eitaa logo
فـدک | مسجدالزهرا(س)کوهپایه
398 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
611 ویدیو
28 فایل
پایگاه حفظ و نشر آثار مسجد الزهرا سلام الله علیها کوهپایه جلسه هفتگی انجمن مهدیه(عج): صبح های جمعه - دعای پرفیض ندبه ارتباط با ادمین کانال @Smrbk77 @sarbk8413 @mhbk13788 پایگاه اطلاع رسانی فدک را در اینستاگرام و ایتا دنبال کنید ...
مشاهده در ایتا
دانلود
مردی یگانه بود و بانویی یگانه آهسته می‌رفتند از خانه شبانه همراه هم بودند مثل دو غریبه پهلو به پهلو، پا به پا، شانه به شانه سر می‌زدند انصار را کوچه به کوچه در می‌زدند انصار را خانه به خانه مظلومشان دیدند، در را وا نکردند وای از زمانه، وای از دست زمانه چهل شب تمام شهر را گشتند با هم اما بدون یار برگشتند خانه وقتی عزادار رسول الله بودند از درب خانه می‌کشید آتش زبانه آتش زدند این لانه را حتی نگفتند این مرغ چندین جوجه دارد بین لانه در باز شد وقتی که زهرا پشت در بود دخت نبی افتاد بین آستانه دستی ورم کرده ست و دستی هم شکسته هم با غلاف تیغ... هم با تازیانه.... حتی نگاهی هم به پهلویش نینداخت محو علی بود عاشقانه، عارفانه دامان در می‌سوخت، اما داشت می‌سوخت... ...در کربلا دامان چندین نازدانه افتاد یک دانه از آن دو گوشواره در کربلا افتاد اما دانه دانه شب‌های جمعه فاطمه بالای گودال با ناله، آنهم ناله‌های مادرانه... ...گوید حسینم کشته شد ای داد بیداد نور دو عینم کشته شد ای داد بیداد 🔸شاعر:
چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قيامت که زير سايه اين خيمه کرده ايم اقامت شفيع گريه کنانش ائمه اند يکايک به اين دليل که جمع است در حسين امامت کسى که آه ندارد چه سود آه خجالت کسى که اشک ندارد چه سود اشک ندامت چه نعمتی است نشستن میان مجلس روضه که جبرییل در آنجا فکنده رحل اقامت کسى که بارعلم را به شانه اش نکشيده ست بعيد نيست بميرد به زير بار ملامت کسى که در پى کار حسين نيست, محال است که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت ""کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید ز دوستی چه نشانی زشیعگی چه علامت کسی که در کفنش تربت حسین نباشد چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت کسی که قبر حسین را ندید و رفت زدنیا به نزد فاطمه ریزد زدیده اشک ندامت"" به روزحشر که جمله فقير وکاسه بدستند خدا به زائر تو ميدهد مقام زعامت غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد برابرش نکنم با هزار تاج کرامت چه نابجاست به وصف شهادت تو شهادت چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی خدا قيامت خود را سند زده ست به نامت 🔸شاعر:
كوفه را با تو حسين جان سر و پيماني نيست هرچه گشتم به خدا صحبت مهماني نيست به خدا نامه نوشتم به حضورت نرسيد آن چه مانده ست مرا غيره پشيماني نيست كارم اين است كه تا صبح فقط در بزنم غربتي سخت تر از بي سر و ساماني نيست جگرم تشنه ي آب و لبِ من تشنه ي توست بين كوفه به خدا مثل ِ من عطشاني نيست من از اين وجه ِ شباهت به خودم ميبالم قابل سنگ زدن هر لب و دنداني نيست من رويِ بام چرا؟ تو لبِ گودال چرا؟ دلِ من راضي از اين شيوه يِ قرباني نيست موي من را دم دروازه به ميخي بستند همچو زلفم به خدا زلف پريشاني نيست زرهم رفت ولي پيرهنم دست نخورد روزيِ مسلمت انگار كه عرياني نيست كاش ميشد لبِ گودال نبيند زينب بر بدن پيرُهَن ِ يوسفِ كنعاني نيست سوخت عمامه ام امروز ولي دور و برم دختر ِ سوخته يِ شام غريباني نيست هرچه شد باز زن و بچه كنارم نَبُوَد كه عبور از وسط شهر به آساني نيست دستِ سنگين، دلِ بي رحم، صفات اينهاست كارشان جز زدن سنگ به پيشاني نيست دخترم را بغلش كن به كنيزي نرود چه بگويم كه در اين شهر مسلماني نيست 🔸شاعر:
شما زمان شروع من ابتدای منید مسیر سبز نجاتِ در انتهای منید اگر چه "اسهد" لحنم مرا بلال نکرد ولی همیشه شما اشهد صدای منید به شوق روی شما هست وقف محرابم شما تهجدمید و شما دعای منید شما برای خدایید و من برای خودم نه من برای شما نه شما برای منید شما بهار، شما آسمان، شما برکات به خاندان شما اهل بیت حق بهشت را تو ظهور مصوّرش بودی خدای آینه‌ها را تو دلبرش بودی تو حق محضی و در خلوت خداوندی کسی نبود فقط تو، تو در برش بودی برای آن که خدا ناظر خودش باشد شبیه آیینه‌ای در برابرش بودی در آن زمان که درختی نبود و برگی هم خدای بود و تو هم سیب نوبرش بودی قرار نیست چهل سال بگذرد از تو تو قبل از آمدنت هم پیمبرش بودی مدینه تا که تو را داشت تا محمد داشت خدا همیشه در آن شهر رفت و آمد داشت فدائیان نگاهت شهید جانانند ملازمان سر کوی تو بزرگانند فراریان سر گیسویت پر از کفرند اسیرهای سر زلفت اهل ایمانند به عقل ناقص ما حق بده به تو نرسد مگر عقول بشر از خدا چه می‌دانند؟! نگاه خاک نشینان خانواده‌ی تو به غمزه مسئله‌آموز صد مسلمانند نگاه روشنت آن روز صرف سلمان شد عرب کنار تو بود و عجم مسلمان شد تو آفتابی و انوار آفتاب، علی‌ست کتاب سرّی و اسرار این کتاب، علی‌ست قرار شد همه عقد برادری خوانند برای سهم شما حُسن انتخاب علی‌ست اگر تو خضر رهی، مرتضاست موسایت اگر تو آب بقایی، بقای آب علی‌ست اگر سؤال کنند از تو حضرت حق کیست، قسم به ذات تو محکم‌ترین جواب: علی‌ست برای فخر تو این بس یگانه دامادت جناب حضرت حیدر ابوتراب علی‌ست «به ذره گر نظر لطف بو تراب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند» ✍