eitaa logo
فـدک | مسجدالزهرا(س)کوهپایه
444 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
681 ویدیو
29 فایل
پایگاه حفظ و نشر آثار مسجد الزهرا سلام الله علیها کوهپایه جلسه هفتگی انجمن مهدیه(عج): صبح های جمعه - دعای پرفیض ندبه ارتباط با ادمین کانال @Smrbk77 @sarbk8413 @mhbk13788 پایگاه اطلاع رسانی فدک را در اینستاگرام و ایتا دنبال کنید ...
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6019205251536521177.mp3
2.26M
نهمین شب عزاداری فاطمیه اول۱۴۴۲ هیئت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها پیش زمینه - کربلایی سید شبیر بنی طباء شنبه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۹ @fadak_mzk
4_6019205251536521178.mp3
1.9M
نهمین شب عزاداری فاطمیه اول۱۴۴۲ هیئت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها زمینه - کربلایی سید شبیر بنی طباء شنبه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۹ @fadak_mzk
4_6019205251536521180.mp3
4.28M
نهمین شب عزاداری فاطمیه اول۱۴۴۲ هیئت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها واحد - کربلایی سید شبیر بنی طباء شنبه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۹ @fadak_mzk
4_6019205251536521181.mp3
3.61M
نهمین شب عزاداری فاطمیه اول۱۴۴۲ هیئت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها واحد - برادرسیدحسین بنی طباء شنبه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۹ @fadak_mzk
راه‌بندان پیش آمد،کوچه هم مسدود شد هی قدم‌برداشتند و هی غبار آلود شد آن کسانی که ولایت را پذیرفتند، هم فکرشان غرق خیال آتش نمرود شد یک نفر میگفت : هیزم خشک باشد بهتراست یک نفر بااین کلام ازعمق دل خوشنود شد خانه‌ای که عطر آن مافوقِ مُشک وعود بود سوخت،بوی‌ ناب‌رفت‌و،جاگزینش دود شد میخ داغ و سینه ای گنجینه از اسرار حق فاصله بین در و پهلو کمی محدود شد مادرسادات پشت در ولی ...، بایک لگد... ثلث سادات جهان بااین اثر نابود شد !! شرح کوچه روضه های فاطمیه طالب است تابگویم گوشوار فاطمه مفقود شد !! 🔸شاعر:
4_6016906967291792011.mp3
10.9M
بشنوید | شب‌‌سوم فاطمیه‌اول سال ۱۳٩۸ هیئت ‌رایةالعباس (علیه‌السّلام)
✨﷽✨ ✅کمک به گناه و ظلم ✍على بن حمزه مى گويد: دوستى داشتم كه در عين اينكه از شيعيان بود از منشى هاى دربار بنى اميه بود، به من گفت : از امام صادق عليه السلام براى من اجازه بگير تا به حضورش بروم . من از امام براى او اجازه گرفتم ، و با هم به حضور آن حضرت رسيديم وقتى دوستم وارد شد، سلام كرد و در كنارى نشست ، آنگاه به امام صادق عليه السلام عرض كرد: فدايت گردم ! من يكى از كارمندان بنى اميه بودم از دنياى آنها ثروت بسيارى بدستم آمد و از اينكه روزى از من (از جانب خدا) بازخواست مى كنند، غافل بودم . حال چه كنم ؟ (پشيمان و تايب هستم) امام صادق عليه السلام در پاسخ فرمود: اگر بنى اميه كسانى را براى منشى گرى و كتابت نمى يافتند و بيت المال مسلمين به سوى آنها آورده نمى شد و به دفاع از آنها كسى نمى جنگيد و در جماعت آنها شركت نمى نمود، آنها حق ما را از ما نمى گرفتند. (و نمى توانستند بگيرند) و اگر مردم از اندوخته هاى خود به آنها نمى دادند، آنها داراى آن همه ثروت و مكنت نمى شدند و جز مقدارى كه به دستشان رسيده باقى نمى ماند. دوستم به امام صادق عليه السلام عرض كرد: فدايت گردم آيا راه گريزى از اين همه وزر و وبال دارم ؟ امام صادق عليه السلام فرمود: اگر وظيفه تو را به تو بگويم انجام مى دهى ؟ دوستم عرض كرد: آرى . امام صادق عليه السلام فرمود: آنچه را كه از اين راه بدست آورده اى بررسى كن اگر صاحبانش را شناختى آن اموال را به صاحبانش بازگردان و اگر صاحبانش را نشناختى عوض آنها صدقه بده . در اين صورت بهشت را در پيشگاه خداوند برايت ضامن مى شوم . دوستم سر در گريبان فرو برد و پس از مدتى به امام عرض كرد تصميم خود را گرفتم و به وظيفه خود عمل مى كنم . على بن حمزه مى گويد: دوستم با ما به كوفه بازگشت آنچه از ثروت را كه از دربار بنى اميه بدست آورده بود، خارج ساخت . حتى لباسى را كه پوشيده بود از بدنش بيرون آورد و ما آن اموال را در راستاى دستور امام صادق عليه السلام مصرف و تقسيم نموديم و او براى خودش چيزى نگذاشت ، به طورى كه ما براى او لباس خريديم و نزدش فرستاديم . چند ماهى نگذشت كه او بيمار شد و به عيادتش مى رفتيم تا روزى من نزد او رفتم او را در حال نزع روح ديدم چشمش را باز كرد و به من گفت : اى على ! سوگند به خدا سرور تو امام صادق عليه السلام به وعده اش (ضمانت بهشت ) در مورد من وفا كرد. سپس از دنيا رفت ، او را پس از غسل و كفن و نماز به خاك سپرديم بعداً به مدينه رفتم و به حضور امام صادق عليه السلام رسيدم . بى آنكه سخنى بگويم به من فرمود: اى على سوگند به خدا به وعده ى خود در مورد دوست تو وفا كرديم . گفتم : فدايت شوم درست فرمودى ، سوگند به خدا دوستم هنگام مرگش اين خبر را به من داد. 📚(سفینه البحار، ج 2 ص 107-108 / وسائل الشیعه، ج12 ص 144)
4_6019581615225702522.mp3
3.21M
استاد حاج غلامرضا سازگار روضه خانگی
کانال به روز شد. دهمین شب عزاداری فاطمیه اول ۱۴۴۲ باسخنرانی حجه الاسلام شیخ مهدی ملاخلیلی بامداحی حاج علیرضا یاریان کربلایی سید شبیر بنی طباء برادر سیدمحمدرضا بنی طباء حدیث شریف کساء بانوای برادر محمدجواد رستگاری یکشنبه ۱۴ دی ماه ۱۳۹۹ بــراى دريــافـت صوت ايـن مراسـم به کانال تلگرامی فدک مـراجـعه نماييد. @fadak_mzk
4_6021349221901273067.mp3
6.5M
دهمین شب عزاداری فاطمیه اول۱۴۴۲ هیئت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها روضه - حاج علیرضا یاریان یکشنبه ۱۴ دی ماه ۱۳۹۹ @fadak_mzk
4_6021349221901273072.mp3
3.74M
دهمین شب عزاداری فاطمیه اول۱۴۴۲ هیئت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها زمینه - کربلایی سید شبیر بنی طباء یکشنبه ۱۴ دی ماه ۱۳۹۹ @fadak_mzk
4_6021349221901273083.mp3
5.62M
دهمین شب عزاداری فاطمیه اول۱۴۴۲ هیئت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها واحد - کربلایی سید شبیر بنی طباء یکشنبه ۱۴ دی ماه ۱۳۹۹ @fadak_mzk
4_6021349221901273098.mp3
3.8M
دهمین شب عزاداری فاطمیه اول۱۴۴۲ هیئت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها واحد - برادر سید محمدرضا بنی طباء یکشنبه ۱۴ دی ماه ۱۳۹۹ @fadak_mzk
مردی یگانه بود و بانویی یگانه آهسته می‌رفتند از خانه شبانه همراه هم بودند مثل دو غریبه پهلو به پهلو، پا به پا، شانه به شانه سر می‌زدند انصار را کوچه به کوچه در می‌زدند انصار را خانه به خانه مظلومشان دیدند، در را وا نکردند وای از زمانه، وای از دست زمانه چهل شب تمام شهر را گشتند با هم اما بدون یار برگشتند خانه وقتی عزادار رسول الله بودند از درب خانه می‌کشید آتش زبانه آتش زدند این لانه را حتی نگفتند این مرغ چندین جوجه دارد بین لانه در باز شد وقتی که زهرا پشت در بود دخت نبی افتاد بین آستانه دستی ورم کرده ست و دستی هم شکسته هم با غلاف تیغ... هم با تازیانه.... حتی نگاهی هم به پهلویش نینداخت محو علی بود عاشقانه، عارفانه دامان در می‌سوخت، اما داشت می‌سوخت... ...در کربلا دامان چندین نازدانه افتاد یک دانه از آن دو گوشواره در کربلا افتاد اما دانه دانه شب‌های جمعه فاطمه بالای گودال با ناله، آنهم ناله‌های مادرانه... ...گوید حسینم کشته شد ای داد بیداد نور دو عینم کشته شد ای داد بیداد 🔸شاعر:
فـدک | مسجدالزهرا(س)کوهپایه
مـراســم عـزاداری فــاطمیــه اول هيئت حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علــيها) @fadak_mzk
مراسم عزاداری فاطمیه اول ۱۴۴۲ بمدت ۵ شب دیگر در مسجد الزهرا سلام الله علیها ادامه خواهد داشت.
4_6016906967291792010.mp3
14.18M
بشنوید | شب‌‌اوّل فاطمیه‌اوّل سال ۱۳٩۸ هیئت ‌رایةالعبّاس (علیه‌السّلام)
✨﷽✨ ✅چرا خداوند نماز را واجب نموده است؟ ✍برای واجب شدن نماز علت هایی ذکر شده است که به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم: 1⃣ جلوگیری از تحریف دین امام صادق علیه السلام : "اگر خداوند در فرستادن دین، تنها به فرستادن کتاب آسمانی اکتفا می‌کرد و عملی برای محافظت و یادآوری روزانۀ آن قرار نمی‏داد، حتما دین تحریف می‏ گردید و به سرنوشتی دچار می‌شدند که ادیان گذشته گرفتار شدند؛ که دینشان از بین رفت و به عاقبتی دچار شدند که نبایست می‌شدند". 📚 علل الشرایع، ج‏۲، ص۳۱۷ 2⃣ جلوگیری از فراموشی زحمت های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امام صادق علیه السلام : "یکی از علت‌های واجب شدن نماز این است که خداوند می خواست مسلمانان هرگز یاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و کوشش‌های او برای اسلام را فراموش نکنند". چون در اذان واقامه و تشهد نماز نام پیامبر به میان آمده است. 📚 علل الشرایع ، ج‏۲، ص۳۱۷
کانال به روز شد. یازدهمین شب عزاداری فاطمیه اول ۱۴۴۲ باسخنرانی حجه الاسلام شیخ مهدی ملاخلیلی بامداحی کربلایی سید شبیر بنی طباء برادر محمدحسین بنده خدایی حدیث شریف کساء بانوای برادرسیدحسین بنی طباء دوشنبه ۱۵ دی ماه ۱۳۹۹ بــراى دريــافـت صوت ايـن مراسـم به کانال تلگرامی فدک مـراجـعه نماييد. @fadak_mzk
4_6025852821528643385.mp3
9.14M
یازدهمین شب عزاداری فاطمیه اول۱۴۴۲ هیئت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها روضه - کربلایی سید شبیر بنی طباء دوشنبه ۱۵ دی ماه ۱۳۹۹ @fadak_mzk
4_6025852821528643387.mp3
3.29M
یازدهمین شب عزاداری فاطمیه اول۱۴۴۲ هیئت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها زمینه - کربلایی سید شبیر بنی طباء دوشنبه ۱۵ دی ماه ۱۳۹۹ @fadak_mzk
4_6025852821528643390.mp3
2.97M
یازدهمین شب عزاداری فاطمیه اول۱۴۴۲ هیئت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها واحد - کربلایی سید شبیر بنی طباء دوشنبه ۱۵ دی ماه ۱۳۹۹ @fadak_mzk
4_6025852821528643391.mp3
2.79M
یازدهمین شب عزاداری فاطمیه اول۱۴۴۲ هیئت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها واحد - برادرمحمدحسین بنده خدایی دوشنبه ۱۵ دی ماه ۱۳۹۹ @fadak_mzk
آتشی در خانۀ اهل کسا انداختند ریسمان بر گردن شیر خدا انداختند بدتر از آن ریسمان این بود که ، در پشت در یاس هجده سالۀ او را ز پا انداختند با لگد گیرم چنان انداختندش بر زمین پیش چشم دخترش زینب چرا انداختند فرصتِ آنکه سرش را خم کند پیدا نکرد دست ، سمت صورت او بی هوا انداختند دور از چشم علی فضه بیا امداد کن با لگد هم طفل من را هم مرا انداختند از علی شد هتک حرمت وقت مسجد بردنش از سرش عمّامه از دوشش عبا انداختند دیدنِ این چادر خاکی علی را می کشد روی چادر چند تایی ردِّ پا انداختند آتشی را کز درِ این خانه شعله می کشید بعدها در خیمه های کربلا انداختند دیدهء عباس روی نیزه ها پُر آب شد دختری را بی هوا از ناقه تا انداختند جان فدای آن سری که شامیان با سنگها شرط بستند و ز رویِ نیزه ها انداختند گشت آقایی میان خاکها با گریه گفت : ... خاتمت بردند ، انگشتت کجا انداختند 🔸شاعر:
4_6023818218211117168.mp3
4.25M
بشنوید | شب‌‌اوّل فاطمیه‌دوم سال ۱۳٩۶ هیئت ‌ثارالله (علیه‌السّلام)
✨﷽✨ ✍هشام جوانی بود از یاران امام صادق علیه السلام، روزی به بصره رفت تا در کلاس مردی که به امامت اعتقادی نداشت شرکت کند. بعد از کلاس هشام از مرد پرسید: آیا تو چشم داری؟ مرد گفت این چه سوال احمقانه ای است چرا از چیزی که می بینی می پرسی؟ گفت: سوالات من همینطور است. گفت خیلی خب بپرس. هشام از مرد پرسید: آیا تو چشم، بینی و زبان و گوش داری؟ مرد گفت آری دارم. گفت با آنها چه می کنی؟ مرد وظایف همه اعضایش را یکی یکی گفت. بعد پرسید: عقل هم داری. گفت آری. پرسید وظیفه اش چیست؟ گفت او هر چه که بر حواسم می گذرد را می گیرد و صحیح و باطلش را مشخص می کند. پرسید آیا وقتی اعضای بدن سالم هستند هم به عقل نیاز است؟ گفت: بله چون اگر اعضا در وظایفشان دچار تردید شوند به عقل رجوع می کنند. پرسید پس خداوند عقل را برای رفع تردید اعضا قرار داده است. گفت درست است. پرسید: چطور خداوند برای اداره اعضای بدن تو رهبر و پیشوایی گذاشته اما این همه انسان را بدون امام آفریده تا در شک و حیرت بمانند. 💥اما مرد دیگر جوابی نداشت که بدهد. 📚اصول کافی؛باب الاضطرار الی الحجه حدیث ۳،ج۱