🔴🔵🔴🔵کافی است یکی از شما بفهمد رئیسی یا قالیباف، زن دوم گرفتهاند! چه میکنید با آبروی اینان؟! ما اما در شرفمان همین بس که وقتی همگان به موضوع میترا استاد در قامت زن دوم نجفی پرداختند، هرگز در زندگی خصوصی جناب نجفی دخالت نکردیم! لذا عدول از اخلاق آنجاست که روزنامهنگار اصلاحاتچی در اوج وقاحت، مینویسد؛ "چون میترا قصد خیانت داشته، پس خونش توسط نجفی مباح است!" و یاللعحب! جماعت، مدعیان پروپاقرص حق و حقوق زن هم هستند! بخوانید از قول مطهره شفیعی، خبرنگار اصلاحطلب خاتمیچی در توصیف نجفی با لباس زندان: "چشمهات پر از غروره و اطمینان از مسیری که انتخاب کردی! فدای کشتن میترا نشدی!" راستی! کجایند خانمها #ابتکار و #مولاوردی که از #حقوق_زن دفاع کنند؟!
▪️فاش مینویسم؛ زشتتر از جنایت نجفی، واکنش تشکیلات بیاخلاق اصلاحات به جنایت نجفی بوده و هست! اگر دردانهی محمد خاتمی، فقط جان میترا استاد را گرفت، لیکن جریان کثیف اصلاحات، قصد آبروی این زن را کرده است! و نهتنها این زن، بلکه مثل گذشته، باز هم میخواهد طلبکار بلامنازع حوادث باشد و اگر توانست، آبروهای دیگری را هم ببرد و بدرد!
▪️بسمالله الرحمن الرحیم! قبیلهای که توقع مردانشان از مردم، رأی بر مدار زیرشکم است، نزده میرقصند و هیچ نیازی به ارسال #پرستو ندارند! من حالا بهحرمت اخلاق، از اشاره به مصادیق میگذرم لیکن تفنگ نجفی، فقط به قلب میترا نزد! آن ۳ گلولهی دیگر، دقیقا خورد به ملاج اصلاحات! تا اینها باشند دیگر این همه به مردم و نظام، زور نگویند!
▪️من واقعا نمیخواستم این نکته را بنویسم اما وقاحت جماعت، مانع شد؛ تفنگ دست امثال پدر من، دشمن را میکشد و تفنگ دست امثال نجفی، زنی هموطن را! آنوقت حزبالله مظهر #خشونت است و امثال نجفی، تمثیل گل و بلبل!
▪️تشکیلات بیشرف اصلاحات، مدام با علم کردن روز #دوم_خرداد در تنور این شعر میدمیدند که "ما به خرداد پر از حادثه عادت داریم"! کلا "عادت" چیز خوبی نیست و صدالبته #خدا اینگونه آدم بدعادت را ادب میکند! دهها مثل دوم خرداد، ما روز باشکوه مردمی و ملی داشتیم در این نظام و یکی هم ۲۲ خرداد ۸۸ و حالا جای این سئوال: "آیا در اشباهالرجال این تشکیلات وحشی و قانونگریز، فقط و فقط یک نفر پیدا شد که بابت #فتنه علیه ۴۰ میلیون #رأی این ملت، اقلا از مادر شهیدان غلامکبیری و ذوالعلی معذرت بخواهد؟!"
▪️آری! حزبالله مظهر مظلومیت، غربت و شرف است و اگر بیاخلاق بود، زمانی که جماعت بنا داشتند این جانی را شهردار تهران کنند و نجفی را تَکرار کنند، پروندهگشایی میکرد! ما حالا چیزی نمیگوییم و عجبا که الان هم باز زبان این تشکیلات فاقد شرف است که دراز است! جوری مظلومانه گارد اخلاق گرفتهاند و چنان در پی تبرئهی قاتل تشکیلات هستند که کم مانده از قاضی بخواهند جسد بیجان میترا استاد را بفرستد بالای دار! اصلا من قاتل میترا هستم! خلاص!
▪️و در نهایت، گلهای از شماری از دوستان خودی! مضحک است! در شرایطی که همیشه دعوای ما با شما از قضا ناظر بر مباحث اخلاقی بوده که هر حرفی را نزنید و کمی هم ملاحظه خوب است، حالا برای ما شدهاید معلم پرورشی؟! و نگران آبروی نجفی؟! والله هیچ وقت قدرت تشخیص مسائل و درک تفاوت موضوعات را نداشتید و هنوز هم ندارید و الا عوض روزنامهنگاران انقلابی، تشکیلات عاری از شرف، صداقت و اخلاق اصلاحات را دعوت به رعایت ملاحظات انسانی میکردید! هم شما و هم دیگران، دگربار این متن را بخوانید! ما اگر قصد تلافی داشتیم، مینوشتیم؛ موسوی ۲ نقطه: "اینجانب با اختلاف گلولهی بسیار زیاد، میترا استاد را کشتم"!
✏️حسین قدیانی
استکبار ستیزان
⭕️ جناح راست، چگونه نسخهی نیروهای انقلاب را پبچید؟
🖊 #روحالله_رشیدی:
◀️ #جناح_راست پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری #دوم_خرداد ۷۶، بیتوجه به فروپاشی پایگاه مردمی خود، رفت دنبال راههای میانبُر و دوپینگ سیاسی. از درِ #مقدس_مآبی وارد شد تا خود را با بدنۀ حزبالله نزدیکتر نشان دهد. راستیها، حزبالله را صرفاً سیاهی لشگری متعبد برای تبعیت از تصمیماتِ اخذشده در تاریکخانههای خود میخواستند و نه بیشتر.
🔹 در این فرایند، جمع قابل توجهی از دغدغهمندان انقلابی، در معرکۀ موهومی که میان جناح راست و جناح چپ ساخته شده بود، متحیر ماند. بسیاری، از ترسِ تکفیر توسط سرانِ جناح راست، لب دوختند و تحلیل و تصمیم را تعطیل کردند. به این ترتیب، فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب، با سرعت و شدت بیشتری به قهقرا رفت.
▪️ برخی نشانهها و پدیدههای ضدانقلابیِ رواجیافته توسط جناح راستیها برای فروپاشاندن فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب را مرور میکنیم:
1️⃣ #نتیجه_گرایی محض و اصالتِ فتح کرسیهای قدرت بدون پایبندی به الزامات #جمهوریت.
2️⃣ تمنای پیروزیِ بیدردسر و بیمردم، از طریق #چشم_بندی_های_سیاسی، رسانهای و... .
3️⃣ پیدایش، پرورش و تثبیت #پدرخوانده_ها و پدرخواندگی به نام #عقلانیت_سیاسی.
4️⃣ عادیسازیِ قاعدهی #دفع_افسد_به_فاسد با اصرار بر گزارۀ بهاصطلاح نتیجهگرایانۀ «صالحِ مقبول، بهتر از اصلحِ نامقبول»!
5️⃣ فرعیسازی اصل #مشارکت_حداکثری با این توجیه که «هر چه مشارکتکننده کمتر باشد، آرای تعبدی بیشتر میشود و این آرا، متعلق به ماست. پس ما با همین رایِ اندک پیروز میشویم»!
6️⃣ ممنوعیتِ #آرمان_خواهی و بازی با شعارهای پوچ و فانتزی؛ با این تصورِ خام که «مردم، از شعارهای اصلی انقلاب خسته شدهاند و طرح این آرمانها، ضدِ رای است.»
7️⃣ تعطیلی رویکردهای بنیادینی مانند #عدالتخواهی و مبارزه با #تبعیض، از ترس فروریختنِ سبد رای در میان اَشراف و فرادستان.
8️⃣ قبحزدایی از ائتلاف، همدستی و همپیالگی با #زرسالاران و #نوکیسگان، با این توجیه که «فعالیت انتخاباتی، پول میخواهد.»
9️⃣ تکرارِ طوطیوار و سادهلوحانۀ تعبیر مبهمِ #جمعیت_خاکستری و تلاش برای بدست آوردن دلِ این جمعیت، با شعارها و کنشهای نمایشی.
🔟 خط بطلان بر #شفافیت و #صداقت در بیان باورها، با محاسبۀ ضدنتیجه بودنِ صداقت و شفافیت.
🔺 نکته: اگرچه راستیها با این اصولِ ضدانقلابی، بخش اعظم سرمایۀ نیروهای انقلاب را دود کردند، اما حتی به نتیجه هم نرسیدند؛ هم دنیا و هم آخرتشان را با دور شدن از اصول اساسی اسلام و انقلاب باختند.
مستضعفین تی وی
استکبار ستیزان