eitaa logo
مکتب خانه
311 دنبال‌کننده
775 عکس
322 ویدیو
261 فایل
نشر آثار صوتي و تصويري و مکتوب @roshd_harakat
مشاهده در ایتا
دانلود
💢💢 🔰🔰 استاد مهدی مقدمات و کلیات 1. نکات قابل‌توجه 2. اخلاق در لغت و اصطلاح 3. دو رویکرد در اخلاق 4. سه دیدگاه مشترک در اخلاق 5. تعریف علم اخلاق 6. انواع پژوهش‌های اخلاقی 7. فلسفه اخلاق 8. مبادی تصوری علم اخلاق 9. مبادی تصدیقی علم اخلاق 9.1. بحث‌های معرفت‌شناسانه 9.2. بحث‌های هستی شناسانه 9.3. بحث‌های روان‌شناسانه 9.4. بحث‌های منطقی 10. پیش‌نیازهای فلسفه اخلاق مفهوم شناسی مفاهیم اخلاقی 1. مفهوم «مطلوب» 2. کاربردهای مفهوم ارزش 3. کاربردهای مفهوم لزوم ⭐️⭐️⭐️ ❇️❇️ @esra_rasane
مکتب خانه
#اصول_عملیه #حلقه_ثالثه
مقدمه با توجه به اینکه ادله مورد بحث در علم اصول فقه بر دو دسته ادله محرزه و ادله غیر محرزه هستند لذا تعارض بین ادله را در سه حالت می توان تصور نمود: 1⃣ حالت اول: تعارض بین دو دلیل محرز؛ خود این حالت شامل موارد زیر می شود: • تعارض یک دلیل عقلی با دلیل دیگر • تعارض یک دلیل شرعی لفظی با دلیل شرعی لفظی دیگر • تعارض یک دلیل شرعی لفظی با دلیل شرعی غیر لفظی • تعارض یک دلیل شرعی غیر لفظی با دلیل شرعی غیر لفظی دیگر 2⃣ حالت دوم: تعارض بین دو دلیل غیر محرز 3⃣ حالت سوم: تعارض بین یک دلیل محرز و یک دلیل غیر محرز ⭐️⭐️⭐️ ❇️❇️ @esra_rasane
مکتب خانه
#تعارض_ادله #حلقه_ثانیه
بحث اول؛ بحث صغروی در اثبات قضایای عقلیه 1. تقسیمات قضایای عقلیه مشترک تقسیم اول • دلیل عقلی مستقل: دلیلی که برای استنباط حکم شرعی از آن، احتیاجی به اثبات قضیه شرعیه ندارد و به عبارت دیگر دلیلی که هم صغرا و هم کبرای آن عقلی است. • دلیل عقلی غیر مستقل: دلیلی که برای استنباط حکم شرعی از آن، نیازمند اثبات قضیه شرعیه هست و به عبارت دیگر دلیلی که صغرای آن، شرعی و کبرای آن عقلی است همانند بحث مقدمه واجب. تقسیم دوم • قضیه تحلیلیه: قضیه ای که درصدد تحلیل و بررسی عقلانی هویت یک شیء است. • قضیه ترکیبیه: قضیه ای که درصدد اثبات استحاله یا ضرورت یا امکان یک شیء است. تقسیم سوم؛ مربوط به دلیل محرز عقلی مستقل ترکیبی • دلیل سالبه: دلیلی عقلی مستقل که در نفی حکم شرعی به کار می آید. • دلیل موجبه: دلیل عقلی مستقل که در اثبات حکم شرعی به کار می آید. ⭐️⭐️⭐️ ❇️❇️ @esra_rasane
مکتب خانه
#دروس_فلسفی_عرفانی_استاد_احمد_فربهی #استاد_فربهی
الشواهد الربوبیه استاد فربهی؛ ناقص.pdf
3.22M
پایان جلسه 62 جلسات وجود ذهنی: اتمام جلسه 46 جلسات 47 تا 55 آماده نشده است. اشراق سوم تا آخر شاهد سوم [مباحث مربوط به واجب الوجود] هنوز آماده نشده است ⭐️⭐️⭐️ ❇️❇️ @esra_rasane
مکتب خانه
#دروس_فلسفی_عرفانی_استاد_احمد_فربهی #استاد_فربهی
لیست اجمالی جلسات برگزار شده درسهایی از حکمت متعالیه ؛ الشواهد الربوبیه استاد فربهی؛ سالتحصیلی 97-98 مشهد اول؛ شاهد اول فی الوجود : جلسات 1- 40 مشهد اول؛ شاهد دوم فی الوجود الذهنی: جلسات 41- 54 مشهد اول؛ شاهد سوم فی الاشاره الی واجب الوجود: جلسات 55- 96 مشهد اول؛ شاهد چهارم: جلسات 97-101 ⭐️⭐️⭐️ ❇️❇️ @esra_rasane
الشواهد الربوبیه استاد فربهی؛ 95 جلسه.pdf
5.35M
لیست اجمالی جلسات برگزار شده درسهایی از حکمت متعالیه ؛ الشواهد الربوبیه استاد فربهی؛ سالتحصیلی 97-98 مشهد اول؛ شاهد اول فی الوجود : جلسات 1- 40 مشهد اول؛ شاهد دوم فی الوجود الذهنی: جلسات 41- 54 مشهد اول؛ شاهد سوم فی الاشاره الی واجب الوجود: جلسات 55- 96 مشهد اول؛ شاهد چهارم: جلسات 97-101 تذکر: در این جزوه، 95 جلسه تاکنون بصورت کامل تقریر شده است. ⭐️⭐️⭐️ ❇️❇️ @esra_rasane
مکتب خانه
لیست اجمالی جلسات برگزار شده درسهایی از حکمت متعالیه ؛ الشواهد الربوبیه استاد فربهی؛ سالتحصیلی 97-98 مشهد اول؛ شاهد اول فی الوجود : جلسات 1- 40 مشهد اول؛ شاهد دوم فی الوجود الذهنی: جلسات 41- 54 مشهد اول؛ شاهد سوم فی الاشاره الی واجب الوجود: جلسات 55- 96 مشهد اول؛ شاهد چهارم: جلسات 97-101 تذکر: در این جزوه، 95 جلسه تاکنون بصورت کامل تقریر شده است. ⭐️⭐️⭐️ ❇️❇️ @esra_rasane
شرح المنظومه؛ منظومه از رایج ترین متون آموزشی در فلسفهِ اسلامی است و شامل یک دورهِ کامل فلسفه بنابر اصول حکمت متعالیه است. شرح حاضر، تقریر درسهای استاد شهید مرتضی مطهری است و برخلاف دیگر شروح ایشان (شرح مختصر و مبسوط) شامل یک دورهِ کامل منظومه است. فهم عمیق فلسفی، آشنایی کامل با سنت فلسفهِ اسلامی، بیان روشن و نگاه نقاد استاد شروح ایشان را بر آثار فلسفی برجسته و ممتاز می سازد. شرح حاضر، از جمله یادگارهای استاد شهید است که برای اوّلین بار به طور کامل به چاپ می رسد. قطعاً این اثر یکی از کتابهای قابل توصیه برای فراگیری فلسفهِ اسلامی است. این دروس در اصل به زبان فارسی القا شده و جناب آقای شریعتمداری آن را به زبان عربی تقریر کرده اند و خود استاد نیز در زمان حیات بخشی از آن را ملاحظه و اصلاح نموده اند.
مباحث اسلام شناسی؛ نبوت خاصه؛ 2 جلسه.pdf
439.5K
📌 مباحث اسلام شناسی (نبوت خاصه) 🖋 براساس دروس استاد محمدحسن وکیلی در حال تکمیل ... @esra_rasane
📌 دو طرح علامه برای آغاز فلسفه ◀ طرح اول برای آغاز فلسفه فلسفه از کدام نقطه باید آغاز بشود بدین معنا که ابتدا و آغاز فلسفه کجاست؟ علامه طباطبائی در آثارش دو طرح دراین‌باره مطرح کرده است؛ طرح اول طرحی است که تقریباً همه حکمای ما آن را قبول داشته و مطرح کرده‌اند و علامه طباطبائی نیز در کتاب بدایة الحکمة بسیار شسته‌ورفته توضیح داده است؛ براساس این طرح، فلسفه با نفی مطلق سفسطه آغاز می‌شود بدین معنا که فلسفه آنگاه شروع می‌شود که شما مطلقِ سفسطه را نفی کرده و [ادعاهای] هر سه گروه سوفسطائیان را کنار گذاشته و سه واقعیت را قبول کنید: 1. من هستم و واقعیت دارم. 2. خارج از من واقعیت دارد. 3. من می‌توانم به خارج از خودم به‌عنوان فاعل شناسا، علم و آگاهی پیدا بکنم. ✔ بعد از قبول سه واقعیت مذکور بحث فیلسوفانه را می‌توان آغاز نمود و اگر شخصی در یکی از این سه واقعیت خدشه بکند مثلاً فرض کنید بگوید من هستم، بیرون از من هم هست، از کجا بیرون را بشناسم، نمی‌توان با او وارد بحث‌های فلسفی شد. اگر کسی بگوید من هستم، اما از کجا معلوم خارج از من باشد، نمی‌توانیم بحث‌های فلسفی را با او آغاز کنیم. خب خیلی واضح است کسی بگوید، اصلاً معلوم نیست من باشم یا نباشم، بحث فلسفی با او معنا ندارد و مطرح نیست. @esra_rasane
با جستجوی هشتگ و می توانید به سایر تقریرهای بارگذاری شده در کانال دسترسی پیدا کنید.
🔻فصل اول؛ مزاج و موالید سه‌گانه 🔅 مقدمه اولین بحث از مباحث «نفس‌شناسی فلسفی» مربوط به طبیعیاتِ نفس است؛ نوعِ ورود و خروجی که ... 🔅 جسم؛ نقطه آغاز طبیعت جهانِ طبیعی و جسمانی متشکّل از جسم است؛ اختلافی در طول تاریخ به‌تدریج ... جلسه 5 @esra_rasane
تقریرات درس استاد وکیلی؛ دوره برهان؛ ناقص.pdf
1.13M
دوره تربیت استاد معارف کاربردی برهان مشتمل بر مباحث راهنماشناسی، اسلام شناسی، معاد شناسی ... 🔻در دست تکمیل....
درس حج.pdf
19.55M
تقریرات بحث حج قسم اول : جلسه 1 الی 140 🏠@ostadmadadi
🔰 آشنایی با اصطلاحات وارد شده در رساله های توضیح المسائل عربی ✅ دسته اول: اصطلاحاتی که دال بر فتوا هستند: 1. علی الاقوی 2. علی قول قوی 3. فی الظاهر 4. علی الظاهر 5. علی الاظهر 6. لا یبعد 7. لا یخلو من وجه 8. له وجه 9. علی الاقرب 10. لا یخلو من قرب 11. لا یخلو من قوه 🔻 نکته: اگر احتیاط، قبل یا بعد از این الفاظ بیاید، در این صورت احتیاط در مقابل فتوا بوده و احتیاط متسحب محسوب می شود. 🔻 نکته: گاهی تعبیر «لا یخلو من وجه» و نیز «له وجه» که دال بر ضعفترین فتوا هستند در کنار احتیاط آورده می شود و در یان صورت تحت پوشش احتیاط قرار می گیرد لذا نمی تواند احتیاط بیان شده را به احتیاط مستحب تبدیل کند لذا احتیاط در چنین مواردی احتیاط واجب محسوب می شود. @esra_rasane
مکتب خانه
🔰 آشنایی با اصطلاحات وارد شده در رساله های توضیح المسائل عربی ✅ دسته اول: اصطلاحاتی که دال بر فتو
🔰 آشنایی با اصطلاحات وارد شده در رساله های توضیح المسائل عربی ✅ دسته دوم: الفاظ دال بر احتیاط 1. اگر واژه «احتیاط» به تنهایی آورده شود بدون اینکه قبل یا بعد از آن، فتوایی در عبارت بیاید، در این صورت آن احتیاط، احتیاط واجب است. 2. اگر واژه «احتیاط» قبل یا بعد از فتوا بیاید، در این صورت آن احتیاط، احتیاط مستحب است مگر اینکه عبارتی بیاید که دال بر اعراض فقیه از فتوا باشد که در این صورت آن احتیاط هر چند بعد از فتوا آمده است اما احتیاط واجب به شمار می رود. 🔻 مثال: در تسبیحات اربعه، جواز اکتفا بالمره بعید نیست بل الاحتیاط التثلیث؛ واژه «بل» در اینجا دال بر اعراض از فتوا هست. 3. گاهی خود فقیه در ضمن فتوا قرینه می آورد تا معلوم شود احتیاط بیان شده در عبارت، از قبیل احتیاط واجب است یا مستحب لذا باید طبق قرینه عمل کنیم و کاری به سبوق و لحوق فتوا نداریم. 4. عبارت «لا ینبغی ترک الاحتیاط» و «الاحتیاط الذی لا ینبغی ترکه» دال بر احتیاط مستحب هستند. 5. عبارت «الاحتیاط الذی لا یترک» و «لا یترک الاحتیاط» دال بر احتیاط واجب هستند. 6. اگر در یک عبارت، اشکال به جواز فعلی برگردد در این صورت به معنای احتیاط واجب در ترک آن عمل است. 🔻 مثال: جواز فلان عمل لا یخلو من اشکال؛ جواز فلان عمل مشکل؛ فی جواز فلان عمل اشکال. 7. عبارت «فی حرمته اشکال» به معنای عدم حرمت آن عمل است همانگونه که «فی وجوبه اشکال» و «فی استحبابه اشکال» و «فی کراهته اشکال» به معنای عدم وجوب و عدم استحباب و عدم کراهت است. @esra_rasane
مکتب خانه
🔰 آشنایی با اصطلاحات وارد شده در رساله های توضیح المسائل عربی ✅ دسته دوم: الفاظ دال بر احتیاط 1.
🔰 از جمله شرایط امام جماعت، عدالت است. ✅ چندین معنا برای عدالت مطرح شده است: - برخی از فقها: انجام واجبات و ترک محرمات صغیره و کبیره - برخی دیگر از فقها: انجام واجبات و ترک محرمات و عدم اصرار بر صغیره - برخی دیگر از فقها: ملکه ای که باعث انجام واجبات و ترک محرمات می شود. 🔻 نکته: محرمات کبیره گناهانی هستند که در کتاب و سنت، صراحتاً بر آنها وعده عذاب داده شده است. 🔻 نکته: منظور از اصرار بر گناه، تکرار بدون تخلل توبه است و حتی عزم بر عود به گناه نیز اصرار به شمار می رود هرچند تکرار نشود. 🔻 نکته: توبه عبارت است از: 1. ندامت 2. عزم بر ترک 3. جبران در صورت امکان 🔻 سوال: آیا غیبت از جمله گناهان قابل تدارک و جبران است؟ جواب: حلالیت طلبیدن از شخص واجب نیست اما تدارک در نزد مستمعین غیبت واجب است. 🔻 نکته: حفظ حرمت مومن (چه خود شخص و چه سایر مومنین) واجب است و هیچ مومنی نمی تواند راضی به هتک حرمت خودش شود. 🔻نکته: اعتراف به گناه در صورت هتک حرمت شخص، حرام است. 🔻 نکته: طبق دیدگاه سوم: اولاً شخص به راحتی عادل نمی شود. ثانیاً به صرف توبه نیز عدالت بر نمی گردد چون ملکه از بین رفته و باید مجدداً تلاش کند تا ملکه حاصل شود. @esra_rasane
❇️ گام‌های سه‌گانه مباحث و معارف و نقش عقل در آن‌ها 👈 گام اول: عقل صراح اگر در محیط کنونی‌مان، مبادی شناختی و ادراکی‌مان را منحصر به مبادی عقلی کنیم یعنی از ادراکات تجربی و شهودی معلوم به علم حضوری دست‌برداریم در این صورت‌مسئله‌ای که به وجود می‌آید این است که عقل از یقینیات و اولیاتش می‌تواند در نظام «کلُّ ما بالعرض لابد بأن ینتهی الی ما بالذات» به‌عنوان رأس المال استفاده و اثبات مطلب نموده و به بالا برود و این سیر به قول مرحوم مطهری در پاورقی بحث ادراکات اعتباری از کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم به این صورت است که با توجه به این مطلب که پدیده‌های واقعی در درون خودشان روابط نفس الامری با یکدیگر دارند، امکان سلوک برهانی برای انسان فراهم است به این شکل که از یک پدیده به پدیده دیگر و هکذا برویم و این سیر تا جایی ادامه پیدا می‌کند که این مبادی بتوانند در فرکانس برهان و یقین به معنای اخص بتوانند قرار بگیرند و آن هنگامی‌که به پایان این ماجرا می‌رسیم، هنوز «هست» های زیادی وجود دارند که نتوانسته‌ایم آن‌ها را اثبات نماییم و این‌چنین نیست که عقل بتواند به همه «هست» ها دست پیداکرده و توان برهان بر آن‌ها داشته باشد بلکه از قاعده و کف هرم هستی، موجودات مادی و متحرکی باقی می‌مانند که قابل اقامه برهان نیستند و از رأس هرم هستی نیز موجودات مجردی که مبادی علمی مسانخ با آن‌ها را نداریم، باقی می‌مانند و توان اقامه بر آن‌ها را نداریم. 👈 گام دوم: عقل مضاف به این نقطه از بحث که می‌رسیم کار فلسفه مشاء مصطلح به پایان می‌رسد و گام دومی به وجود می‌رسد به نام عرفان یا اشراق یا حکمت متعالیه - بر اساس اختلاف تدریجی که در سیر صعودی داشته‌اند- که مدعی است اگر بتوانیم از رهاورد شهود یا نقل یک مجهول تصدیقی یا یک معلوم تصدیقی که به‌صورت تصوری مجهول است ، به دست آوریم، عقل پس از خروج از جهل محض و به دست آوردن بعض معلومات تصوری و تصدیقی، می‌تواند نسبت به این مطالب اقامه برهان نموده و یا اینکه حد و ماهیت آن‌ها را اکتشاف نماید و رأس المال خود را افزایش دهد و در همین گام دستاوردهایی از منابع غیر عقلی و غیر برهانی همانند شهود عرفا و نقل به‌عنوان مسئله اخذ نموده و در محکمه عقل با زبان برهان و حد تبیین می‌کنیم. 👈 گام سوم: وحی و شهود در گام اول از یقین به معنای اخص تا پایان یقین به معنای اخص به چینش مباحث می‌پردازیم و درعین‌حال عقل خودش، خودش را تأمین کرده و به زایش یا سؤال دیگری نیاز ندارد. در گام دوم از صراحت و خلوص عقل کاسته می‌شود و لذا باید مسئله را از منبع دیگری اخذ نماید؛ عرفا و فلاسفه از حکمت متعالیه و اشراق و محققین از فلسفه مشاء معتقدند که عقل چنین توانایی را دارد. در گام سوم عقل مسئله را از منبع دیگری اخذ می‌کند ولی توانایی اقامه برهان بر آن مسئله را ندارد چه اینکه مبادی مسانخ وجود ندارد و لذا در این گام عقل به‌صورت کامل، عقیم اما منطق وحی و شهود حاکم است و شهود به دلیل عدم عصمت، قابل احتجاج نیست برخلاف وحی. علت اینکه امثال مرحوم امام و علامه طباطبایی معتقد بودند که طلبه هم به فلسفه و هم به اصول نیاز دارد، همین مطلب است چه اینکه منطقه‌ای از مفاهیم و معارف وجود دارد که نه عقل صراح و نه عقل مضاف در آن منطق کارایی ندارند و تنها با کاربست زبان وحی (علم اصول) می‌توان از نقل بهره خاص برد. حیطه گام‌های سه‌گانه 💢 مباحث و معارف را بر اساس گام‌های سه‌گانه پیشین به سه بخش می‌توان تقسیم نمود: - بخش اول: از ابتدای فلسفه تا انتهای امور عامه و در خداشناسی و کلیات عوالم وجود و بخشی از مباحث نفس با عقل برهانی به‌پیش می‌رویم. - بخش دوم: در بخشی از مباحث مبدأ و معاد (عوالم وجود) و بخشی از مباحث نفس با عقل مضاف به‌پیش می‌رویم. - بخش سوم: بخش گسترده‌ای از معارف ماوراء همانند توحید و معاد بیان‌شده در آیات قرآن کریم و کتب روایی همانند «بحارالانوار» نیز بر اساس نقل معارفی فهمیده می‌شوند. 💢 جایگاه امور عامه بعد از پایان بحث امور عامه به مباحث خداشناسی و جهان‌شناسی و انسان‌شناسی ورود پیدا می‌کنیم و بدون بحث از امور عامه، ورود در امور عامه باعث دور شدن از واقعیت می‌شود چه اینکه مبادی تصدیقی این مباحث تنها در امور عامه تبیین می‌شود. ❇️ فصل پنجم خلاصه فصل چهارم مرحوم بوعلی در فصل سابق در دفع اشکال فرمودند از اثر یعنی فعل به مؤثر یعنی نفس رسید چه اینکه به دنبال مشارالیه «أنا» [که مدرک حضوری محسوب می‌شود] هستیم و هر آن چیزی که از طریق اثر به آن می‌رسیم معنای کلی خواهد بود چه اینکه اثر و فعل دو حالت دارد: - اثر «من» است در این صورت مضاف‌الیه اثر «من» یعنی خود «من» یا هم‌رتبه و یا سابق است. - مطلق اثر است در این صورت، مطلق مؤثر اثبات خواهد شد.
💢 تفاوت فضای فصول چهارگانه سابق با فصول آتی در فصول چهارگانه سابق توانستیم به یک مدرک حضوری برسیم و از این فصل پنجم به بعد، وارد فضای علم حصولی شده و موجودی به نام نفس اثبات می‌کنیم و لذا در این فصول از آثار سیر می‌شود بدون اینکه با توجه به اشکال دفع شده در فصل چهارم، اشکال شود که شما فرمودید نمی‌توان از آثار برای اثبات نفس استفاده نمود؟! چه اینکه در این فصول به دنبال اثبات موجودی به نام نفس هستیم آن چنانکه در مباحث مقولات عشر بحث می‌شود. 💢 جایگاه بحث مقولات عشر ازآنجایی‌که در منطق فلسفه صدرایی، شروع توصیف خارج از اصالت وجود است لذا جایگاه بحث مقولات عشر چندان روشن نیست چنانچه حضرت استاد مصباح یزدی بحث مقولات عشر را از رسوبات اصالت ماهیت می‌داند و حضرت استاد جوادی آملی چنین مباحثی را در فضای بیان دقیق ارزیابی می‌کنند در فضای بیان ادقّ ولی از طرف دیگر مرحوم علامه طباطبایی با پذیرش تخصص نوع سوم در احکام وجود و تشکیک همه این مباحث را به‌صورت برهانی تبیین می‌کنند و هیچ‌یک را دقیق و یا تسامحی و از رسوبات اصالت ماهیت نمی‌دانند ولی به‌هرحال بر اساس مبنای اصالت وجود با دغدغه‌ی توضیح این‌چنین مباحثی مواجه هستیم که در آن موجودشناسی ما باید با زبان دیگری اتفاق می‌افتد. اما در فلسفه مشاء با توجه به مطرح نبودن سؤال اصالت وجود، موجود شناسی از مقولات عشر شروع می‌شود یعنی هدف فلسفه مبنی بر تمییز واقعیت از غیر واقعیت و آدرس‌دهی واقعیت، با بحث از مقولات عشر محقق می‌شود و به‌عبارت‌دیگر موجود شناسی یعنی ماهیت شناسی و مقولات عشر و از طرف دیگر هیچ رادعی نسبت به این‌چنین بحثی وجود ندارد برخلاف فلسفه صدرایی که اولاً باید تکلیف بحث اصالت وجود مطرح شود تا بعداً بتوان از سایر مباحث بحث نمود. و بر همین اساس می‌توان گفت ادبیات مقولات عشر همان ادبیاتی که فلسفه مشاء به‌وسیله آن واقعیات عالم را توضیح می‌دهد و لذا اگر کسی با ادبیات مقولات عشر و احکام ماهیت آشنا نباشد توان بهره‌برداری از کتب مشاء را نخواهد داشت. 💢 مقایسه مباحث مربوط به مادیات و مجردات در فلسفه اکثر تحلیل صورت گرفته در بحث مقولات عشر مربوط به امور مادی است چه اینکه مبدا ادراکی و برهانی بصورت تعینی نسبت به عالم ماوراء بسیار اندک است و از مباحث مقولات عشر تنها بحث عقول و نفس مربوط به ماورا است و سایر مقولات عشر مربوط به عالم ماده است و برهمین اساس گفته می شود که تعداد مقولات عشر استقرایی است هر چند با برهان اثبات می شوند اما باید پذیرفت که حجم وسیعی از اطلاعات ما مربوط به عالم ماده است و تنها از کلیات عالم ماوراء اطلاع داریم. 💢 نگاه عمومی به متن عالم ماده بحث کلیات خمس در علم منطق از بحث مقولات عشر وام می گیرد و مقولات عشر نیز مفهوم نخواهند بود مگر با حرکت؛ چه اینکه در خارج با پدیده ی «شدن» و «حرکت» و «موجود مادی» و «استعداد» و «امکان استعدادی» مواجه هستیم و «ماده» ظرف حرکت و آبستن «سیلان» و« تدریج» و «شدن» است و اگر حرکت و تدریج در موجود مادی مورد دقت قرار نگیرد هیچ فهمی از ماهیت و مقولات و تحلیل های واقعیت شناسانه پدیده های خارجی نخواهیم داشت. در تحلیل عالم مادی از «استعداد» به مفاهیم جنسی و از «فعلیت و منشا اثر» به مفاهیم صور نوعیه و فصول می رسیم و به عبارت دیگر با توجه به اینکه در خارج دو عنصر «شدن» و «فعلیت» بصورت هم آغوش هستند از یک ضلع آن مفاهیم جنسی و مادی و از ضلع دیگر مفاهیم فصلی و صوری را به دست می آوریم. بخشی از درس شرح اشارات؛ نمط 3 ؛
مهندسی استنباط.pdf
762.2K
📒خلاصه دروس "مهندسی استنباط" استاد قادر حیدری فسایی 🔷کشکول ناب حوزوی🔻 ✅ @kashkolenab