البته باید این حجیت از ناحیه ی شارع به اصول عملیه عطاء شود و الا اگر مجعولیت قاعده از ناحیه شارع اثبات نشود نمی توان آن را #قاعده نامید چه برسد حجت.
. حال که ثابت شد استصحاب را میتوان حجّت لغوی دانست نیازی به تأویل وجود ندارد زیرا موصوف به حجیت در تأویلات علماء با توجه به اختلاف مبانی یکی از امور سه گانه ی زیر است:
۱ ـ یقین سابق: به اعتبار اینکه این ،یقین منجز حکم از ناحیه ی عقل و منجز بقاء حکم به جعل شارع است.
۲ ـ ظن لاحق به بقاء: بنابر اینکه حجیت استصحاب از جانب حکم عقل باشد.
۳ - صرف بودن سابق در نظر عقلاء وجود در زمان ،سابق حجّت بر وجوب ظاهری در زمان لاحق است وقتی ما به این سه تأویل دست می زنیم که نتوانیم استصحاب را به حجیت توصیف کنیم و حال آنکه روشن شد توصیف استصحاب به معنای لغوی صحیح است حجّت خود استصحاب است نه یقین سابق و نه ظن پس به بقاء و نه صرف بودن در سابق