سلام بر شما امام زمانِ هنوز غریب و تنهایمان 🕊
پدر مهربانم✨ ما را ببخش که در هیاهوی شادی که هیچ ، در غم هم فراموشتان میکنیم ...گویی یادمان نداده اند که شما غم را میزدایی و آرامش را کامل میکنید✨
براستی این چه خواب غفلت است که مارا فرا گرفته ...
چرا بیدار نمی شویم....نکند خود را به خواب زده ایم ،که خواب را میشود بیدار کرد،
اما کسی که خود را به خواب زده نمیتوان بیدار کرد.
خدایا بقیه غیبت اماممان را به صاحب این ایام مادر شهیده اش ببخش😭😭
اللهم عجل لولیک الفرج بحق فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#عشق_آسمانی 💗👇
┄┅═✼💗✼═┅┄
@eshgheasemani
┄┅═✼💗✼═┅┄
سلام حضرت نجات ، مهدی جان
می بینی روزگار پردرد و تلخمان را ؟
می بینی دلهای داغدار و ِسینه های به خون نشسته مان را ؟
می بینی اشک های جاری و بغض های فرو خورده ی بی پایانمان را ؟
می بینی هزار زخم بی مرهم بر پیکر نحیف آرزوهایمان را ؟
می بینی دردهای ناتمام و اضطراب کشنده مان را ؟
اینجا ... در انتهای کور و تاریک و جهنمی آخرالزمان ، ما هر روز برزخ را مرور می کنیم ...
می ترسیم بهشت ندیده از دنیا برویم ...
بیا و رهایمان کن از هجوم رنج ها ...
اللهم عجل لولیک الفرج
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#عشق_آسمانی 💗👇
┄┅═✼💗✼═┅┄
@eshgheasemani
┄┅═✼💗✼═┅┄
#یا_صاحب_الزمان😔
کاش میشد که خبردار شوم این ایام
ساعت چند و کجا روضه ی مادر داری
#یا_زهرا
آقا سلام، روضه #مادر شروع شد
باران اشک های مکرر شروع شد
آقا اجازه هست بخوانم برایتان ؟
این اتفاق از #دم_یک_در شروع شد...
⚫️ ایام فاطمیه تسلیت باد⚫️
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#عشق_آسمانی 💗👇
┄┅═✼💗✼═┅┄
@eshgheasemani
┄┅═✼💗✼═┅┄
💫پـیرمـردۍ با پـسر و عـروس و نوه اش زندگے میڪرد...
او دستانـش می لرزید و چـشمانش خـوب نمیدید و به سختے می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را بر زمین انداخت و شڪست...
پـسر و عـروس از این ڪثیف ڪاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدربزرگ ڪاری بڪنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد...
💫آنها یڪ میز ڪوچڪ در گوشه اطاق قرار دادند و پدربزرگ مجبور شد به تنهایۍ آنـجا غذا بخورد. بعد از این ڪه یڪ بـشقاب از دست پدربزرگ افتاد و شڪست دیگر مجبور بود غذایش را در ڪاسه چوبی بخورد، هروقت هم خـانواده او را سرزنش میڪردند پدر بزرگ فقط اشڪ میریخت و هیچ نمیگفت...
💫یڪ روز عصر قبل از شـام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد ڪه داشت با چند تڪه چوب بازی میڪرد. پدر روبه او ڪرد و گفت: پسرم دارے چی درست میڪنی؟ پـسر با شیرین زبانی گفت: دارم برای تو و مامان ڪاسه های چوبی درست میڪنم ڪه وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید!
•••یادمان بماند ڪه:
"زمین گرد است..."•••
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#عشق_آسمانی 💗👇
┄┅═✼💗✼═┅┄
@eshgheasemani
┄┅═✼💗✼═┅┄