🌕 عجیبترین اتفاق بعد از هفت اکتبر
#محمدرضا_وحیدزاده
🔺با هفت اکتبر، تاریخ شتاب بیسابقهای گرفته. اتفاق از پی اتفاق است که رخ میدهد و قطار زمان با سرعت فزایندهای پیش میرود...
متن یادداشت:
https://eitaa.com/esharat_57/17
#غزه
#نسل_کشی
#تحولات_پرشتاب
@esharat_57
🌕 عجیبترین اتفاق بعد از هفت اکتبر
#محمدرضا_وحیدزاده
🔺با هفت اکتبر، تاریخ شتاب بیسابقهای گرفته. اتفاق از پی اتفاق است که رخ میدهد و قطار زمان با سرعت فزایندهای پیش میرود. در این مدت سومین نبرد حزبالله و اسرائیل آغاز شد. یمنِ زخمی در حمایت از ملت فلسطین عرصه را بر کشتیهای اسرائیلی تنگ کرد. اسرائیل در ادامۀ وحشیگریهایش به کنسولگری ایران حمله برد. با عملیات وعدۀ صادق، بیش از ۳۰۰ پهباد و موشک به سوی سرزمینهای اشغالی شلیک شد. هلیکوپتر رئیسجمهور ایران به شکل عجیبی در بازگشت از آذربایجان سقوط کرد. در انتخاباتی زودهنگام و بهرغم فاصلۀ اندک با دوران تاریک دولت یازدهم و دوازدهم، اصلاحطلبان در میان تعجب همگان حتی کاندید پیروز، برندۀ انتخابات شدند. اسماعیل هنیه، در محل اقامتش در تهران ترور شد. اسرائیل در عملیاتی پیچیده با رخنه به پیجرهای حزبالله 42 نفر را شهید و 3000 نفر را مصدوم کرد. سیدحسن نصرالله، با شلیک 83 بمب سنگرشکن به شهادت رسید. ایران عملیات وعدۀ صادق 2 را با ابعادی وسیعتر و استفادۀ گسترده از موشکهای بالستیک و فراصوت به اجرا درآورد. یحیی سنوار به نحوی پیشبینینشده و در قابی افسانهای به شهادت رسید. تداوم جنگ اوکراین در دومین سال خود منجر به اشغال 18درصد از خاک این کشور توسط روسیه شد. از داخل ایران زمزمههایی دربارۀ هستهایشدن به گوش رسید. دونالد ترامپ برای دومین بار در انتخابات آمریکا به پیروزی دست یافت. کودتا در کرۀ جنوبی شکست خورد. چین، تایوان را به حملۀ نظامی تهدید کرد. با حمایت ترکیه و غرب، جبههالنصره به قدرت رسید. دولت بشار اسد سقوط کرد. اسرائیل خاک سوریه را به اشغال خود درآورد. رژیم صهیونیستی 80 درصد توان تسلیحاتی سوریه را نابود کرد. اینها تنها برخی از وقایع شگفت پیشآمده است؛ وقایعی که هر کدام به تنهایی میتوانست یک دورۀ زمانی متفاوت را در ذهنها ماندگار کند؛ و به نظر میرسد اتفاقات تاریخی دیگری نیز در راه باشد. شتاب چنان آشکار است که بعضاً دستمایۀ طنزپردازی هم شده. برخی از دور تند پخش تاریخ میگویند و برخی از دشواری به خاطر سپردن اتفاقات این ایام در آزمونهای تاریخ آتی. برخی نیز نگاه حکمیتری دارند و این شیب تند را با وقایع عهد جدید پیوند میزنند. بعضی هم آن را با نشانههای نقلشده در روایات مأثور و علائم ظهور میسنجند. اما برای من، با نداشتن نه ذوقی چون کاربران مجازی و نه حکمتی چون عرفای حقیقی، هیچکدام از این رخدادها به اندازۀ سؤال آزاردهندهای که ذهنم را میجود، شگفتآور نیست. من نیز چون همگان در خشم و حیرت وقوع بسیاری از این حوادث و حسرت و سوگ تعدادی دیگر غوطهورم؛ من نیز در معنای برخیها میاندیشم و به برخی امید بستهام. اما پیش و بیش از همه، آنچه گریبان ذهن و قلبم را رها نمیکند، چیز دیگری است. نه شهادت اسطورههای جبهۀ مقاومت و نه تحولات سیاسی منطقهای و بینالمللی، هیچکدام مرا به اندازۀ سکوت جهان در برابر حجم سفاکی اهرمنان صهیونیستی به تحیر وانمیدارد. یک سال و اندی از خونخواری این درندگان سپری شده و هنوز جهان با خونسردی نظارهگر اخبار جنایتهاست! چگونه ممکن است؟ دلخوش به چند تظاهرات دانشجویی یا مردمی در گوشه و کنار جهان نمانیم. همۀ آنها با هم در قیاس با ابعاد واقعیت هیچ است؛ هیچ! در این مدت، دولت جعلی اسرائیل 50هزار بیگناه را کشت. هر ساعت 4 کودک را در غزه سلاخی کرد. بیش از 100 خبرنگار را به قتل رساند. هر 70 کیلو گوشت سوخته و لهشده را بدل به یک نفر کرد. یکی از بیسابقهترین نسلکشیهای تاریخ را در برابر چشم همگان رقم زد. همۀ جهان دیدند و عموماً سکوت کردند. شاعران بسیاری این لحظات را دیدند و واژههایشان به خشم نجوشید. هنرمندان زیادی تماشا کردند و آثارشان شکل عصیان نیافت. اندیشمندان فراوانی نظاره کردند و تغییری در آرایشان رخ نداد. مردمان بیشماری شاهد بودند و فردای آن روز، با همان دغدغۀ پیشین به دنبال کسب و کار خود رفتند. به باور من این مهمترین و حیرتآورترین اتفاق این دوره است. هیچ حادثهای به اهمیت این مسئله نیست. بهشخصه دیگر نمیتوانم مثل پیش از هفت اکتبر به این جهان بنگرم. نسبتم با آن تغییر یافته. جهانی که جنایات رژیم سفاک صهیونیست را دیده و همچنان میتواند کنارش به زندگی خود ادامه دهد، جهان عجیبی است. جهان ناامنی است. جهانی است نیازمند تغییر و دگرگونی.
#غزه
#نسل_کشی
#تحولات_پرشتاب
@esharat_57
8.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌕 در سایۀ پدر، در ستایش ایستادگی
نگاهی به پویانمایی «در سایۀ سرو»
#محمدرضا_وحیدزاده
متن یادداشت:
https://eitaa.com/esharat_57/88
#در_سایه_سرو #ایستادگی #اسکار
ویدئو بخشی از مستند مذکور ساخته شده در استودیو انیمیشن برفک است.
➕ @esharat_57
🌕 در سایۀ پدر، در ستایش ایستادگی
نگاهی به پویانمایی «در سایۀ سرو»
#محمدرضا_وحیدزاده
🔺اسکار امسال در بخش انیمیشن به یک پویانمایی ایرانی به نام «در سایۀ سرو» تعلق گرفت تا برای سومین بار، پس از «جدایی نادر از سیمین» و «گذشته» فرهادی، نام اثری از ایران در فهرست برندگان جایزۀ اسکار قرار بگیرد؛ جایزهای سیاسی و جهتمند با اهداف مشخص استعماری که پیش از این هم با انتخاب آثاری چون «پرسپولیس» و «آرگو» و نامزدی آثار ضد ایرانی دیگر، رویکرد خصمانۀ خویش را بارها و بارها نشان داده بود؛ و البته در سالهای اخیر با شیب فزایندهای ماهیت کارکردگرا و ایدئولوژیکش صریح و پررنگتر شده بود.
این پیشینه در کنار موضوع و بنمایههای اصلی اثر که همانا جنگ و عوارض آن و تقابل گذشتۀ پدر و آیندۀ دختر است، احتمال رویارویی با اثری غرضورزانه را در ذهن مخاطب ایرانی برجسته کرده است. در این میان، نحوۀ حضور سازندگان اثر در مراسم اسکار نیز چنین برداشتی را تقویت میکند. این در حالی است که به باور نگارنده، «در سایۀ سرو» اثری شریف، ارزشمند و همسو با ارزشها و آرمانهای ملت مسلمان ایران است و دلیل انتخابش توسط جایزۀ اسکار را باید در جای دیگری چون تلاش برای کاستن از اتهامات سیاسی این جایزه یا حتی اشتباه دستاندرکاران آن جست؛ طرفه آنکه نامحتملانگاشتن اشتباه اسکار و قطعی دانستن موفقیت آن در هر کنش و عملکردی هم میتواند بهنوعی خود به پیشزمینههای غربستایانۀ ذهن مخاطب بازگردد!
چنانکه اشاره شد، برخیها این پویانمایی را اثری ضد جنگ دانستهاند. برخیها نیز پدر و لنج قدیمی و فرسودۀ او را با همۀ نشانهها و عناصر آشنایش، نماد سنتها و ارزشهای فرهنگ پیشین معرفی میکنند و غرق شدن آن در دریا را راهی برای رهایی و رستگاری دختر مفروض میگیرند. در اینجا نباید تفاوت اثر ضدجنگ و ضددفاعمقدس را فراموش کرد. همانا پیام ضدجنگ و ضدجنگافروزی نه تنها مذموم نیست، بلکه یکی از ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی هم بهشمار میرود. آنچه جنبۀ نواستعماری دارد، رویکرد ضد مقاومت است. از این رو اشاره به آلام و مصائب جنگ و همدردی با آسیبدیدگان خود به منزلۀ پاسداشت مقام آنان و در راستای فرهنگ پایداری است.
در این اثر، پدر با ترومای جنگش یکی از آسیبدیدگان تجاوز به خاک میهن محسوب میشود. او حتی رزمنده هم نبوده. صیاد سادهای است که اسلحۀ قدیمیاش در برابر جنگندههای دشمن، نشانۀ ایستادگی مردمی در برابر دژخیم اجنبی است. او غیور و دلاورانه مقابل دشمن ایستاده و همسر، لنج و سلامتی خود را در این راه از دست داده و حالا با عوارض ناشی از جنگ دست به گریبان است.
چنانکه برخی از منتقدان هم گفتهاند، لنج فرسوده نمایانگر جهان پدر به عنوان نسل قدیمی است که بهسختی با تعمیر و رنگکردنش، سعی در حفظ آن دارد. اما بهرغم برداشت ایشان، انیمیشن درصدد تحقیر این جهان نیست؛ بلکه کاملاً برعکس، با نمایاندن اهمیت آن برای پدر، تصویر دقیقتری از معنای کار او در ذهن مخاطب میسازد. صحنۀ به گلنشستن نهنگ را در ساحل به یاد بیاوریم. در اولین مواجهه، دختر تصویر خود را در چشمان او میبیند و این نشانهگذاری به معنای آن است که نهنگ همان دختر است که زندگیاش به گل نشسته. مرغان دریایی که نمایندۀ بیگانگاناند، قصد از پای درآوردن وی را دارند و او همچنان مقاومت میکند. ازخودگذشتگی پدر و چشمپوشیاش از جهان خود برای نجات نهنگ، به معنای تداوم فداکاری او، از گذشته تا امروز برای میهن و ملت است. طرفه آنکه اقدامش در مغروقساختن لنج، یک عمل انتحاری کور و یأسآلود هم نیست و خروج به موقعش از کابین، حکایت از عقلانیت و تدبیر دارد؛ گرچه با پایانی باز، سرنوشت این پدر مجاهد که مسیحوار به روی آب آمده، به شکل شاعرانه و مؤثری مبهم میماند.
نکتۀ مغفول، اما مهم دیگر نام اثر است. یک اثر هنری را باید کامل ارزیابی کرد و نام هر اثر نیز بخش مهمی از ساختار آن به شمار میرود. در سایۀ سرو، با نشانهگذاریهای هوشمندانهای که در بازی با رفتار خرچنگ و سپس سایۀ پیرمرد دارد، از نقش حمایتگر پدر میگوید. ضمن آنکه «سرو» در فرهنگ ایرانی نماد راستقامتی و آزادگی و سرزندگی است و ارجاعی به پدر خموده، اما رشید اثر دارد؛ از این روست که چنین نگاهی را هرگز نمیتوان علیه پدر و ضد او قلمداد کرد. همچنین خوانشی که این اثر در ذهن مخاطب غربی و با توجه به فضای بینالملل و حوادث سال گذشتۀ غزه میتواند داشته باشد، خود نیازمند تحلیلی مجزاست.
#در_سایه_سرو #ایستادگی #اسکار
➕ @esharat_57
🌕ای ایران بخوان، با ایران بمان
#محمدرضا_وحیدزاده
https://eitaa.com/esharat_57/145
#هنر_متعهد
#ای_ایران_بخوان
➕ @esharat_57
🌕ای ایران بخوان، با ایران بمان
#محمدرضا_وحیدزاده
🔻شنبه، چهارده تیر ۱۴۰۴، یک نقطۀ عطف و یک روز تاریخی برای ایران بود؛ روزی که در حسینیۀ امام خمینی(ره) رهبر انقلاب از مرثیهخوان مراسم شب عاشورای خود خواست تا سرود «ای ایران» را بخواند و همراه آن شروع به گریستن کرد؛ آن هم پس از گذار ملت ایران از چه روزهایی و زیستن چه تجربههای عجیبی. این لحظۀ شگفت، از زمان شکلگیری دولت صفوی و درآمیختن دو ابرمفهوم «مذهب» و «ملیت» با یکدیگر و بنیانگرفتن ایران جدید تا امروز، به لحاظ بلوغ و شکفتگی این پیوند، بهواقع بیبدیل است. از این رو دربارۀ آن و جنبههای فرهنگی و اجتماعیاش میتوان و بلکه باید بسیار سخن گفت؛ اما من در این مجال کوتاه میخواهم به یک جنبۀ هنری خاص آن نگاهی بیندازم: به مسئلۀ اثرپذیری در آثار هنری.
کاری که حاجمحمود کریمی در روز اول محرم به اجرا درآورد و شب عاشورا در حسینۀ امامخمینی به درخواست رهبر انقلاب مجدداً بازخوانی کرد، بازسرایی یکی از آهنگهای قدیمی و آشنای میهنی با صدای مرحوم محمد نوری و شعر تورج نگهبان بود؛ یعنی استفاده از نغمۀ همین آهنگ و تغییر و اصلاح بخشهایی از شعر آن و حفظ بخشهای دیگر؛ چیزی که میتوان تحت عنوان تأثیرپذیری آثار هنری از یکدیگر دربارۀ آن گفتگو کرد و ذیل مباحث کلاسیکی چون نسخ و انتحال یا نظریههای جدیدتری چون بینامتنیت به نقد آن پرداخت. بهراستی کاری که حاجمحمود کریمی انجام داده چه نام دارد؟ تضمین، اقتفا، استقبال، اقتباس یا چیز دیگر؟
اگر انتحال را طبق تعریف منتهی الارب، بستن شعر دیگری بر خود بدانیم و تضمین را طبق تعریف رادویانی آوردن بیتی از شاعر دیگر در میان شعر به عنوان مهمان، نوحۀ «ای ایران» هیچکدام از آنها نیست؛ چراکه نه امکان بستن در میان است و نه در اینجا بیتی وام گرفته شده. بلکه در کل اثر دخل و تصرف شده است؛ چیزی که شاید نزدیکترین برداشت به آن را بتوان در مفهوم «از آن خودسازی» (appropriation) بازجست؛ به معنی بازتولید یا تقلید آثار هنرمندان یا سایر مواردِ از پیش موجود که میتواند شامل اقتباس از فرهنگ، هنرهای تجسمی، وام گرفتن از فرمها یا سبکهای هنری، بازتولید و همانندسازی، یا به مالکیت در آوردن ایدههای هنری، سمبلها، آثار باستانی، تصاویر، اصوات، اشیاء، تاریخ هنر، فرهنگعامه و مصنوعات بشری باشد. شیوهها و کارکردهای «از آن خودسازی» را نیز میتوان در سه دستۀ مختلف گنجاند: 1. فراخوان گذشته در وضعیت معاصر 2. ترجمه یا گفتگوی بینافرهنگی 3. معنیگردانی آثار درونفرهنگی پیشین.
اما به باور نگارنده، کاری که حاجمحمود کریمی در نوحۀ «ای ایران» انجام داده، به شکل دقیقش «از آن خودسازی» هم نیست. به گمان من، این کار را باید از سنخ کاری دانست که پیش از این در ادبیات ارجمند فارسی، نوابغی چون حافظ علیهرحمه با ابیات درخشان شاعران پیش از خود انجام دادهاند و پس از آن موضوع بحثها و گفتگوهای بسیاری در نقد ادبی واقع شده است. از آن جمله میتوان به گفتههای بهاءالدین خرمشاهی در مقدمة «حافظنامه» اشاره کرد که با ذکر شواهدی تأثر حافظ را از شاعران گذشته نشان داده است. یا سیدعلی میرافضلی که در تکمیل بحث تأثیرپذیری حافظ، در مقالهای با عنوان «زین قصة دراز...» در مجلة نشر دانش در سال 1369، به ابیات و شواهدی از شاعران دیگر پرداخته که از چشم خرمشاهی دور مانده است؛ چنانکه گاهی با تغییر چند واژه و گاه یک واژه و حتی واج یا طرز کاربرد کلمات در محور همنشینی کلام، بیتی را تماماً حافظانه و متعلق به خویش ساخته است؛ بهنحوی که منتقدان ادبی با وجود حداقلیبودن این تصرفات، همگی اذعان به هنرمندانگی کار حافظ کردهاند و معتقدند با این تغییر اندک، بیت درخشان پیشین بهشکلی رندانه ارتقا یافته و این تغییر جنبۀ استعلایی داشته است.
بهراستی کاری که محمود کریمی با اثر ارزشمند و ماندگار مرحوم نوری کرده است، از همین سنخ است. او با هوشمندی، ضمن احضار خاطرۀ جمعی ایرانیان و فراخواندن حس میهندوستی و وطنپرستیِ درآمیخته با این اثر هنری، در این لحظۀ تاریخی خطیر، مفهوم وطن را بیش از پیش با معانی و ارزشهای دینی گره زده و مفهومی والاتر و گرامیتر از میهن را به مخاطبان رشدیافته و بالغ خود در سالهای طی شدۀ تاریخ انقلاب، پیشکش کرده است. این اثر، نه اقتباسی ساده از کار نخست یا تضمینی صرفاً هنری از آن و نه حتی از آن خودسازی یک اثر آشنا، بلکه احیا و استعلای آن به درستترین شکل ممکن و در حساسترین لحظات تاریخ این ملت و زندهداشتن کار گرامی پیشین و اهدای یک اثر هنری والا و جدید به ایران و ایرانیان است.
#هنر_متعهد
#ای_ایران_بخوان
➕ @esharat_57