eitaa logo
الگوی سوم | فاطمـــه محمّدی
290 دنبال‌کننده
138 عکس
97 ویدیو
1 فایل
✨﷽✨ در اینجا 🦋روایت‌های من🦋 را می‌خوانید. مادری که 🌱چند ترمی دانشگاه رفته 🌱چند ترمی هم درس دین خوانده و بزرگترین افتخارش این است که زیرسایه‌ی بانوی کریمه قم(س)،پای درس امامینِ انقلاب بنشیند و الگوی سوم را مشق کند. ارتباط با من: @f_mohammad_i
مشاهده در ایتا
دانلود
🪴 پنجــــره‌ای رو به تاریــــخ... 🌐 @f_mohaammadi
الگوی سوم | فاطمـــه محمّدی
🪴 پنجــــره‌ای رو به تاریــــخ... 🌐 @f_mohaammadi
. 💠 پنجــــره‌ای رو به تاریــــخ 🍃 عقربه‌های ساعت، ۱۵:۲۵ را نشان می‌دهد که می‌رسم به مقصد. ته چیزی که از آن می‌دانم اســـمش اســــت!بیتِ امام آرامش را می‌توانی از همان ورودی خانه احساس کنی... حوض پر از آب و تلفیق حیاطِ آب‌پاشی شده و نسیم خنک پاییزی، دلنوازتر از آن چیزی‌ست که فکرش را می‌کردم. در خیالم، امام را می‌بینم که در نیمه‌ شبِ سرد پاییزی، زیر نور ماه، خود را به حوض حیاط رسانده تا وضو بگیرد و سرسجاده‌اش با معبود راز و نیاز کند. 🍃 به داخل ساختمان هدایت می‌شویم و راوی شروع می‌کند به صحبت... از معماری ایرانی اسلامی ساختمان می‌گوید از آشپزخانه‌اش، از اتاق مطالعه امام و اتاقی که روضه‌های امام در آنجا دایر بوده... از فرشی می‌گوید که روزگاری قدم‌های امام روی آن برداشته شده می‌نشینم و دست می‌کشم به تار و پودش... می‌رسیم به آخرین اتاق اتاقی که پنجره‌اش رو به تاریخ باز می‌شود... 🍃 راوی ادامه می‌دهد که در آبان ۱۳۴۳، امام پشت این پنجره، علیه لایحه‌ی کاپیتولاسیون سخنرانی رسایی می‌کند... صحبت راوی که تمام می‌شود پشت پنجره می‌ایستم، در خیالم امام را می‌بینم با آن صلابت همیشگی با نطقی محکم! امام می‌فرماید: " عزت ما پایکوب شد؛ عظمت ایران از بین رفت " صدای گریه‌ی حضار از لای تاریخ به گوش می‌رسد... میخ‌کوب می‌شوم! 🍃 احساس می‌کنم هیچگاه به این اندازه احساس انزجاز نسبت به کاپیتولاسیون نداشته‌ام... پلکی می‌زنم تا افکار را پس بزنم! حالا ایران به لطف آن پیر حکیم، نه تنهــــــــا عزیــــــــــــــــــــز که قدرتمنــــــــــــــــد هم شده... ۱۴۰۳/۸/۲۰ ✍ فـ.مُحَـمـَّدِےْ 🌐 @f_mohaammadi
12.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🔆 سخنرانی امام خمینی (ره) پشت پنجره‌ی تاریخی 🌐 @f_mohaammadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋 🔆 اصلا لازم نیست به علیرضا چیزی بگویم، همین که بداند امروز چهارشنبه ست، برق چشمانش آنچه در درونش است را هویدا میکند. چهارشنبه ها که می شود دلم می خواهد تمام متدها و روش های تربیتی را درون پستوی خانه جا بگذارم، چادرم را سر کنم و دست بچه ها را بگیرم و بیاورم اینجا و بنشانمشان و بگویم من خراب کردم ،شما درستشان کنید. من راه را اشتباه رفتم شما دستشان را بگیرید. 🔆 اینجا هیئتی ست کوچک در کنجی از شهر، هیئتی که نیمی از اعضای آن را بچه ها تشکیل داده اند. ردِ پای بچه ها در همه جای هیئت مشهود است، حتی پشت بلندگو موقع مداحی یا حتی کنار سینک ظرفشویی به وقت شستن ظرف ها به بچه ها که نگاه می کنم، مطمئنم این روزها و شیرینی این هیئت های کوچک، چنان پررنگ در حافظه شان ثبت خواهد شد که هر کجا در زندگی، سختی ها بر آنان مستولی شود، راه نجات را از همین هیئات کوچک خواهند یافت... ✍ فـ.مُحَـمـَّدِےْ 🌐 @f_mohaammadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋 آمدی درست وسط روضه مادر(س) درست وقتی که روضه‌خوان داشت از یک قبر مخفی می‌گفت تو آمدی بی‌ هیچ نشانه‌ای! و سهم من در این میان دست‌های تشنه‌ای بود که توانستم فقط برای چند ثانیه به تابوت تو متبرک کنم و خوشحال باشم که دستانم به تابوت خورده... ایستادم و دور شدن تابوتت را نگاه کردم تو رفتی تا دست‌های تشنه دیگران را هم سیراب کنی و من داشتم به تو فکر می‌کردم به خودم به اینکه من در قفس منیت‌های خودم گرفتارم و تو تمام منیت‌هایت را سربریده‌ای حتی نام و نشانت را آنقدر که هیچ کس نه نامت را می‌داند نه نشان خانه‌ات را اما بی‌شک در پیشگاه خدا هر که گمنام‌تر، مقرب‌تر... یاد می‌افتم و آن جمله پرمعنایش... باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم! آنکس که باید ببیند، می‌بیند...! ۱۴۰۳/۸/۲۵ ✍ فـ.مُحَـمـَّدِےْ 🌐 @f_mohaammadi
🦋 درس‌ها که همیشه در کتاب‌ها پیدا نمی‌شوند گاهی وقت‌ها در لابه‌لای روزمرگی‌های یک زن خانه‌دار پنهان شده‌اند وقتی دارد با وسواس تمام، زعفران‌ها را از درون‌ گل‌هایش بیرون می‌کشد تا به کمپوتِ سیبِ بچه‌ها عطر بی‌نظری ببخشد، یا وقتی دارد روی دیس برنج خانه را با آن‌ها تزئین می‌کند تا خستگی یک روز کاری را از تن مردِ خانه درآورد و گرمای عشق به صورتش بپاشد. گل‌ها یکی پس از دیگری پاک می‌شوند و من در این میان فکر می‌کنم که در دل هر کدامش ۳ نخ زعفران وجود دارد، نه بیشتر نه کمتر! برگ‌های بنفش هم همگی ۶ تایی هستند! چه ترکیب جالبی..‌ به راستی که در دل هر چیز، یک کلاس خداشناسی دایر است غرق در همین افکار هستم که می‌بینم گل‌ها رو به پایان است... به بشقاب زعفران‌های پاک شده نگاه می‌کنم واقعا این زعفران‌هایی که هر کدامشان یک کلاس خداشناسی برایم برگزار کرده‌اند قابل مقایسه با زعفران‌های بازاری نیستند... ۱۴۰۳/۹/۲ ✍ فـ.مُحَـمـَّدِےْ 🌐 @f_mohaammadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋 هیئت کوچک خانوادگی ما این‌بار خیلی ساده برگزار شد با پذیرایی یک بشقاب حلوایی که مادر پخته بود و با دستان کوچک بچه‌ها تزئین شده بود و مداحی‌های فلشی که به تلویزیون متصل بود هیئت ما اگرچه کوچک بود اما صاحب هیئت دلی دارد آنقدر بزرگ که به من جرات می‌دهد بگویم : "یامَنْ يُعْطِى الْكَثيرَ بِالْقَليلِ" ، عاقبت بخیری را روزی فرزندانم کن...🤲 ༺ᭂ࿐❁••┅┄ 💠 الگوی سوم | فاطمـــه محمّدی 🌐 @f_mohaammadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 به خانواده‌ها برسید... کجــــــــــــای دنیا پیدا می‌کنید فرمانده‌ای که اینقدر حواسش به همه چیز باشه تا اونجا که در جلسه‌ی به این مهمی، چنین نکات ریز اما مهمی رو از قلم نمی‌اندازد😍 🍃 برشی از بیانات امروز رهبری در دیدار فرماندهان نیروی دریایی ارتش. ۱۴۰۳/۹/۷ ༺ᭂ࿐❁••┅┄ 💠 الگوی سوم | فاطمـــه محمّدی 🌐 @f_mohaammadi