30.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تمرینی که خانم نواک انجام میدهد👆، یکی از بهترین تمریناتی ست که در حیطه تربیت اخلاقی برای آموزش حمایت و مهربانی و کمک به بچهها میتوان انجام داد.
برای ایستادگی و حفظ تعادل در فضای سخت، چارهای نیست که افراد به همدیگر کمک کنند، با هم هماهنگ باشند و هر کدام به دیگری بتواند تکیه کند. راه دیگری وجود ندارد. دستیابی به اهداف سخت و چالشبرانگیز تنها با اتحاد و حمایت ممکن است.
یکی از چیزهایی که فردگرایی را به چالش میکشد، همین واقعیت است.
#تربیت_اخلاقی
گیجکننده بودن و پیچیده شدن و به نتیجه نرسیدن، نشان ضعف فیلم نیست. بلکه نشان از واقعیت بحران دارد. بحران، همینجوری است؛ پیچیده و چندوجهی است، آدم را گیج میکند و خیلی وقتها به نتیجه نمیرسد و راه حل قاطع و روشنی ندارد. و یا تا زمان حل شدنش، چند قربانی میگیرد. به ویژه وقتی که مایه اصلی بحران، برقراری عدالت باشد مثل بحران این فیلم، بحران سرقت در مدرسه.
به نظر من یکی از پیچیدگیهای سنگین اخلاق، بحث عدالت و برقراری آن است.
به حدی که اصلا گاهی اخلاق، از کار میافتد و زور قانون میآید وسط میدان برای حل مسئله. در واقع باید گفت همه مسائل با اخلاق حل نمیییشود. افلاطون- در یک بیان اغراقآمیز گفته: «عادلانه یا درست معنایی ندارد جز این که منفعت گروه قدرتمندتر در آن است». از اغراقش که بگذریم، لب مطلبش درست است که خیلی وقتها، قدرت و نهاد قدرت (مانند قانون و پلیس) مسأله را حل میکند. البته بهتر است بگوییم فیصله میدهد.
پلان پایانی فیلم، همین پیام را دارد وقتی پلیس، اسکار را همانجور که روی صندلی نشسته، برمیدارد و میبرد.
#عدالت
#مسأله_اخلاقی
#اخلاق_و_قانون
در زمینه قضاوت کردن هم، فیلم اتاق معلمان، حرفهای قابل توجهی برای گفتن دارد. یکی از آنها، ایده «تداخل قضاوتها» با یکدیگر است. بقول معروف، اگر X حق دارد، پس y حق ندارد! اگر قضاوت کنیم که هر دو حق دارند، قضاوتها با یکدیگر تداخل میکنند و همدیگر را خنثی میکنند.
فیلم، این ایده را به چالش میکشد
رد این ایده را به خوبی در صحبتهای کارگردان فیلم میتوان فهمید که گفته:👇🏻
«به نظرم این نگاه که شخصیتهای منفی را «آدمهای شرور» ببینیم تا حدی منسوخ شده است. باید چنین ابهامی داشته باشید. حالا تماشاگران خیلی تحصیلکردهتر هستند و وقتی صحبت شخصیتپردازی میشود نمیتوان صاف و سطحی بود، چون چیزی به نام دنیای سیاه و سفید نداریم. درواقع من فیلمها و داستانهایی را دوست دارم که در آن نمیتوان تشخیص داد حق با چه کسی است و چه کسی اشتباه میکند. هر وقت چنین داستانی در ذهنم داشته باشم مطمئن هستم ارزش گفتن دارد.»
#قضاوت_اخلاقی
#داوری_اخلاقی
اسم فیلم، برآمده از فضای سالنی بزرگی است که معلمان مدرسه گرد هم جمع میشوند و به تبادل نظر میپردازند. کار لازمی که در مسأله داستان هم خودش را نشان میدهد. هر جا که همدلی و همکاری بین آنها شکل میگیرد، کار پیش میرود و هر جا که از گفتگو امتناع میکنند ، کار پیچ میخورد.
➖پیچیدگی روابط انسانی، با گفتگو و همکاری ساده میشود.
یک نویسنده آمریکایی حرف باطلی زده که «هرگز توضیح نده؛ دوستانت به آن نیازی ندارند و دشمنانت در هر حال باور نخواهند کرد»!
من میگویم «توضیح بده؛ گاهی دوستان به توضیح ما نیاز دارند تا به دشمنانمان تبدیل نشوند»
کافه اخلاق، نگاهی تازه به اخلاق┈•☕|👇🏻
https://eitaa.com/ethicscafe
یکی از توجیهات کسانی که محتوای غیراخلاقی میسازند، این است که «هر کس دوست ندارد یا آنها را درست نمیداند، نگاه نکند!». آیا این استدلال درستی است؟
دست کم به سه دلیل این حرف، حرف بیخودی است:🔰
▪️دلیل اول: این حرف با این پیشفرض گفته میشود که همه افراد، توانایی تصمیم درست و کنترل خود در برابر تصمیم غلط را دارند. در حالی که اینطور نیست؛ همه افراد، توانایی یا آگاهی لازم برای تصمیمگیری در مورد محتوای مناسب را ندارند. لذا مثلا کودکان، نوجوانان و افراد آسیبپذیر ممکن است بهراحتی تحت تأثیر محتوای غیراخلاقی قرار بگیرند.
▪️دلیل دوم: محیط روی تصمیمات و رفتارهای انسان تأثیر میگذارد. یعنی حتی اگر فرد به خودی خود، تصمیم دارد که رفتاری انجام دهد. چنانچه در محیطی قرار بگیرد که زمینه نقض آن تصمیم وجود دارد، به راحتی ممکن است تصمیم خود را تغییر دهد. برای مثال، یک فرد ممکن است تحت تأثیر نظرات و توصیههای دوستش تصمیم به دیدن یک محتوا بگیرد.
▪️دلیل سوم: گیریم همه افراد جامعه دوست دارند یک محتوای غیراخلاقی ببینند. خب آیا مجازیم کار غیراخلاقی انجام دهیم در حق کسی که راضی است؟! مثلا به کسی راضی است فحش بخورد، فحش دهیم. یا به کسی که راضی است به او تجاوز شود، تجاوز کنیم!
هر فردی دارای کرامت و ارزش انسانی است که باید محترم شمرده شود. انجام کارهای غیراخلاقی، حتی با رضایت فرد، این کرامت را پایمال میکند.
➖جان کلام: آلوده نکردن محیط- به طور خاص فضای رسانه- و حفظ سلامت رسانه، یک مسئولیت اخلاقی است.
#مسئولیت_اخلاقی
✍️عبدالله عمادی (معین)
بفرمایید کافه اخلاق....☕|👇🏻
https://eitaa.com/ethicscafe
#فیلم_اخلاق هفته، فیلم سینمایی «عطرآلود»، ساخته هادی مقدم دوست، ۱۴۰۳
#فیلم_خانواده
روایت عطرآلود، روایت واقعی قشنگی بود البته کمی مضطرب. روایت زندگی «علی» و «عاطفه»، از پسِ بوییدن عطر لحظات زندگیشان شنیدنی است و پیامها و نکتههای زیادی در بردارد.
اما خود «عطرآلود» بودن، کنایه از ماندگار بودن، خوشایند بودن، تغییر بهینه فضا، احساس خوب و شادی ست. اینها میتونه مختصات زندگی، لحظههای زندگی و آدمهای زندگی باشه..
اخلاق هم دقیقا همین مختصات رو داره؛ مثل یه عطر خوشبو فضا رو زیبا میکنه، پر از محبت و احترام میکنه، لحظات شیرین رو میسازه و در یادها میمونه
شخصیت اصلی، (علی)، به نوعی نماد انسان معاصر است که در میانه تقابل مرگ و زندگی، تقابل از دست دادن و بدست آوردن، در جستجوی معنای زندگی است.
مرگ و زایش، به موازات هم در فیلم دیده میشوند؛ علی از سویی در یک بحران وجودی قرار دارد (مواجهه با رفتن و نبودن) و به تردید درباره زندهگی میرسد. از سویی دیگر، برای زنده ماندن تلاش میکند و فرصتهای تازه در زایش فرزندش را میبیند.
اگر مرگ یا فکر آن، ترس ایجاد میکند، میل به آینده فرزندش در او امید ایجاد میکند. هر جا که ترس و امید با هم باشند، طرحهای خوب و معناداری در میاندازند.
علی در پایان داستان به این درک میرسد که برای دریافت عطر خوش خود و ساختن آن (که نامگذاری آن به حرف اول اسم خودش، میتواند استعارهای از این باشد)، باید با ترسهایش روبرو شود، باید به دیگران زندگی ببخشد، باید استعدادش را شکوفا کند (استعداد عطر ساختن) و از شکوفایی استعدادش ذوق کند؛ (استعداد پدر شدن)
#معنای_زندگی
#خودسازی
@ethicscafe
عاطفه، نقش بسیار تحسینبرانگیزی ایفا کرد؛ نقش زنی که همسرش به سرطان مبتلا شده و پزشکان از زنده ماندنش ناامید هستند، اما او هیچگاه تسلیم نمیشود. بلکه با عشق و فداکاری، تمام طلا و تلاش خود را برای درمان همسرش میگذارد و هیچ دغدغهای برایش مهمتر از این نیست. نه به خاطر خودش که سایه سرش نرود، بلکه به خاطر خود همسرش که زندگی کند و ایدههای موفقیتش را به اجرا برساند. چقدررر ذوق و شوق داشت در موفقیت ایدههای شوهرجان. بله؛ جایی که ترس نباشد، جای زندگیست. جای عشق است. جای قوت قلب است.
#اخلاق_خانواده
#اخلاق_همسرداری
@ethicscafe