💢 تفاوت فضای فصول چهارگانه سابق با فصول آتی
در فصول چهارگانه سابق توانستیم به یک مدرک حضوری برسیم و از این فصل پنجم به بعد، وارد فضای علم حصولی شده و موجودی به نام نفس اثبات میکنیم و لذا در این فصول از آثار سیر میشود بدون اینکه با توجه به اشکال دفع شده در فصل چهارم، اشکال شود که شما فرمودید نمیتوان از آثار برای اثبات نفس استفاده نمود؟! چه اینکه در این فصول به دنبال اثبات موجودی به نام نفس هستیم آن چنانکه در مباحث مقولات عشر بحث میشود.
💢 جایگاه بحث مقولات عشر
ازآنجاییکه در منطق فلسفه صدرایی، شروع توصیف خارج از اصالت وجود است لذا جایگاه بحث مقولات عشر چندان روشن نیست چنانچه حضرت استاد مصباح یزدی بحث مقولات عشر را از رسوبات اصالت ماهیت میداند و حضرت استاد جوادی آملی چنین مباحثی را در فضای بیان دقیق ارزیابی میکنند در فضای بیان ادقّ ولی از طرف دیگر مرحوم علامه طباطبایی با پذیرش تخصص نوع سوم در احکام وجود و تشکیک همه این مباحث را بهصورت برهانی تبیین میکنند و هیچیک را دقیق و یا تسامحی و از رسوبات اصالت ماهیت نمیدانند ولی بههرحال بر اساس مبنای اصالت وجود با دغدغهی توضیح اینچنین مباحثی مواجه هستیم که در آن موجودشناسی ما باید با زبان دیگری اتفاق میافتد.
اما در فلسفه مشاء با توجه به مطرح نبودن سؤال اصالت وجود، موجود شناسی از مقولات عشر شروع میشود یعنی هدف فلسفه مبنی بر تمییز واقعیت از غیر واقعیت و آدرسدهی واقعیت، با بحث از مقولات عشر محقق میشود و بهعبارتدیگر موجود شناسی یعنی ماهیت شناسی و مقولات عشر و از طرف دیگر هیچ رادعی نسبت به اینچنین بحثی وجود ندارد برخلاف فلسفه صدرایی که اولاً باید تکلیف بحث اصالت وجود مطرح شود تا بعداً بتوان از سایر مباحث بحث نمود.
و بر همین اساس میتوان گفت ادبیات مقولات عشر همان ادبیاتی که فلسفه مشاء بهوسیله آن واقعیات عالم را توضیح میدهد و لذا اگر کسی با ادبیات مقولات عشر و احکام ماهیت آشنا نباشد توان بهرهبرداری از کتب مشاء را نخواهد داشت.
💢 مقایسه مباحث مربوط به مادیات و مجردات در فلسفه
اکثر تحلیل صورت گرفته در بحث مقولات عشر مربوط به امور مادی است چه اینکه مبدا ادراکی و برهانی بصورت تعینی نسبت به عالم ماوراء بسیار اندک است و از مباحث مقولات عشر تنها بحث عقول و نفس مربوط به ماورا است و سایر مقولات عشر مربوط به عالم ماده است و برهمین اساس گفته می شود که تعداد مقولات عشر استقرایی است هر چند با برهان اثبات می شوند اما باید پذیرفت که حجم وسیعی از اطلاعات ما مربوط به عالم ماده است و تنها از کلیات عالم ماوراء اطلاع داریم.
💢 نگاه عمومی به متن عالم ماده
بحث کلیات خمس در علم منطق از بحث مقولات عشر وام می گیرد و مقولات عشر نیز مفهوم نخواهند بود مگر با حرکت؛ چه اینکه در خارج با پدیده ی «شدن» و «حرکت» و «موجود مادی» و «استعداد» و «امکان استعدادی» مواجه هستیم و «ماده» ظرف حرکت و آبستن «سیلان» و« تدریج» و «شدن» است و اگر حرکت و تدریج در موجود مادی مورد دقت قرار نگیرد هیچ فهمی از ماهیت و مقولات و تحلیل های واقعیت شناسانه پدیده های خارجی نخواهیم داشت.
در تحلیل عالم مادی از «استعداد» به مفاهیم جنسی و از «فعلیت و منشا اثر» به مفاهیم صور نوعیه و فصول می رسیم و به عبارت دیگر با توجه به اینکه در خارج دو عنصر «شدن» و «فعلیت» بصورت هم آغوش هستند از یک ضلع آن مفاهیم جنسی و مادی و از ضلع دیگر مفاهیم فصلی و صوری را به دست می آوریم.
بخشی از #تقریرات درس شرح اشارات؛ نمط 3 ؛ #استاد_علی_فرحانی
#فلسفه
#حکمت_مشا
#فلسفه_اسلامی