eitaa logo
استنطاق
129 دنبال‌کننده
77 عکس
38 ویدیو
65 فایل
نوشتارها و گفتارهای قرآنی و حدیثی رضاکریمی لینک گروه مطالعاتی المیزان: http://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a ارتباط: @rezakarimi1001
مشاهده در ایتا
دانلود
در نهج‌البلاغه دوستی و دشمنی تفصیل پیدا می‌کند و هر کدام به سه نوع تبدیل می‌شود یعنی علاوه بر دوست و دشمن، دوست دوست و دشمن دوست و دشمن دشمن به وجود می‌آید: وَ قَالَ عليه‌السلام أَصْدِقَاؤُكَ ثَلاَثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلاَثَةٌ فَأَصْدِقَاؤُكَ صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ وَ أَعْدَاؤُكَ عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّكَ. بعضی از انواع دشمن فتنه‌انگیزند. حضرت امام رضا علیه السلام فرمود: ان ممن ینتحل مودتنا اهل البیت- من هو اشد فتنة علی شیعتنا من الدجال- فقلت بما ذا قال بموالاة اعدائنا و معاداة اولیائنا انه اذا کان کذلک اختلط الحق بالباطل و اشتبه الامر؛ بعضی از كسانى كه ادّعاى محبّت و دوستى ما را دارند، ضررشان براى شيعيان ما از دجّال بيشتر است. راوی گفت: عرض كردم: اى پسر رسول خدا به چه علّت‌؟ حضرت فرمود: به خاطر دوستى‌شان با دشمنان ما و دشمنى‌شان با دوستان ما؛ هر گاه چنين شود، حقّ‌ و باطل به هم در آميزد و امر (بر عوام) مشتبه گردد ( صفات الشیعة، شیخ صدوق: ص۸) در مورد دشمنِ دشمن باید دقت کرد که درست است که او دوست ماست ولی این دوستی در حد دشمنی آنها با دشمن است نه از همه ابعاد. همان‌طور که دشمنی اهل کتاب با یکدیگر معیار دوستی ما با آنها نیست: بَيْنَهُمُ اَلْعَدٰاوَةَ وَ اَلْبَغْضٰاءَ إِلىٰ يَوْمِ اَلْقِيٰامَةِ (مائده۱۴و۶۴). بلکه نزدیکی ما با آنها بر اساس توحید و ایمان آنهاست. دعای أللّهُمَّ اشغَلِ الظّالِمِینَ بِالظّالِمِینَ به صورت ضمنی دشمنی دشمنان را بیان می‌کند ولی قاعدتا ظالمین دوست ما نیستند. همچنین بعضی دشمنان دشمن ممکن است همزمان دوست دشمنان دیگر هم باشند. این نوع دوستان حداکثر در بعضی ابعاد دوست هستند. گاهی بین دوستان دشمنی پیش بیاید اینجا اصلاح ذات‌البین بر دشمنی اولویت دارد. "میزان‌انگاری دشمن‌ستیزی" گاهی ما را از تحلیل کامل واقعیت دور می‌کند و وزن تبری را بر تولی بیشتر می‌کند. مثلاً وقتی میزان حقانیت کسی را این بدانیم که دشمن تا چه حد با او دشمنی می‌کند نگاه به بیرون ما را از ضعف‌های درون غافل می‌کند و گاه منشأ مشکلات را نه در خود که در توطئه دشمن می‌دانیم. اکنون آمریکا دشمن مشترک ما و کشورها و چهره‌های ضدامپریالیستی است ولی این دلیل دوستی و شباهت کامل بین ما و آنها نیست. گاهی اشتراک در برابر دشمن ما را با کسانی که اهل توحید نیستند دوست می‌کند. وقتی دشمن را بیش از حد میزان قرار بدهیم حداقل اولویت‌ها از بین می‌روند و برخي دوستان ضعيف بیشتر تضعیف شده و برخی دوستان بیگانه بیش از حد دوست می‌شوند. @estentgh
نامه۳۱-۵۰.mp3
5.77M
تواکل سیری در نامه۳۱ قسمت۵۰ ۱۶آبان۱۴۰۳ یادداشت تواکل؛ هشدار امیرالمؤمنین (ع) به سازمانها تواکل هشدار امیرالمؤمنین علیه‌السلام است که در نامه۳۱ نهج‌البلاغه از ایشان نقل شده است و پرهیز از آن برای سازمانها، ادارات و تشکلها و کلیه فعالیتهای گروهی لازم است. تواکل برخلاف توکل که واگذاری کار به خداست، واگذاری کار به دیگران است. ظاهراً این توصیه امام شبیه به مسئله مشهور «تقسیم کار» است اما روح کلی نامه۳۱ حقایق عمیق‌تری را در این رابطه به ما یاد می دهد. @estentagh @rezakarimi
نشست دکتر رضا کریمی.mp3
27.16M
پاسخ‌های علامه طباطبایی ره به مسائل معاصر دوشنبه ۲۱ آبان‌ماه مجمع حکمت اسلامی کرمانشاه یادداشت مکتوب @rezakarimi @estentagh
تفکیک تدبر از تفسیر طوری که دو نوع روش متفاوت از فهم و توضیح قرآن را ارائه دهد، گرچه در سال‌های اخیر تفکیک مشهوری شده است، اما مستند نیست. این دو اصطلاح قرآنی حدیثی هستند و تعریف آنها باید از قرآن و حدیث اخذ شود. قرآن گفته تدبر کنید و روایات هم گفته‌اند تفسیر به رأی نکنید. من فکر می‌کنم تدبر و تفسیر دو جلوه از یک رفتار یعنی فهم و توضیح قرآن هستند. فهم کلام الهی از آن جهت که با ارجاع قرآن به قرآن و با عمل به محکمات انجام می‌شود تدبر نامیده می‌شود و از آن جهت که پرده‌برداری از لایه‌های پنهان است تفسیر نامیده می‌شود. تفسیر در سنت علمی مسلمانان با اصطلاح تفسیر در قرآن و اهل‌بیت یکی نیست. به هر حال در تفسير باید بر برهان و شاهد تکیه کرد، یا از خود قرآن یا روایت یا از زبان عربی. منابع اصطلاحا تفسيری اگر از این شواهد بهره بردند معتبرند و گرنه می‌شود آنها را هم نقد کرد. تدبر هم باید به این موارد مستند باشد وگرنه معتبر نیست. تدبر همان فهم قرآن به قرآن و فهم حاصل از عمل به محکمات قرآن است و خداوند از بندگانش مطالبه کرده اما تفسیر کار خداست : جِئْنٰاكَ... أَحْسَنَ تَفْسِيراً (فرقان٣٣) و بنده تسلیم خداست و تفسیر او و کسی که تسلیم اوست را اخذ می‌کند. اما نسبت دادن تفسیر به خداوند به معنای تخصصی دانستن آن و انحصار آن به دست درس‌خواندگان نیست بلکه میزان تسلیم بودن و عبودیت است. روایت ليسَ شيءٌ أبعَدَ مِن عُقولِ الرِّجالِ مِن تَفسيرِ القرآنِ [بحار الأنوار:92/95/48.] برای نفی بشری بودن تفسیر است و پس روایت به این معنی است که تفسیر را خداوند می‌آورد و از عقول رجال دور است. عامی و متخصص هر دو بشر هستند. تفسیر به رأی یعنی تفسیر ظنی ولی اگر مفسر به یقین قلبی‌اش مراجعه کند سخن خدا را یافته است. یادداشت مرتبط: آیا تدبر بازبینی بدبینانه است؟ @estentagh
نامه۳۱-۵۱.mp3
15.51M
دینت را به خدا بسپار سیری در نامه۳۱ قسمت۵۱(پایانی) ۳۰آبان ۱۴۰۳ @estentagh @rezakarimi
نهج‌البلاغه و خطبه فدکیه.mp3
7.87M
مقایسه حکمت۲۵۲ نهج‌البلاغه با متن مشابه در خطبه فدکیه درباره حکمت واجبات دینی ۱۵آذر ۱۴۰۲ @rezakarimi @estentagh
تعبیر خانه عنکبوت هم ظاهراً و هم باطناً معنادار است. در ظاهر اين خانه ضعیف‌ترین ساختمان را دارد که به سادگی از بین می‌رود و در باطن هم رفتار عنکبوت با اعضای خانواده سست کننده حقیقت خانه یعنی خانواده است. نوشته بالا برگرفته از سخنرانی آقای رائفی‌پور این نکات را اشاره می‌کند ولی معنای کلمه اوهن را بی‌دلیل تغییر داده است و نيز سخن او را می‌توان به آیات و روایات مستند کرد. در قرآن بیت معنایی عمیق‌تر از چاردیواری دارد و در روایات عنکبوت زنی است که به همسر خود خیانت می‌کند. @estentagh
9.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر انقلاب در دیدار بانوان با استناد به آیه: وَ لَهُنَّ مِثلُ الَّذی عَلَیهِنّ‌، گفت: حقوق زن و مرد در خانواده یکسان است. ایشان ادامه آیه را نخواند: وَ لِلرِّجٰالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ (بقره٢٢٨). چرا؟ در قرآن بین تفضیل و ترفیع درجه تفاوت است. ترفیع درجه در دنیا برای تسخیر دنیوی است. فضیلت بین مردان و زنان متقابل و دوطرفه است.  راز اینکه چطور علی‌رغم حقوق مساوی زن و مرد و مثلیت له و علیه زنان، برای مردان درجه‌ای بر زنان قرار داده شده، این است که درجه همان وظیفه تسخیر، قوامیت و انفاق و عیال‌واری است. وظیفه‌ای که تکلیف است نه حق و لزوما خیر نیست مگر اینکه به رحمت پروردگار منجر شود. رهبر انقلاب پس از بیان آن آیه اضافه کردند که:" البتّه  از لحاظ عاطفی در داخل خانه، به زن مثل گل باید نگاه کرد و مراقبت کرد؛ اَلمَراَةَ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بِقَهرَمانَة". ریحانه بودن زن یعنی قهرمانه (کارگر) نبودن او. ریحانگی زن موجب قوام بودن مرد بر او می‌شود و این درجه مرد بر زن غیر از فضیلت اوست. این جمله تکمیلی در کلام رهبر که با البته شروع می‌شود را می‌توان معادل همان درجه در آیه ۲۲۸ بقرة دانست که ظاهراً خوانده نشد. پاسخ تفصیلی @estentagh
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
عهدنامه مالک اشتر.mp3
11.02M
چهار هدف حکومت سیری در قسمت‌اول ۲۸آذر ۱۴۰۳ @estentagh @rezakarimi
نامه۵۳-۲.mp3
11.34M
اوامر امام به والی-۱ سیری در قسمت‌دوم ۱۱دی ۱۴۰۳ @estentagh @rezakarimi
11.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیگ بنگ مانند فرضیه داروین نظری جنجالی است که بعضی تصور می‌کنند با آن نیازی به اعتقاد به خالقیت خداوند نیست. اما بعضی گفته‌اند آیات دخان و رتق و فتق مرتبط هستند. برای اینکه این شواهد به بیگ بنگ ربط داده شوند نیاز است کلمات قرآنی حدیثی آب و هوا به کلمات کلیدی فرضیه (ماده و انرژی) تطبیق داده شود. اگر این تطبیق رد شود، اثبات ارتباط بیگ بنگ با قرآن هم دشوار است. طبق این فرضیه جهان قبل از آغاز در نقطه‏اى بسيار فشرده متمركز بوده است. اين نقطه كوچك و بى‏نهايت چگال و مركب از ماده- انرژى منفجر شد و و تمام اجزاء جهان امروز از بيرون ريخته‏اند. در مورد معناى «رتق» و «فتق» (پيوستگى و جدائى) آسمانها و زمين كه در آيه۳۰ انبياء آمده مفسران حداقل دو احتمال را مطرح كرده‏اند که یک احتمال به آغاز جهان مربوط است. نظریات مفسرین در این مورد مختلف است و هر دو معنا شواهد قرآنی و حدیثی دارد و می‌توان هر دو را دو لایه آیه دانست. تطبیق نظریات علمی به شرط مهیمن بودن، نشانه مصدق بودن قرآن است. البته صرفاً بیان شباهتهای کلی، تطبیقی عجولانه، سطحی و ناکارآمد است. از نشانه‌های تطبیق کامل این است که نظریات را ارتقاء می‌دهد و ناگفته‌ها یا نگرش ظاهری را اصلاح می کند. مطهری می‌گفت فرضیه داروین منافاتی با اثبات خالقیت خداوند ندارد بلکه خلقت تدریجی داروین از خلقت دفعی سخت‌تر است. همین را در مورد بیگ‌بنگ هم می‌توان گفت یعنی بر فرض صحت ادعا، فتق و انفجار دفعی منافاتی با خالقیت خداوند ندارد چون خداوند آن را به خود و اسبابش نسبت داده است و ابا می کند از اینکه کارها را جز از طریق اسباب خود انجام دهد. متن کامل @estentagh