eitaa logo
عشقـہ♡ چهارحرفہ
749 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
63 فایل
⊰•✉🔗͜͡•آبۍ‌تَراَزآنیم‌ڪِہ‌بۍرَنگ‌بِمیریم، 💙!! اَزشیشِہ‌نَبۅدیم‌ڪِہ‌بـٰا‌سَنگ‌بِمیریمシ! . . حا سین یا نون:حسین(ع) پ لام یا سین:پلیس سازمان‌اطلاعاتموڹ⇦|‌ @shorot4 فرمانده‌مون ツ @HEYDARYAMM تولد: ۵/۱۱/۹۹ انتقادتون بفرمایید بعد ترک کنید :(!
مشاهده در ایتا
دانلود
عشقـہ♡ چهارحرفہ
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ #حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ #پارت_صد_و_پانزدهم یک روز بعد..
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ همینجوری وایستاده بودم و پوکر فیس نگاهشون میکردم که سهند دست از حرف زدن با اون پسره جغده برداشت و یه نگاه بهم کرد و گفت: تو چرا هنوز وایستادی من : چیکار کنم پس سهند: بیا بشین رفتم و روی یه میل تک نفره نشستم و گفتم: شما... همتون نقاب دارین؟؟؟ سهند: نه فقط گروه ما که یه گروه پنج نفره بود که با اومدن تو میشه شیش نفره اسم گروه هم نقاب داران هست ابرو هام خود به خود رفت بالا من: اوووووم معرفی نمی کنی من کسی و نمیشناسم سهند: اوه بله این(به دختری که نقاب پروانه زده بود اشاره کرد) کتیِ و این(به دختری که انقاب آهو زده بود اشاره کرد) ترلان هستن و پسراهم که ساسان و مهرداد هستن من: خوشبختم(بدبختم😑) اونا باهم گفتن: ماهم خوشبختیم [آرمان] بالاخره تونستم به سرهنگ اینا بگم که امیر لو رفته و هرچه زود تر اقدام کنن وگرنه امیر و از دست میدن •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_صد_و_پانزدهم #خانومہ_شیطونہ_من باران:آره خوبم ... اگه
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ بعد اینکه محمدرضا زنگ زد بیان ببرنشون رفتیم رستوران و پشت یه میز دونفر نشستیم ... زل زدم به محمدرضا که سرشو گذاشته بود روی میز و خستگی از سرو روش میبارید ... دیشب هم نخوابیده بود دیگه بدتر ... دستمو گذاشتم روی دستش که سرشو بلند کرد و سوالی بهم نگاه کرد گفتم: تو خسته ای من رانندگی میکنم یه اخم ریز کرد و گفت: نمیخواد خودم رانندگی میکنم من:همین که گفتم تو یکم میخوابی و من رانندگی میکنم تا اومد چیزی بگه گارسون اومد و منو بهمون داد محمدرضا: چی میخوری؟ من: امممم قیمه محمدرضا رو کرد به گارسون و گفت: دوتا قیمه و دوغ‌عالیس و مخلفات بعد اینکه گارسون رفت یکم که گذشت گوشیم زنگ خورد از،تو کیفم درش اوردم و به اسم مخاطب نگاه کردم ابروهام از تعجب پرید بالا ... تماس و وصل کردم من: سلام قربان محمدرضا هم توجه اش جلب شد و زل زد بهم سرهنگ: سلام سروان چه خبر؟ من: خبری نیست قربان ولی وقتی رسیدیم گزارش میدم سرهنگ: خوبه فعلا یاعلی ... مواظب خودت باش دخترم من: همچنین ... فعلا یاعلی ============= |@eshghe4harfe| ============= ❤️ ✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️✨❤️