🌟پیدایش؛ باب 3🌟
1️⃣ و مار از همه حیوانات صحرا که "یَهُوَه خدا" ساخته بود هشیارتر بود. و به زن گفت: “آیا خدا حقیقتا گفته است که از همه درختان باغ نخورید؟”
2️⃣ زن به مار گفت: “از میوة درختان باغ می خوریم
3️⃣ لکن از میوة درختی که در وسط باغ است خدا گفت از آن مخورید و آن را لمس مکنید مبادا بمیرید.”
4️⃣ مار به زن گفت: “هر آینه نخواهید مرد
5️⃣ بلکه خدا می داند در روزی که از آن بخورید چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود.”
6️⃣ و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست و بنظر خوش نما و درختی دلپذیر و دانش افزا پس از میوه اش گرفته بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد.
7️⃣ آنگاه چشمان هر دوِ ایشان باز شد و فهمیدند که عریانند. پس برگ های انجیر به هم دوخته سترها برای خویشتن ساختند.
8️⃣ و آواز "یَهُوَه خدا" را شنیدند که در هنگام وزیدن نسیم نهار در باغ می خرامید و آدم و زنش خویشتن را از حضور "یَهُوَه خدا" در میان درختان باغ پنهان کردند.
9️⃣ و "یَهُوَه خدا" آدم را ندا در داد و گفت: “کجا هستی؟”
🔟 گفت: “چون آوازت را در باغ شنیدم ترسان گشتم زیرا که عریانم. پس خود را پنهان کردم.”
1️⃣1️⃣ گفت: “که تو را آگاهانید که عریانی؟ آیا از آن درختی که تو را قدغن کردم که از آن نخوری خوردی؟”
2️⃣1️⃣ آدم گفت: “این زنی که قرین من ساختی وی از میوة درخت به من داد که خوردم.”
3️⃣1️⃣ پس "یَهُوَه خدا" به زن گفت: “این چه کار است که کردی؟ “ زن گفت: “مار مرا اغوا نمود که خوردم.”
4️⃣1️⃣ پس "یَهُوَه خدا" به مار گفت: “چونکه این کار کردی از جمیع بهایم و از همه حیوانات صحرا ملعون تر هستی! بر شکمت راه خواهی رفت و تمام ایام عمرت خاک خواهی خورد.
5️⃣1️⃣ و عداوت در میان تو و زن و در میان ذُریت تو و ذریت وی میگذارم او سر تو را خواهد کوبید و تو پاشنة وی را خواهی کوبید.”
6️⃣1️⃣ و به زن گفت: “اَلَم و حمل تو را بسیار افزون گردانم با الم فرزندان خواهی زایید و اشتیاق تو به شوهرت خواهد بود و او بر تو حکمرانی خواهد کرد.”
7️⃣1️⃣ و به آدم گفت: “چونکه سخن زوجه ات را شنیدی و از آن درخت خوردی که امر فرموده گفتم از آن نخوری پس بسبب تو زمین ملعون شد و تمام ایام عمرت از آن با رنج خواهی خورد.
8️⃣1️⃣ خار و خس نیز برایت خواهد رویانید و سبزه های صحرا را خواهی خورد.
9️⃣1️⃣ و به عرق پیشانی ات نان خواهی خورد تا حینی که به خاک راجع گردی که از آن گرفته شدی زیرا که تو خاک هستی و به خاک خواهی برگشت.”
0️⃣2️⃣ و آدم زن خود را حوا نام نهاد زیرا که او مادر جمیع زندگان است.
1️⃣2️⃣ و "یَهُوَه خدا" رختها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید.
2️⃣2️⃣ و "یَهُوَه خدا" گفت: “همانا انسان مثل یکی از ما شده است که عارف نیک و بد گردیده. اینک مبادا دست خود را دراز کند و از درخت حیات نیز گرفته بخورَد و تا به ابد زنده ماند.”
3️⃣2️⃣ پس "یَهُوَه خدا" او را از باغ عدن بیرون کرد تا کار زمینی را که از آن گرفته شده بود بکند.
4️⃣2️⃣ پس آدم را بیرون کرد و به طرف شرقی باغ عدن کروبیان را مسکن داد و شمشیر آتشباری را که به هر سو گردش میکرد تا طریق درخت حیات را محافظت کند.
#️⃣ #کتاب_مقدس #عهد_عتیق #تورات #پیدایش #انبیاء #فانوس
📮┏━━⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓
💠 https://eitaa.com/joinchat/675086544C7b1e61afc6
┗━━━─━━━⊰✾✿✾⊱━━━┛
چشم زخم.pdf
546.2K
🏷عنوان: ✨مفهوم چشم زخم، زمینه های آن و راهکار و راهکار جلوگیری از فعالیت سوء «عین» در قرآن و حدیث✨
📝نویسنده:
🔸«احمد عسکری»
📰نوع مقاله: ترویجی
📖تعداد صفحات: 14
❇️چکیده❇️
چشمزخم، آسیب یا نقصانی است که از ناحیه برخی افراد بهدلیل دشمنی، گناه، تعجّب، حسادت و یا دلایل دیگر، ایجاد میشود و برای رفع آثار بد آن راهکارهایی بیان شده است.
دیدگاهها درباره ماهیت و زمینههای چشمزخم متفاوت است. عدّهای به حقیقت آن معتقدند و در برابر، گروهی اعتقاد دارند که چشمزخم حقیقت ندارد.
آموزههای دینی به واقعیّت و تأثیرات چشمزخم اشاره میکند.
هدف این نوشتار، تصحیح باورها درباره ماهیّت و تأثیرات این پدیده است. پژوهش حاضر با بررسی نگاشتههای موجود در زمینه چشمزخم، به نقش عواملی مانند گناه، حسد و تعجّب در پیدایش این پدیده پرداخته و دو راهکار برای پیشگیری از چشمزخم از سوی چشمزننده مطرح میکند.
این نوشتار در دو بخش، «چیستی چشمزخم» و «زمینههای چشمزخم» تنظیم شده است.
#️⃣ #چشم_زخم #عین #عین_لامعه #حسد #تعجّب #گناه #قرآن #حدیث #فانوس
📮┏━━⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓
https://eitaa.com/Faanoos14
┗━━━─━━━⊰✾✿✾⊱━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 «صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین»
♨️یا سید الغریب، یا سید العطشان
#امام_حسین
#شب_زیارتی
#شب_جمعه
📮┏━━⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓
https://eitaa.com/Faanoos14
┗━━━─━━━⊰✾✿✾⊱━━━┛
🔰آشنایی با فِرَق اسلامی
📝فِرَق اهل تسنن
💠«عثمانيه»
[قسمت اول]
🖊یکی از فرقه های سیاسی که در نیمه نخست قرن اول هجری به وجود آمد، عثمانیه بود.
📌افرادی که به دلایل سیاسی و گاه امیال نفسانی کشتن عثمان را صحیح نمی دانستند، اما خود از مسببان شورش علیه عثمان بودند، حضرت امیر (ع) را در قتل عثمان متهم کردند.
🔴این افراد ادعای حمایت از عثمان را داشته جنگ های جمل و صفین را به راه انداختند. آنان فریاد می زدند که عثمان مظلوم کشته شد و قاتلان عثمان باید به عدالت سپرده شوند. این افراد به دروغ ادعا می کردند که خلافت حضرت امیر (ع) به علت شرکت وی در قتل عثمان و نیز تصاحب قدرت بدون مشورت با امت بوده است.
🟣مکه و بصره به حمایت از اصحاب جمل و شام به حمایت از امویان علیه حضرت امیر (ع) شوریدند. مدینه نیز به خاطر سکوت بزرگانی همچون سعد بن ابی وقاص، عبدالله بن عمر، اسامه بن زید و محمد بن مسلمه پیرو وفاداری برای حضرت امیر (ع) نبود. برای حضرت امیر (ع) فقط کوفه باقی ماند که هسته اولیه و مرکزی تشیع بود.
بعد از صلح امام حسن (ع)، امویان با شدت تمام علیه حضرت امیر (ع) و طرفداران اهل بیت وارد عمل شدند و به بهانه مظلومیت عثمان خود را وارثان عثمان معرفی کردند.
🟤با روی کار آمدن عباسیان، گرچه فشار و اذیت بر شیعیان و طرفداران خلافت ائمه کمتر نشد ولی نگرش جامعه نسبت به حضرت علی (ع) رو به بهبودی گذاشت بصره و مکه به طرفداری از زبیریان همچنان عثمانی باقی ماندند و خلافت حضرت امیر (ع) را نمی پذیرفتند.
در خبر مشهوری آمده است «البصرة كلها عثمانية» يا «بصره قطعه ای از شام است که در عراق نازل شده است».
🟢روی کار آمدن عباسیان، ظهور معتزله بغداد و زحمات شیعیان و محبان اهل بیت مثمر ثمر واقع شد و کم کم خلافت حضرت امیر (ع) مورد پذیرش قرار گرفت...
ادامه دارد...
📮┏━━⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓
https://eitaa.com/Faanoos14
┗━━━─━━━⊰✾✿✾⊱━━━┛
🔰آشنایی با فِرَق اسلامی
📝فِرَق اهل تسنن
💠«عثمانيه»
[قسمت دوم]
📌در قرن دوم عموم بزرگان اصحاب حدیث فقط خلافت ابوبکر، عمر و عثمان را قبول داشتند و دوران حضرت امیر (ع) را فتنه می دانستند.
در اواخر قرن دوم، عده ای از اصحاب حديث مثل نوح بن مریم (م ۱۷۳ هـ. ق) و عبد الله بن مبارک (م ۱۸۱ هـ. ق) حضرت امیر (ع) را به عنوان خلیفه چهارم پذیرفتند و کم کم این مسئله به بقیه اصحاب حدیث نیز سرایت کرد.
✅احمد بن حنبل (م ۲۴۱ هـ. ق) در اواخر عمر خود با ارائه نظریه چهار خلیفه یا تربیع، حضرت علی را به عنوان خلیفه چهارم اهل سنت مطرح ساخت ولی بعضی از اصحاب حدیث که دوستدار امویان و معاویه بودند آن را نپذیرفته هنوز بر سه خلیفه تاکید میکردند.
🔴در قرن سوم و چهارم عثمانیه بر کسانی اطلاق میشد که خلفا را برتر از حضرت امیر (ع) می دانستند و کمتر خلافت حضرت امیر (ع) را طرد و رد میکردند.
با از بین رفتن امویان اندلس و افراطیون حنابله، حضرت امیر به عنوان خلیفه چهارم در میان تمام اهل سنت پذیرفته شد و از قرن پنجم به بعد عثمانیه به مفهوم عدم پذیرش خلافت حضرت امیر (ع) از بین رفت.
به غیر از کتاب مسائل الامامة ناشي اكبر، کتابهای دیگر ملل و نحل در این زمینه مطلب صریحی ندارند و شاید بدان رو است که عموم نویسندگان کتب ملل و نحل از اهل سنت بوده و پیگیری و برجسته کردن آن منقصتی برای آنها محسوب می گردیده است.
🟡به هر حال چرخش ایام به نفع حضرت امیر (ع) در جریان بود و با روی کار آمدن آل بویه در بغداد و فاطمیان در شمال آفریقا دیگر کسی نبود که نسبت به فضائل امام علی (ع) بی تفاوت باشد.
از قرن چهارم به بعد با ظهور عرفا و صوفیه و پذیرش ائمه به عنوان اقطاب سلاسل صوفیه و پذیرش حضرت امیر (ع) به عنوان قطب الاقطاب و سر سلسله بزرگان آنها، کم کم حضرت امیر (ع) جایگاه معنوی خود را در بین برخی از سنیان پیدا کرد و بصره ای که عثمانی مذهب بود تماماً به شیعه اثنا عشری بازگشت و شامیان نیز به خیل محبان و گاه شیعیان حضرت پیوستند.
📮┏━━⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓
https://eitaa.com/Faanoos14
┗━━━─━━━⊰✾✿✾⊱━━━┛