eitaa logo
مکتب خانه
326 دنبال‌کننده
840 عکس
354 ویدیو
275 فایل
نشر آثار صوتي و تصويري و مکتوب @roshd_harakat
مشاهده در ایتا
دانلود
🗒 توجيهی برای نقل احاديث جعلی ✅ در مصادر علوم حديث نقل شده که جماعتی از زهاد، برای ترغيب مردم به انجام کارهای نيک ومستحبّات به جعل احاديث می پرداختند، و بر اين باور بودند که حديث متواتر: «من کذب عليّ متعمّداً فليتبوء مقعده من النار» شامل حال آنان نمی شود، چرا که در اين حديث، از جاعلانی سخن گفته شده که احاديث جعلی شان به ضرر پيامبر اکرم (صلی الله عليه وآله) است، در حالی که احاديث جعلی اين دسته از زاهدان به نفع پيامبر(صلی الله عليه وآله) است. در نگاه اول، به نظر می رسد اين کلام بيشتر به شوخی شباهت دارد، بلکه نگارنده اين سطور مدّت ها بر اين باور بود که اين سخن، اتّهامی بيش نيست، اتّهامی بر مبنای بهتان زدن به اهل بدعت. تا اين که با عباراتی از سيد حيدر آملی در شرح فصوص الحکم اش روبه رو شدم که نشان می دهد اين کلام مزاح گونه، تا قرن هشتم هم طرفداران جدی ای داشته است. توضيح آن که ابن عربی در ديباچه فصوص الحکم ادّعاء می کند کتاب فصوص الحکم را پيامبر اکرم (صلی الله عليه وآله) به او داده اند. سيد حيدر آملی درباره اين ادّعاء می نويسد: «إن کان واقعاً صحيحاً مطابقاً فالکتاب يکون من رسول الله (صلی الله عليه وآله)... وإن لم يکن واقعاً ولا مطابقاً ويکون افتراءً علی النبي ونفسه.... ويکون الغرض من نسبته إلی الرسول ترغيب الخلق إليه وتحريضهم لديه. وهذا ليس بمذموم عقلاً ولا شرعاً ، بل هو محمود عقلاً وشرعاً، لأنّه من المرغّبات المرغّبة إلی الله تعالی وإلی طريق عباده». (نص النصوص في شرح الفصوص، ج1، ص145. ونیز نک: ج2، ص974) با اين سخنان او، ديگر جای هيچ گونه تعجّب نيست اگر با انبوهی از احاديث جعلی در تفسير او (محيط اعظم) مواجه شويم. مدتی پيش، که مشغول مطالعه آثار سيّد حيدر بودم، احاديث بدون اصل در اين تفسير را جمع کرده ام، اميدوارم لطف الهی شامل حالم شود، و توفيق نشر آن را پيدا کنم؛ إن شاء الله. https://t.me/derasatfielmrejal دراسات في مباني علم الرجال حدیث و جستارهای وابسته/محمدباقر ملکیان
💠نحوه ورود به مباحث علوم انسانی 🔰حجت الاسلام وحید منسوبی 🔹استاد حجت الاسلام علی فرحانی در ضمن جلسات به دو روش کلی در ورود به مباحث علوم انسانی اشاره کردند. 🔹روش اول، روش شهید مطهری (ره) می باشد. به این صورت که ابتدا موضوع را از غرب بگیریم، سپس تکلیف همین موضوع را از نظر خود علمای غرب مشخص کنیم که مثلا در نظر غربین که فرهنگ را تعریف کرده اند فرهنگ به چه معناست؟ آنگاه تاثیرات این موضوع را که در کشور خودمان به چه صورت است؟ برسی کنیم. در پله بعد، موضوع را اسلامی سازی کنیم و حکم آن را مشخص کنیم و آنگاه همین موضوع جدید را اجرایی کنیم و یا بحث کنیم که اصلا قابلیت اجرا دارد یا ندارد؟ 🔹به عنوان نمونه شهید مطهری (ره) در کتاب سیری در نهج البلاغه کلام سارتر را خیلی زیبا تفسیر میکند وتوضیح میدهد و با اینکه ساتر رمان نویس بوده و فیلسوف نبوده است، اما شهید مطهری، نظر او را به گونه ای تحلیل می کند بر اساس آن تحلیل، نگاه سارتر به انسان شناسی، جبر و اختیار، آزادی و جامعه بدست می آید. 🔹در روش دوم، از همان ابتدا موضوعی که در نزد علمای غربی می باشد را با عینک اسلامی می ببینیم و از نقطه نظر اسلام ورود پیدا می کنیم. مثلا نسبت به تعاریفی که علمای مغرب زمین برای فرهنگ بیان کرده اند ( مثلا یک کلیت در هم تافته که از عادات و نمودهای افعال بشری و نمود های عادات بشری و پاسخ های عاطفی که اعضای جامعه از راه آموزش کسب کرده اند و یا تعاریف دیگر) از همان ابتدا بگوییم که تعریف شما بر اسلوب منطق اسلامی و شروط باب تعریف و از حیث کلیت و شمول و.... درست نمی باشد. آنگاه با نقد تعریف فرهنگ، تعریفی بر اساس نگاه اسلامی بیان کنیم. 🔹استاد علی فرحانی، تبیین کردند که عمل به روش شهید مطهری صحیح است و عقیده دارند که عمل به روش دوم باعث نرسیدن به هدف می شود و در نتیجه باعث نا امیدی از حل مسائل علوم انسانی می گردد. هرچند که واقعا تعاریف آنها از فرهنگ طبق منطق اسلامی، ناصحیح است اما نحوه ورد به بحث باید به روش اول باشد. 🔹ایشان می فرمایند که اگر کسی قصد دارد به روش دوم عمل کند و از نقطه نظر اسلام ورود پیدا کند، باید از همان ابتدا آن موضوع را از نظر اسلام بررسی کند .مثلا فقه فرهنگ و یا فقه گردشگری از دیدگاه اسلام چیست. اما اگر خواستیم فرهنگ را، جامعه شناسی را، روان شناسی را که در غرب وجود دارد، بررسی کنیم باید اول موضوع را از آنها بگیریم و آن را در فضای خود آنها تبیین کنیم و بعد همان را مورد بحث قراردهیم تا هر دوی ما بر سر یک موضوع خارجی بحث کنیم. در اینصورت آنها ما را متهم نمی کنند که موضوع شما ربطی به محل بحث ما ندارد. @almorsalat
💥امتناعِ امتدادِ حکمتِ صدرایی 1⃣ یکی از گفتمان‌هایی که متأثر از مطالبات مقام معظم رهبری از اساتید حکمت و فلسفه اسلامی شکل گرفته است، گفتمان است. اساس تکوین این گفتمان مبارک، در جلساتی که ایشان با اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی قم داشتند، بنیان نهاده شد. بعد از آن جلسات و شکل‌گیری این گفتمان، فعالیت‌های خوبی صورت گرفته و پژوهش‌ها و تحقیقات مفیدی رقم خورده است. با این وجود به نظر می‌رسد که نمی‌توان پروژه امتداد حکمت را ذیل فلسفه صدرایی و براساس آن پیش برد. در این نوشتار اشاره مختصری به معنا و مقصود از امتداد حکمت و امتناع امتداد حکمت صدرایی صورت می‌گیرد که البته در بیان تفصیلی دیگری باید ابعاد بیشتری مورد بررسی قرار بگیرد. 2⃣ مقصود از امتداد حکمت چیست؟ امتداد حکمت یعنی نظام مسائل فلسفه اسلامی در موضوعات عینی اجتماعی و سیاسی جریان پیدا کرده و در آنها امتداد یابد. مثلاً؛ بعد از آنکه مسئله وحدت و کثرت در درون فلسفه تنقیح شده و به یک تعین مفهومی می‌رسد و تصویری فلسفی از آن به دست می‌آید که در فلسفه صدرایی به نظریه منتهی گشته است، این نظریه بتواند پایگاه تفسیر وحدت و کثرت موضوعات عینی اجتماعی و سیاسی قرار بگیرد. به عنوان مثال، نظام اقتصادی که در هر جامعه‌ای یکی از واقعیات آن جامعه است، باید بتواند از تحلیل فلسفی نظریه «تشکیک در مراتب وجود» بهره لازم را ببرد. به این صورت که بتوان با استفاده از این نظریه، وحدت و کثرت در یک نظام اقتصادی را شرح و بسط داد. اگر این نظریه امکان تفسیر را داشته باشد و وحدت و کثرت آن را توصیف نماید به گونه‌ای که معنای واقعی و عینی نظام و روابط آن به دست آید، می‌تواند در عینیت جاری شود. حال به چه صورتی این تفسیر فلسفی در عینیت جریان پیدا می‌کند، مطلب بسیار مهم دیگری است که، باید در مجال دیگری مورد بحث قرار بگیرد و لیکن تمام‌الکلام درباره ظرفیت نظریه‌ای مثل نظریه تشکیک است که آیا می‌تواند موضوعات عینی را تفسیری واقعی و قابل تحقق ارائه نماید به گونه‌ای که بتوان براساس آن یک نظام اقتصادی را در خارج از حوزه ذهن و نظر محقق ساخت؟ 3⃣ به نظر می‌رسد که، پاسخ منفی است و حکمت صدرایی چنین ظرفیتی ندارد و امتداد حکمت صدرایی در ساحات اجتماعی و سیاسی ممتنع است. توضیح اینکه؛ مفهوم اصلی این حکمت است که نظام مسائل فلسفی بر روی آن بنا شده است. این مفهوم حاکی از یک حقیقتی است که، وصول به حاق آن از طریق شهود و حضور امکان‌پذیر است آن هم نه تمام حقیقت وجود بلکه به میزان سعه وجودی افراد بستگی دارد. حال سخن بر سر این است که، آیا آن حقیقت که مساوق با بساطت و وحدت و تشخص و فعلیت است، می‌تواند اساس و پایه تولید نظریه‌ای قرار بگیرد که براساس آن بتوان نظریات اجتماعی و سیاسی را تولید نمود و در متن خارج آنها را محقق ساخت؟ مفهومی که از حقیقت وجود با آن مشخصاتی که دارد، حکایت می‌کند باید حاکی از همان حقیقتی باشد که بسیط است و عین تشخص، و از همین‌روی است که می‌توان گفت که نظریه اصیل ملاصدرا همانا نظریه است. با این وصف است که دیگر نمی‌توان از ساختارسازی براساس نظریات فلسفی صدرایی سخن گفت، چون تمام ظرفیت این فلسفه همان نظریه وحدت شخصی است که نمی‌تواند توجیه‌کننده کثرات وجودی باشد و چون چنین است نمی‌تواند نظامات و ساختارهای اجتماعی را که از تقوم وحدت و کثرت تکوین می‌یابند، شرح و بسط دهد و نمی‌تواند در عینیت امتداد یابد و این اشاره‌ای مختصر به فقدان ظرفیت و امتناع امتداد است و تفصیل مطلب در موقف خود صورت می‌گیرد. 4⃣ براساس همین فقدان ظرفیت در حکمت نظری صدرایی است که، حکیم معاصر آیت الله جوادی آملی(دام عزه) از امتداد صدرایی سخن می‌گویند که در این صورت هم باید این پرسش را طرح کرد که؛ آیا حکمت عملی صدرا جوهره‌ای متفاوت از حکمت عملی سینوی و فارابی دارد؟ یعنی صدرا در حکمت عملی چه ویژگی ممتاز و متمایزی دارد که بتوان پروژه امتداد حکمت را براساس آن پیش برد؟ و براساس همین فقدان ظرفیت در حکمت نظری صدرایی است که، برخی از اساتید معاصر تولید نظریات علوم انسانی اسلامی را از نظریه علامه طباطبائی پی‌گیری می‌کنند که این نظریه هم مبتلا به انفصال اعتبار از متن واقعیت است، هرچند تفاسیری ارائه شده است که بتواند ربط واقعیت و اعتبار را ذیل نظریه علامه طباطبائی را تبیین نماید. 🆔https://eitaa.com/monir_ol_din
🌺 موضوع: درسی از پیروزی انقلاب نبوی و انقلاب اسلامی 🔻 پیروزی انقلاب نبوی در جزیره العرب بسان هر پدیده دیگری دارای زمینه‌ها و عوامل مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی و ... است و در این میان اصلی‌ترین و فرعی‌ترین این عوامل را می‌توان اراده حق الهی دانست 🔻اما باید توجه نمود که اراده الهی بدون فراهم بودن زمینه‌های یک پدیده محقق نمی‌شود؛ یکی از مهم‌ترین زمینه‌های پیروزی انقلاب پیامبر خاتم (ص) را می‌توان استقامت و پایداری مردم دانست (هود، آیه 112) همچنان که باید توجه نمود سنت و روش مدیریت الهی در امور بشری، مبنی بر دخالت دادن اراده و عملکرد مردم در مسیر اتفاقاتی است که برای آن‌ها رقم می‌خورد (رعد، آیه 11) لذا وقتی مردمان آن زمان اهل استقامت می‌شوند، فیوضات و مددهای ویژه آسمانی نیز بر آن‌ها نازل‌شده و مسیر بهروزی برایشان میسر می‌شود. (فصلت، آیه 30) 🔻همین فرآیند را در انقلاب خمینی کبیر (ره) نیز مشاهده کردیم که چگونه مردم در تلاطمات پیمودن مسیر حق اعم از جنگ نظامی، اقتصادی، فرهنگی و ... استقامت ورزیدند و شایسته دریافت تاییدات ویژه الهی شدند. 🔻ولیکن متأسفانه تاریخ گویای این است که عنصر استقامت، عنصر مفقود در مردمان زمان امام علی، حسن و حسین (علیهم‌السلام) است (خطبه 56 نهج‌البلاغه) و از همین رو نه‌تنها نصرت الهی بر مردم آن زمان نازل نشد بلکه با انتخاب خودشان به امثال بنی‌امیه و بنی العباس دچار شدند. 💢 با این نگاه به این نتیجه می‌رسیم که شیطان مکار که چشم دیدن تلاش‌های بنی‌آدم در مسیر سعادت را ندارد، تمام همت خود را برای از بین بردن عنصر استقامت در جبهه حق می‌کند و امروزه نیز می‌بینیم که تمام جنگ روانی رسانه‌ای علیه مردم ایران مبتنی بر گسستن آن‌ها از مبانی، ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی است 👈 لذا اولاً باید هوشیار بوده و این طرح شیطانی را خنثی کنیم 👈 ثانیاً مسئولان کشور در هر رده‌ای باید همت عالی در خدمت به مردم داشته باشند تا مبادا با عملکرد ضعیف خودشان، ناخودآگاه در پازل دشمن بازی کرده و استقامت مردم را کمرنگ کنند. هادی جهانگیری تابستان 1401 ارومیه