امروز روز جهانی کارگر است.
معنای کلی «کارگر»، - یعنی کسی که کار می کند و بیکار نیست- منظور نیست، بلکه اصطلاحا شغل کسی است که برای شخصی (غیر از دولت) کار می کند.
«کارگری» در بیشتر جوامع، جزء مشاغل سطح پایین به شمار می روند. دلیلش هم روشن است؛ در بیشتر جوامع تاریخی، نظام طبقاتی بر اساس داشتن قدرت، ثروت و دانش تقسیم شده و می شود. لذا کارگری که هیچکدام از اینها را نداشته، اغلب در زیر لایههای این هرم قرار می گرفته اند.
در این یادداشت، به یکی از توابع زیر هرم قدرت قرار داشتن اشاره می کنم یعنی «عدم حق تصمیمگیری»؛ کارگر، کسی است که دستور می گیرد وحق تصمیم گیری ندارد بلکه گاهی حق اظهارنظر هم ندارد. آیا این موضوع، طبیعی است یا غیراخلاقی؟
بگذارید سوالم را دوباره تکرار کنم: آیا اینکه کارگر فقط دستور می گیرد و حق اظهارنظر و تصمیم گیری ندارد، اخلاقا درست است؟
خود کارگران دو نوع مواجهه دارند با این موضوع: بعضی از آنها تابع تصمیمات کارفرمایند و می پذیرند که به قول معروف نه سر پیاز باشند نه ته پیاز. برخی دیگر، به این وضعیت معترضند و گاه تصمیمات را جدی نمی گیرند یا نقض می کنند. چرا که دوست دارند در تصمیمات مشارکت داده شوند یا لااقل حق اظهارنظر داشته باشند و حرفشان شنیده شود.
در یادداشتی دیگر این بحث را ادامه و به سؤال طرح شده پاسخ خواهم داد. انشالله.....
___________
کافه اخلاق | عبدالله عمادی (معین)
@ethicscafe
کافهـ اخـــلاق ◾
امروز روز جهانی کارگر است. معنای کلی «کارگر»، - یعنی کسی که کار می کند و بیکار نیست- منظور نیست، بل
فرق است بین حق اظهارنظر و تصمیمگیری
▪️یک بحث بر سر این است که در محیط کار، چه کسی حق «اظهارنظر» دارد؟
➖پاسخ روشن است: همه. حرف زدن و اظهار نظر کردن ربطی به جایگاه شغلی کسی یا میزان دانش و مهارت کسی ندارد. یک حق انسانی است. لذا چنانچه در یک محیط کارگری، کارگران از اظهارنظر منع شوند، قطعا از نظر اخلاقی قابل نقد است که استبداد و ظلم اتفاق افتاده و شأن انسانی کارگر نقض شده. گاهی یک کارگر از سر تجربه و اشرافی که به کارش دارد، نظری یا ایده ای می دهد که به عقل هیچ کارفرمایی نمی رسد. بنابراین مدیران مسئول ایجاد فضایی هستند که در آن تمامی کارکنان و کارگران، احساس کنند که مورد احترام قرار میگیرند و شنیده می شوند.
▪️بحث دیگر این است که چه کسی حق «تصمیم گیری» دارد؟
➖این دیگر حق همه نیست. هر کسی حق ندارد برای دیگران تصمیم بگیرد. کسی حق دارد که از خرد، دانایی و جایگاه رهبری برخوردار است. تصمیمگیریها صرفاً توسط افراد در جایگاههای مدیریتی انجام میشود. این تبعیضآمیز و ناعادلانه نیست. (چرا که عدالت بمعنای برابری نیست)
اگر قرار بود همه تصمیم گیر باشند، معنایی نداشت که کسی برای کسی کار کند. علاوه بر اینکه فراگیر بودن حق تصمیم گیری بین همه کارگران، به هرج و مرج و بن بست در کار می انجامد.
نتیجه آنکه 🔻
کارگر، ربات یا بز نیست اما شیر هم نیست. تمامی افراد در یک محیط کار باید از حق مشارکت برابر برخوردار باشند اما تصمیم را کسی بگیرد که مدیر و مدبر است؛ همانی که حرف همه را میشنود و نهایتا تصمیمی را میگیرد که بیشترین خیر برای بیشترین افراد را در پی دارد.
با این نتیجه، کارگر محروم از حق صحبت کردن، پیشنهاد دادن، اعتراض کردن نیست اما از حق تصمیمگیری محروم است. در واقع، جایگاه او، مشارکت در تصمیمگیری است نه تصمیمگیری.
#اخلاق_کار
#اخلاق_کاربردی
#اخلاق_حرفهای
کافه اخلاق| عبدالله عمادی (معین)
@ethicscafe
🎴نام تو، می تواند نخستین درس اخلاقی باشد که هر روز تکرار می کنی
در حال تکرار اسم امام رضا بودم که خورد شدم توی این اسم: «رضا». چه مفهوم زیبایی: رضایت و خشنودی.
خیلی جالبه که یک صفت و مقام اخلاقی، بیاد روی یک نفر؛ مثل «وفا» ، «ایمان» ، «سکینه» ، «رحمت» ، «آرمان».... یا اینکه خود اسم، به معنای فاعل اخلاقی باشه؛ مثلا صابر، امین، صادق، پارسا، هاجر، عبدالله.
اسم، پرتکرارترین بخش هویت ماست. پس اگر بار اخلاقی مثبت داشته باشه، در واقع با هر تکرار، درس اخلاق برای ما مرور میشه.
خیلی دلم می خواست مثلا میرفتم تحقیق می کردم از تمام «وفا»های دنیا ببینم چند تاشون خیانت کردند، یا از «صادق» های دنیا ببینم دروغگویی چقدر رواج داره توشون، یا از «ایمان» های دنیا ببینم چندتاشون کافر از آب دراومدن!
➖این تأمل، پنجره تازه ای از مفهوم «اسم خوب» و نامگذاری خوب برایم گشود؛ نامهایی که معنای اخلاقی دارند، به ما یادآوری می کنند که اخلاق، در هویت و ذات ما باشه.
با آنکه عده زیادی به معنای نام خود توجه ندارند و درست بر خلاف آن عمل میکنند، اما تجربه نشان داده عده زیادتری با نام خود، یک پیوند دلی دارند و احساس مسئولیت می کنند که هماره خود را با معنای اسم خود همسو کنند.
🌟خلاصه اینکه بله، اسم «رضا» خیلی زیباست، بلکه یکی از زیباترین، عمیق ترین، پرمعناترین و خوبترین نامهاست.
تولد آقا امام رضا جانمون بر هممون مبارک باد💐🙏♥️
#اسم_خوب
#اخلاق_نامگذاری
#هویت_اخلاقی
کافه اخلاق| عبدالله عمادی (معین)
@ethicscafe
10.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رضایت واقعی، وقتی میآید که بتوانی دردت را نه پنهان کنی، نه فراموش، بلکه آن را به زبانی ترجمه و روایت کنی که دیگران هم بفهمند.
این دختر، ناخواسته نشان میدهد که رضایت، گاهی در آغوش کشیدنِ همان چیزی است که تو را «خاص» میکند، حتی اگر در نگاه اول، آن چیز یک «محدودیت» به نظر برسد.
🎞️ فیلم «پدرم» ساخته احسان عابدنیا، ۱۴۰۳
کافه اخلاق، نگاهی تازه به اخلاق
@ethicscafe
#راه_و_روایت
- پولداره؟ مهم نیست.
- پول نداره؟ مهم نیست.
ـ ماشینش خارجیه؟ مهم نیست
ـ ماشین نداره؟ مهم نیست
ـ سه تا خونه داره؟ مهم نیست
ـ مستأجره؟ مهم نیست
ـ مارک میپوشه؟ مهم نیست
ـ جل می پوشه؟ مهم نیست
ـ شونزده کشور خارجی رفته؟ مهم نیست
ـ روستاییه؟ مهم نیست....
▪️فقطِ فقط ببینیم آدمِ خوبیه یا نه. همین
خیلی پیچیده ست؟!
وقتی همه مون میدونیم که پول متر آدمیت نیست، چرا میذاریم دنیا ما رو شرطی کنه که ثروت= ارزش؟! چرا انقدر تو ظاهر گیر میکنیم و چشممون رو پر میکنیم از مال و منال که یادمون میره آدمها دل دارن. یه آدمِ فقیر میتونه از یه میلیاردر مهربونتر باشه...
➖پیشوایمان امام رضا در کتاب عیون اخبارالرضا، ج ۲ فرمود:
هر كس مسلمان فقيرى را ديدار كند و بر خلاف سلامى كه به ثروتمندان مى كند، به او سلام كند ، روز قيامت در حالى به ديدار خدا مى رود كه بر او خشگمين است.
به کافه اخلاق بپیوندید ☕
@ethicscafe
📝 اگر نمیخواهید چیزی دیده شود، آنرا مستقیما نقد نکنید.
وقتی برنامه غیراخلاقی یا باطلی ساخته میشود، اندیشمندان دغدغه مند را وا میدارد که آن را نقد کنند تا به وظیفه روشنگری خود عمل کرده باشند. ظاهرا کار خوبی کردهاند خداقوت. اما ماجرا به همین سادگی نیست!
▪️در تبلیغات و بازاریابی، مدلی هست به اسم بازاریابی بحثبرانگیز (Controversial Marketing). در این مدل، برخی برندها، افراد مشهور یا تولیدکنندگان محتوا عمداً جنبههایی از یک برنامه، محصول یا کمپین را به گونهای طراحی میکنند که باعث ایجاد بحث، نقد و حتی جنجال شود. هدف اصلی این است که نهایتا توجه بیشتری جلب شود. چرا که نقد و جنجالها معمولاً باعث افزایش دیده شدن و گفتگو در فضای عمومی میشوند. این بر یک اصل مبتنی است که « مردم جذب چیزی میشوند که دربارهاش حرفهای زیادی زده میشود.» کار به جایی می رسد که به اصطلاح می گویند محتوا، ویروسی شده است؛ یعنی سریع دستبهدست میشود و همه جا را میگیرد.
➖حالا استاد منتقد نازنین ما در چه جایگاهی می ایستد؟ بلانسبت جمع، در جایگاه یک «ویروس». یعنی با نقد کردن، ناخواسته به دیده شدن و تبلیغ آن کمک میکند. این پدیده در روانشناسی رسانه به عنوان «تبلیغات غیرمستقیم از طریق بحث و نقد» نیز شناخته میشود. اینطور نیست که وقتی منتقد نقد کند، بیننده این نتیجه را بگیرد که خب پس جیزه! حواسم باشد که آن را نبینم. بلکه کنجکاو می شود ببیند آیا واقعاً همانطور که گفته میشود، بحثبرانگیز است یا خیر. به ویژه در وضعیتی که مواضع مختلفی شکل می گیرد؛ بعضی ها می گویند برنامه خوب بوده بعضی می گویند خوب نبوده. خب در این وضعیت می گوید خوبست بروم ببینم کدام گروه راست می گویند.
➖اینجاست که باید به اساتید گفت دستی دستی باعث بیشتر دیده شدن برنامه خراب نشوید. دور از شأن شماست که مبلغ آنها شوید.
ممکن است بگویند ما مبلغ اخلاقیم نه مبلغ آنها. پس وظیفه و رسالت من چه می شود؟ آیا در برابر آنها سکوت کنم؟ فکر می کنید اگر من سکوت کنم، جامعه آنها را نمی بیند؟!
پاسخ اینجاست که باید نقد کرد اما از روشی دیگر.
چه روشی؟ در این مطلب توضیح داده ام.
_________
کافه اخلاق| عبدالله عمادی (معین)
@ethicscafe