ایستاده تا ظهور
+ سید ابراهیـم میگفت دفعه اول ڪه به سوریه اعزام شدم در عملیات تدمر خمپاره درست خورد ڪنار من ولے به م
شبی نبود که مصطفی برای شهادت دعا نکند و بهتر بگویم زار نزند.
قرار گذاشته بودیم هر کس هر روز برای شهید شدن رفقایش دعا کند و اگر روزی این عهد را فراموش کرد سه روز روزه بگیرد.
✨ امیدوارم اکنون نیز مصطفی بر این عهدمان پایبند باشد...
در یکی از چند مجروحیت او با همسرم به عیادتش رفتیم. جذبه پاکشدنش را به وضوح احساس میکردیم...
🔺 روایت است که با ریختن اولین قطرهی خون همهی گناهان مجاهد شسته میشود.
به او اصرار کردم در همین مدت نقاهت و بهبودی مثل ترمهای قبل با هم شب امتحانات درس بخوانیم.
مصطفی گفت: من اول باید یک واحد بیبی زینب (س) پاس کنم بعد... و دو روز بعد با همان پای مجروح عازم سوریه شد!
چون میدانستیم مصطفی رفتنی است قبل از سفر آخر در بهشت زهرا مقابل دوربینمان از او مصاحبه گرفتیم.
در بین شوخیهایمان گفتم تا کی کمپوت بیاریم😉 زودتر شهید شو مستندت رو بسازیم...
❓از او پرسیدم برای چه این همه به دنبال شهادتی؟!
ناگهان خندهاش را جمعوجور کرد و گفت: "ما برای شهادت نمیجنگیم داداش...برای رضای خدا میجنگیم. اگر شهادت را داد که داد؛ اگر نداد افوض امری الی الله... "
از پاسخش کمی جا خوردم و ادامه دادم خب پس چرا این همه برای شهید شدن این در و آن در میزنی؟
✅ گفت: "آدم وقتی عاشق محبوبش باشد دوست دارد بهترین داشتهاش را به او بدهد..."
#شهیدمصطفیصدرزاده
#سیدابراهیم
✅ نقل از یکی از دوستان شهید 👆🏻
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️