در هر فیلمی هر کسی ممکنه از زاویهای خاص به داستان نگاه کنه.
به نظر من میاد که فیلم بیشتر روی تاثیرات روانی و عاطفی تجربیات کودکی تمرکز داره و نشون میده که چطور این تجربیات میتونن رفتارهای آینده رو شکل بدهند. نه اینکه بخواد صرفا یک آسیب اخلاقی و اجتماعی رو طرح و برجسته کنه.
البته طبیعیه بخاطر حساسیت موضوع آزار کودکان توسط نزدیکان، ممکنه این جنبه از فیلم بیشتر دیده بشه!🧐
935.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی مرد به دخترخواندهاش میگه که هنوز توی هفت سالگی خودش گیر کرده، نشوندهنده اینه که اون نتونسته از اون تجربه تلخ عبور کنه و همچنان درگیرش هست. این موضوع خیلی مهمه چون نشون میده که چطور تجربیات تلخ میتونن رشد روانی و عاطفی آدمها رو متوقف کنند.
تعرض به کودکان یکی از بزرگترین و غیرقابل قبولترین جرایم اخلاقی و انسانی هست. لذا غالبا بیننده به حال پریا ترحم میورزد اما اینکه مرد جوان خودش در کودکی قربانی بوده و سالها در رنج و عذاب زندگی کرده و به طور ناخودآگاه رفته به این سمت، آیا مسئولیت داره در قبال رفتارش؟ آیا حالا که خودش معترفه و در پی درمان و جبرانه، شایسته ترحم و همدلی نیست؟
جواب: مرد و پریا، هر دو رنج و عذاب مشترکی داشتند با این تفاوت که مرد دو عذاب داشت و پریا یک عذاب. مرد، هم از قربانی بودن رنج میکشید هم از آزار دادن. از این رو، اگر بیشتر از پریا شایسته ترحم و همدلی نباشه، کمتر نیست.
اما این موضوع به هیچ وجه توجیهی برای رفتار نادرستش نیست. هر فردی مسئول اعمال خودش هست و باید تلاش کنه تا آسیبهایی که دیده رو به دیگران منتقل نکنه. درسته ما مقهور و محکوم به ناخودآگاهیم اما همیشه انتخاب داریم که چطور با خودمون برخورد کنیم.
رفتن مرد پیش رواندرمانگر، یه نکته مثبت توی داستانه که نشون میده حتی با وجود مشکلات بزرگ، همیشه راهی برای درمان و بهبود وجود داره. راهی که به آدمها کمک کنه تا با گذشتهشون کنار بیان و درست رفتار کنند.
پس رفتار نادرست، مسئولیت و ملامت اخلاقی به دنبال داره، اما در اکثر مواقع، نیازمند حمایت روانی است نه تنبیه و مجازات. چنانچه برخورد ملایم پریا و پایانبندی داستان و سکانس بیمارستان میتونه پیام حمایت و همدلی و امید به بهبود روابط خانوادگی رو برسونه.
#مسئولیت_اخلاقی
#اخلاق_و_روانشناسی
#فیلم_پریا
ممنون که توجه کردید 🙏
اگه نظری نکتهای داشتید بفرمایید
بفرمایید کافه اخلاق | لینک ورود 👇🏻
https://eitaa.com/ethicscafe
#رویداد
تازگی جلسهای برگزار شد در تجلیل از استاد اخلاق باصفا و دوست داشتنی؛ استاد انصاریان
خبر خوشحال کنندهای بود بزرگ داشته شدن کسی که در ترویج خیر و خوبی در جامعه نقشآفرین بوده. آن هم نه توسط مجامع علمی و دینی بلکه توسط دولت. از مجلس شورا و خبرگان بودند و رئیس جمهور با وزیر ارشاد و علومش.
استاد انصاریان با نگاهی مهربانانه ولی مستحکم، به هر یک از شاگردان و مستمعانش نشان داده که اخلاق واقعی نه تنها در کلام، بلکه در عمل و رفتار نمود پیدا میکند.
البته اخلاق، در اکثر کتابها و مقالات ایشان برجسته است و به طور ویژه کتاب «زیباییهای اخلاق» ، «راهی به سوی اخلاق» ، «فرهنگ مهرورزی» ، «اخلاق خوبان» ، «عناصر شخصیت انسان» ، «عقل؛ کلید گنج سعادت» و کتاب «عدل و ظلم»، از آثار اخلاقی این استاد عزیز و باسواد خواندنیست. مباحث اخلاق نظری هم فراوان در لابلای کتابها میتوان یافت علاوه بر اخلاق عملی.
نگاه ایشان به اخلاق، نگاه اسلامی است و روش فقاهتی ولی در عین حال ساده و شیوا.
بفرمایید کافه اخلاق | لینک ورود 👇🏻
https://eitaa.com/ethicscafe
#رویداد
چند چراغ مصرف خاموش میشود تا یک چراغ روشن بماند؛ چراغ اخلاق
قضیه ظاهراً از این قرار است که دولت، تصمیم میگیرد سوخت مازوت از نیروگاهها را حذف کند. وقتی سوخت کم شد، تولید برق کم میشود و برای جبران کمبود، روزی دوساعت قطع میشود.
این تصمیم، از منظر اخلاقی قابل تحلیل و توجیه است. این تصمیم، نشاندهنده تعهد به حفظ محیط زیست و سلامت عمومی است. نشاندهنده اولویت دادن به سلامت و آینده بهتر جامعه است. بنابراین یک تصمیم اخلاقی و انسانی است.
البته طبیعیست قطع برق، تبعات جدی برای زندگی روزمره و کسبوکارها به دنبال دارد. ولی حفظ سلامت ترجیح دارد بر حفظ عادت به مصرف.
بفرمایید کافه اخلاق | لینک ورود 👇🏻
https://eitaa.com/ethicscafe
#فیلم_اخلاق #فیلم_خانواده
فیلم کوتاه «در سوگ سیاوش»، ساخته آرش انیسی، ۱۴۰۱
کافهـ اخـــلاق ◾
#فیلم_اخلاق #فیلم_خانواده فیلم کوتاه «در سوگ سیاوش»، ساخته آرش انیسی، ۱۴۰۱
فیلم خوشساخت و خوبی بود؛ قصه ایران خانم که در سوگ همسرش سیاوش شرایط اندوهناکی را تجربه میکند و در آن حالت شاهد اتفاقی میشود که او را بر سر دوراهی مشهور حقیقت / کتمان قرار میدهد.
🧐🔰 آیا باید به دنبال حقیقت بود حتی اگر دردناک باشد؟
مواجهه با حقیقت مهمتر است یا آزادی و آرامش؟
درک عمیقتر از خودمان و جهانمان و آگاهی درباره آن تا کجا مهم است؟
فیلسوف از حقیقت دفاع میکند. بقول معروف، حقیقتی که ناراحتم کند بهتر است از دروغی که آرامم کند. اما روانشناس میگوید آگاهی و حقیقت خوب است تا جایی که آرامش انسان را به هم نریزد و به او آسیب نزند. در این راستا، یکی از مکانیزمهایی که فرد برای محافظت از خود در برابر درد و رنج به کار میگیرد، مکانیزم انکار است؛ یعنی برای اینکه با واقعیت دردناک و ناخوشایند مواجه نشود، آنرا انکار میکند. طبعا این انکار مستلزم دروغ است. چنانچه در سکانس آخر فیلم، زن دروغ میگوید (دروغ به خود) و این سؤال را در ذهن میاندازد که آیا دروغ مجاز است در این موقعیت؟
انکار و دروغ به خود، همیشه به انسان کمک نمیکند اما ممکن است بگوییم آن جا که هدفش جلوگیری از آسیب بیشتر است، میتواند توجیه پذیر باشد ولی آن جا که هدفش آسیبرسانی است، نه.
ولی بنا بر این قاعده، آیا استرس و غمی که انسان از دانستن حقیقت تلخ، تجربه میکند هم میتواند یک آسیب روانی تلقی شود؟
آیا راست است که هر چه بیشتر بدانی، بیشتر عذاب میکشی؟ آیا اگر راست باشد انسان را به سمت حماقت و چشم بسته بودن سوق نمیدهد؟
آن جمله معروف را شنیدهاید که میگوید ما موجودات عجیبی هستیم نه طاقت دروغ را داریم نه تحمل حقیقت را!
میخواهم از این جمله استفاده کنم و بگویم بار سنگین هر کدام را که انسان حاضر باشد بکشد، تکلیفش همان است؛ گاهی حقیقت آنقدر سنگین است که مثل تریلی طرف را له میکند! مثل نور زیادی که میزند چشم را کور میکند! از سوی دیگر گاهی انکار و دروغ و کتمان و ندانستن، آنقدر سنگین میشود که زندگی را از بین میبرد و برای او حقیقت چیزی نیست جز اینکه «میخواهم زندگی کنم»
ایران خانم هم از این سنخ بود ✔️