eitaa logo
عشقـہ♡ چهارحرفہ
802 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
59 فایل
⊰•✉🔗͜͡•آبۍ‌تَراَزآنیم‌ڪِہ‌بۍرَنگ‌بِمیریم، 💙!! اَزشیشِہ‌نَبۅدیم‌ڪِہ‌بـٰا‌سَنگ‌بِمیریمシ! . . حا سین یا نون:حسین(ع) پ لام یا سین:پلیس سازمان‌اطلاعاتموڹ⇦|‌ @shorot4 فرمانده‌مون ツ @HEYDARYAMM تولد: ۵/۱۱/۹۹ انتقادتون بفرمایید بعد ترک کنید :(!
مشاهده در ایتا
دانلود
|دوست‌شہید| ‌بهش گفتم : بابک من بخاطر خانوادم نمیتونم بیام دفاع از حرم گفت: توی کربلا هم دقیقا همین بحث بود یکی گفت خانوادم،، یکی گفت کارم،، یکی گفت زندگیم اینطوری شد که امام حسین؏ تنها موند💔 و من واقعاجوابی نداشتم برای‌حرفش… 🥀🕊 • •
‼️ یه فیـــــ📹ﻠﻢ از زندگی روزانـــه ﺧﻮﺩٺ ﺭو ﺑﮕﯿࢪ👉🏻 ﻭ... ﺑـــــذار ﺟﻠﻮے ﺧﻮﺩﺗـــــــــ...🙃 ﺑﺒﯿݩ ﻣﯽ تونے این‌‌ فیـــــلݦ ﺭو جلوی ﻫﻤـہ ﭘﺨــــــــــش ݢنے؟...📲 اڳـــہ میتونی کھ...خوشابھ حالت💎 قدر خـــــودٺ ࢪو بدون... ولی اگہ نمیتونے....💔 وقتی که زمانــــ🕖ــش فࢪا برسہ....توێ چشمـــــای اشڪ💧ـــے امام زمانـت، چجورۍ میخواے نگاه ڪنے؟!!
عشقـہ♡ چهارحرفہ
|دوست‌شہید| ‌بهش گفتم : بابک من بخاطر خانوادم نمیتونم بیام دفاع از حرم گفت: توی کربلا هم دقیقا همی
دختری‌میگفت‌: من‌همکلاسی‌بابڪ♥️بودم‌خیلی‌تونخش‌بودیم‌هممون... اما‌انقد‌باوقاربود‌کہ‌همہ‌دخترا‌میگفتن‌این‌نوری‌♥️انقد‌سروسنگینہ‌حتما‌خودش‌دوست‌دختر‌داره‌وعاشقشہ... بعد‌من‌گفتم‌میرم‌ازش‌میپرسم‌تاتکلیفمون‌روشن‌بشہ‌ رفتم‌رودررو‌پرسیدم‌گفتم:"بابڪ‌نوری♥️شمایی‌دیگہ؟" بابڪ‌♥️گفت‌:"بفرمایید؟!" گفتم‌:"چرا‌انقد‌خودتو‌میگیری‌‌،چرامحل‌نمیدی‌بہ‌دخترا‌؟؟" میگفت‌بابڪ‌♥️یہ‌نگاه‌پرازتعجب‌وشرم‌بهم‌کردوسریع‌رفت‌وواینستاد‌اصلا... بعدهاکہ‌شهید‌شد همون‌دخترا‌ومن‌فهمیدیم‌بابڪ♥️عاشق‌کی‌بوده‌کہ‌بہ‌دخترا‌ومن‌محل‌نمیداد... عاشق‌حضرت‌زینب‌وشهادت..! یڪ‌صلوات‌هدیہ‌شما‌بہ‌شهیدنور؎🌱 شھیدبابڪ‌نوࢪ؎ھِࢪیس •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
شـاید مجــازے باشـه اما هر ڪلیڪش‌ تو پرونده‌ اعمالمون‌ ثبت میشــه ! هــر چــے نـوشتیـم) :✍، دیـدیــم) :👀 شنیدیـم...) :👂 باید پاسخگو‌ باشیـم‌ رفیق ):🙄 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
هرکس‌به‌ضمیرِ‌خویش‌برمیگردد مارابرسانید‌درآخر‌به[حسین]… . •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
▫️یکی از مهم‌ترین مواردی که در نصیحت شهداء به چشم می‌خورد، سکوت است. اینکه سعی کنیم، گزیده و دقیق حرف بزنیم، فکر کنیم تا گرفتار گناهان زبان نشویم. ▫️تاجایی که امکان‌ دارد کمتر حرف‌ بزنید، آنگاه پس از این سکوت حرف‌های حکیمانه و خوبی بر زبان جاری خواهید کرد... 🕊⚘ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
🌷مادر شهید یه روز بهش گفتم: امیر من بمیرم چیکار میکنی ؟ گفت: نگران نباش مامان من قبل تو میشم. 🕊 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
💔بسم رب الشهدا و الصدیق💔: 🌺✶﷽✶🌺࿇࿐᪥ ‌ عزیزے میگُفتـــ ↓ هروقت احساس کردید از دور شدید... و دلتون واسه آقا تنگ نیست... این دعای کوچیک رو بخونید... بخصوص توی قنوت هاتون❣ ((لـَیِّـنْ قَـلبے لِـوَلِـیِّ أَمـرِڪْ)) ینی... «خداجون‌دلمو‌واسه‌امامم‌نرم‌کن...» مگه جز مهدی قلبم مالک دیگه ای داره؟ ... نه، نداره✔️💖 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
چه جانانه دلبری کردی از خدا ...💔 😊 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
❤️🍃 دلگیرمـ💔 هرچہ‌مےدوم بہ‌ گرد پایتان نمیرسم!! مسئله یڪ‌سربندولباس‌خاڪےنیست🌱 هواےدلم‌از،حدهشدارگذشتہ...! شهدا یارےام کنید...🖐🏻 شهیدنشوم میمیرم...!! •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب‌نمی‌خوابم، که‌از‌یادت‌نکاهد‌خواب‌من...🖤:) •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
توی مناجات امیر المومنین نوشته شده : انت مولا و انا العبد حال به نظر شما این عبد بودن درست هست ؟ یعنی معنی عبد برای ما صدق میکنه وقتی کارهایی که خدا می خواهد را انجام نمیدهیم؟ عبد به معنای واقعی کلمه چه چیزی هست؟ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقام و عظمت حضرت زهرا در قیامت ... «استادعالی» ▪︎وانفسا 🚫😢 ▪︎یافاطمه ما همه نوکران پسران تو هستیم 💖💓 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
بسم رب نـور✨♥️
عشقـہ♡ چهارحرفہ
روزی کمی با قرآن 🌱✨ بَلَىٰ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَٰئِكَ أَصْحَاب
روزی کمی با قرآن 🌱✨ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ ﴿٨٦﴾ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ ۖ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ۗ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰ أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ ﴿٨٧﴾ وَقَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ ۚ بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلًا مَا يُؤْمِنُونَ ﴿٨٨﴾ وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ ۚ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿٨٩﴾ بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَىٰ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَىٰ غَضَبٍ ۚ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ ﴿٩٠﴾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ادم شجاع کیه؟! ادمی که میترسه..........!!! •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
🌹حضرت آيت الله مجتهدی تهرانی: 📚👈 من علمای بسياری را درک كردم ، از امام خمينی گرفته تا آيت الله بروجردی و آيت الله شاه آبادی و آيت الله حایری و ... و اگر بخواهم در يک كلام نصيحت تمام بزرگان را بگويم می گويم : ✨👈 اگر دنيا و آخرت می خواهيد ، اگر رزق و روزی می خواهيد و در يک كلام اگر همه چيز می خواهيد ، 🌟 نماز اول وقت بخوانيد. •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
مکه برای شما، فکه برای من بال نمی‌خواهم این پوتین‌های کهنه هم می‌توانند مرا به آسمان ببرند. •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
شَِرَِوَِعَِ پَِاَِرَِتَِ گَِذَِاَِرَِیَِ
عشقـہ♡ چهارحرفہ
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ #حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ #پارت_نوزدهم من:عسل چیکار میکن
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ برگشتم که دیدم یه پسر که سرتاپا مشکی بود میخواد یه دستمال بگیره جلو دهنم ابروهام پرید بالا یه پوذخند زدم من: الان می خوایی منو بیهوش کنی پسره: اره اومد جلو من اصلا از جام تکون نخوردم وقتی که خوب رسید بهم اومد بهم دست بزنه همچین زدم که صدای فریادش کل اردوگاه پیچید پسره احمق فکر کرده منم فقط نگاهش میکنم بالا سرش وایستاده بودم و با پوذخند نگاهش میکردم صورتش معلوم نبود یهو کل چراقا اردوگاه روشن شدو همه اومدن تو حیاط سلی و بقیه اومدن طرفم فرمانده: چی شده اینجا چه خبره پسره هنوز به خودش می پیچید من: هیچی چیز خاصی نبود فقط این اقا پسر میخواستن منو بیهوش کنن ابرو های فرمانده رفت بالا با تعجب نگاهم کرد بعد برگشت طرف پسر و گفت:می خواستی اینو بیهوش کنی این عمته بی شعور من اسم دارم پسره که اصلا نمیتونست حرف بزنه بی خیال رفتم سمت سالن تمرین و شروع کردم تمرین کردن یک ساعتی داشتم تمرین میکردم سلی اومد طرفم و یه حوله داد بهم من: سلی ساعت چنده سلی: یک و نیم اوووم هنوز وقت هست حوله دادم به سلی و رفتم طرف صفحه تیر اندازی تفنگ خاکستری مو بر داشتم و شروع کردم فکر کنم یک ساعتی گذشت خیلی خسته شده بودم کلی دویده بودم برگشتم که برم که یهو صدا دست زدن اومد فرمانده همونجور که دست میزد گفت: عالی بود منم به خوبی تو نمیتونم شلیک کنم هدف گیریت عالیه •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ #حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ #پارت_بیستم برگشتم که دیدم یه
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ من: ممنون فرمانده فرمانده: خب برو یکم استراحت کن که برای عملیات حاظر باشی من: چشم قربان رفتم تو چادر که دیدم سلی خوابه منم رفتم رو تختم دراز کشیدم به دقیقه نه رسید که خوابم برد یه صداهایی از دور میشنیدم بی توجه بهشون بازم خوابیدم که با صدای فریاد فرمانده دومتر پریدم بالا گیج اینطرف و اونطرف و نگاه میکردم فرمانده: چرا بیدارتون میکنم بیدار نمیشین زووووود تا تنبیه نشدین بلند شین الان میخواییم عملیات و شروع کنیم منو سلی: چشم فرمانده زود آماده شدیم و رفتیم پیشت بقیه بچه ها همه آماده بودن حرکت کردیم وقتی نزدیک شدیم فرمانده گفت بدون سرو صدا حرکت کنیم یه دیوار خیلی بلند جلومون بود فرمانده گفت کی میتونه ازش بره بالا همه یه نگاه به دیوار کردن یکی از بچه ها گفت من نتونست بره بالا چنتا دیگه هم رفتن بازم نشد فرمانده هم امتحان کرد اما نتونست تو دلم گفتم این مال خودمه من: فرمانده من میتونم همه با چشای گرد نگاهم کردن فرمانده با تعجب گفت : تو من: بله رفتم عقب و با سرعت دویدم طرف دیوار و یکی از پاهامو گذاشتم رو دیوارو با یه پرش رفتم رو دیوار و آروم پریدم پایین رفتم درو برا بقیه باز کردم فرمانده هنوز تعجب تو نگاهش بود همه رو به سه گروه تقسیم کرد منو چهار نفر و فرمانده گفت آروم بریم از پشت و اونجا رو محاسره کنیم به بچه ها گفتم و حرکت کردیم وقتی جای حرکس و گفتم خودمم وایستادم بعد چند دقیقه صدای گلوله بود که فقط شنیده میشد درگیری شدت گرفته بود یهو چند نفر با سرعت اومدن این طرف رئیس باند چه جالب رئیس باند هم اینجا هست مال خودمی تو هدمو درست کردم و یه هد حالت روسری یا شال بود کامل حجاب داشت به بچه ها گفتم مراقب باشن خودمم رفتم طرف رئیس جان میخواست سوار ماشین بشه که به هر چهارتا چرخ شلیک کردم برگشت سمت منو اسلحه گرفت طرفم چشام ریز کردم و نگاهش کردم تا اومد ماشه بکشه من شلیک کردم که خورد به دستش و اسلحه از دستش افتاد رفتم طرفش و بهش دستبند زدم داشتم میبردمش بیرون که با صدایی فریاد فرمانده برگشتم تا برگشتم تنها چیزی که حس کردم اینکه قلبم تیر بدی کشید و بعد سیاهی....... •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
نظری، پیشنهادی .... دارید درخدمتیم 👇 https://harfeto.timefriend.net/16366078765639
خیلیها که الان قربون صدَقمون میرن شب اول قبرمون نیم ساعت بیشتر سر قبرمون نمیمونن❗️ همه میرن... 📜ما می مونیم و اعمالمون 📄 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•