم:
«خداوند همانکسی است که آن قدرت بسیار را به این آسانی از تو گرفت!»
او سربهزیر انداخت و شرمنده شد و جوابی نداد، زیرابه تجربه بهاشتباه خود پی برده بود و در درون جانش حقیقت خدا را میدید.
📎 این جریان، واقعیتی است که طول تاریخ تا به امروز مرتب در حال تکرار شدن است.
🔹ازجمله دکتر لارنس براون، فارغالتحصیل دانشگاه واشنگتن آمریکا، مدیر دارویی یک مرکز بزرگ چشم، افسر بازنشسته نیروی هوایی آمریکا و نویسنده کتب مختلف.
وی در ابتدا به هیچ دینی اعتقاد نداشت اما حادثهای مسیر زندگی او را تغییر داد؛ خود میگوید:
«قبل از بیماری دخترم به نیروهای خود متکی بودم اما بعدازاین حادثه احساس کردم به یک نیروی قدرتمند نیاز دارم.
در بیمارستان متخصصین را دیدم که مشغول دعا و نیایش هستند. گفتم: خدایا اگر وجود داری روح مرا نجات بده. اگر زندگی مرا نجات دادی، قول میدهم دین تو را پیروی کنم؛ حدود پانزده دقیقه باخدای خود صحبت میکردم؛ برگشتم بهسوی دخترم دیدم شفا یافته است؛ بعد از شفای دخترم شروع به تحقیق راجع به دین کردم...»
📽 یکی از فیلمهای سخنرانی این دانشمند در اثبات وجود خدا 👇🏻
eitaa.com/esbatekhodavand/374
ادامه دارد ...
___________________
📚 منبع مورداستفاده:
کتابِ #پنجاه_درس_اصول_عقاید_برای_جوانان 👉 برای مشاهده قسمتهای قبلی و بعدی کلیک کنید (شماره این قسمت، سیزدهم)
💡سلام بر کسی در جستجوی حقیقت است
هدایت شده از شعر توحیدی
🌼 به نام او که خردمندان به وجودش یقین دارند.
✏️ #شعر_توحیدی
که کرد در کفِ کان، خاک را زر و نقره؟
که کرد در صدفی، آب را جواهرها؟
#مولوی
🔎 یکی از روشهای مطمئنی که احتمال «خلقت خودبهخودی»، «خلق از هیچ»، «انتخاب طبیعی» و امثال آن را از اساس رد میکند این است که فرد، در یافتن پاسخِ سؤال فوق -که در مورد تکتک موجودات جهان نیز جاری است- عقل و اندیشه خود را به کار گیرد تا برای همیشه به شبهات خویش در لزوم وجود خدا، پایان دهد.
جهت اطلاع از اینکه ادعای «خلق خود به خودی» و از «هیچ» و امثال آن نهفقط با دلایل عقلی بلکه با آزمایشهای تجربی علمی نیز مردود اعلام شدهاند، «کلیک» نمایید.
📗در همین راستا میتوانید نام «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه» را جستجو و با طی روشی مطمئن، یقین به وجود خدا را تجربه نمایید.
✨
هدایت شده از شعر توحیدی
🌼 به نام او که خردمندان به وجودش یقین دارند.
✏️ #شعر_توحیدی
که دانه را بشکافد، ندا کند به درخت
که سر برآر به بالا و میفشان خرما؟
#مولوی
🔎 یکی از روشهای مطمئنی که احتمال «خلقت خودبهخودی»، «خلق از هیچ»، «انتخاب طبیعی» و امثال آن را از اساس رد میکند این است که فرد، در یافتن پاسخِ سؤال فوق -که در مورد تکتک موجودات جهان نیز جاری است- عقل و اندیشه خود را به کار گیرد تا برای همیشه به شبهات خویش در لزوم وجود خدا، پایان دهد.
جهت اطلاع از اینکه ادعای «خلق خود به خودی» و از «هیچ» و امثال آن نهفقط با دلایل عقلی بلکه با آزمایشهای تجربی علمی نیز مردود اعلام شدهاند، «کلیک» نمایید.
در همین راستا میتوانید نام «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه» را جستجو و با طی روشی مطمئن، یقین به وجود خدا را تجربه نمایید.
مشاهدهی فیلم سخنان پروفسور همتی در نقد دیدگاه هاوکینک:
✔️ رد ادعای خلق خود به خودی و از هیچ.
✔️ ابطال ادعای خلق طبیعت توسط قوانین.
📽 نشانی اول، حجم کم: eitaa.com/esbatekhodavand/6262
📽 نشانی دوم، حجم بالا: aparat.com/v/vfWbB
🔊 دریافت صوت کامل این فیلم با حجم پایین: eitaa.com/esbatekhodavand/6264
✨
هدایت شده از شعر توحیدی
📎 پیوست در توضیح معنای شعر فوق:
۱- موجودات مادی دارای حدومرز و پشت و رو و دیگر خصوصیاتِ مادی هستند به همین جهت، ما انسانها زمانی میتوانیم از وجود موجودات مادی آگاه شویم که هرکدام از این موجودات از حواس ۵ گانهمان، پنهان نبوده و در معرض مشاهده ما قرار داشته باشند.
درحالیکه خداوند -با دلایل روشن عقلی و علمی- موجودی مادی نیست تا مانند ما برای آگاهی از مخلوقات خویش (چه آشکار و چه نهان) نیازمند این باشد که ابتدا از جا و مکان ایشان مطلع شود و سپس به آنها سر بزند تا از وضعشان مطلع شودد، بلکه علم خداوند -که خود خالق موجودات و مکان و زمان است- لحظهبهلحظه بر تمام مخلوقاتش -چه آشکار و چه پنهان، چه ریزترین جزء یا بزرگترین جزء آنها- احاطه کامل دارد، بلکه حفظ و ادامه لحظهبهلحظه وجود موجودات، تنها به اراده خداوند بستگی دارد، بهطوریکه میتواند در یکلحظه اراده کند که دیگر هیچ موجودی وجود نداشته باشند، همانطور که قبلاً نیز وجود نداشتند و خداوند آنها را به وجود آورد.
۲- شاعر در قسمت دیگر از شعر خود به حقیقت مهم دیگری نیز اشاره میکند:
یکی از بدیهیات جهان برای هر انسانی که دچار وسوسه بیش از حدّ ذهنی نشده و بهطور طبیعی حقایق را مشاهده و بررسی میکند، وجود اختیار و ارادهی آزاد در اوست.
این که فردا این کنم یا آن کنم
این دلیل اختیارست ای صنم
#مولوی
خداوند نهفقط به امور مخفی و رازهای درون ما و هر فکرِ درست یا نادرستی که به ذهنمان خطور میکند آگاهی کامل دارد، بلکه او به اینکه آیا ما در آینده از اختیارمان درست یا غلط استفاده میکنیم نیز به طول کامل مطلع است و البته این علم و آگاهی به معنای سلب اختیار و اراده از ما نیست.
جهت تقریب به ذهن: برخی معلمان و اساتید، با مشاهدهی عملکرد شاگرد خویش، به وی میگویند: اگر با همین دستفرمانی که میبینیم درس بخوانی و از امروز به بعد همت بیشتری از خود نشان ندهی، مطمئن باشی از پس امتحانات آخر سال بر نخواهی آمد!
چون تو هم میدانی این کتابهای درسی (از ریاضی تا علوم) باید خوانده شوند تا بتوانی در امتحانات، به سؤالات آن پاسخ دهی، درحالیکه تو هنوز لای کتابها را باز نکردهای و با این حال خیال میکنی شب امتحان همهی کوتاهیها را جبران خواهی کرد!
روشن است این علم و آگاهی معلم از آینده دانشآموز، باعث سلب اختیار شاگرد نمیشود.
یعنی وقتی معلم با گذشت چند ماه میبیند شاگردش از بین دو گزینهی «تلاش» و گزینهی «تنبلی»، همیشه گزینهی «تنبلی» را انتخاب میکند و بنایش را هم بر این گذاشته که شب امتحان تمام کوتاهیهایِ سال تحصیلی را جبران کند!
بنابراین پیشبینی فرجام چنین کسی که همهی اطرافیانش میبیند وی از اختیار خویش بد استفاده میکند، نیاز به هوش چندانی ندارد، همانطور که پیشبینی آیندهی خوبِ کسی که همه میبیند، بنایش در شب و روز این است که از بین گزینههای «تلاش» و «تنبلی» گزینهی «تلاش» را انتخاب کند نیز کار سخت و عجیبی نبوده و این پیشبینی به هیچ عنوان به معنای سلب اختیار از کسی نیست.
در حیطهی تجربهی شخصی، من یکی از همین شاگردان بودم و در یکی از سالهای دوران تحصیلی به هشدار معلمان باتجربهی خویش توجه نمیکردم، بهطوریکه روزهای امتحان، برای اولین بار لای برخی کتابها را باز میکردم و چون کتاب کاملاً نو باقی مانده بود، آن را با فشار زیر متکا میگذاشتم تا هنگام مطالعه، کتاب بسته نشود.
وقتی بعد از امتحانات نمراتم را دیدم مطمئن شدم هشدار معلمان دلسوز من، کاملاً درست بوده است و با این وضع درس خواندن آبی برایم گرم نخواهد شد.
این تجربه مرا به خود آورد و باعث شد در یکی از مدارس راهنمایی که دانش آموزان ممتاز در آن ثبتنام میکردند، من نیز جزو شاگردان ممتاز قرار بگیرم بهطوریکه یکی از معلمها از من میخواست برای شاگردان ضعیفتر، کلاس خصوصی بگذارم.
اینجا دو نکته قابلاستفاده دارد اول اینکه معلمان من چون تجربه و آگاهی بیشتری نسبت به من داشتند با قاطعیت، در مورد آیندهی درسیام هشدار میدادند و من به دلیل تجربه و آگاهی کمتر نسبت به ایشان به هشدار آنها توجه چندانی نمیکردم.
نتیجهگیری کلیدی:
بنابراین تردیدی نیست خداوند جهانآفرین که علم و آگاهی او قابلمقایسه با ما انسانها نیست، سزاوارتر به این است که از سرانجام کار ما و اینکه آیا از اختیار خود خوب استفاده خواهیم کرد یا بد، آگاهتر از همه است در حالی که روشن شد این آگاهی بههیچوجه باعث گرفته شدن اختیار از ما نمیشود، همانطور که معلمان من نیز با تکیه بر تجربه و آگاهی خویش و دیدن کوتاهیهای پی در پی من، میدانستند در آینده نمرات خوبی نخواهم گرفت، درحالیکه علم و آگاهی ایشان از سرانجام نمرات من، بههیچوجه به معنای سلب اختیار از من نبود، نیست و نخواهد بود.
📝 @esbatekhodavand