eitaa logo
اسلام سیاسی | مومنی
2.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
517 فایل
https://eitaa.com/eslamesyasi 🔸 در خدمتم 👇 @momeni1366
مشاهده در ایتا
دانلود
رهبر انقلاب: زنده کردن امید و اعتماد مردم، سفرهای استانی و سرعت عمل در حوادث از توفیقات دولت است 🔹مهمترین توفیق این دولت زنده کردن امید و اعتماد در مردم است، مجموع عملکرد دولت چه شخص رئیس‌جمهور، چه مسئولین در بخشهای مختلف به مردم این احساس را داد که دولت وسط میدان است، مشغول کار است، دارد تلاش می‌کند. و برای آنها خدمت می‌کند، خدمت‌رسانی می‌خواهد بکند. این کار امید مردم را اعتماد مردم را تا حدود زیادی احیاء کرد. 🔹یک توفیق دیگری که شما پیدا کردید این سفرهای استانی است. این خیلی حادثه‌ی درخشان و مهمی است. این که سی و یک سفر در یازده ماه انجام بگیرد به سرتاسر کشور، نقاط محروم، دورافتاده، صحنه‌های کم‌نظیری اتفاق بیفتد و دیده بشود از همدلی صادقانه‌ی با مردم. نظارت میدانی به مسائل گوناگون مردم این خیلی چیز مهمی است. 🔹توفیق دیگری که شما در دولت داشتید سرعت عمل شماست درقبال حوادث پیش‌بینی نشده؛ مثل سیل، مثل حوادثی که اتفاق می‌افتد. این سرعت عمل خیلی چیز مهمی است. این که یک جایی زلزله بشود، سیل بیاید مسئولین خودشان را بلافاصله آنجا برسانند و بالای سر کار بایستند و کار را سامان بدهند این خیلی چیز باارزشی است. 🔹رئیس‌جمهور محترم از سفر خارجی برگشتند بلافاصله رفتند کرمان سراغ سیل زده‌ها و مانند اینها. یا وزیر محترم چند روز می‌رود بالای سر یک کاری می‌ایستد، اینها مهم است این یکی از توفیقات شماست که این نشاندهنده‌ی هم‌درد بودن دولت با مردم و در میدان بودن دولت است، این هم یک توفیق است.
🇮🇶 تحلیلی بر اوضاع امروز عراق ✍ احمد قدیری ۱. مقتدی صدر را از لحاظ شخصیتی فردی سبک‌سر، بیش‌فعال، کم صبر، قدرت‌طلب و ستیزه‌جو یافته‌ام که هر کاری می‌کند تا مطرح و در دید باشد؛ گاهی با هیاهو و هجمه و گاهی با قهر و عقب‌نشینی. ۲. پس از آنکه آیت‌الله حائری، به عنوان وصی شهید صدر، تلویحا مقتدی را فاقد صلاحیت رهبری و در عین در تلاش برای زعامت امور عراق خواند، مقتدی نیز برای چندمین بار اعلام کرد برای همیشه از سیاست کناره گیری می‌کند که برای این اعلام چند فرض و انگیزه از خوش‌بینانه‌ترین حالت تا بدترین آن قابل طرح و تصور است: یک. اقدامی احساسی و هیجانی. دو. اعلام کناره‌گیری به قصد بازگشت مجدد به قدرت با هدف مقطعی خنثی کردن موج منفی علیه خود و رفع اتهام قدرت‌طلبی. سه. به‌هم ریختن اوضاع عراق با آزاد گذاشتن هواداران خود، همزمان با اعلام کناره‌گیری از قدرت با هدف نفی انتصاب اقدامات خرابکارانه سرایا السلام به خویش. ۳ .پیاده نظام جریان صدر را دو طیف تشکیل می‌دهد: یکی حامیان و هواداران خاندان صدر و شخص مقتدی، دیگری بعثی‌ها و افراد شروری که تابلوی صدر را بستری دو سویه یافته‌اند تا از یک طرف تحت پوشش آن فعالیت (خرابکاری) کنند و از سوی دیگر با مهندسی فکری مقتدی‌، او را به دوری از ایران و ضدیت با حشدالشعبی بکشانند. ۴. با ضربه هوشمندانه و به موقعی که آیت‌الله حائری بر بدنه هواداران صدر زده، طبیعتا طیف اول تا حدی ریزش کرده؛ اما تکلیف طیف دوم چه می‌شود؟ این طیف تا جایی که بتواند همچنان به نام هواداری از صدر حرکت می‌کند اما درجایی که گریزی از عبور از مقتدی را نداشته باشد، از او نیز عبور خواهد کرد. ۵. چند موضوع مهم در بیانیه آیت‌الله حائری وجود دارد که بیان می‌گردد. اول آنکه بسیار بعید می‌دانم چنین بیانیه مهم، بی‌نقص و تاریخی‌ای بدون مشورت با بزرگان ایران بوده باشد. دوم اینکه تشر زدن به صدر، اعلام حمایت از حشدالشعبی و درخواست تبعیت از رهبر انقلاب را همراه کرد با اعلام کناره‌گیری از مرجعیت تا کمترین شبهه‌ای درخصوص جنگ قدرت و تصاحب میراث شهید صدر را باقی نگذارد. سوم آنکه با اطلاع از برنامه‌ای که دشمن علیه عراق دیده، پیش از وخامت اوضاع دست به کار شد تا هرچه زودتر و بیشتر از بدنه حامیان صدر بکاهد و او را منزوی نماید. ۶. در این اوضاع با توجه به رودست خوردن جریان فتنه در عراق، و همزمان شدن بیانیه آیت‌الله حائری، انصراف مقتدی و آشوب دوباره صدری‌ها، نگران جا افتادن این تحلیل خدعه‌آمیز هستم که با ربط دادن بیانیه آقای حائری به انسداد مرزها و لغو پیاده‌روی اربعین، جماعتی مقدس‌نما را علیه این مرجع بصیر بشورانند. ۷. درخصوص کناره‌گیری آیت‌الله حائری از مرجعیت توجه کنید که «اجتهاد» با «مرجعیت» تفاوت دارد. مرجعیت مرتبه علمی نیست که انصراف از آن به منزله اسقاط مقام افتاء باشد؛ شانی اجتماعی است که حول ارتباط با مردم و پاسخ به سوالات شرعی‌شان می‌گردد. مقام اجتهاد آیت‌الله حائری کماکان باقی است و منافاتی با صدور فتوا ندارد. در مقام مثال، حکایت ایشان حکایت استاد دانشگاهی است که از کرسی تدریس کناره گیری کرده. ۸. درخصوص رفتارشناسی دشمنان باید گفت: طبیعتا ترجیح آنان این هست از ظرفیت مقتدی برای اهداف خرابکارانه خود استفاده کنند که با توجه به اعلام کناره گیری او از سیاست فعلا این پروژه در هاله‌ای از ابهام است و گزینه‌های دیگر یا تکرار الگوی آشوب‌های بی‌سر مشابه آنچه سال ۹۸ در عراق و لبنان و ایران گذشت است و یا علم کردن چهره‌ای دیگر چون شیرازی و الصرخی. ۹. زمان نیز در اینجا موضوعیت داشت؛ از یک سو این فتنه همزمان با افزایش تنش‌های جهانی و منطقه‌ای و نزدیک شدن به ساعت صفر نابودی اسرائیل رقم خورده و از سویی دیگر اربعینی را هدف گرفته که می‌رفت تا پرشورترین اربعین تاریخ شود. فعلا برای قضاوت و تحلیل قطعی زود است، اما تصور نگارنده بر آن است که اوضاع عراق رو به وخامت و آشوب فراگیر می‌رود و مقدمات حمله خارجی را فراهم می‌آورد. ۱۰. در پایان به این مهم اشاره می‌شود که برای تحلیل اوضاع امروز عراق، حتما بیانیه اخیری که برای موسوی نوشتند تا از زبان او اعلام شود را بار دیگر بخوانید. رد اوضاع کنونی عراق در آن بیانیه که مصداق مهندسی معکوس سیاسی است، به وضوح قابل مشاهده و نشان دهنده برنامه‌ای است که برای کل منطقه دارند.
آیت الله حائری چشم فتنه رو کور کرد، اینها می‌خواستند بعد فوت آیت الله حائری، مرجعیت شیعه رو بدن دست مقتدی صدر، ایشان هم با فراست تمام قبل فوتش اعلام کرد برید از آیت الله خامنه ای تبعیت کنید. اولین مرجعی هست که قبل فوت استعفا کرده و کسی دیگه رو مشخص کرده برای تبعیت. صدری ها فکرشم نمی کردن اینجور ازش رو دست بخورن حالا فرق مقتدا و مقتدی رو فهمیدید؟؟ فهمیدید کشوری که سایه بزرگتر رو سرش نیست اوضاعش چی میشه؟؟ حتی اگر خائنی در ایران فتنه بنزینی درست کنه ، مقتدای ما آتش آماده رو با یک کلام خاموش می‌کنه. مقتدای اونا کشوری آرام به آشوب می‌کشه و اسراییل توییت میزنه میگه خوشحالیم و منتظر همچین روزی بودیم. تا الان دهها کشته و مجروح بر جا مونده. پشت رهبر را خالی نکنیم که به روزگار عراق دچار نشیم
شرطی کردنِ جامعه و نگاه به بیرون کاسته شده است رهبر انقلاب: 🔹یک توفیق دیگر این دولت این بود که جامعه را از حالت چشم‌انتظاری و نگاه به بیرون خارج کرد. 🔹از اینکه دائم منتظر باشیم ببینیم دیگران درباره‌ی ما چه میگویند چه تصمیم میگیرند چه کار میخواهند بکنند، از این حالت خارج شده است. 🔹به ظرفیت‌های داخل کشور اهمیت داده شده روی آنها تکیه شده و کار دارد می‌شود؛ اینکه بگویند که حالا باید حتماً با فلان کشور ارتباط برقرار کنیم تا مشکلات‌مان حل بشود یا فلان گره باید از فلان جا باز بشود تا مشکلات ما حل بشود این خیلی برای کشور مضر است. 🔹این شرطی کردن حوادث کشور و در انتظار دیگران نگه داشتن چیز بدی است که این الحمداللّه در دولت شما به میزان زیادی کاسته شده است.
شعارهای انقلاب در این دولت برجسته‌تر شده است نشنیدیم کسی در دولت بگوید اختیار نداریم رهبر انقلاب: 🔹توفیق دیگر شما این است که این دولت از فرافکنی و بهانه ‌تراشی احتراز کرده. مسئولیت‌پذیر بوده. ما نشنیدیم در این مدت از مسئولین محترم دولتی که بگویند آقا نمی‌گذارند کار کنیم، اختیار نداریم. از این حرف‌ها نشنیدیم از شما. این مسئولیت‌پذیری خیلی چیز خوبی بود. 🔹یکی از توفیقات شما برجسته شدن شعارهای انقلاب، شعارهای اسلام مثل عدالت‌طلبی، مثل پرهیز از اشرافی‌گری، حمایت از مستضعفان، استکبارستیزی است، اینها شعارهای اصلی انقلاب است. اینها در زبان‌ها برجسته‌تر شده واضح‌تر شده و این خیلی چیز خوبی است.
مقتدی صدر در طول چند ماه اخیر نشان داده که بازیچه غرب شده و به دشمن سواری می دهد. آنچه که امروز بیش از پیش خود را نشان داد این است که جناب مقتدی صدر نسبت به بیانیه صریح آیت الله حائری جبهه گرفته و روشنتر اینکه به وصیت پدر عمل نکرده که فرموده بود بعد از من از آیت الله حائری تبعیت کنید. مقتدی صدر در طول این سال ها نشان داده که به مصالح مردم عراق عمل نمی کند و سطحی نگر و بدنبال هیاهو و بلوای سیاسی است. در شرایط کنونی که شروع پیاده روی عظیم و دشمن شکن اربعین را درپیش رو داریم اگر مقتدی صدر غائله شورش پیروانش را جمع نکند دقیقا باز هم به نفع دشمن عمل کرده و عراق را به سمت بلوا و آشوب و تجزیه بیشتر هل داده است و این مسآله هوشیاری بیشتر مردم عراق را می طلبد که همسو با جریان صدر حرکت نکنند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر صریح مرحوم آیت الله العظمی سید محمدسعید حکیم درباره مقتدا صدر فیلم بالا مربوط است به حدود 15 سال قبل که یکی از جوانان شیعه، شعری در محضر آیت الله سید محمدسعید حکیم می خواند و در آن از آیت الله سیستانی و آیت الله حکیم و مقتدا صدر به نیکی یاد می‌کند آیت الله حکیم وقتی نام مقتدا را می‌شنوند به شاعر می فرمایند: « اسم مقتدا را اصلا ذکر نکنید که قابل تایید نیست. فقط از حکیم و سیستانی یاد کنید زیرا مقتدا صدر یک بچه ی خرابکار است و اصل و فصلی ندارد. اگر قرار باشد مقتدا را هم در ردیف مراجع بیاوریم پس فرق ما با اهل سنت که می گویند معاویه و عثمان هم مثل علی (ع) از اصحاب پیامبر (ص) است، چیست؟! »
13.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥⚠️پشت پرده آشوب های عراق و نقش مهم مرجعیت 🔰از جریان صدر در عراق تا جریان میرحسین موسوی و کروبی در ایران و یک امتحان مهم برای تشیع!!! 🎵تحلیل مهم داود پورآقایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آنچه از آیت الله سید کاظم حائری نمی‌دانید... چه کسی چشم فتنه عراق را کور کرد ؟
✅ با رئیسی، تغییر را احساس کنید 🔺رئیسی، روحانی، ماکرون؛ تغییری که اتفاق افتاده است 🔹تحولات عمیق راهبردی در معادلات دنیا را ببینید: سه سال قبل، آقای روحانی، در حالی که نه راه پیش برای خود گذاشته بود و نه راه پس، از «ماکرون» رئیس جمهور فرانسه درخواست می کرد برای احیای برجام، با ترامپ رایزنی و وساطت کند. فرانسه، چه در دولت فرانسوا اولاند (مذاکرات برجام) و چه در دوره ماکرون و ترامپ، همواره سمت آمریکا بود و نقش پلیس بد را بازی می کرد. اما حالا رئیس جمهور فرانسه، در حالی که کشورش به همراه دولت های دیگر اروپایی، گرفتار جنگ و بحران انرژی کمر شکن است، از آقای رئیسی رئیس جمهور ایران درخواست کرده برای پایان جنگ اوکراین، بین اروپا و روسیه میانجی‌گری کند. 🔹این در حالی است که آقای رئیسی در برخی تماس های تلفنی قبلی، از موضع بالا، انتقادی، طلبکارانه و صریح، با ماکرون سخن گفته بود. 🔹سارکوزی رئیس‌جمهور اسبق فرانسه، مرداد1399 اذعان کرد: «محوریت جهان در حال عبور از غرب دیروز به شرق امروز یعنی آسیا است. ما در گذشته بر جهان تسلط داشتیم، اما حالا به هیچ وجه مسلط نیستیم. جهان با بحران روبرو است. روی کارآمدن فردی مانند ترامپ که باور کردنی نبود، نشانه وخامت شرایط غرب است، نه علت آن». ✍️محمد ایمانی
همه خودشان را فرهنگى میدانند؛ همه نسبت به مسائل فرهنگى اظهار شوق و علاقه میکنند و آن را در بیاناتشان و اظهاراتشان مهم نشان میدهند؛ امّا حقیقتاً کار فرهنگى در کشور، متناسب با پیشرفت انقلاب و ریشه دواندن انقلاب در جامعه نیست. ۱۳۶۸/۱۰/۱۲ ما در زمینه‌ی فرهنگ، هم در مورد آفند ضعیف عمل میکنیم، هم در مورد پدافند ضعیف عمل میکنیم.۱۳۹۵/۰۶/۰۳ نظام، نظام فرهنگى است. لکن کار فرهنگى، درعین‌حال به قدر نیاز انجام نمى‌گیرد.۱۳۷۲/۰۳/۰۸ سطح فکر جوانها در زمینه‌های مسائل مذهبی بالا رفته؛ کار فرهنگی باید به همین نسبت رشد پیدا کند.۱۳۹۵/۰۷/۲۸ در زمینه‌های فرهنگی، دنبال کارهای تشریفاتی و ویترینی نباشید. نمایش دادن کار فرهنگی، نه اینکه فایده‌ای ندارد؛ ضرر هم دارد. در زمینه‌ی فرهنگ باید دنبال کارهای محتوائی و اصیل و واقعی رفت، که امروز نیاز عمده‌ی کشور هم این است.۱۳۸۹/۰۶/۰۸ البته کار فرهنگی، فقط درس دادن و گفتن نیست. گاهی شما به دست یک نفر قرصی میدهید، یا در دهان کسی لقمه‌یی میگذارید. این کار، فرهنگی است. وقتی که صحبت از کار فرهنگی میشود، ذهنتان فوراً به سمت مجله و روزنامه و امثال اینها نرود.۱۳۶۹/۱۰/۲۳
🔴 الکوفی لا یوفی 🔹هدف ‎ از برهم زدن عراق، در روز عاشورا و حالا در آستانه ‎، فشار به ایران است تا ایران را مجاب کند با سیاست قبیله‌ای وی در عراق همراهی کند. به خیال خود با ممانعت از ورود ایرانی‌ها به اربعین، ایران کرنش نشان می‌دهد و در برابر زیاده‌خواهی‌های او کوتاه می‌آید! 1⃣ اولاً؛ سیاست کثیفی را اتخاذ کرده که می‌خواهد از اهرم اربعین علیه ایران استفاده کند. حرم‌های اهل بیت علیهم‌السلام متعلق به همه جهان اسلام است و نه مقتدی الصدر نه هیچ کس دیگری حق ندارد سایرین را از ورود به این اماکن باز دارد. 2⃣ ثانیاً؛ ما معتقدیم که خود حضرت اباعبدالله علیه‌السلام پاسخ این بی‌ادبی و گستاخی را خواهد داد. نه مقتدی که بنی امیه و بنی عباس هم در طول تاریخ نتوانستند جلوی اربعین را بگیرند. 3⃣ ثالثاً؛ جمهوری اسلامی اهل باج دادن به هیچ دولتی نیست و این شبه‌گروه‌ها که هیچ، دولت‌های آمریکا و انگلیس در چنددهه اخیر نتوانستند کاری از پیش ببرند. 🔹به نظر حقیر، مقتدی الصدر ناشی‌گری کرده و با این اقداماتش به انتحار سیاسی دست زده و تدبیرش نتیجه عکس خواهد داد. 🔸خوشبینانه‌اش این است که کار از دست مقتدی صدر خارج شده و حرکتی را شروع کرده که حالا نمی‌تواند کنترلش کند و بعثی‌ها و طرفداران سعودی آن را بدست گرفتند. که بازهم این حرکت کاملاً به ضرر اوست. هم در عراق و بین گروه‌های مختلف عراق و هم در ایران، او منفور شده. 🔹ظاهراً ضرب‌المثل ‎ همیشه مصادیقی دارد واین جماعت مفلوک تحت تاثیر عصبیت وتمامیت‌خواهی و قومیت‌گرایی، اهل نمک‌خوردن و نمکدان شکستن هستند. مگر موضع ایران چه بود؟ 🔸موضع ایران واضح است؛ خاک عراق نباید محل حضور آمریکا و سعودی و صهیونیست‌ها باشد؛ نباید محل تهدید ایران باشد و جریان صدر در سالهای اخیر نشان داده که تمامیت‌خواه است و حاضر است با سعودی سازش کند و حشدالشعبی را از بین ببرد و ...! ولی باید بداند که به این اهداف نخواهد رسید. ان‌شاءالله ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
با چین دشمن‌اند نه به این دلیل که تاکنون هیچ رابطه استعماری با ما نداشته بلکه به‌خاطر اینکه رقیب آمریکاست. با روسیه دشمن‌اند نه به این دلیل که بارها قطعنامه‌های آمریکا را علیه ایران وتو کرده است، به این دلیل که مقابل آمریکا ایستاده. برای ملکه غنج و ضعف می‌روند نه به این دلیل که ۹ میلیون ایرانی را در قحطی هلاک کرد، به این دلیل که نمکش را خورده‌اند. رؤسای آمریکا را مثل پدر دوست دارند نه برای شیرین‌کاری‌های «طولانی و بلند و نادیده ناگرفتنی» بایدن و امثالش، به‌خاطر آنکه از آنجا نان می‌خورند. بعد منتقدان خود را متعصب می‌دانند. گاو سعودی را نمی‌بینند که کودکان یمنی را زیر پا، پاره پاره می‌کند همان گونه که جنایت ناو وینسنس را به یاد ندارند و زرده و سردشت وحلبچه را نمی‌شناسند . از صبرا و شتیلا و نبل و الزهرا و کشتار اسپایکر و دختران مدرسه سیدالشهداء افغانستان و مسلمانان میانمار و شیخ زکزاکی و ... و هزاران هزار واقعه تلخ بی‌خبرند و برایشان مهم نیست. مهم کدخدا و ملکه است و کسانی که دور سفره آنهایند. از نظر آنها برخی جنایات خوب است و برخی بد. معیارهای دوگانه‌ای دارند بدتر از فیفا. برای ورزشکاری که روی پیراهنش «سلام برحسین» نوشته باشد، ورزش از سیاست جداست ولی اگر روی نمایشگر استادیوم به روسیه بد بگویند و اوکراین را ناز کنند، انسانیت است . بیماری این بی‌وطنان بی‌ریشه که برخی از آنها خود را بی‌ناموس و بی‌غیرت معرفی کرده بودند این است که از مرض داشتن لذت می‌برند. دنبال افتخارات مردم ایران‌اند تا تحقیرش کنند. به دنبال حق‌اند تا تکذیبش کنند. به دنبال حقیقتند تا در آن ‌تردید کنند. به‌دنبال واقعیت‌اند تا لجن‌پراکنند. و در یک کلام دنبال سطل شیر می‌گردند. در مورد کسانی که بعد نجات نفتکش ایرانی از دست دزدان آمریکایی یا توقیف ناو ملکه در گوشه خلیج فارس توسط سپاه می‌گویند «که چه؟» جز «أفی قلوبهم مرضٌ» چه می‌توان پرسید؟ یا برای کسی که به متلک از نبود «حرم در اوکراین» می‌نویسد جز دعا برای طلب شرف و ادب و عقل، برایش از خدا چه می‌توان خواست؟ دیدن مستقیم جنگ روسیه و اوکراین، نیازی به ماهواره همسایه ندارد، گوش و چشم و عقلی می‌خواهد که به کار آید و حیایی که با یادآوری خیانت گذشته شرمگین شد. اینها به جای عبرت و فریاد بلند «غلط کردم» عادت به اتهام‌زنی دارند. یادشان رفته در فتنه سبز ۸۸، قصد اُکراینیزه کردن ایران را داشتند و تحریم‌های فلج‌کننده کاتسا و آیسا، دسته گل آنهاست. یادشان رفته سیاست‌شان را بر جوک «دنیای آینده دنیای موشک‌ها نیست» پایه‌ریزی کردند یا با بتن‌ریزی در راکتورها قصد تحویل دست بسته مردم خود به کدخدا را داشتند. یادشان رفته با برجام مردم خود را تحقیر کردند و با حمایت و اجرای ۲۰۳۰ قصد ‌تربیت دانش‌آموزان ایرانی برای سربازی آمریکا و انگلیس داشتند. و آب خوردن مردم را به تحریم وابستند و به قول شفاهی کری امید بستند و با FATF و سوئیفت به‌دنبال قفل زدن به اقتصاد بودند و ... کلید همه این قفل‌ها را به کدخدای نادرستی سپردند که غوغاساز و غوغازیست است و اکنون واهمه افول کدخدا و مرگ معبود خود دارند. و اکنون که روسیه پس از اسقاط گلوبال هاوک، ناو انگلیسی و موشکباران عین‌الأسد، جرأت نه گفتن به ناتو و در سینه آمریکا رفتن را پیدا کرده و پس از ایران در حال اثبات مرگ کدخدا به عالم است، برخی زبونان سفله به‌دنبال عقده‌گشایی و لجن‌پراکنی‌اند و به جای شماتت بایدن نامتعادل و نفرین به ناتو و دعوت روسیه به خویشتن‌داری و کمک به مردم آواره، به‌دنبال انتقام از ایران و انقلابند . گویی ایران به روسیه سلاح فروخته یا اوکراین را ما خلع سلاح کرده‌ایم. اصل ماجرا را نفهمیده و طبق آیه ابتدایی، از فهم صحیح عاجزند و خود را به هرنکبت و خفتی می‌آلایند تا حق نان و نمک کدخدا و ملکه را بجا آرند و حواس مردم را از این واقعیت پرت کنند که الگوی آنها در بی‌ارتش و سپاه کردن ایران، آلمان و ژاپن بود و در خلع سلاح و وابسته کردن ما، اوکراین . اینها نمی‌دانند و نمی‌فهمند که «وَمَکَروا وَمَکَرَ اللهُ وَاللهُ خَیرُ الماکِرینَ» یعنی چه یعنی فهمیده شود انقلاب اسلامی در شکست ابهت آمریکا الگو شده است. ــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- نام یکی از بت‌های اعراب جاهلی ۲- تاریخ اسلام، آیت‌الله سبحانی، ص۱۴ ۳- تاریخ تمدن ویل دورانت، جلد ۱، ص۱۱
*✅ تقدیر رهبر معظم انقلاب از یادداشتی در کیهان* یادداشت روزنامه کیهان در خصوص تقابل جریان غربگرا با انقلاب اسلامی مورد توجه رهبر معظم انقلاب قرار گرفت. *ستون یادداشت ۱۲ اسفندماه روزنامه کیهان، تحلیلی از دکتر محمدهادی صحرایی با عنوان "کدخدا و دلیل نگرانی غربزده‌ها" منتشر کرد که نگاهی تحلیلی تمدنی به تقابل میان جریان غربگرا و انقلاب اسلامی داشت.* ظاهرا رهبر معظم انقلاب پس از تورق روزنامه و مطالعه یادداشت مذکور با تقدیر از نگارش این متن، از تحلیل نویسنده یادداشت تقدیر کردند. دفتر رهبر انقلاب در تماس با مدیران روزنامه کیهان نظر معظم‌له در این خصوص را به اطلاع رساند. *متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:* ... آنها دل‌هایی دارند که با آن حقایق را دریافت نمی‏کنند، و چشمانی دارند که با آنها نمی‏بینند، و گوش‌هایی دارند که با آنها نمی‏شنوند ... آنها همان غافل‏ماندگانند. (بخشی از آیه ۱۷۹سوره اعراف) گرچه دنیا عرصه تاخت‌وتاز فضای مجازی شده ولی در جهان واقعی‌گویی تمام تاریخ، با دور تند و متراکم برایمان تکرار می‌شود و درس و عبرت را با هم به اهلش می‌دهد. انگار در حال گذار از داستان‌های مکتوب به داستان‌ها ملحوظیم و از دنیای نوشتار به دنیای دیداری رسیده‌ایم و به‌جای سفارش به خواندن تاریخ و شنیدن داستان‌های عبرت‌آموز باید به دیدن پیرامون توصیه کنیم. ببینید و عبرت بگیرید. ببینید و درس بیاموزید. اکنون دنیا آموزشگاه عملی بزرگی است که می‌توان هر مورد و مطلب مورد نظر خود را در عرصه و عیان یا گوشه و کنار آن دید و به مطالعه نشست و آغاز و انجام هر تصمیم و اقدامی را کوتاه‌تر از آنچه که داستان‌های تاریخ می‌گویند، دید. مَا أَکْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ. شرط آنچه در گزیده قبلی گفته شد داشتن چشم و گوش بینا و شنوا و مهم‌تر از اینها عقل سلیم و نفس متینی است که بتواند بر جنود جهل و تعصب پیروز شود و بی‌عِناد و کِناد و لِجاج، قضاوت کند وگرنه کافران و مشرکان و بت‌پرستان هم چشم و گوش داشته و دارند و هم عقل و هوش ولی توانایی استفاده صحیح از آن را نداشته و ندارند . با گِل و چوب و سنگ و با دستان خود بت می‌ساختند و خود را بنده آن می‌کردند و آن را می‌پرستیدند. ناتوانایی را لمس می‌کردند ولی باور نمی‌کردند. گویند مردی از بنی‌امیه در بستر مرگ می‌گریست. ابوجهل که به عیادتش رفته بود گفت که این‌گریه برای چیست؟ اگر از مرگ می‌ترسی از آن‌گریزی نیست. او گفت‌گریه‌ام از این است که می‌ترسم پس از مرگم مردم «عزّی»۱ را نپرستند.۲ مغضوبین و ضالّینی که در قرآن نکوهیده شده‌اند نیز از این منظر از گروه اول خیلی فاصله ندارند. کتاب خدا را تحریف کرده و مقدسش می‌نامند. گرفتار دور و تسلسل و تذبذبند و جواب عاقلانه از ما می‌خواهند! خودشان تجسم ستم و ستیهندگی‌اند و اسلام را به خشونت متهم می‌کنند . نژادپرست‌تر از آنها فقط شیطان است و از ما آزاداندیشی می‌طلبند. افراطی را از نام آنها گرفته‌اند و اینها به دیگران نسبت می‌دهند. در طول تاریخ، بدترین و بی‌رحمانه‌ترین جنایات و نسل‌کشی‌ها متعلق به آنهاست و از مسلمانان بد می‌گویند. هنوز یکی از پربیننده‌ترین و بهترین فیلم‌ها «غرب وحشی» است و به اعراب جاهلی می‌خندند. توحش را باید در فیلم«دار و دسته‌های نیویورکی» دید و این کذابان، به عراق و افغانستان نسبت می‌دهند. به گواه ویل دورانت مصادف با دوران ابن‌سینا و ابوریحان ما، در بازارهای جزیره بریتانیا و برخی دیگر از کشورهای اروپایی، گوشت انسان را کنار گوشت گاو و گوسفند و خوک، در بازارها به قناره می‌زدند.۳ اینها که گفته شد به‌خاطر شناساندن فرهنگ غرب نیست، به‌خاطر اثبات جهالت و حقارت غرب‌پرستانی است که خود را در همه حال، گربه لوس و ملوس کدخدا و ملکه می‌دانند. شناساندن غرب نیاز به ذکاوت زیادی ندارد؛ مرور اجمالی جنگ‌ها گویای روحیه خشن کسانی است که در جنگ و جنگ‌افروزی رکورد دارند و جنگ اول و دوم جهانی میوه تمدن آنهاست. کاری که کانادا با کودکان سرخپوست؛ و اروپا با بوسنی؛ و کلینتون با دیویدیان؛ و آمریکا با ویتنام کرد و فرانسه و آلمان در نبرد حیرت‌آور «وردن» با هم کردند، نمونه‌های کوچکی از روحیه دوزخی و شرور غربی است که امروزه با رژ و کراوات پوشیده شده است. همان‌گونه که ما به کتابخانه آستان قدس رضوی و کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی که رحمت خدا بر او افتخار می‌کنیم، فرانسه مهد تمدن و مهد اودکلن، به موزه ۱۸ هزار جمجمه‌ای پاریس افتخار می‌کند و درباره آدمخواری آفریقا و آمازون فیلم می‌سازد. باز هم حرفی هست؟ گفتن از اصل و نسب و اثر تمدن غرب مثل برشمردن گناهان شیطان است که ممکن است وقت‌گیر، بی‌ثواب و بیهوده هم باشد. آنچه دیدنی است را به سختی می‌توان استدلال و اثبات کرد. درست مثل آدم‌های غلط غربزده و غرب‌پرست و رسانه‌ای‌های خودفروخته که اگر مرامشان مثل غربی‌ها نباشد ولی بی‌شک منطق شان مطابق آنهاست.
🔴 اتفاقات عراق را می توان بر اساس سه گذاره زمان، مکان و عوامل ایجاد کننده تحلیل کرد 🔺️🔻 در برهه زمانی کنونی که ؛ ⭕️ تنش بین مقاومت در فلسطین و لبنان با اسرائیل در حال اوج گیری است و چیزی به پایان مهلت حزب الله به اسرائیل نمانده است که این رژیم باید تسلیم شود یا وارد جنگ که باز به تسلیم ختم خواهد شد. ⭕️ شکست طرح تسلیم ایران در مذاکرات و داشتن دست برتر کشورمان در مذاکرات که طولانی شدن مذاکرات هم به نفع ما می باشد. ⭕️ اوضاع خراب اتحاد عبری عربی در یمن و برنامه انصارالله برای انتقام حمله به پایگاه پهپادی اش توسط رژیم موقت صهیونیستی ⭕️ شکست سنگین و مفتضحانه آمریکا و ترکیه در سوریه در حملات اخیر که با پاسخ های متعدد و کوبنده جبهه مقاومت رو به رو شد. ⭕️ پوشش جبهه مقاومت در سوریه و سرزمین های اشغالی توسط مقاومت عراق به صورت سایبری و پهپادی در یک سال اخیر ⭕️ داشتن دست برتر روسیه در اوکراین و حمایت ایران از این کشور که با فرا رسیدن فصل سرما که چیزی هم به آن نمانده شاهد فروپاشی امپرالیسم غربی خواهیم بود که این امر در جهان مخصوصاً منطقه ما موازنه قدرت را به شدت دگرگون کرده و اسرائیل به این باور رسیده که فرصت کمی برای مصون ماندن از این تغییر موازنه دارد. ⭕️ برپایی پیاده روی اربعین به عنوان بزرگ ترین و عظیم ترین حرکت مردم و اجتماع جهان که منجر به همگرایی شیعیان با محوریت مقاومت و دشمنی با صهیونیست خواهد شد و همچنین تشدید روحیه جهادی نیروهای مقاومت تا برای درگیری های پیشرو با توان مضاعف وارد میدان شوند. ⭕️ گذر هوشمندانه نیروهای نزدیک به ایران و عناصر مقاومت از فتنه صدر تا به امروز و داشتن دست برتر در عرصه سیاسی عراق ⭕️ درگیر کردن نیروهای مقاومت در عراق به جنگ داخلی و فتنه برای کاهش قدرت جبهه مقاومت در مواجه با رژیم صهیونیستی تعدادی از دلایل انتخاب چنین زمان و مکانی برای بروز فتنه در عراق می باشد. 🔹️ در ایجاد ثبات و اتحاد در کشور عراق نقش بسزایی ایفا و با شکست گروه های تروریست همواره صلح را برای این کشور به ارمغان آورده بود، اما متاسفانه جبهه عبری غربی عربی پس از ترور شهید سلیمانی نقشه های شوم خود برای آغاز یک جنگ داخلی شیعی_شیعی به کمک نیروهای جیره‌خوار خود را برنامه‌ریزی کرده تا بتوانند اتفاقات امروز را در عراق رقم بزنند و مجدد شاهد بی ثباتی و خونریزی در این کشور باشیم. ✅ : https://eitaa.com/joinchat/3572236324C03827c2157
کاری زیبا از فیلمساز جوان و انقلابی محمدحسین بنی احمدی http://www.telewebion.com/episode/0x296d5b1
*تحلیل ٤٩ سال پیش رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره کنگره عظیم جهانی اربعین* شیعه یک جمع متفرقی بود. یک جامعه‌ای بود که در یک جا، در یک مکان زندگی نمی‌کردند. در مدینه بودند‌، در کوفه بودند‌، در بصره بودند‌، در اهواز بودند‌، در قم بودند‌، در خراسان بودند، اطراف و اکناف بلاد. اما یک روح در این کالبد متفرق و در این اجزاء متشتت در جریان بود. مثل دانه‌های تسبیح یک رشته و یک نخ همه‌ این‌ها را به هم وصل می‌کرد. چه بود آن رشته؟ رشته‌ اطاعت و فرمانبری از مرکزیت تشیع، از رهبری عالی تشیع یعنی امام. همه‌ این رشته‌ها به آنجا متصل می‌شد. قلبی بود که به همه‌ اعضاء فرمان می‌داد. و به این ترتیب تشیع یک سازمان و یک تشکیلاتی بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند اما بودند کسانی که از حال همه با خبر بودند. اطاعت و فرمانبری آنها به حساب بود، فریاد زدنشان از روی دستور بود، سکوتشان بر طبق نقشه بود. همه چیزشان با حساب بود. فقط یک عیبی کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر می‌دیدند. اهل یک شهر‌، شیعیان یک منطقه البته یکدیگر را می‌دیدند. اما یک کنگره‌ جهانی لازم بود برای شیعیان روزگار ائمه(ع). این کنگره‌ جهانی را معین کردند. وقتش را هم معین کردند. گفتند در این موعد معین در آن کنگره هر کس بتواند شرکت کند. آن موعد روز اربعین است و جای شرکت، سرزمین کربلا است. چون روح شیعه روح کربلایی است‌، روح عاشورایی است. در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است. شیعه هر جا که هست دنباله‌روی عاشورای حسین است. این هم که می‌بینی همه جا این تپش‌هایی که در شیعه مشهود شده‌، از آن مرقدِ پاک ناشی شده. این شعله‌هایی بوده که از آن روح مقدس و پاک و از آن تربت عالی مقدار سرکشیده. به جان‌ها و روح‌ها رسیده. انسان‌ها را به گلوله‌های داغی تبدیل کرده و آنها را به قلب دشمن فرو برده. بنابراین مسئله‌ اربعین یک مسئله‌ مهمی است‌، اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگره‌ بین‌المللی‌ و جهانی برای سرزمینی که خودش خاطره‌انگیز است آن سرزمین‌. سرزمین خاطره‌ها است‌، خاطره‌های باشکوه‌، خاطره‌های عزیز‌، سرزمین شهدا‌، مزار کشته‌شدگان راه خدا‌، اینجا جمع بشوند تشیع‌، پیروان تشیع و دست برادری و پیمان وفاداری هر چه بیشتر بدهند. اگر امروز هم بتوانند شیعیان آن سرزمین پاک و مقدس را یک چنین میعادی قرار بدهند. البته بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و همین دنباله‌گیری از راهی است که از ائمه‌ هدی(ع) به ما ارائه دادند. 📚 سخنرانی در مسجد امام حسن مجتبی(ع)/ مشهد ۲۴ اسفند ۱۳۵۲
هفته گذشته در شیراز دوره کنشگری فعال در فضای مجازی را داشتم، برای جمعی از طلاب خواهر و برادر از ساعت ۸ صبح تا ۶ عصر مشغول تدریس و گفتگو با آنها بودم جمعی فعال، انقلابی و پا بکار کلاس ها هم در حرم مطهر شاهچراغ بود شبها فرصتی میشد تا یا تماشا کنم و یا قدری کتاب بخوانم یکی از مستندهای جذابی که دیدم مستند the real Charlie Chaplin بود، مستند چارلی چاپلین واقعی محصول کشور انگلستان ساخته ۲۰۲۲ مستندی قوی و جذاب برای شناخت هرچه بهتر چارلی چاپلین همچنین مکعب ساخته ۱۹۹۷
یتیم خانه ایران رمز و راز ملکه
(۱) شنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۱ الان که مشغول نوشتن هستم، ساعت ۲۳:۴۵ است. شنبه شب، فرودگاه امام خمینی، ترمینال سلام البته خودم هم باورم نمیشد که راهی شوم. جالب است که هر سال هم همین طور و بدون مقدمه و تشریفات راهی میشوم. همه چیز در کمتر از یک روز ردیف شد. شاید باورتان نشود که تا امروز صبح بعد از نماز، هنوز نه خبری از بلیط بود و نه پولی که با آن بلیط بخرم! اما همه چیز به خواست خدا و عنایت اهل بیت رو به راه شد. تا وقتی هم که از گیت فرودگاه عبور نکرده بودم، هنوز باورم نمیشد که راهی هستم. در این سفر قصد کردم که بنویسم. از آنچه میبینم و می‌شنوم. فرودگاه شلوغ است. موکب ها از همین جا کار خود را شروع کرده اند. چای و دمنوش همراه با نبات و کیک کم کم بوی به مشامم می‌رسد @eslamesyasi
(۲) برعکس تمام پروازهایی که تا الان سوار شده بودم، هواپیما سر ساعت مسافرینش را سوار کرد و به سمت نجف، قبله عشاق، پرواز کرد. با اینکه بار اولم نیست به کربلا و نجف میروم، اما از شما چه پنهان، باز هم دل توی دلم نیست. بالاخره این پرنده آهنین به نرمی از زمین برخاست و گویی در آسمان پر ستاره و آرام، گم شد. کنار دستم مرد مسنّی نشسته که از حال و روز و ریش سپیدش پیدا بود، کوهی از تجربه و خاطرات است. با او هم کلام شدم، اهل قم بود. در گذرخان دفتر زیارتی دارد. خودش می‌گفت اولین بار بعد از سقوط صدام، کاروان راه انداخته و مردم را به عتبات برده. هواپیما حدود ۲۰۰ مسافر دارد و هر کسی برای خودش قصه ای. پای درد دل هر کس که بنشینی، بین خودش و امام حسین، ماجراها دارد. تسبیح کوچک قرمز رنگم را در دست میگیرم و همین طور این فکرها در ذهنم بالا و پایین میرود که ناگهان خلبان اعلام میکند که بر فراز شهر نجف هستیم. از شیشه بیرون را که دیدم، نگاهم خورد به گنبد نورانی امیر المومنین علیه السلام. السلام علیک یا امین الله فی ارضه... @eslamesyasi
(۳) از فرودگاه که بیرون آمدم، مستقیم به زیارت مرقد مولا امیرالمومنین علی علیه السلام رفتم. راننده، ما را از کوچه پس کوچه های منتهی به حرم، برد. اینجا نجف است، شهر علی علیه السلام که البته باید همچون نگینی بدرخشد اما کوچه های کثیف و بی نظم و شلوغ آن، بدجوری حال انسان را میگیرد. واقعا که چقدر مولایمان، غریب است. راننده پسر جوانی بود که از حکومت عراق می نالید و مدام می‌گفت: عراق، لا نظام! حکومه، علی بابا(دزد). او به ایران هم سفر کرده بود و از نظم و تمیزی و امکانات ایران خیلی تعریف میکرد. درباره مقتدی صدر که از او پرسیدم، شروع کرد به تعریف کردن. از آیت الله سیستانی هم که پرسیدم، با شوق فراوانی از ایشان نیز تعریف کرد. از نظر او، مقتدی صدر چهره برتر سیاسی و آیت الله سیستانی چهره برتر دینی و مذهبی شیعیان است و این ذهنیت بسیاری از جوانان عراق است! نزدیکی های حرم پیاده شدم، ازدحام جمعیت بی‌سابقه بود. همه آمده بودند، زن و مرد، کوچک و بزرگ. از همه جای ایران و البته از همه جای دنیا. زیارت مختصری کردم و راهی صحن بزرگ حضرت فاطمه شدم. تقریبا ساعت ۲ بامداد بود. به طرف مقام صافی صفا رفتم. تا جایی که چشم کار میکرد، سیل عاشقان بود که در تکاپو و حرکت است. از پله برقی ها که پایین آمدم، مانده بودم به سمت موکب دارالعباده یزد بروم و آنجا اندکی استراحت کنم یا راهی کربلا شوم. چون مدت سفرم کوتاه است و صبح چهارشنبه باید برگردم، نیت کرده بودم تا هرچه سریع تر خود را به کربلا برسانم. به نیابت از شهدا پیاده روی را از همانجا شروع کردم. در همین فکرها بودم که جوانی عراقی دوید بین افکارم و پرسید: کربلا؟ کربلا؟ چهره جذابی داشت، چند بار پرسید: سلام شیخنا؟ کربلا؟ گفتم: و علیکم السلام، کم قیمه؟ بر سر قیمت به توافق رسیدیم و همراه با دو نفر دیگر به سمت کربلا حرکت کردیم. علی که حالا با او همسفر شده بودم، جوانی عراقی است که حوادث عراق را هم به خوبی دنبال می‌کند. تقریبا اکثر جوانان عراقی، عضو شبکه اجتماعی هستند. با علی درباره حوادث اخیر عراق و تحرکات صحبت کردم. علی می‌گفت که بعد از اربعین در عراق جنگ به راه می‌افتد، طرفداران مقتدی صدر در فیس بوک فراخوان داده اند و برای تجمع همگانی در حمایت از مقتدی، دعوت عمومی کرده اند. از شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس که پرسیدم، بغض راه گلویش را بست. ارادت عجیبی هم به آیت الله سیستانی داشت. علی، اهل العماره بود و شغلش، رانندگی بود. سنش زیر سی بود و چهار همسر و دو دختر داشت، رقیه ده ساله و جنات ۳ ساله. علی ما را در نزدیکی های کربلا پیاده کرد. شماره ام را به او دادم، گفتم: انشالله بخدمتک فی ایران...همدیگر را در آغوش گرفتیم و خداحافظی کردیم. ورودی کربلا مثل همیشه ازدحام بود. نزدیکی های کربلا دوباره پیاده روی را شروع کردم و مدتی بعد، گنبد و گلدسته های ارباب بی کفن بود که در چشمم تلألو میکرد. @eslamesyasi
(۴) یکشنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۱ / ۱۴ صفر ۱۴۴۴ اربعین هم برای خودش داستان ها دارد. نمیدانم چه راز و رمزی در عدد ۴۰ نهفته است گویی هر که به چهل برسد، به تکامل، سکون و آرامش رسیده است. اربعین در عین حال که پر تلاطم و پر از جنب و جوش است، آرامشی عجیب در خود دارد. وقتی که با پای پیاده و خسته و کوفته به کربلا میرسی، همین که چشمت به گنبد می‌افتد تمام خستگی از تنت بیرون می‌رود. اولین قطره اشک که روی گونه هایت می غلطد، گویی آبی است بر شعله های آتش وجودت که از درون زبانه می‌کشد. مگر فقط اشک بتواند دلت را آرام کند... در همین فکرها بودم که ناگهان یکی مرا در آغوش گرفت... یکی از رفقای قدیم را بعد از چند سال حالا در چند قدمی حرم حضرت عباس می دیدم. اصلا کربلا حلقه وصل ماست. کربلا همه ما را به هم پیوند میدهد. وعده همه عاشقان زیر همین بیرق است. حب الحسین یجمعنا اینجا همه یک رنگ هستند، همه زیر یک پرچم جمع شده اند. شعارشان یکیست. شاه و گدا با هم فرقی ندارند. در جمعیت چنان گم میشوی که دیگر القاب و عناوین معنای خود را از دست می‌دهد. دختربچه های عرب از همین اول صبح پا به پای پدر و مادرشان مشغولند. هلابیکم یا زوار اشرب مای اشرب زائر دختر بچه ای دستمال کاغذی گرفت جلویم، به چشمان معصومش نگاه کردم و لبخندم در لبخندش گره خورد، دستمال را برداشتم و رفتم. اینجا پاکی و نجابت و سادگی موج میزند اینجا موکب ها ۲۴ ساعته فعال هستند، اصلا تعطیلی معنا ندارد، موکب داری کار سختی است اما با چاشنی اخلاص که همراه باشد، سختی آن هم راحت میشود. هیچ کس در طول مسیر نه تشنه می ماند و نه گرسنه. آفتاب بالا آمده و کم کم هوا دارد گرم می‌شود. قرار است به موکب الغدیر بروم اکثر یزدی های آنجا هستند قرارم با حسن(یکی از اقوام)، عمود ۱۴۳۱ بود. از آنجا به سمت موکب رفتیم. در مسیر صبحانه را خوردیم، بعد هم یک چای عراقی و سپس به راه افتادیم. @eslamesyasi
(۵) یکشنبه ۲۰ شهریور۱۴۰۱، ساعت ۱۰ صبح قصد رفتن به حرم را داشتم اما جمعیت زیاد و هوای گرم، مانع از رفتن میشد. با اینکه شب گذشته را نخوابیده بودم اما همچنان خواب در چشمانم نبود. شوق زیارت، خوابم را ربوده بود. تا نزدیکی های بین الحرمین هم رفتم اما فشار جمعیت مانع از ورودم به حرم شد. شارع عباس را گرفتم و رفتم به سمت پایین. با طمأنینه مسیر را ادامه می‌دهم. از آنچه میبینم به سادگی نمی‌گذرم. این عشق و شور و هیجان، انسان را به فکر فرو می برد. امروز، شلوغ ترین نقطه زمین، کربلاست. همین طور که میرفتم، نزدیک ظهر به یکی از حسینیه ها رسیدم و لابلای جمعیت خودم را جا دادم. حسینیه، کوچک اما نسبتا تمیز بود. وضو گرفتم و آماده نمازظهر شدم. پیرمردی عرب با لهجه غلیظ، شروع کرد به تلاوت قرآن. موقع اذان هم که شد با همان صفای عربی اش، اذان گفت و نماز جماعت را خواندیم. بعد از نماز، ناهار را خوردیم و حالا دیگر نوبت چای عربی بود. در کنار هر موکبی، گاو یا گوسفندی را بسته بودند. همان جا زبان بسته را ذبح می‌کردند و چند ساعت بعد غذای لذیذی برای زوار میشد. بعد از ظهر را در موکب الغدیر گذراندم، موکبی شلوغ در باغی بزرگ و قدیمی. در موکب الغدیر داخل چادری رفتم و در جمع دوستان قرار گرفتم. اربعین یکی از بهترین فرصتها برای است. بین مردم که باشی خیلی چیزها دستت می آید. سادگی و صداقت مردم برایم خیلی جالب است. ساده و بی تکلف هستند، نه به جای خواب گیر میدهند و نه غذا و امکانات. هر جا که شد میخوابند، هر چیز هم که بود می‌خورند. اینها همین مردم عادی شهر و دیار ما هستند و خیلی جالب است که اسلام ۱۴۰۰ سال است با همین مردم کار خود را به پیش برده. مردمی که در موکب دور هم جمع می‌شوند و خوش اند بیرون هم که میروند، حرم رفتن و زیارت کردن شان ترک نمیشود، همان طور که بازار رفتن شان ترک نمیشود بیشتر همین مردم عادی، پیاده روی از نجف تا کربلا را بر خود واجب می دانند. آنها با کمترین هزینه، خود را به کربلا می‌رسانند و بیشتر از همه، زحمت میکشند. زحمت پیاده روی با کوله های سنگین و پر از بار، آن هم در این هوای گرم، کار سخت و طاقت فرسایی است. اینجا و در موکب ها، تعاون، وحدت، همکاری، ایثار، دوستی و رفاقت نرخ شاه عباسی است. واقعا اربعین کلاس درس است. ای کاش جوان‌ها هر سال بیایند. @eslamesyasi
(۶) یکشنبه شب، ۲۰ شهریور ۱۴۰۱ موکب الغدیر نزدیک جسر العباس(پل حضرت عباس) است. بعد از کمی استراحت، نزدیکی های نماز مغرب بود که از موکب آمدم بیرون. در همین نزدیکی موکب کوچکی توسط اهالی اشکذر بنا شده که در هر ساعتی از شبانه روز، برای زوار، شربت خنک دارد. لیوان شربت را که مینوشی، نگاهت به جمله زیبایی می‌افتد که نوشته: شیعتی مهما شربتم ماء عذب فاذکرونی... ناخودآگاه لبهایت زمزمه می‌کند: السلام علیک یا اباعبدالله سلام بر لبهای تشنه ات...حسین جان وضو میگیرم و آماده نماز میشوم. مسجد کوچکی نظرم را به خود جلب می‌کند. داخل میشوم. پیرمرد عربی مشغول پهن کردن سجاده هاست. اذان را که میگوید، نگاهی به من می‌کند و برای اقامه نماز، دعوت. پس از نماز جماعت، باز هم حس مردم‌شناسی‌ام گل میکند. راهی کوچه پس کوچه های اطراف میشوم. همچنان جمعیت موج میزند. جوانان عراقی در موکب ها مشغول‌اند. متأسفانه اکثر آنها با سیگار رفیق اند، صغیر و کبیر. وقتی هم که بیکار میشوند، یا مشغول گوشی هستند یا قلیان و یا هر دو! اینجا اینترنت آزاد است و هیچ محدودیتی ندارد. یوتیوب و فیس بوک که جزء شبکه های پر طرفدار در عراق هستند، بدون فیلتر، در دسترس همه هست. از کوچه های شلوغ که بگذری و وارد کوچه‌های آن طرف‌تر شوی، سر و کله قهوه خانه ها هم کم کم پیدا میشود. قهوه خانه هایی پر از جوان، در یک دست قلیان و در دست دیگر، موبایل! تهاجم فرهنگی را میتوان با تمام وجود احساس کرد. آرایشگاه های اینجا، هم مدل میزنند و هم رنگ مو، چقدر هم شلوغ است! پسرهای عراقی ابرو برمیدارند، به سبک اروپایی ها تتو می‌کنند، موبایل برند میخرند، تی شرت مارک می‌پوشند و خلاصه تا می‌توانند خود را شبیه بازیگرها و خواننده‌ها میکنند. دخترهای عراقی هم اخیرا آرایش غلیظ می‌کنند، مانند برخی زنهای ایرانی! اشتباه نکنید، این‌ها همان جوانانی هستند که با تمام وجود برای زوار ابا عبدالله زحمت میکشند اما رسانه شوخی بردار نیست. خادم امام حسین هم که باشی، تو را اسیر خود می‌کند. جوانان عراق، دلسوز ندارند. تقریبا رها شده اند و افکار خود را به دست شبکه های اجتماعی سپرده اند. در ایران، روحانیت دلسوز مردم و جوانان است. @eslamesyasi
(۷) سحرگاه دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ به علت شلوغی جمعیت، بهترین ساعت برای زیارت، ۳ بامداد است. نزدیکی های ساعت ۳ بود که از خواب بیدار شدم. موکب الغدیر پر از جمعیتی است که از شدت خستگی در گوشه و کنار خوابشان برده. وضو گرفتم و رفتم به سمت حرم. کوچه ها خلوت تر شده اما همچنان ازدحام است. از بازرسی که عبور میکنی، گنبد نورانی حرم حضرت عباس را مقابل خودت میبینی. ای اهل حرم میر و علمدار نیامد... کفش ها را از پا کندم و داخل حرم حضرت عباس شدم. گاهی اوقات، انسان به خلوت نیاز دارد تا با خود فکر کند و کارنامه زندگی اش را مرور کند تا با خدای خود و مولایش عهد تازه ببندد. بعد از زیارت و نماز جماعت صبح، از حرم خارج شدم. به سمت مقام دستان ابالفضل علیه السلام رفتم. و این نوحه مدام در ذهنم تکرار میشد: سقای دشت کربلا ابالفضل ... دستش شده از تن جدا ابالفضل از سقای آب و ادب کسب اجازه کردم تا به زیارت مرقد ابا عبدالله مشرف شوم. وارد بین الحرمین که شدم جای سوزن انداختن نبود. چه حال و هوایی دارند این مردم. فارغ از تمام مشکلات و گرفتاری ها، با خیالی راحت گوشه ای را انتخاب کرده اند و آرام، در بین الحرمین نشسته اند. اینجا آرامش خاصی بر دل انسان حاکم است. دل پر آشوب این جماعت، از روزمرگی ها بریده و با رسیدن به بین الحرمین، تازه به آرامش رسیده. هرچه تلاش کردم به صحن ابی عبدالله نزدیک شوم، نشد... شاید هم قسمت نبود. زیارت مرقد امام حسین را به وقت دیگری موکول کردم. @eslamesyasi
(۸) صبح دوشنبه، ۲۱ شهریور تل زینبیه، واژه ای است که ما را با خود به درون روضه ها می برد. به یاد آن لحظه ای که بی بی زینب کبری از بالای تل زینبیه... بگذارم و بگذرم😭😭 هنگامی که از باب القبله امام حسین به سمت خیمه گاه بایستید، تل زینبیه سمت راست شماست. از سال گذشته تا امروز که دوباره به تل زینبیه و خیمه گاه رفتم، تفاوت بسیار است. صحن و سرای امام حسین از سمت تل زینبیه رو به گسترش است. الحمدلله از باب القبله به سمت پایین حرکت کردم. به تقاطع که رسیدم، سمت چپ، حسینیه آیت الله خویی قرار دارد. امکانات خوبی دارد، دستشویی و حمام و... کنارش هم حسینیه قمی هاست. اربعین سال گذشته در حسینیه قمی ها، در بین بروبچه های هیأت رزمندگان اسلام بودم، چه زود گذشت. خیابان را میگیرم و مستقیم میروم. بین راه در موکب ها توقف اندکی میکنم و چای عراقی می‌نوشم، چایی غلیظ با طمع هل که رافع خستگی است. سحر که به حرم میرفتم خیابان خلوت بود اما الان به سختی باید حرکت کرد. عراق کشور ثروتمندی است اما مردم آن، هنوز با هیزم و کپسول های گاز، غذا درست میکنند. هر روز صبح علی الطلوع، خودروهای حامل کپسول گاز می آیند. بعد از آن، نوبت توزیع قالب های یخ است. گویا هر موکبی سهمیه خاص خود را دارد. در این شلوغی جمعیت، ماشین های جمع زباله هم مشغول کار خود هستند. جالب است، اینجا هر کسی مشغول کار خودش است و به دیگری هم کاری ندارد. دست فروش ها هم دیگر نگو... در این اوضاع وانفسا مشغول فروش اجناس خود هستند از اسباب بازی و انواع لباس گرفته تا شیشه‌های کوچک عطر، انگشتر، تسبیح تربت، چفیه عربی و کفن میت! عراق بازار مصرف بالایی دارد چراکه یک کشور زیارتی است و سالانه چند میلیون زایر دارد، اما خودش در تولید، تقریبا صفر است. اکثر اجناس، چینی هستند حتی گردوی چینی هم اینجا می‌فروشند! ترکیه هم تا قبل از این، بخش زیادی از بازار پوشاک عراق را در دست داشت اما در یکی دو سال اخیر مشکلاتش به قدری زیاد شده که حضورش در بازار عراق کم رنگ شده، حتی دیگر حرفی از احیای امپراتوری عثمانی هم نمی‌زند! اما ایران از این موقعیت استفاده کرده و خصوصا در اقلام اصلی مانند فولاد، کاشی، سیمان و... نبض بازار عراق را تا حد زیادی در دست گرفته است. یکی از صحنه های آزار دهنده، فقر و بیچارگی مردم است. زنهایی را گوشه و کنار می بینم که با کودک خردسالشان مشغول گدایی هستند. حتی پیرزن هایی که به علت فقر، مشغول فروش تسبیح هستند و التماس میکنند که از آنها خرید کنم. در همین افکار هستم که خود را انتهای شارع عباس میبینم. دیگر وقت استراحت شده، شب گذشته را نخوابیده ام و کم‌کم چشمانم در حال رفتن است. خود را به موکب الغدیر می رسانم و در گوشه‌ای، سرم را روی بالش میگذارم... @eslamesyasi
(۹) دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ موکب الغدیر برای خود، حال و هوایی دارد. خدمه موکب از رزمنده های دیروز و فعالین فرهنگی امروز هستند. همگی از استان یزد آمده اند. در عراق هر روز برق قطع می‌شود، برق که می‌رود، آب هم قطع می‌شود، آب و برق هم که نباشد عملا زندگی مختل می‌شود. اما مسولان موکب الغدیر برای مقابله با این مشکل، دو عدد ژنراتور تولید برق خریده اند که برق موکب را، ۲۴ ساعته تأمین میکند. ورودی موکب از سمت جسر العباس، هر روز شربت میدهند. داخل خود موکب هم هر روز عصر، فالوده یزدی خنک میدهند. نانوایی هم که مدام در حال پخت نان تازه برای زوار است. محلی را هم برای شارژ گوشی های تلفن همراه آماده کرده اند. آب سرد کن ها هم که همیشه آب خنک و تگری آماده دارند. علاوه بر این ها، صبحانه و ناهار و شام هم برقرار است. نماز جماعت و سخنرانی و روضه خوانی هم که دیگر جای خود را دارد، همراه با دعای عهد و زیارت عاشورا. یکی از خوبی ها و برکات سفر اربعین، حضور در حلقه ها و گعده ها و هم کلام شدن با سایرین است. در چادر محل اسکان ما، جوانان در کنار پدران و افراد میانسال حضور دارند. هوا که گرم میشود، همه زیر باد نسبتا خنک کولر می نشینند و سفره دل باز میکنند. خاطرات سالهای گذشته را مرور میکنند، از شلوغی میگویند و از پذیرایی موکب ها و باهم گردش روزگار را می نگرند! از کسانی یاد میکنند که سال‌های گذشته باهم به کربلا آمده بودند اما همینک در سرای باقی هستند. اینجا صحنه های به یاد ماندنی زیادی خلق می‌شود. اخلاق و اخلاص و ایثار در اوج خود است. تقریبا پای شیطان در غل و زنجیر است. جوان ها که همت بیشتری دارند، سه روز پیاده روی کرده اند و خسته و کوفته خود را به کربلا رسانده اند. پاهایشان را باند پیچی کرده اند چراکه تاول ها پاره شده و موقع راه رفتن اذیت میشوند. این جوان تا دیروز که در خانه و کاشانه خود بود، شاید تا ۹ صبح می‌خوابید و حتی حوصله خوردن صبحانه را هم نداشت اما اینجا اوضاع برعکس است. کمتر می‌خوابد، بیشتر بیدار است و فعالیت میکند، حدود ۸۰ کیلومتر را پیاده رفته، آن هم زیر آفتاب سوزان کربلا اما همچنان شاداب است. جالب تر اینکه با همان حال زار خود، وسایل دیگران را هم جابجا میکند، بدون منت و چشم داشتی. یکی از آنها که روی بازویش خالکوبی هم داشت به من گفت: حاجی صبح میری حرم حتما منو صدا بزن! صبح که بیدار شدم تا به حرم بروم، دیدم زودتر از من خود را به حرم رسانده! بخش زیادی از تربیت انسان، در گرو محیط تربیتی صحیح است. این جوان هنگامی که هجرت میکند و از روزمرگی ها، خود را خلاص می‌کند و به سمت راهیان نور، کربلا و نجف، پیاده روی اربعین، اعتکاف و محیط هایی از این دست میرود، گویی تازه متولد شده است. ای کاش به این اصل تربیتی بیشتر دقت میکردیم. @eslamesyasi