eitaa logo
اشاره 👈 علیرضا قربان خان
187 دنبال‌کننده
0 عکس
27 ویدیو
0 فایل
نوشته های علیرضا قربان خان @alirezaghorbankhan
مشاهده در ایتا
دانلود
غرق خون وقت صحنه ّآخر بین گودال داشت جان می‌داد با نفس‌های گرم و بی رمقش دل حضار را تکان می‌داد     مادری در میان هق هق و اشک  مشت بر سینه می‌زد و با درد یک نگاهش به سمت مقتل بود یک نگاهش به چهره‌هایی زرد     آتش از خیمه‌ها که بالا رفت روضه خوان داشت نغمه سر می‌داد گفت: او می‌دوید و من... انگار از غمی بی امان خبر می‌داد     دانه‌های سفید برف آرام مثل یک دستۀ عزا از راه آمدند و شدند تسکین عطش کودکان ثارالله     آتش خیمه‌ها فروکش کرد دل ولی همچنان تلاطم داشت مرد قصه میان خون، اما گوشه چشمی به سمت مردم داشت     بوق شیپور و طبل ماتم را هرکسی می‌شنید می‌لرزید شمر آمد ...ولی همه دیدند دست‌هایش شدید می‌لرزید   شمر تعزیه بغض کرد و گریست گفت: لعنت به من اگر که تو را.... خنجر از دست او زمین افتاد گفت دستم بریده باد آقا   . . . . . . تعزیه ختم شد همه رفتند باز او ماند و صحنۀ گودال بعداز آنکه سکوت جاری شد ساربان آمد و... زبانم لال https://eitaa.com/eshare
شاعر بی ذوقتان تا دست بر دفتر گذاشت قافیه خون دلی بر سرخی جوهر گذاشت قافیه "سر" بود و مضمون چند بیتی مرثیه آتشی بر دفترم افتاد و خاکستر گذاشت تا قلم از "سر" نوشت، افتاد یاد قتلگاه سرنوشت سرخ، "سر" را بر لب خنجر گذاشت مؤمنِ عدلم ولی هرگز نفهمیدم چرا؟! "سرترین آقای دنیا را خدا بی" سر"گذاشت" روی نیزه قاری قرآن شد و در بزم شام بین یک تشت طلا، لب بر لب دختر گذاشت ارغوان از ضرب سیلی در خرابه جان سپرد عمه اش را بی قرار خاطرات "در" گذاشت اوج عزت را ببین، عباس بی مشک و علم تشنه لب، سر را به روی دامن مادر گذاشت جبرئیل آمد ببیند شبه پیغمبر چه شد؟! شهپرش را زیر جسمِ درهم اکبر گذاشت زیر سمِ اسبها قاسم تماشایی شده نعل تازه بوسه ها بر صورت و پیکر گذاشت گرم بود و دود بود، اما نبود آب ای فلک تشنگی بی رحم بود و غنچه را پرپر گذاشت اوج روضه در منای کربلا این صحنه بود بی حیا از پشت خنجر را روی حنجر گذاشت روضه ی مکشوف را زینب تماشا کرده بود "ذبح اعظم" داغ را بر سینه ی مضطر گذاشت تار و پود هستی او صبر بود و غیرتش هستی خود را برای یک نخِ معجر گذاشت گردش شمس و قمر را روی نیزه دیده بود با دلی لبریزِ غصه پای در محشر گذاشت محتشم باید بخواند مرثیه، من کیستم اوکه با ترکیب بندش، چشم ها را تر گذاشت https://eitaa.com/eshare
ندهد فرصت گفتار به محتاج، کریم گوش این طایفه آواز گدا نشنیده است https://eitaa.com/eshare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دكتر عصام العماد گفت: وقتي در دانشگاه «محمد سعود» عربستان درس مي‌خواندم تعداد زیادی رساله دكترا در تكفير شيعه وجود داشت. اين در حالي است كه در حوزه‌هاي علميه ايراني ما فتوايي بر تكفير اهل سنت نديده‌ام. شيعه شدنم را هديه‌ آسماني می دانم ، من در نزد «بن‌باز» در عربستان مشغول تحصيل بودم و با خود در اين انديشه بودم كه پس از قرن‌ها ارادات خالصانه نسبت به امام علي و امام حسين علیهما السلام و ديگر امامان بزرگوار، همچنان در قلوب عده‌اي موج مي‌زند و كهنه نشده است و از طرف ديگر نقدهاي شديد نسبت به امام علي علیه السلام و امام حسين علیه السلام را در مجالس علمي عربستان مشاهده مي‌كردم و مي‌ديدم ظلم‌هاي يزد و معاويه توجيه مي‌شود ولي به راحتي امامان شيعه نقد مي‌شوند. مشاهده مي‌كردم در عربستان كتاب‌هايي در دفاع از يزيد و... نوشته شده و هيچ‌گونه انتقادي بر آنان وارد نمی شود. بنده مجالسي را مشاهده مي‌كردم كه به راحتي امام علي علیه السلام را نقد مي‌كنند ولي وقتي فضايل امام -كه حتي در خود كتاب‌هايشان نيز هست- مي‌شنوند، قدرت تحمل ندارند. اين‌گونه جريانات باعث شد بر نفسم عتاب كنم و خود را به مطالعه در سيره‌ اهل بیت علیهم السلام وادار نمایم.
27.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اهالی ندبه چه کسانی‌اند؟ عاشورا متشکل از سه صف از مردم بود نه دو صف حسینیان و یزدیان و صف سوم ؛ بی‌طرف‌ها یا اهالی قعود صف سوم بودند که اهالی تپه ندبه هم نام دارند. این افراد در یک تپه جمع شدند و برای امام حسین(ع) ندبه خواندند. طبق اسناد تاریخی گفته می‌شود هیچ فرد بالغی در کوفه نمانده بود مگر این که به جنگ اعزام شد ولی در بین اعزام بسیاری سپاه عبیدالله را ترک می‌کردند و لشکر ۱۰۰۰ نفری تا به کربلا می‌رسید ۳۰۰ نفر می‌شد چرا که از جنگ با امام ابا داشتند. با این حال نمی‌توانستند به کوفه برگردند چون گردن زده می‌شدند. این افراد به سپاه امام هم نمی‌پیوندند و در بیابان‌های اطراف ساکن شدند و گریه می‌کردند و برای پیروزی امام دعا می‌کردند که برخی نیز به آنها اعتراض می‌کردند که چرا به جای دعا به یاری امام نمی‌روید. این درس مهمی‌ است که بی‌طرف‌ها هم باعث شکست در صفین شدند و هم عاشورا را رقم زدند. در یک جامعه دینی بی‌طرفی به نفع دشمن است. https://eitaa.com/eshare
اشاره 👈 علیرضا قربان خان
عنکبوت‌ماده‌خانه‌میسازدو نر رامیکشدوبچه‌هامادررامیکشند مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا ۖ وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ ۖ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ مَثَلِ كسانى كه غير خدا را سرپرست خود برگزيدند، همانند مَثَل عنكبوت است كه (براى خود) خانه‌اى ساخته؛ و البتّه سست‌ترين خانه‌ها خانه‌ى عنكبوت است اگر مى‌دانستند. عنکبوت ماده بعد از جفت گیری عنکبوت نر را میکشد و میخورد بچه ها وقتی بزرگ میشوند عنکبوت مادر را میکشند و میخورند خانواده عجیبی است. سست ترین خانه ها، خانه عنکبوت است. فایده اول چرا عنکبوت در قرآن به صیغه مونث ياد شده درحالي كه عنكبوت مذكر است⁉️ آيه ميگويد مثل الذين اتخذوا من دون الله اولياء كمثل العنكبوت اتخذت بيتا (العنكبوت 41) آيا متوجه،،، تاء،، مونث در كلمه ،،،اتخذت،،، شديد عنكبوت مذكر يا مونث است؟آيا هذا عنكبوت يا هذه عنكبوت گفته ميشود؟ درستش هذا عنكبوت است چونکه مذکر است پس چرا تاء مونث دركلمه اتخذت امده؟ منكرين و شكاكان ايراد گرفتن و گفتن كه اين خطايي از قرآن است العياذ بالله گفتن كه بايد كمثل العنكبوت اتخذ بيتا گفته بشه چونکه عنکبوت مذکره ولی پروردگار اراده کرد معجزه ای در این موردبیاورد،نشانه ای برای تقویت قلبمان،و کافران را ذلت خواری بیفزاید. تکنولوژی امروزی ثابت كردكه فقط عنكبوت ماده ميتواند تار بتند،در حالي كه عنكبوت مذكر(نر) از تارهاي خود فقط براي جابجايي بين درختان واماكن استفاده ميكندو قادر به تنيدن تار نيست اگر خداوند متعال در آیه خود میفرمود کمثل العنكبوت اتخذ بيتا، آيه از نظر علمي خطا واشتباه است ولي خداوند متعال تاء مونث را در آيه آورد تا ايمان در دلهايمان تقويت گردد و بدانيم كه كلام حق است فايده دوم عنكبوت مونث بعد از به دنيا آوردن فرزندان ،عنكبوت مذكر را ميكشد و به خارج از منزل مي اندازد!! وبعد از اينكه فرزندان عنكبوت بزرگ شدن ،مادر خود را ميكشند و به خارج از خانه مي اندازند!! خانواده عجيبي ست از بدترين خانواده ها به معناي واقعي ست!! خداوند در قرآن كريم وصف كرده خانواده را (وان اوهن البيوت لبيت العنكبوت لو كانوا يعلمون) منظور سوره از ذکر داستان خانواده و تار عنکبوت این است که فتنه ها همچون تار عنکبوت پیچیده و گرفتار کننده هستن واهل فتنه خودشان قربانی میشوند
کمال الملک نقاش چیره دست ایرانی (دوران قاجار) برای آشنایی با شیوه ها و سبکهای نقاشان فرنگی به اروپا سفر کرد زمانی که در پاریس بود فقر دامانش را گرفت و حتی برای سیر کردن شکمش هم پولی نداشت یک روز وارد رستورانی شد و سفارش غذا داد در آنجا رسم بود که افراد متشخص پس از صرف غذا پول غذا را روی میز میگذاشتند و میرفتند، معمولا هم مبلغی بیشتر، چرا که این مبلغ اضافی بعنوان انعام به گارسون میرسید اما کمال الملک پولی در بساط نداشت بنابراین پس از صرف غذا از فرصت استفاده کرد از داخل خورجینی که وسایل نقاشی اش در آن بود مدادی برداشت و پس از تمیز کردن کف بشقاب عکس یک اسکناس را روی آن کشید بشقاب را روی میز گذاشت و از رستوران بیرون آمد گارسون که اسکناس را داخل بشقاب دید دست برد که آن را بردارد ولی متوجه شد که پولی در کار نیست و تنها یک نقاشی ست بلافاصله با عصبانیت دنبال کمال الملک دوید یقه او را گرفت و شروع به داد و فریاد کرد صاحب رستوران جلو آمد و جریان را پرسید گارسون بشقاب را به او نشان داد و گفت این مرد یک دزد و شیادست بجای پول عکس اش را داخل بشقاب کشیده صاحب رستوران که مردی هنر شناس بود دست در جیب برد و مبلغی پول به کمال الملک داد بعد به گارسون گفت رهایش کن برود این بشقاب خیلی بیشتر از یک پرس غذا ارزش دارد امروز این بشقاب در موزه ی لوور پاریس بعنوان بخشی از تاریخ هنری این شهر نگهداری میشود. بزرگان زاده نمی‌شوند٬ ساخته می‌شوند ... https://eitaa.com/eshare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بگذر شبی به خلوت این همنشین درد تا شرح آن دهم که غمت با دلم چه کرد خون می رود نهفته ازین زخم اندرون ماندم خموش و آه که فریاد داشت درد این طرفه بین که با همه سیل بلا که ریخت داغ محبت تو به دل ها نگشت سرد من بر نخیزم از سر راه وفای تو از هستی ام اگر چه بر انگیختند گرد روزی که جان فدا کنمت باورت شود دردا که جز به مرگ نسنجند قدر مرد!  ساقی بیار جام صبوحی که شب نماند و آن لعل فام خنده زد از جام لاجورد باز آید آن بهار و گل سرخ بشکفد  چندین منال از نفس سرد و روی زرد  در کوی او که جز دل بیدار ره نیافت کی می رسند خانه پرستان خوابگرد خونی که ریخت از دل ما ، سایه ! حیف نیست گر زین میانه آب خورد تیغ هم نبرد https://eitaa.com/eshare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خلاصه ی تمام دعاها از زبان مولا علی (ع) ۱- الْحَمْدُ للهِ عَلَى کُلِّ نِعْمَةٍ ۲- أَسْئَلُ اللهَ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ ۳- أَعُوذُ باللهِ مِنْ کُلِّ شَرٍّ ۴- أَسْتَغْفِرُ اللهَ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ https://eitaa.com/eshare
جهان ز جنسِ اثرهای این و آن خالی‌ست به هرزه، وهم، مچینید کاین دکان خالی‌ست گرفته است حوادث، جهاتِ امکان را ز عافیت چه زمین و چه آسمان خالی‌ست به رنگ چنبر دف در طلسم پیکر ما به هرچه دست زنی منزل فغان خالی‌ست ز شکر تیغ تو، یا رب چسان برون آید دهان زخم اسیری‌ که از زبان خالی‌ست اگرچه شوق تو لبریز حیرتم دارد چو چشمِ آینه، آغوش من همان خالی‌ست ترشحی به مزاج سحاب فیض نماند که آستین‌ کریمان چو ناودان خالی‌ست به چشم زاهد خودبین چه توتیا و چه خاک که از حقیقت بینش چو سرمه‌دان‌ خالی‌ست کدام جلوه‌ که نگذشت زین بساط غرور تو هم بتاز که میدان امتحان خالی‌ست فریب منصب‌ گوهر مخور که همچو حباب هزار کیسه در این بحر بیکران خالی‌ست ز چاک دانهٔ خرما، شد اینقدر معلوم که از وفا دل سخت شکرلبان خالی‌ست گهر ز یأس‌،‌ کمر بر شکست‌ موج نبست دلی‌که پر شود از خود، ز دشمنان خالی‌ست به جیبِ تست اگر خلوتی و انجمنی‌ست برون ز خویش‌ کجا می‌روی؟ جهان خالی‌ست به هم‌زبانی آن چشم سرمه‌سا، چو میل سرمه‌، زبان من از بیان خالی‌ست
حضرت ابراهیم - سلام بر ایشان - اینچنین با پروردگار خویش مناجات می کند و از او می خواهد که؛ « رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ » شعرا ۸۳ « پروردگارا! به من حکمت بخش، و مرا به شایستگان ملحق کن.» « وَاجْعَلْ لِي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ » شعرا ۸۴ « و قرار بده برای من لسان صدقی از آخرین » و پروردگار حضرت ابراهیم - سلام بر ایشان - در سوره ی مریم آیات ۴۹ و ۵۰ دعای ایشان را اینگونه اجابت می فرماید که ؛ « فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ ۖ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا » مریم ۴۹ « پس هنگامی که از آنان و آنچه جز خدا می پرستیدند، کناره گرفت، اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر یک را پیامبر قرار دادیم.» « وَ وَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا » مریم ۵۰ « و به آنان از رحمت خود بخشیدیم، و قرار دادیم برای ایشان « علی » را لسان صدق... » حضرت اسحاق و حضرت یعقوب - سلام بر هر دو - هدیه ای از جانب پروردگار برای حضرت ابراهیم - سلام بر ایشان - است و هر دو نبی و پیامبر هستند و سپس در آیه ی ۵۰ می فرمایند؛ و به ایشان ( لهم؛ در اینجا به هر سه پیامبر بزرگ الهی برمی گردد؛ ابراهیم، اسحاق و یعقوب ) رحمت خویش را هدیه کردیم و حضرت مولا علی - سلام بر ایشان - را به عنوان لسان صدق هر سه و در واقع لسان صدق کل انبیا و کل ادیان الهی قرار دادیم. چه اینکه کل ادیان امروز دنیا از این دو فرزند صالح حضرت ابراهیم - سلام بر ایشان - نشات گرفته است و لسان صدق انبیا و ادیان مولا علی - سلام بر ایشان - است. نکته؛ « لسان صدق علیا » را در اکثر ترجمه ها نام نیک و بلند مرتبه ترجمه کرده اند که متاسفانه کامل نیست و البته درست است زیرا پیامبر اسلام و مولا و فرزندان ایشان نام پیامبران راستین الهی مخصوصا حضرت ابراهیم و دین حنیف او را زنده و بلند آوازه کردند و معنای ظاهر آیه نیز دلالت بر مولا علی دارد اما حرف این است که معنای اصلی و ظاهری آیه هم مولا علی است به دلایل مختلف از جمله اینکه از فرزندان او اسحاق و یعقوب صحبت می کند و بلافاصله لسان صدق را می آورد و نام مولا را و نیز « لهم » در اینجا به هر سه پیامبر برمی گردد و نیز اینکه « جعلنا » را برای لسان صدق استفاده می نماید که در آیه ی ۴۹ نیز برای اسحاق و یعقوب استفاده کرده بود و نیز اینکه « علیا » که به ظاهر صفت برای لسان است منافاتی ندارد که همزمان اسم نیز باشد و.... نکته؛ فراز هفتم از دعای ندبه؛ « وَ بَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِكَ خَلِیلًا، وَ سَأَلَكَ لِسانَ صِدْقٍ فِی الآخرِینَ، فَأَجَبْتَهُ، وَ جَعَلْتَ ذلِكَ عَلِیّاً » « و بعضی را برای خود دوست صمیمی گرفتی، و از تو درخواست نام نیک، در میان آیندگان کرد، و تو درخواست او را اجابت نمودی، و قرار دادی آن لسان صدق را «علی» » نکته؛ از پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد - اللهم صل علی محمد و آل محمد - ؛ « اللهم وفقنی لما یرضیک عنی و یحسن فی الناس ذکری » بار خدایا مرا توفیق ده تا آن کار کنم که تو از من خشنود شوی و نام من در خلق نیکو کند ... این دعای پیامبر درست مانند دعای حضرت ابراهیم است و اثر آن نیز همان نام نیکو و لسان صدق است و آنچه که باعث رضایت الله - جل و‌ جلاله - از پیامبر شد اعلام عمومی ولایت مولا بود ؛ « الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا » « امروز [با نصبِ علی بن ابی طالب به ولایت، امامت، حکومت و فرمانروایی بر امت] دینتان را برای شما کامل، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم » امروز ؛ اکمال دین برای شما اتمام نعمت بر شما راضی شدن الله از شما پذیرش اسلام از شما & لسان صدق = علی اسلام = علی https://eitaa.com/eshare
  « إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمينَ» تکویر ۲۷ « او چيزي جز تذكّري براي جهانيان نيست. »   قال امام باقر - سلام بر ایشان - ؛ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ قَالَ هُوَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِین (علیه السلام) (۱) منظور از این آیه امیرالمومنین - سلام بر ایشان - است.   از خود حضرت مولا نیز اینگونه به مردم خطاب شده است؛ فأَنَا الذِّکْرُ الَّذِی عَنْهُ ضَلَّ وَ السَّبِیلُ الَّذِی عَنْهُ مَال (۲)  منم ؛ ذکری که از یاد رفته و او را از دست دادند و راهی که از آن برگشته‌اند راه من است.   و اینجا هم قول گرامی پیامبر اسلام موضوعیت پیدا می کند؛ « اللهم وفقنی لما یرضیک عنی و یحسن فی الناس ذکری » بار خدایا مرا توفیق ده تا آن کار کنم که تو از من خشنود شوی و نام من در خلق نیکو کند ... ان کاری که خدا از پیامبر خویش می خواهد و موجب خوشنودی خداست اعلام ولایت مولاست و پیامبر گرامی از خدا توفیق می خواهد که آن کار را انجام دهد و سپس برای مولا دعا می کند که بین مردم نام مولا علی - سلام بر ایشان - نیکو باشد ذکر = علی ۱. الکافی، جلد ۸ - صفحه ۲۸۷ ۲. الکافی، جلد ۸ - صفحه ۲۸  
یک صافدل در انجمن روزگار کو؟ عالم گرفت تیرگی آیینه دار کو؟ هر جا که هست صاف ضمیری شکسته است آیینه درست درین زنگبار کو؟ چون ریگ، تشنه اند حریفان به خون هم در قلزم فلک گهر آبدار کو؟ خونین دلی چو نافه درین دشت پرشکار کاآفاق را کند به نفس مشکبار کو؟ تا تیغ کهکشان بدر آرد ز دست چرخ یک مرد سرگذشته درین روزگار کو؟ بی خون دل ز چرخ فراغت طمع مدار بر خوان سفله نعمت بی انتظار کو؟ پروانه تا به شمع رسید آرمیده شد دریای بی قراری ما را کنار کو؟ ای آن که دم ز رهروی عشق می زنی در پرده نظر، اثر زخم خار کو؟ چون شمع اگر ترا به جگر هست آتشی رنگ شکسته و مژه اشکبار کو؟ تا صبر هست درد به درمان نمی رسد دردی که از شکیب برآرد دمار کو؟ تب لرزه آفتاب جهان را گرفته است هنگامه گرم ساز درین روزگار کو؟ در آتش است نعل سفر کوه طور را در زیر بار عشق تن بردبار کو؟ چون شمع زیر دامن صحرای روزگار مانند لاله یک جگر داغدار کو؟ ناصح عبث ز ریگ روان سبحه می زند داغ درون سوختگان را شمار کو؟ دولت بود به پای تو مردن به اختیار اما نیازمند ترا اختیار کو؟ این آن غزل که حضرت عطار گفته است از آتش سماع دلی بی قرار کو؟
در کنج اعتکاف دلی بردبار کو بر گنج عشق جان کسی کامگار کو اندر میان صفه‌نشینان خانقاه یک صوفی محقق پرهیزگار کو در پیشگاه مسجد و در کنج صومعه یک پیر کار دیده و یک مرد کار کو در حلقهٔ سماع که دریای حالت است بر آتش سماع دلی بی‌قرار کو در رقص و در سماع ز هستی فنا شده اندر هوای دوست دلی ذره‌وار کو خالص برای لله ازین ژنده جامگان بی زرق و بی نفاق یکی خرقه‌دار کو مردان مرد و راه‌نمایان روزگار زین پیش بوده‌اند درین روزگار کو در وادی محبت و صحرای معرفت مردی تمام پاک رو و اختیار کو اندر صف مجاهده یک تن ز سروران بر مرکب توکل و تقوی سوار کو سرگشته مانده‌ایم درین راه بی کران وز سابقان پیشرو آخر غبار کو سوی گوهر آن بحر موج زن جز در درون سینه تورا رهگذار کو
« إِنَّآ أَنذَرۡنَٰكُمۡ عَذَابٗا قَرِيبٗا يَوۡمَ يَنظُرُ ٱلۡمَرۡءُ مَا قَدَّمَتۡ يَدَاهُ وَيَقُولُ ٱلۡكَافِرُ يَٰلَيۡتَنِي كُنتُ تُرَٰبَۢا » نبا ۴۰ « ما شما را از عذابى نزديك مى ترسانيم: روزى كه آدمى هر چه را پيشاپيش فرستاده است مى نگرد و كافر مى گويد: اى كاش من خاك بودم » یکی از کنیه های حضرت امیرالمومنین مولا علی - سلام بر ایشان - ابوتراب است که حضرت پیامبر (ص) ایشان را با این کنیه نامیده است. و از امام صادق - سلام بر ایشان - نقل است؛ الصّادق (علیه السلام)- عَنْ سَعِیدٍ السَّمَّانِ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ قَوْلُهُ تَعَالَی یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ یَداهُ وَ یَقُولُ الْکافِرُ یا لَیْتَنِی کُنْتُ تُراباً یَعْنِی عَلَوِیّاً أَتَوَالَی أَبَا تُرَابٍ. امام صادق (علیه السلام)- منظور از: یَوْمَ یَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ وَیَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنتُ تُرَابًا این است که ای کاش علوی بودم که به ولایت ابوتراب علی (علیه السلام) ایمان داشته باشد. ای کاش خاک بودم ( یا لیتنی کنت ترابا ) یعنی ای کاش با مولا علی - سلام بر ایشان - بودم...