#رویداد
تازگی جلسهای برگزار شد در تجلیل از استاد اخلاق باصفا و دوست داشتنی؛ استاد انصاریان
خبر خوشحال کنندهای بود بزرگ داشته شدن کسی که در ترویج خیر و خوبی در جامعه نقشآفرین بوده. آن هم نه توسط مجامع علمی و دینی بلکه توسط دولت. از مجلس شورا و خبرگان بودند و رئیس جمهور با وزیر ارشاد و علومش.
استاد انصاریان با نگاهی مهربانانه ولی مستحکم، به هر یک از شاگردان و مستمعانش نشان داده که اخلاق واقعی نه تنها در کلام، بلکه در عمل و رفتار نمود پیدا میکند.
البته اخلاق، در اکثر کتابها و مقالات ایشان برجسته است و به طور ویژه کتاب «زیباییهای اخلاق» ، «راهی به سوی اخلاق» ، «فرهنگ مهرورزی» ، «اخلاق خوبان» ، «عناصر شخصیت انسان» ، «عقل؛ کلید گنج سعادت» و کتاب «عدل و ظلم»، از آثار اخلاقی این استاد عزیز و باسواد خواندنیست. مباحث اخلاق نظری هم فراوان در لابلای کتابها میتوان یافت علاوه بر اخلاق عملی.
نگاه ایشان به اخلاق، نگاه اسلامی است و روش فقاهتی ولی در عین حال ساده و شیوا.
بفرمایید کافه اخلاق | لینک ورود 👇🏻
https://eitaa.com/ethicscafe
#رویداد
چند چراغ مصرف خاموش میشود تا یک چراغ روشن بماند؛ چراغ اخلاق
قضیه ظاهراً از این قرار است که دولت، تصمیم میگیرد سوخت مازوت از نیروگاهها را حذف کند. وقتی سوخت کم شد، تولید برق کم میشود و برای جبران کمبود، روزی دوساعت قطع میشود.
این تصمیم، از منظر اخلاقی قابل تحلیل و توجیه است. این تصمیم، نشاندهنده تعهد به حفظ محیط زیست و سلامت عمومی است. نشاندهنده اولویت دادن به سلامت و آینده بهتر جامعه است. بنابراین یک تصمیم اخلاقی و انسانی است.
البته طبیعیست قطع برق، تبعات جدی برای زندگی روزمره و کسبوکارها به دنبال دارد. ولی حفظ سلامت ترجیح دارد بر حفظ عادت به مصرف.
بفرمایید کافه اخلاق | لینک ورود 👇🏻
https://eitaa.com/ethicscafe
#فیلم_اخلاق #فیلم_خانواده
فیلم کوتاه «در سوگ سیاوش»، ساخته آرش انیسی، ۱۴۰۱
کافهـ اخـــلاق ◾
#فیلم_اخلاق #فیلم_خانواده فیلم کوتاه «در سوگ سیاوش»، ساخته آرش انیسی، ۱۴۰۱
فیلم خوشساخت و خوبی بود؛ قصه ایران خانم که در سوگ همسرش سیاوش شرایط اندوهناکی را تجربه میکند و در آن حالت شاهد اتفاقی میشود که او را بر سر دوراهی مشهور حقیقت / کتمان قرار میدهد.
🧐🔰 آیا باید به دنبال حقیقت بود حتی اگر دردناک باشد؟
مواجهه با حقیقت مهمتر است یا آزادی و آرامش؟
درک عمیقتر از خودمان و جهانمان و آگاهی درباره آن تا کجا مهم است؟
فیلسوف از حقیقت دفاع میکند. بقول معروف، حقیقتی که ناراحتم کند بهتر است از دروغی که آرامم کند. اما روانشناس میگوید آگاهی و حقیقت خوب است تا جایی که آرامش انسان را به هم نریزد و به او آسیب نزند. در این راستا، یکی از مکانیزمهایی که فرد برای محافظت از خود در برابر درد و رنج به کار میگیرد، مکانیزم انکار است؛ یعنی برای اینکه با واقعیت دردناک و ناخوشایند مواجه نشود، آنرا انکار میکند. طبعا این انکار مستلزم دروغ است. چنانچه در سکانس آخر فیلم، زن دروغ میگوید (دروغ به خود) و این سؤال را در ذهن میاندازد که آیا دروغ مجاز است در این موقعیت؟
انکار و دروغ به خود، همیشه به انسان کمک نمیکند اما ممکن است بگوییم آن جا که هدفش جلوگیری از آسیب بیشتر است، میتواند توجیه پذیر باشد ولی آن جا که هدفش آسیبرسانی است، نه.
ولی بنا بر این قاعده، آیا استرس و غمی که انسان از دانستن حقیقت تلخ، تجربه میکند هم میتواند یک آسیب روانی تلقی شود؟
آیا راست است که هر چه بیشتر بدانی، بیشتر عذاب میکشی؟ آیا اگر راست باشد انسان را به سمت حماقت و چشم بسته بودن سوق نمیدهد؟
آن جمله معروف را شنیدهاید که میگوید ما موجودات عجیبی هستیم نه طاقت دروغ را داریم نه تحمل حقیقت را!
میخواهم از این جمله استفاده کنم و بگویم بار سنگین هر کدام را که انسان حاضر باشد بکشد، تکلیفش همان است؛ گاهی حقیقت آنقدر سنگین است که مثل تریلی طرف را له میکند! مثل نور زیادی که میزند چشم را کور میکند! از سوی دیگر گاهی انکار و دروغ و کتمان و ندانستن، آنقدر سنگین میشود که زندگی را از بین میبرد و برای او حقیقت چیزی نیست جز اینکه «میخواهم زندگی کنم»
ایران خانم هم از این سنخ بود ✔️
احتمال زیاد، نویسنده از نامگذاری زن داستان به اسم «ایران» و مرد داستان به اسم «سیاوش» منظوری داشته، ولی در پایانبندی داستان، نور عشق ایران بر سایه شک و تردیدش درباره پاکی سیاوش، غالب میشود. خیلی جالب