eitaa logo
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
152 دنبال‌کننده
72 عکس
12 ویدیو
12 فایل
«به صفّ النعال فقیهان نشینم» 📚✒️یادداشت‌های سیدمحمد احمدی @SMohammad_Ahmadi
مشاهده در ایتا
دانلود
تشیع با نهج البلاغة - میرزا علی فلسفی.mp3
2.82M
💠 یک عالم سعودی در اثر مطالعه‌ی 🎙مرحوم آیةالله آقای حاج (قدس‌سره) 🔗 برگرفته از کانال آثار کهن شیعه ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 دانش بی‌مصرف 🔻این حدیث تا به حال به گوش خیلی از ما خورده است: روزی پیامبر اکرم (ص) وارد مسجد شده و مردم را گرداگرد شخصی دیدند. پرسیدند: او کیست؟ گفته شد: علامه‌ای است! فرمودند: علّامه یعنی چه؟ گفته شد: او از همه به نیاکان عرب و تاریخ آن‌ها و اشعارشان داناتر است. فرمودند: «این‌ها دانشی است که ندانستنش ضرری ندارد و دانستنش هم نفعی نمی‌رساند...». (کافی۱: ۳۲) این مطلب که انسان می‌بایست به دنبال علوم نافع برای آخرت یا دنیا باشد البته چیزی است که عقل هم به وضوح تأییدش می‌کند. اما آنچه امروزه در بسیاری از محافل به اصطلاح علمیِ دانشگاهی و احیاناً حوزوی دیده می‌شود گاه تماماً بر خلاف آن است. حجم انبوهی از مکتوبات و سخنرانی‌های بی‌فایده بلکه مضرّ چشم‍ها و گوش‌ها و ذهن‌‌ها را درگیر کرده و انسان جویای حقیقت را از جستن واقع دور می‌سازد. از جمله نمونه‌های بارز این آفت بزرگ برای محیط علمی، مباحثی است که غالباً تحت تأثیر فضای به اصطلاح و با تابلوی طرح می‌شود و در خیلی از اوقات بیشتر از یک پژوهش علمی و تحقیق واقع‌نما و حقیقت‌جویانه شبیه نوعی «کاسبی» و «تجارت» با علم است. از مجموع قرائن و شواهد، این معنا به ذهن متبادر می‌گردد که طرح کنندگان این مباحث، سخنان و افکار خود را نه بر اساس معیارهای منصفانه و علمی، بلکه طبق امیال و رغبت‌های «خریداران» خود تنظیم می‌نمایند. چندی قبل مقاله‌ای با موضوع اعتبارسنجی عبارت «النساء نواقص العقول» در خطبه ۸۰ منتشر شد. از همان روزهای نخستینی که در فضای مجازی مورد توجه علاقمندان به مباحث دینی قرار گرفت، این نقد از سوی بسیاری متوجه آن شد که رد یا قبول این عبارت مسأله‌ی مهمی نیست، زیرا عبارات هم‌خانواده و هم‌مضمون با آن در منابع دینی کم نیستند و بر فرضْ اعتبار این جمله در این منبع خاص اگر مخدوش باشد به اصل مسأله ضرری نمی‌رساند. در درجه دوم و با گذشت مدّت کوتاهی از انتشار مقاله، کم کم نقدهای روشی متعددی در موردش رخ نموده و این شائبه را که مدّعای مقاله گویا از پیش توسط نگارندگانش پذیرفته شده‌است تقویت کردند. در واقع به نظر می‌رسید قلم‌فرسایی نگارندگان از جنس «نحت الأدلة بعد الوقوع» (دلیل تراشی برای چیزی که هست) می‌باشد. یکی از تلاش‌های قابل ستایش در هویدا ساختن روشی مقاله، نقد مفصّل جناب حجةالإسلام امین حسین‌پوری (دام عزّه) است که در جلسه‌ای تقریباً سه ساعته تمام مراحل بحثِ مقاله را مورد بررسی و موشکافی قرار داده و به اشتباهات – ان شاء الله سهوی – نگارندگان مقاله به طور مبسوط پرداختند. 💡استفاده از کلماتِ غیر واقع‌نما برای تقویت مدّعا، ایرادِ جداول و پاورقی‌های طولانی از جنس آماری، نتیجه‌گیری از شواهد ناکافی، ضعف در تحلیل شواهد و قرائن موجود پیرامون مسأله و در نهایت نادیده گرفتن شواهدِ نقض‌کننده‌ی مدّعا، از جمله اشکالات پررنگِ بحثی است که در مقاله‌ی یادشده دیده می‌شود. ‼️همچنین جُمود نویسندگان بر قاعده‌ای وام‌گرفته از سُنت مطالعات حدیثی در غرب یعنی قانونِ «همبستگی متن و منبع» و تطبیق نابجای آن یکی از خطاهای این مقاله است که در سایر آثار نگارندگان آن نیز به وفور دیده می‌شود. این قاعده به طور خلاصه مقرر می‌کند که هرگاه دو متن در دو منبع (اعمّ از حدیث، گزارش تاریخی و نقل قول) شباهت قابل توجهی داشتند، بی‌تردید یکیْ از دیگری یا هر دو از منبعی ثالث برساخته است. حال آنکه گذشته از شواهد نقض فراوان در میراث حدیثیِ ما، اصولاً نمی‌توان پشتوانه‌ی محکمی برای این قاعده به شکل مطلقش یافت؛ زیرا وقوع وقایع مشابه در تاریخ، یا صدور دو سخن نزدیک به هم از دو شخصیت در تاریخ امری است که امکان آن قابل انکار نیست، به خصوص اگر آن سخن به هر دلیلی یک کلام معروف باشد که بتوان از آن در موقعیت‌های مختلف بهره برد. به هر تقدیر، این نمونه و ده‌ها نمونه‌ی دیگر از مطالعاتی که به عنوان تحقیقات به‌روز و متّکی بر روش‌های نوین و دقیقِ تاریخ‌شناسانه قلمداد می‌شود، مثال‌های خوبی است برای رواج علوم «لاینفع» در محافل علمی ما؛ علومی که از واقع به شدّت به دور افتاده‌اند و مصرفی ندارند به جز راضی ساختن مشتریانِ امروزین و رونق گرفتن کاسبی برخی شبه‌پژوهشگران. ✒️📚 @Faede_v_Borhan