eitaa logo
عشقـہ♡ چهارحرفہ
750 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
63 فایل
⊰•✉🔗͜͡•آبۍ‌تَراَزآنیم‌ڪِہ‌بۍرَنگ‌بِمیریم، 💙!! اَزشیشِہ‌نَبۅدیم‌ڪِہ‌بـٰا‌سَنگ‌بِمیریمシ! . . حا سین یا نون:حسین(ع) پ لام یا سین:پلیس سازمان‌اطلاعاتموڹ⇦|‌ @shorot4 فرمانده‌مون ツ @HEYDARYAMM تولد: ۵/۱۱/۹۹ انتقادتون بفرمایید بعد ترک کنید :(!
مشاهده در ایتا
دانلود
عشقـہ♡ چهارحرفہ
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ #حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ #پارت_سی سریع چشمام باز کردم ک
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ [زینب] صدای یه نفر که آشنا بود به گوشم رسید😒 با سرعت سرمو آوردم بالا نه امکان نداره پلک زدم تا درست می بینم این ایـ.. ـن دختره عسل اینجا چیکار میکنه من: تو اینجا چیکار میکنی عسل پوذخندی زد و اومد جلوم وایستاد من: نکنه نکــ..ـنه تو عسل: آفرین می دونستم خیلی باهوشی بعدش شروع کرد به دست زدن سرم انداختم پایین نیش خندی اومد رو لبم یهو یکی موهام از روی شال کشید عقب که سرمم به عقب کشیده شد. هیچی نگفتم اما خیلی دردم گرف دختره اشغال یکی زد تو صورتم از اینکه میدید من هیچی نمیگم عصبی شده بود محکم موهام کشید بعد ول کرد رفت سمت دوتا غولی که همراهش بودن نمیدونم چی بهشون گفت که اومدن طرفم با بیخیالی نگاهشون کردم یهو افتادن به جونم ولی من یه اخ هم نگفتم انقدر زدن که دیگه چشمام باز نمیشد بالاخره ولم کردن عسل گفت: بسه فقط دیدم که رفتن سمت در بعد همه جا سیاه شد با ریختن آب یخی روی صورتم با بهت چشمام باز کردم که توی دوتا چشم سبز قفل شد •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
❤️✨❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_سی #خانومہ_شیطونہ_من با بی میلی از جام بلن
❤️✨❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ انقدر تو فکر بودم که اصلا حواسم به اطرافم نبود با سقلمه ای که بابک بهم زد به خودم اومدم و گفتم: جانم بابا بابا:آقا ارمان و راهنمایی کن من: چشم از جام بلند شدم و راه افتادم طرف حیاط آقا ارمانم دنبالم میومد وقتی به نیمکت رسیدیم گفتم: بفرمایید آقا ارمان: نه شما اول بفرمایید بعد از اینکه نشستم اونم اون سر نیمکت نشست آقا ارمان: نمیخواید چیزی بگید؟ من: چرا .... راستش آقا ارمان شما خوب هستین و هرچیزی که یه دختر درباره همسر ایندش بخواد و دارید اما... من شمارو فقط و فقط مثل بابک میبینم و اصلا نمیتونم شما رو به عنوان همسر اینده قبول کنم اقا ارمان: که اینطور ... پس دیگه بهتره بریم داخل همونجور که سرم پایین بود گفتم : باش وقتی وارد شدیم همه نگاه ها برگشت طرف ما که باعث شد من سرمو بندازم پایین خانم ابراهیمی : خب عزیزم دهنمونو شیرین کنیم؟ اقا ارمان: نه مامان جوابشون منفیه ============= |@eshghe4harfe| ============= ❤️ ✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️✨❤️