یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی بـابـی انـت و امـّی
گوئیا هیچ نه همی به دلم بوده نه غمّی بـابـی انـت و امّـی
تو که از مرگ و حیات این همه فخری و مبـاهات علی ای قبله حاجات
گوئی آن دزد شقی، تیغ نیالوده به سمّــی بـابـی انـت و امّـی
گوئی آن فاجعه دشت بـلا هیچ نبودست در این غم نگشوده است
سینه هیچ شهیـدی نخراشیـده به سُمّی بـابـی انـت و امّـی
حق اگر جلوه با وجه اتـم کرده در انسان کان نه سهل است و نه آسان
بخود حق کـه تـو آن جـلوه با وجه اتمـّی بـابـی انـت و امّـی
منکر عید غدیر خم و آن خطبه و تنزیل کر و کور است و عزازیل
با کـر و کـور چه عید و چه غدیری و چه خمّی، بـابـی انـت و امـّی
در تولا هم اگر سهو ولایت، چه سفاهت؟ اف بر این شم فقاهت
بی ولای علی و آل چه فقهی و چه شمّی، بـابـی انـت و امـّی
آدمی، جامع جمعیت و مـوجود اتم است، گر به معنای اعم است
تو بهین مظهر انسان، بـه معنای اعمـی، بـابـی انـت و امـّی
تو کم و کیف جهانی و به کمبود تو دنیا، از ثـری تا بـه ثریا
شر و شور است و دگر هیچ، نه کیفی و نه کمّی، بـابـی انـت و امّـی
چون بود آدم کامل غرض از خلقت آدم پس بـه ذریّه آدم
جـز شمـا مهـد نبوت نبـود چیز مهمّی بـابـی انـت و امّـی
عاشق توست که مستوجب مدح است و معظّم، منکرت مستحق ذم
وز تو بیگانه نیرزد نه به مـدحی نه بذمّی بـابـی انـت و امّـی
بیتو ای شیر خدا سبحه و دستار مسلمان شده بازیچه شیـطان
این چه بوزینه که سرها همه بسته به دمّی، بـابـی انـت و امّـی
لشکر کفر اگر موج زند در همه دنیـا همه طوفان همه دریا
چه کند با تو که چون صخره صمّا و اصمّی بـابـی انـت و امّـی
شرح لمعه، خلع، -AudioConverter.mp3
33.54M
📕شرح لمعه
📖کتاب خلع و مبارات
🎙صوت شماره ۱۹
⏰ به مدت ۳۵ دقیقه
🔅ادامه مطلب ۳: اختلاف درباره استقلال و عدم استقلال خلع نسبت به طلاق
👈 تعارض بین روایات و جمع بین آنها
👈 فرع: ماهیت خلع
🔅 مطلب ۴: قبول زوجه در خلع
🔅 مطلب ۵: طلاق همراه عوض
🔅 مطلب ۶: جنس پ مقدار عوض و فدیه
🔅 مطلب ۷: پرداخت کننده عوض
👈 تفاوت وکیل و ضامن
👈 اشکال: ضمان ما لم یجب
👈 پاسخ شهید ثانی
👈 اختلاف درباره بذل توسط متبرع
👈 سه استدلال بر منع تبرع
👈 استدلال بر جواز تبرع
#صوت
#فقه
#شرح_لمعه
🔰 کانال مکتب خانه
🆔 @esra_rasane
هدایت شده از بذل الخاطر
باسمه تبارک و تعالی (۱۰۴۶)
«فلسفه پاسخ است یا گذر از پاسخها؟!»
«توضیحی بر عبارات ابتدایی نهایة الحکمة علامه طباطبایی»
🔹مباحث انتقادی تاریخ فلسفه غرب را دنبال میکردم. برایم نحوه ی روایتگری تاریخ اندیشه و فلسفه و عبور از دل تاریخ توسّط این استاد محترم جالب بود. یک سریالی میساخت و توضیح میداد و خراب میکرد و به جلو میرفت! اگر فلسفه این بناهایی است که مدام ساخته و ویران میشود پس فایده ی فلسفه چیست؟! به ذهنم آمد معنای فلسفه در نگاه بسیاری به نوعی ولگردی یا تفریح در تاریخ فلسفه تقلیل داده شده است. امتدادهای فردگرایی حتّی به اینجا هم کشیده شده است.
👈فلسفه در این رویکرد چیزی نیست که بر من تحمیل شود. فلسفه چیزی است که خودم آن را آزادانه و فعالانه انتخاب کنم. در آن دغدغه ی حق طلبی و درد واقعیّت چندان نیست. ریشه در اسلام و تسلیم و سلامت فطری چندان ندارد. ریشه در نوعی نفسانیّت دارد. دغدغه نوعی حقیقت برای من و جدل و لذّت بردن از کالای فلسفه در سبد مصرف است.
👈خیلی راحت و مغرورانه رأیی را انتخاب میکند و به خودش اجازه میدهد قانع شود. چنین فضایی از پستان نوعی شکاکیّت تغذیه میکند. تا بتواند به خود حقّ چنین مواجهه ای را بدهد. تا درد حق طلبی اش را تسکین دهد.
✋منظورم این نیست که اگر با دغدغه ی حق طلبانه سراغ فلسفه برویم لزوما به صواب میرسیم و از سراب دور میشویم و یا اگر بدون دغدغه ی محض حق طلبانه سراغ فلسفه برویم نمیتوانیم به صوابهای جدیدی برسیم و همه اش به سراب خواهیم رسید! منظورم این است که فلسفه امروزه اصلا گویا چنین دغدغه ای ندارد! و این هم تا اندازه ای از آثار فردگرایی و اومانیسم است.
⬇
هدایت شده از بذل الخاطر
👈لذا آن روحیه ی تواضع و جست و جو گری صادقانه برای وصول به حقیقت را ندارد. خیلی زود به خودش اجازه میدهد نقد کند و خراب کند و انتخاب کند و قانع شود و از چیزی که انتخاب کرده لذّت ببرد و به انتخاب تو هم احترام بگذارد؛ احترامی که در دلش نوعی ضمانت برای احترام گذاشتن به انتخاب خودم هست!
🔹دیدم خود این استاد محترم هم جایی وقتی با پرسشهایی مواجه شد به این امر تصریح کرد! صراحتا گفت فلسفه اساسا پاسخ نیست! فلسفه تنش است! در فلسفه به دنبال پاسخ نگردید! فلسفه چیزی جز سیر عبور از میتوس به لوگوس نیست! عبوری دائمی از اسطوره به علم! و دوباره عبور از علمی که میفهمیم خود اسطوره بود به علمی دیگر و همینطور ...
⛔ولی چرا؟! چون تفکّر تمام نمیشود! پاسخ چیزی جز میتوس نیست! فلسفه گذر از پاسخها است نه خود پاسخ! و این نقص فلسفه نیست! فلسفه آشکارا انسان را دعوت به آشوب و تنش میکند لذا ماهیّتی سیاسی دارد! دعوت به انتقاد و عبور! لذاست که آرامشی در فلسفه نیست و رسیدن به آرامش یعنی تمام شدن فلسفه و توقّف در اسطوره و میتوس! آرامش فلسفه در به آرامش نرسیدن است. خود همین حالت به آرامش نرسیدن در دلش نوعی آرامش است. آرامشی از نوع سلب و از نوع بالا رفتن سطح مسأله و دغدغه ولو به پاسخی نرسد!
👈مقداری آن را باز کردم تا با این ذهنیّت آشنا شویم. این واژه ی میتوس و لوگوس خیلی واژه های مهمّی هستند. از آن واژه های کانونی برای درک فضای فلسفی از یونان باستان تا اعصار بعدی هستند. چیزی شبیه ایمان و عمل صالح در قرآن کریم.
👈اجمالا معنای میتوس همان ادّعای مبتنی بر شعر و خطابه و نوعی اسطوره است که البته با نیروی پذیرش جمعی و قدرتهای جانبی تغذیه میشود. برخلاف لوگوس که نوعی ادّعای مبتنی بر برهان و استدلال است که زورش فقط در خودش است و معمولا برخلاف میتوس است.
👈معادل دقیقی در فارسی یا عربی اینها ندارد. گاهی بافته و یافته و یا اسطوره و علم معنا میشوند ولی دقیق نیست.گادامر مقاله ی خوبی در زمینه ی میتوس و لوگوس نگاشته است.
🔹حالا بگذریم. اگر دقّت کنیم بطلان حرفهای ایشان در خودش نهفته است. این حرف خود ابطالگر است! اگر فلسفه پاسخ نیست بلکه گذر از پاسخهاست آیا این مطلب در مورد خود این گزاره هم صدق میکند؟! خود این آیا میتوسی نیست که باید از آن به لوگوسی دیگر گذر کرد؟! اینها حرفهای شاعرانه و خطابی نیست؟! خود حرفهای این استاد محترم و حرفها و رویکردهای مشابه آن خودش یک میتوس و اسطوره ی بزرگ و خرافه ی عجیب در زمان ماست. میتوس و اسطوره ای که بر بنیان خرافه ی شکاکیّت بنا شده. هر چند بخواهند از آن فرار کنند.
👈اگر فلسفه گذر دائمی از میتوس به لوگوس باشد معنایش این است که فلسفه مدام ما را به بهانه ی آب به سراب میرساند؛ اگر قرار است همه ی اینها سراب باشد و بهره ای از واقعیّت نداشته باشد پس دیگر فلسفه چه نیازی هست؟! چه تفاوتی میان این سراب و آن سراب هست؟! و اگر تفاوتی هست آیا تفاوتش در امری واقعی و حقیقی است یا در امری باطل؟! این خرافه گویی ها چیست؟!
🔹و اینجاست که سرّ تعابیر ابتدای بدایة و نهایة مرحوم علامه ی طباطبایی را متوجّه میشویم. آنجا که میخواست فلسفه را آغاز کند. مدام بر این تأکید داشت که ما حقیقتا وجود داریم. اصل وجود و همینطور وجود داشتن من و امور پیرامون من یک میتوس و اسطوره ی قابل ابطال نیست:
📖«إنّا معاشر النّاس أشیاء موجودة جدّا و معنا أشیاء أخر موجودة ربما فعلت فینا أو انفعلت منّا ... فلا یقصد شیء شیئا الّا لأنّه عین خارجیة و موجود واقعیّ أو منته الیه لیس وهما سرابیّا فلا یسعنا أن نرتاب فی أنّ هناک وجودا و لا أن ننکر الواقعیّة مطلقا»
👈بله چیزی که هست آن است که همانطور که چنین وجودی قابل ابطال نیست خطاهای ما نیست قابل ابطال نیست. چالش اصلی فلسفه در واقع گذر از میتوس به لوگوس نیست. همانطور که علامه ی طباطبایی بیان میکنند حلّ معمّای موجود بین این وجود آشکار و این خطاهای آشکار است.
👈نه به خاطر آشکاری این وجود میتوان جزم گرایانه منکر خطاها شد و نه به خاطر آشکاری این خطاها شکاکانه میتوان منکر این واقعیّات شد. فلسفه حلّ این معمّا است: «غیر أنّا کما لا نشکّ فی ذلک لا نرتاب ایضا فی أنّا ربما نخطئ»
👈خب اگر این است کار فلسفه چیست؟کار فلسفه بحث از همین اشیاء موجود است. تا به میزانی برسد که بتواند به شکل یقینی با خواصّی که از اشیاء موجود به دست آورده آب را از سراب تشخیص دهد! حالا لطایف مدخل علامه بر نهایة بیشتر از این حرفهاست. همینقدرش وقتی حرفهای این استاد محترم را میشنیدم به ذهنم آمد که بیان کنم.
👈اینها اگر میترسند با ورود به گود اینگونه بحثهای برهانی دچار جزم اندیشی و رکود تاریخی بشوند که آن را در تاریخ فلسفه دیده اند چرا از آن طرف نمیترسند که به واسطه ی آن رویکرد به شکاکیّت و محرومیّت از حقایق یقینی مبتلا شوند؟! چاره در بازگشت مجدّد به تعقّل است. تعقّلی به دور از تحجّر و تجدّد.
شرح لمعه، خلع، -AudioConverter1.mp3
33.79M
📕شرح لمعه
📖کتاب خلع و مبارات
🎙صوت شماره ۲۰
⏰ به مدت ۳۵ دقیقه
🔅 ادامه مطلب ۷: پرداخت کننده عوض
👈 نقد استدلال بر جواز تبرع
👈 فرع بر صحت تبرع: رجوع اجنبی در بذل
👈 فرع: ضمان فدیه بدون اذن زوجه
🔅 مطلب ۸: تلف شدن عوض معین
👈 تفاوت عوض معین و غیر معین
👈 کالای قیمی و مثلی
👈 سه فرض تلف عوض معین
👈 تعریف ارش
👈 اگر معلوم بشود عوض مال دیگری است ...
👈 اصل صحت
🔅 مطلب ۹ : بذل عوض توسط کنیز
🔅 مطلب ۱۰: شرط کراهت زوجه در خلع
👈 بطلان تصرفات مکرَه
#صوت
#فقه
#شرح_لمعه
🔰 کانال مکتب خانه
🆔 @esra_rasane
هدایت شده از مکتب خانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تربیت
🔻چگونه ترس را در خودمان نهادینه می کنیم؟!
#شهدا
#شهید
#شهید_حسن_باقری
#فیلم
#کلیپ
🔅 کانال مکتب خانه
🆔 @esra_rasane
شرح لمعه، خلع،.-AudioConverter.mp3
37.66M
📕شرح لمعه
📖کتاب خلع و مبارات
🎙صوت شماره ۲۱
⏰ به مدت ۳۹ دقیقه
🔅 مطلب ۱۱: عضل زوجه
👈 سه دیدگاه در مسئله
👈 معنای عضل و فاحشه در آیه ۱۹ سوره نساء
👈 شرط نسخ در آیات قرآن
👈 فرع بر قول ماتن: مقدار فدیه
👈 روایات نبوی از طریق عامه
🔅 مطلب ۱۲: شرط رجوع زوج و زوجه بعد از خلع
👈 زنانی که عده طلاق ندارند
👈 رجوع زوج در طلاق و رجوع زوج در بذل
👈 فرع: رجوع مختلعه بائن در بذل
#صوت
#فقه
#شرح_لمعه
🌐 کانال مکتب خانه
🆔 @esra_rasane
شرح لمعه، خلع، -AudioConverter2.mp3
30.36M
📕شرح لمعه
📖کتاب خلع و مبارات
🎙صوت شماره ۲۲
⏰ به مدت ۳۱ دقیقه
🔅 ادامه مطلب ۱۲: شرط رجوع زوج و زوجه بعد از خلع
👈 فرع دوم: رجوع مختلعه در بذل بدون علم زوج
👈 قاعده لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام
👈 قاعده من اقدام علی نفسه فهو ضامن
🔅 مطلب ۱۳: اختلاف طرفین در مقدار فدیه بعد از خلع
👈 قاعده مدعی و منکر
🔅 مطلب ۱۴: اختلاف طرفین در جنس فدیه بعد از خلع
👈 اصل برائت ذمه و اصل عدم استحقاق
👈 قاعده تداعی و تحالف
👈 تعریف مهر المثل و مهر المسمی
🔅 مطلب ۱۵: اختلاف طرفین در جنس مراد از فدیه بعد از خلع
🔅 مطلب ۱۶: اختلاف طرفین در اصل تحقق اراده نسبت به فدیه بعد از خلع
👈 احتمال اول
#صوت
#فقه
#شرح_لمعه
🌐 کانال مکتب خانه
🆔 @esra_rasane
مکتب خانه
📕شرح لمعه 📖کتاب الطلاق + خلع و مبارات 🎙صوت شماره ۱۸ ⏰ به مدت ۳۵ دقیقه 🔻 ادامه فصل چهارم: احکام مترت
🔰 كتاب الخلع و المباراة (۳۶)
🔻و صيغة الخلع أن يقول: خالعتك على كذا أو أنت مختلعة، ثم يتبعه بالطلاق في القول الاقوى.
🔻و لو أتى بالطلاق مع العوض أغنى عن لفظ الخلع، و كل ما صح أن يكون مهرا صح أن يكون فدية و لا تقدير فيه فيجوز على أزيد مما وصل إليها منه و يصح بذل الفدية منها و من وكيلها و ممن يضمنها بإذنها.
🔻 و في المتبرع قولان أقربهما المنع و لو تلف العوض قبل القبض فعليها ضمانه مثلا أو قيمة وكذا لو ظهر استحقاقه لغيرها.
🔻 و يصح البذل من الامة بإذن المولى فإن عين قدرا وإلا انصرف إلى مهر المثل، و لو لم يأذن صح و تبعت به بعد العتق.
🔻 و المكاتبة المشروط كالقن و أما المطلقة فلا اعتراض عليها، و لا يصح الخلع إلا مع كراهيتها و لو لم تكره بطل البذل و وقع الطلاق رجعيا و لو أكرهها على الفدية فعل حراما و لا يملكها بالبذل وطلاقها رجعي، نعم لو أتت بفاحشة جاز عضلها لتفدي نفسها.
🔻و إذا تم الخلع فلا رجعة للزوج و للزوجة الرجعة في البذل ما دامت في العدة، فإذا رجعت رجع هو إن شاء، و لو تنازعا في القدر حلفت و كذا لو تنازعا في الجنس أو الارادة، و لو قال خلعتك على ألف في ذمتك فقالت بل في ذمة زيد، حلفت على الاقوى.
🔻 و المباراة كالخلع إلا انها تترتب على كراهية الزوحين فلا يجوز له الزيادة على ما أعطاها، و لا بد من الاتباع بالطلاق، و لو قلنا في الخلع لايجب.
🔻و يشترط في الخلع والمباراة شروط الطلاق.
#متن_لمعه
#متن
#فقه
#شرح_لمعه
🌐 کانال مکتب خانه
🆔 @esra_rasane
شرح لمعه، خلع، -AudioConverter3.mp3
27.33M
📕شرح لمعه
📖کتاب خلع و مبارات
🎙صوت شماره ۲۳
⏰ به مدت ۲۸ دقیقه
🔅 ادامه مطلب ۱۶: اختلاف طرفین در اصل تحقق اراده نسبت به فدیه بعد از خلع
👈 احتمال دوم و سوم
🔅 مطلب ۱۷: اختلاف طرفین درباره ذمه و پرداخت کننده فدیه
👈 سه فرض در مسئله و تفاوت آنها
👈 اصل عدم انتقال ما فی الذمه
👈 اصل عدم سقوط ما فی الذمه
🔅 مطلب ۱۸: معنای لغوی مبارات
🔅 مطلب ۱۹: شرط تنفر دو طرفه در مبارات
🔅 مطلب ۲۰: مقدار فدیه در مبارات
🔅 مطلب ۲۱: لزوم اتباع مبارات به طلاق
👈 اشاره به کتب اربعه حدیثی شیعه
🔅 مطلب ۲۲: صیغه مبارات
🔅 مطلب ۲۳: اختلاف درباره انحصار صیغه مبارات در لفظ مبارات
🔅 مطلب ۲۴: شرایط حاکم بر خلع و مبارات از جهت مطلق و مطلقه
#صوت
#فقه
#شرح_لمعه
🌐 کانال مکتب خانه
🆔 @esra_rasane
مکتب خانه
🔰 بحمد الله مبحث رهن، حجر، ضمان، حواله و کفالت و صلح از کتاب شریف #شرح_لمعه تابستان سال گذشته تدریس
🔰 بحمد الله مبحث رهن، حجر، ضمان، حواله و کفالت و صلح از کتاب شریف #شرح_لمعه تابستان سال گذشته تدریس و بارگذاری شد؛ در این اصوات تلاش شده است متن کتاب به صورت کامل و همراه با دسته بندی و با سرعت مناسب ارائه شود.
🔰 مبحث طلاق از این کتاب شریف نیز در ۱۸ جلسه و مبحث خلع و مبارات در ۵ جلسه تقدیم شد.
🔰 در ادامه اصوات کتاب ظهار تقدیم می شود.
#صوت
#فقه
#شرح_لمعه
🔰 کانال مکتب خانه
🆔 @esra_rasane