eitaa logo
اسلام سیاسی | مومنی
2.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
536 فایل
https://eitaa.com/eslamesyasi 🔸 در خدمتم 👇 @momeni1366
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مدرسه اقتصاد
سفر صهیونیسم به هند.doc
حجم: 294.4K
: مقاله‌ای بسیار خواندنی از استاد معروف به درباره ارتباطات تاریخی و امروز @SchoolofEconomics
↙️ پای کار اسلام ♦️خاطره ارسالی توسط یکی از مخاطبان کانال اسلام سیاسی درباره مرحوم محمدحسین فرج نژاد 🔴 قسمت ۲۷: دلسوز سیستان 🔻استاد فرج نژاد مسافرت هم که میرفت، بخاطر دغدغه ها و کارهای علمی-فرهنگی میرفت. برای تفریح و خوشی مسافرت نمیرفت مگر با خانواده اش. 🔻 در یکی از این سفرها که سفر به زاهدان بود، من و چند نفر دیگه از دوستان، ایشون را همراهی کردیم. ♦️نوروز ۹۶ بود. شب اول را در مسیر بودیم، وقتی به بم رسیدیم مقداری استراحت کردیم و خوابیدیم. شب دوم را در زاهدان خوابیدیم و شب سوم را در شهر سرباز در منزل یکی از اهالی. 🔻در طول سفر چند نکته برام خیلی جالب بود: یکی اینکه من ندیدم حسین آقا اصلا استراحت کنه. در مسیر وقتی همه میخوابیدن، او بیدار بود. رسیدیم زاهدان و رفتیم خونه آقا مجید گورگیج، همه رفتند استراحت اما حسین فرصت را از دست نداد و رفت با مجید صحبت کردن. مجید از برادران اهل سنت بود که شیعه شده بود. حسین نیومده بود مسافرت که تفریح کنه، با کلی دغدغه اومده بود و کلی برنامه داشت. میگفت ماهم باید در تمدن سازی اسلامی یه نقشی داشته باشیم، باید یه کاری بکنیم. حسین مسئله محور بود، مسئله او در زندگی افشای نقشه های در سرزمینهای اسلامی بود. میگفت صهیونستها که خبیث ترین موجودات روی زمین هستند، برای تفرفه بین شیعه و سنی برنامه دارن، اونها میخوان مردم این منطقه در فقر و تنگدستی زندگی کنند و منابعشون را غارت کنند. حسین با انرژی و انگیزه و بدون خستگی کار میکرد. 🔻نکته بعدی اینکه وقتی رسیدیم زاهدان، گفت بریم خرید. رفتیم مغازه، برنج و روغن و مرغ و... خریدیم. میخواست در اون چند روزی هم که زاهدان هست، باری روی دوش کسی قرار نده. حتی از یزد هم که میخواستیم حرکت کنیم، رفت و بهترین سوغات یزد را خرید تا دست خالی نریم. 🔻یه روز رفتیم شهرک صنعتی زاهدان، به برکت این دولت، خیلی از کارگاه‌ها و کارخونه‌ها تعطیل شده بود! حسین از این ماجرا خیلی ناراحت بود. یکی از دوستان یزدی ساکن تهران را که دستی بر تولید داشت را گفته بود بیاد زاهدان بلکه بتونه برای مجید و رفقاش کسب و کاری راه بندازه. حتی به فکر خریدن چرخ خیاطی و راه اندازی کارگاه خیاطی برای خانواده مجید و اهالی اون منطقه بود. 🔻بعد رفتیم بازار، داخل بازار همش توی فکر بود، چیزی هم نخرید، فقط یه دونه ماشین جنگی اسباب بازی برای پسرش علیرضا خرید گفت بهش قول دادم برات میخرم. ❓بعد از خرید پرسیدیم چرا ناراحتی؟ گفت من شیطان را توی این بازار میدیدم. گفتیم یعنی چی؟ شروع کرد به توضیح دادن جریانهای اقتصادی که بازار زاهدان را در دست گرفتن و از توطئه های اقتصادی جریان برامون گفت. ❗️اونجا بود که فرق خودم را با آدمی که نسبت به کوچکترین مسائل اطرافش حساسه و مطالعه داره رو فهمیدم. حسین از نقشه های دشمن برای جای جای کشور اطلاع داشت، به خاطر همین هر جا میرفت با رویکرد خنثی سازی این نقشه ها میرفت. ♦️ سفر ما ۳-۴ روز طول کشید، با اینکه از زاهدان به سمت چابهار هم رفتیم و در مجموع بیش از سه هزار کیلومتر مسافت طی کردیم اما ذره ای خستگی در چهره حسین دیده نمیشد. 🔻هرجا میرسید، بومی های منطقه را دور هم جمع میکرد و شروع میکرد باهاشون صحبت کردن. ♦️وقتی هم از زاهدان برمی‌گشتیم به سمت یزد، در مسیر برگشت به تک تک رفقا زنگ زد و گفت ما فلان ساعتی میرسیم، وعده ما موسسه صادقیه میرچخماق. میگفت همه را باید دور هم جمع کنیم، همفکری کنیم ببینیم چیکار باید بکنیم. وقتی رسیدیم یزد، رفتیم یه سر به خونه زدیم و خیلی زود خودمون رو رسوندیم صادقیه. 🔻در جمع دوستان شروع کرد سفر سیستان را توضیح دادن و چون جامع نگر بود، راهکارهای کمک به سیستان را روی تخته نوشت. تخته کاملا پر از مطلب شد. این نشون میداد که یه منظومه فکری بر ذهنش حاکمه و یه عقبه مطالعاتی سنگین داره که میتونه در حوزه های مختلف راهکار بده. 🔰معتقد بود استان سیستان و بلوچستان خصوصا منطقه زابل که از قدمت بیشتری برخورداره ظرفیت بسیار بالایی در تمدن سازی اسلامی داره. 🔹راوی: م. کارگر https://eitaa.com/eslamesyasi
✡ «یهودیان و حیات اقتصادی مدرن» کتابی که توسط صهیونیست‌ها سوزانده شد! (١) 1⃣ کتابی که را برآفشته کند تا آن را جمع‌آوری کنند و در آتش بسوزانند و قدری تسکین بیابند حتماً خواندنی است، به‌خصوص این‌که آن را یکی از بنیان‌گذاران و یار غارِ نوشته باشد. 2⃣ «یهودیان و حیات اقتصادی مدرن» از نوشته‌های مشهور است که آن را در برابر کتاب «اخلاق پروتستانی و روح سرمایه‌داری» ماکس وبر، دوست و همکار خود نگاشته است. 3⃣ سومبارت و وبر با هم می‌نوشتند و مطالعه می‌کردند و نشریهٔ «آرشیو» را منتشر می‌کردند؛ نشریه‌ای که در عرصهٔ تفکر سیاسی اقتصادی آلمان تأثیر بزرگی داشت. این دوستی و هم‌کاری و هم‌فکری تا وقتی ادامه یافت که این دو به دلایل اجتماعی تکوین علاقه‌مند شدند. 4⃣ وبر می‌اندیشید که حضور در این عرصه بسیار موثر بوده است. در نگاه او، اخلاق پروتستان‌ها پیوند عمیقی با روح سرمایه‌داری مدرن دارد. وبر کتاب «اخلاق پروتستانی و روح سرمایه‌داری» را در توضیح نظریهٔ خود نوشت. 5⃣ اما سومبارت معتقد بود این نقش را بیش از پروتستان‌ها به‌عهده داشته‌اند. او کتاب «یهودیان و حیات اقتصادی مدرن» را در شرح نظریهٔ خود نوشت. 6⃣ سومبارت پا به عرصه‌ای گذاشته بود که هزار اتفاق برای او و کتابش افتاد. کتاب که منتشر شد، برآشفته شدند که این کتاب است و یهودستیزها نیز بیشتر آشفته شدند که این کتاب با ملایمت از یهودیان حرف می‌زند و آن‌ها را به‌قدر کافی رسوا نمی‌کند. 7⃣ ظاهر محور فکر هر دو گروه بود نه کتاب سومبارت، اما در نهایت، آن چه طرفین خود را با سوزاندنش تسلی می‌دادند، کتاب سومبارت بود!! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter