با دیدن زندگی قنبر و صنم، این سؤال پیش میاد که واقعا علتش چیه که بعضی زن و شوهرها با وجود بحث و تنشهای مداوم، همچنان به همدیگه علاقه دارند و حاضر به جدایی نیستند؟
من پنج پاسخ احتمالی میدم به این سؤال:
▪️۱_ شاید ترس از تنهایی، اونا رو به هم چفت کرده و توی رابطه نگه داشته.
▪️۲_ شاید علاقه نیست بلکه عادته؛ صرفا به هم عادت کردند و زندگی بدون اون رو تصور نمیکنند. بلکه بالاتر، از تغییر ترس دارند. بسیاری از افراد از ناشناختهها و شروع دوباره میترسند و ترجیح میدهند در وضعیت فعلی باقی بمانند، حتی اگر این وضعیت پرتنش باشد.
▪️۳_ شاید اونها در واقع، به همسرشون دلبستگی ندارند بلکه به زندگی شون دلبستگی دارند، به بچهها، به خاطرات و دستاوردهای زندگی
▪️۴_ شاید این مدل ارتباط برمیگرده به اینکه این آدمها، هیجان برانگیختگی زیادی دارن و نمیتوانند آروم باشند
به دلایل بیولوژیکی و روانشناختی. به عنوان مثال، ساختار مغزی و سیستم عصبیشان (بالا بودن سطح دوپامین مغز) یا الگوهای رفتاری که در کودکی شکل گرفتهاند (در محیط پرتنش بزرگ شدن)، باعث میشه که به دنبال هیجان و برانگیختگی باشند.
▪️۵_ یه توضیح جالب دیگه که میشه داد، بر اساس طرحوارههاست. طرحوارهها الگوهای فکری و احساسی هستند که از بچگی شکل میگیرند و بر رفتارها و روابط ما در بزرگسالی تأثیر میگذارن.
در مبحث طرحواره درمانی، مفهومی وجود داره به اسم «جذابیت طرحوارهای»؛ جذابیت طرحوارهای به این معناست که افراد به طور ناخودآگاه به سمت کسانی جذب میشن که طرحوارههای اونا را فعال نگه میدارند. مثلا یکی از طرفین، ممکنه طرحواره ایثار داشته باشه و به طور ناخودآگاه جذب فردی شده که نیازمند کمک و حمایته و باید براش کاری کنه. یا مثلا فردی که طرحواره نقص و شرم داره، ممکنه احساس کنه که لیاقت عشق و محبت یا زندگی خوب رو نداره و به همین دلیل به سمت همسری جذب بشه که این احساس را در او تقویت کنند. این آدم در چنین وضعیتی در رابطهای میمونه که در اون تحقیر و سرزنش میشه، اما چون این وضعیت براش آشنا و قابل پیشبینیه، میپذیره.
این طرحوارهها میتونند باعث شن که افراد در روابط ناسالم باقی بمونند و به جای تلاش برای تغییر وضعیت، به حفظش ادامه بدن.
@ethicscafe
با همه این حرفها و احتمالات
و صرفنظر از دلایل این پدیده،
آیا وقتی خود این افراد، با زندگی و سبک خود خو کردند، میشه گفت رفتارشون، حرفاشون، تیکه و طعنههاشون، فحشاشون، همه و همه، غیراخلاقیه؟
یا اینکه باید به این مدل متفاوت خندید و گذشت
▫️خب درسته با دانستن این عوامل و زمینهها رفتار چنین افرادی، قابل درکه. ولی قابل توجیه نیست. از نظر اخلاقی، هر فرد مسئول رفتارهای خودشه. حتی اگر به دلیل عوامل بیولوژیکی یا روانشناختی یجورایی محکوم به اون رفتار باشه، همچنان مسئول کنترل و مدیریت رفتارهای خود است.
حرف آخر اینکه
رابطه چنین افرادی، بهتر و واقعیتر نیست از افرادی که با مهربانی یا انطباق و مسالمت دارند زندگی میکنند و هیچ بحث و تنشی ندارن.
و اینطور نیست که یه رابطه واقعی یعنی دعوا، صبر، فشار، اشک، اصرار، لبخند، اشتباه، اشتیاق، کلافگی، دلتنگی، حسادت........
یه رابطه واقعی یعنی صلح و قهر، آشوب و آرامش، اشک و خنده، پذیرش و مقاومت، رضایت، اعتماد.........
@ethicscafe
آهای همسیاره ای
چگونه میتوانیم ادعای انسانیت کنیم وقتی که تنها به هموطنان خود توجه میکنیم و دیگران را نادیده میگیریم؟ آیا انسانیت مرز میشناسد؟ آیا درد و رنج تنها به ملیت خاصی تعلق دارد؟ آیا خداوند برای خلق ما ایرانیها، وقت بیشتری گذاشته؟؟
ما در دنیایی زندگی میکنیم که هر روز شاهد رنج و سختیهای بیشماری هستیم. از جنگها و بلایای طبیعی گرفته تا فقر و بیماری، همه اینها مشکلاتی هستند که فراتر از مرزهای ملیتی میروند. اما چرا ما تنها به ملیت خود توجه میکنیم؟ آیا این انصاف است؟ اگر ما هم ناسیونالیستی فکر کنیم، دیگر چه فرقی بین ما و اسرائیل نژادپرست بیشعور خواهد بود؟!
شما که در شرایط نسبتا خوبی زندگی میکنید، آیا نمیتوانید لحظهای به دیگران فکر کنید؟ نقدینگی خود را برای کدام رفاه، کنار گذاشتهاید؟! پولهای خود را برای کدام زخم ذخیره کردهاید که زخم لبنان و فلسطین را نمیبینید؟ آیا نمیتوانید دست یاری به سوی کسانی دراز کنید که در شرایطی بسیار بدتر از شما قرار دارند؟ نکند خودتان را در وضعیت جنگزده میپندارید؟! نکند خودتان را هم بیخانمان فرض میکنید؟!
بیایید از خود بپرسیم: اگر ما در جایگاه آنها بودیم، چه انتظاری داشتیم؟ آیا نمیخواستیم که دیگران از هر نقطه جهان به ما کمک کنند؟ آیا چشم اشکبار خود را نمیدوختیم به نقطه امیدی که کسی کاری برای ما کند؟
بیایید از این خودخواهی و تنگنظری دست برداریم و به یاد بیاوریم که همه ما انسان هستیم. درد و رنج هیچ مرزی نمیشناسد و مهربانی و همدلی نیز نباید مرزی داشته باشد. بیایید با هم متحد شویم و به همه انسانها، بدون توجه به ملیت، کمک کنیم. همه ما اعضای یک خانواده بزرگ هستیم روی یک سیاره کوچک.
#مهربانی_بدون_مرز
با احترام،
یک همسیارهای
۲۲ مهر ۴۰۳
@ethicscafe
▪️امروزه اگر کسی بیدلیل مشهور بشه، به دیده احترام نگاه نمیشه معمولا.
بطور طبیعی سؤال میکنیم این کیه که مشهور شده؟ چکار کرده؟ چی داره؟.... استعداد خاصی؟ هنر خاصی؟ دانش خاصی؟ فعالیت اجتماعی سیاسی خاصی؟
حضرت معصومه چی؟
▫️در اسلام، زنان به عنوان موجوداتی با ارزشهای معنوی و اخلاقی بالا شناخته میشن و هر زنی که در کسب این ارزشها، جایگاه ویژهای پیدا کنه، ممتاز و خاصه: آسیه، مریم، خدیجه، فاطمه، زینب، نفیسه، معصومه...
ولی در فرهنگ غربی، پیشرفت زنان بیشتر در زمینههای مادی و شغلی مورد توجهه؛ مثلا یک زن موسیقیدان، ریاضیدان، هنرپیشه، مدل،...
➖البته در کنار معنویت بالای حضرت معصومه جان، علم او و حرکت سیاسی او در پایان عمر شریفش هم، سبب مقام و شهرت ویژه او شد.
💠 رحلت جانسوز این بانوی باعظمت را خدمت شما همراهان و اعضای محترم کانال، تسلیت عرض میکنم 🙏🖤
@ethicscafe
@ethicscafe
#راه_و_روایت
زندگی کردن با عشق و محبت به خاندان پیامبر، تأثیرات اخلاقی و معنوی بسیاری دارد. این محبت، قویترین نیروی محرک برای خوب بودن است.
➖حضرت فاطمه معصومه در کتاب شریف عوالم، از پدرانش نقل کرد و آنها از پیامبر نقل کردند که فرمود: هر کس با محبت به خاندان پیامبر بمیرد، مانند آن کسی است که شهید مرده است.
@ethicscafe
#میز_نقد
در پادکست «از الویس پرسلی تا نوید محمدزاده»، با بیانصافی و بیدقتی، یک کلیپ ۱۸ ثانیهای تحلیل شده که در آن یک دختر نوجوان با دیدن نوید محمدزاده هیجانی شده است.
اصل حرف گوینده پادکست این است که این صحنه را با افسوس، ربط میدهد به انقلاب جنسی در غرب و از همین 18 ثانیه نتیجه میگیرد که ایران روی ریل انقلاب جنسی قرار دارد!
ربطی بی ربط
[گویا عدهای عادت کردند با یدک کشیدن عنوان پاتولوژیست، برای هر چیزی یک ریشه زننده و سیاه پیدا کنند تا بگویند ببینید این ماییم که متوجه عمق ماجراییم و بقیه بخصوص مسئولین غافلند!]
ای کاش واقعا فکر عمیق داشته باشیم و بیندیشیم که
آیا گرایش شدید به افراد مشهور (سلبریتی گرایی)، یک هیجان جنسی است؟
گرایش شدید به افراد مشهور، پدیدهای چندوجهی با ریشههای متنوع است و نمیتوان آن را صرفاً به عنوان یک هیجان جنسی طبقهبندی کرد. در واقع، طیف وسیعی از عوامل روانی و فرهنگی در شکلگیری این گرایش دخیل هستند:
مثلا افراد مشهور غالباً به دلیل جذابیت ظاهری، موفقیت شغلی، ثروت و جایگاه اجتماعی بالا مورد توجه قرار میگیرند و احساس تحسین و شیفتگی را در افراد برمیانگیزانند.
یا فنِ کسی شدن، میتواند نوعی هیجان، سرگرمی و احساس تعلق را به همراه داشته باشد.
یا حتی امکان دارد کسی، مشکل روانی داشته باشد و دیدن فرد مشهور، او را دچار نشانگان اضطراب مثل لرزش و تنگی نفس کند.
بیاخلاقی مسلم است آدمی که نمیشناسیم را، یک رفتار بریده شده از متن را، یک کلیپ سر و ته زده شده را، بدون آنکه از تمام اطلاعات و احتمالات آن باخبر باشیم، قضاوت کنیم.
#رویداد
@ethicscafe کافه اخلاق👈
ناشادروان
آنها که دیروز مُردند، لابد برای امروز برنامههایی داشتند
من هم یک روز خواهم مُرد...
آیا کارهای نصفه کاره من، به مصائب و دردهای بیپایان ختم خواهد شد؟
آیا باید به انتظار مرگ، زندگی را بگذرانم؟
آیا باید در سایه مرگ، زندگی کنم؟
آیا باید اجازه بدهم غم و درد، مرا به سوی تهیدستی سوق دهند؟
در خاطرات یک نویسنده معروف فرانسوی خواندم که در یادداشت قبل از خودکشی خود نوشته بود: «واقعاً به من خوش گذشته است، متشکرم و خداحافظ!»
این جمله ساده اما عمیق، مرا وادار به تفکر میکند. آیا او واقعاً خوش گذرانده بود یا این جمله را طعنه آمیز گفته بوده
آیا روزی خواهم رسید که بتوانم به زندگیام نگاه کنم و بگویم: «به من هم خوش گذشته است؟»
یک نقطه، یک مکث، یک فرصت کجاست برای بازنگری در همه چیزهایی که بودیم و نکردیم، خواستیم و نگفتیم، احساس کردیم و نادیده گرفتیم.
اصلا وقتی قرار است انسان یک روز بمیرد و زیر خاک برود، چه اهمیتی دارد شادروان باشد یا ناشادروان؟
شادروان بودن یا ناشادروان بودن، فقط یک وضعیت روانی نیست؛ بلکه بازتابی است از نحوه برخورد ما با زندگی و قواعد و ارزشهایی که با آنها زندگی کردیم.
شادروان بودن یا ناشادروان بودن، اهمیت دارد، نه به خاطر مرگ، بلکه به خاطر زندگی.
اگر مرگ حتمی است، پس بیایید زندگی کنیم.
🖊️ عبدالله عمادی|۲۶ مهر ۴۰۳
#امید
#رضایت
#معنا
@ethicscafe
8.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا برخورد داداش، درست بود؟
اینکه هدفش حمایت و کمک به آبجیش بود، نه ایجاد تنش و درگیری، بسیار تحسینبرانگیز
اینکه آرامششو حفظ کرد و برخورد تند و خشن نداشت، بسیار عالی
اینکه نشون داد نگران وضعیت خواهرشه،
اینکه فاز نصیحت برنداشت، بسیار درست
اینکه کاری کرد که مخفیکاری نکنه، بسیار عالی.
اما اینکه بهش گفت بیا با هم بکشیم، درست نبود چون احتمال تثبیت مصرف سیگار در فضایی امن رو خواهد داشت..
بهتر بود از فضای خوبی که ایجاد شده استفاده میکرد و بعدا قراری میگذاشت و با او گفتگو میکرد تا روشن بشه که اصلا چرا به سیگار روی آورده. ممکنه دلایل عاطفی یا اجتماعی پشت این رفتار باشه یا صرفاً یک ژست الکی.
باید حمایتش کنه اما نه با بساط مصرف مشترک!
بلکه با اطلاعات دادن و کمک حرفهای
نه یک بار بلکه به صورت ادامهدار
ادامه حمایت عاطفی و ارتباط مثبت امن
در نهایت، تصمیم با خواهره و مسئولیت کنترل با برادره نیست.
نظر شما چیست؟
#تصمیم_اخلاقی
☕کافه اخلاق؛ نگاهی تازه به اخلاق☕
https://eitaa.com/ethicscafe
این هفته یه سینمایی دیدم به چشم #فیلم_اخلاق ولی اینقدر بدساخت و کلیشه بود که دوست نداشتم تحلیلی براش بنویسم؛ فیلم سیزده
برای هفته پیش رو، چه فیلمی رو پیشنهاد میکنید؟ 🤝