مکتب خانه
#دروس_فلسفی_عرفانی_استاد_احمد_فربهی #استاد_فربهی
یک بخشی از اینها، طبیعت بشری است؛ آدم وسط بحث است، حواسش نیست که دائماً رابطة آن مسأله را با هدف آن علم بسنجد. یک بخشی هم رفتار اشتباه است و باید اصلاح بشود.
در اصول، از این اتفاقات زیاد افتادهاست، در فقه هم اگرچه کمتر ولی اتفاق افتاده؛ تا آنجا که بعضی گفتهاند: باید دربارة فقه فرضی صحبت کرد؛ یعنی اگر فرضاً ما رفتیم کرة مریخ خانه درست کردیم، روزههایمان را چطور باید بگیریم؟
⭕️نمونهای از خطای فلسفه
در فلسفه هم میشود خطاهای بشری را پیداکرد، مثل مقولات؛ موقعی که مطرح شد، خیال میکردند خیلی مهم است، حالا فهمیدهاند خیلی مهم نیست. پس باید بازخوانیاش کنیم و خیلی به این بحث اهمیت ندهیم.
گاهی هم سبک بحث، سبک درستی نیست؛ مثل بحث «حرکت»؛ بحث «حرکت» خیلی قابل استفاده برای بحث «معاد» است، اما نه به این شکلی که در کتابهای فلسفی مطرح است؛ در فلسفه بسیاری از بحثهای «حرکت» را به یک جایی رساندهاند بعد نتیجهگیری نکردهاند! آن جایی که نتیجهاش به درد معارف دینی میخورد، نتیجهگیری نکردهاند!
بنابراین در همة علوم باید خودمان را بر میزان الهی بازخوانی کنیم. دنبال #علم_نافع باشیم؛ «اللهم علمنی ما ینفعنی»، و کاربردی: «و استعملنی ما علَّمتَنی».
⭕️نمونهای از آنچه باید به #علم_اصول اضافه بشود
مرحوم #شیخ_انصاری در بحث «امارات ظهورساز، یک اماره را مطرح کردهاند.»، درصورتیکه غربیها دهها شبهه دربارة این بحث «ظهورسازی» مطرح کردهاند! گفتهاند: الفاظ شریعت، شکمهای پُری نیست که معانی از آنها استخراج شود. بلکه دهانهای بازی است که حکیم و مفسر، باورهای خود را در آن دهانها میگذارند. همة تفسیرها، تفسیر به رأی است. تفسیر بیرأی نداریم. سخن، در «حجیت ظهور» نیست. بلکه سخن در «نسبیت ظهور» است.»! این حرفها مال تقریباً سی سال پیش است. شما از سی سال پیش تا به حال کتابهای اصول را ببینید چقدر این مسائل را بحث کردهاند!
⭕️تکمیل فلسفه
همة این حرفها را که زدیم، برای این بود که بگوییم: اینها اشتباهات بشری است که در همه جا از جمله فلسفه هم اتفاق میافتد. ممکن است در فقه کمتر از فلسفه اتفاق افتادهباشد، و در اصول بیشتر از فلسفه اتفاق افتادهباشد. بعضی از بحثهای فلسفه هم احیاناً بحثهای بیپایهای است که باید حذف بشود، بعضی مباحث هم هست که باید در فلسفه مطرح بشود. اگر گزارههای وحیانی با رویکرد فلسفی بازخوانی میشد و بحثش در فلسفه رواج پیدامیکرد، این غفلتها کمتر اتفاق میافتاد.
#آیتالله_جوادی_آملی ذیل آیة7 سورة «هود»: «و کان عرشه علی الماء» میفرماید: «إنشاءالله یک روزی برسد که بحث از این دسته آیات هم در حوزههای علمیه مطرح بشود.»، بعد میفرمود: امروز هیچ مسألة فقهی وجود ندارد که یا فقها پاسخش را مشخص کردهاند، یا مسیر پاسخش را مشخص کردهاند. ولکن بسیاری از مسائل معرفتی هست که نه پاسخش مشخص است و نه مسیر پاسخش.
یکی از بحثهایی که باید در فلسفه در بخش «علیت» بحث بشود، بحث «علیت در اعتباریات» است.
⭕️ضرورت بازخوانی مسائل فلسفی
#فلسفة_اسلامی احتیاج دارد که از حیث «موضوعیت مسائل» بازخوانی بشود؛ مثلاً بحث «قوه و فعل» پایة خیلی از مباحث دینیِ ماست، ولی نتیجهگیریهای دینی در آن اتفاق نیفتادهاست. از طرف دیگر، خیلی از مسائل در باورهای ما وجود دارد که در بحث «ثابت و متغیر» مطرح نشدهاست؛ مثلاً در روایت داریم که «و فی جواز تغییره خروجه من القدم»؛ خیلی خوب بود که در فلسفه مطرح میشد که: «چرا جواز تغییر نشاندهندة این است که معلول است؟». این حرف #ملاصدرا که «مناط احتیاج به علت، محدودیت است.»، معادل با روایت امام رضا علیهالسلام است که فرمود: «لشهادة العقول أن کل محدودٍ مخلوقٌ»، #ملاصدرا این بحث را در جاهای مختلفی بحث کرد. روایت «کل قائم فی سواه، معلولً» را #ملاصدرا بحث کرد. ولی خیلی از گزارههای دیگر هم جا دارد که ما بحثش کنیم و آن مسیری که #ملاصدرا شروع کرد را ادامه دهیم.
یکی از بحثهایی که باید در فلسفه مطرح کنیم، همین بحث «ثابتات» است؛ یک چیزهایی جزء ثابتات به نظر میرسد که باید در بحثهای فلسفی بحث میکردیم؛ مثل ملائکه. در یک کتابی که خاطرات علامه حسنزاده را نوشته بود، دیدم که ایشان فرمودهاند: ملائکه هنوز برای بحثهای فلسفی یک معضل است؛ اگر مجرد هستند، پس چطور معلَّم اسماء شدند؟ آیا تغییرمیکنند یا تغییرنمیکنند؟