⭕️ #مستضعفین چه سهمی از #خصوصیسازی میبرند؟
#روحالله_رشیدی
🔹فارغ از مناقشات نظری در باب خصوصیسازی، که احتمالاً فرجامی نخواهد داشت، میتوان مطلوبیت و کیفیت خصوصیسازی در کشور را بر مبنای نتایج و آثارش سنجید.
🔸یکی از چشماندازهای اساسی که در سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی هم مورد توجه قرار گرفته، توزیع عادلانۀ ثروت و کاهش فاصلۀ طبقاتی از رهگذر خصوصیسازی است.
🔹قضیه چندان پیچیده نیست؛ قرار بود مالکیتهای دولتی به نحوی واگذار شود که منافعش به مستضعفین برسد. همین نکته کافیست تا خصوصیسازی در سه دهۀ گذشته را قضاوت کنیم.
🔺امام(ره) نیز همان زمان که بحث از ضرورت تقویت بخش خصوصی صورت میگرفت این نکته را تذکر داده بود:
«دولت و این دوستان باید دقیقاً توجه کنند که آزادیِ بخش خصوصی به صورتی باشد تا هرچه بهتر بشود به نفع مردم محروم و مستضعف کارکرد؛ نه چون گذشته تعدادی از خدا بیخبر در تمام امور تجاری و مالی مردم سلطه پیدا کنند.» (صحیفۀ نور، جلد ۱۹)
🔸به راستی چه کسانی از واگذاری اموال عمومی بهنام خصوصیسازی، بهره بردهاند؟ در منطقۀ آذربایجان که خصوصیسازیها جز به فربه شدنِ سهچهار نفر ختم نشده است.
مستضعفین تی وی
⭕️ جناح راست، چگونه نسخهی نیروهای انقلاب را پبچید؟
🖊 #روحالله_رشیدی:
◀️ #جناح_راست پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری #دوم_خرداد ۷۶، بیتوجه به فروپاشی پایگاه مردمی خود، رفت دنبال راههای میانبُر و دوپینگ سیاسی. از درِ #مقدس_مآبی وارد شد تا خود را با بدنۀ حزبالله نزدیکتر نشان دهد. راستیها، حزبالله را صرفاً سیاهی لشگری متعبد برای تبعیت از تصمیماتِ اخذشده در تاریکخانههای خود میخواستند و نه بیشتر.
🔹 در این فرایند، جمع قابل توجهی از دغدغهمندان انقلابی، در معرکۀ موهومی که میان جناح راست و جناح چپ ساخته شده بود، متحیر ماند. بسیاری، از ترسِ تکفیر توسط سرانِ جناح راست، لب دوختند و تحلیل و تصمیم را تعطیل کردند. به این ترتیب، فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب، با سرعت و شدت بیشتری به قهقرا رفت.
▪️ برخی نشانهها و پدیدههای ضدانقلابیِ رواجیافته توسط جناح راستیها برای فروپاشاندن فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب را مرور میکنیم:
1️⃣ #نتیجه_گرایی محض و اصالتِ فتح کرسیهای قدرت بدون پایبندی به الزامات #جمهوریت.
2️⃣ تمنای پیروزیِ بیدردسر و بیمردم، از طریق #چشم_بندی_های_سیاسی، رسانهای و... .
3️⃣ پیدایش، پرورش و تثبیت #پدرخوانده_ها و پدرخواندگی به نام #عقلانیت_سیاسی.
4️⃣ عادیسازیِ قاعدهی #دفع_افسد_به_فاسد با اصرار بر گزارۀ بهاصطلاح نتیجهگرایانۀ «صالحِ مقبول، بهتر از اصلحِ نامقبول»!
5️⃣ فرعیسازی اصل #مشارکت_حداکثری با این توجیه که «هر چه مشارکتکننده کمتر باشد، آرای تعبدی بیشتر میشود و این آرا، متعلق به ماست. پس ما با همین رایِ اندک پیروز میشویم»!
6️⃣ ممنوعیتِ #آرمان_خواهی و بازی با شعارهای پوچ و فانتزی؛ با این تصورِ خام که «مردم، از شعارهای اصلی انقلاب خسته شدهاند و طرح این آرمانها، ضدِ رای است.»
7️⃣ تعطیلی رویکردهای بنیادینی مانند #عدالتخواهی و مبارزه با #تبعیض، از ترس فروریختنِ سبد رای در میان اَشراف و فرادستان.
8️⃣ قبحزدایی از ائتلاف، همدستی و همپیالگی با #زرسالاران و #نوکیسگان، با این توجیه که «فعالیت انتخاباتی، پول میخواهد.»
9️⃣ تکرارِ طوطیوار و سادهلوحانۀ تعبیر مبهمِ #جمعیت_خاکستری و تلاش برای بدست آوردن دلِ این جمعیت، با شعارها و کنشهای نمایشی.
🔟 خط بطلان بر #شفافیت و #صداقت در بیان باورها، با محاسبۀ ضدنتیجه بودنِ صداقت و شفافیت.
🔺 نکته: اگرچه راستیها با این اصولِ ضدانقلابی، بخش اعظم سرمایۀ نیروهای انقلاب را دود کردند، اما حتی به نتیجه هم نرسیدند؛ هم دنیا و هم آخرتشان را با دور شدن از اصول اساسی اسلام و انقلاب باختند.
مستضعفین تی وی
استکبار ستیزان